سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه، “ماریا زاخارونا” چند روز پیش از غرب به خاطر کارزار اخیر آن علیه کشورش که اوایل تابستان جاری آغاز شد، انتقاد کرد. به نقل از او خبرگزاری تاس نوشت:
«تقریباً ۲ ماه پیش یادداشتی انتشار یافت که این فرضیه را تبلیغ میکردکه مهم نیست چه کسی مرتکب چه تقصیری شده ، مهم این است که روسیه به شیوه غیرقابل قبولی عمل کرده، زیرا با طالبان تماس گرفته است.
به خاطر دارید که هم رئیس وزارت امور خارجه و هم فرستاده ویژه رئیس جمهور به انواع و اقسام اشکال مطرح شدند و تصاویر گویا مخفی از تماسهای آنان پخش گردید، با این که همه این عکسها در وب سایت وزارت امور خارجه منتشر شده بود.
یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد که به کشورها اجازه نمیدهد، بلکه آنها را ملزم میدارد با طرف سیاسی روند سیاسی مسالمتآمیز در افغانستان گفتگو کنند و به آن کمک نمایند.
و جالب توجهتر که برای دنیای لیبرال ما یک کشف مهم خواهد بود، اینکه این قطعنامه جنبش طالبان را به طور مستقیم به این نام ، به عنوان یک طرف سیاسی در روندسیاسی درون افغانی معرفی میکند.»
کرملین در مقابل اظهارات «اپوزیسیون» خود خوانده، که مورد حمایت مالی از خارج است و مدعی است رفتار مسکو مزورانه است که با طالبان گفتگو میکند ولی با جاسوس ناتو “ناوالنی” گفتگو نمیکند ، واکنش نشان داد.
به قول روسیه رادیو لیبرتی این جاسوس اجنبی که مورد حمایت مالی ایالات متحده آمریکاست این تعبیر وارونه را روز ۱۷ ژوئیه با عنوان گمراه کننده «با خوشآمدگویی به طالبان کرملین در را به روی جُنگی از نکات قابل انتقاد و از نظر دیپلماتیک غیرقابل تصور میگشاید. این مقاله توجه خواننده را به سوی ادعاهای به اصطلاح «اپوزیسیون» جلب میکند ولی همانطورکه از یک پرتال حرفهای جنگ اطلاعاتی انتظار میرفت، برخی از رابطههای مهم را درز گرفته شد تا داستان مورد علاقه این رادیو ترویج گردد.
خانم “ساخارووا” به نکات مربوطه که عمداً درز گرفته شده مثلاً قطعنامه مربوطه شورای امنیت سازمان ملل اشاره کرد، که به جامعه بینالمللی حکم میکند با تمام بازیگران مشروع در روند صلح افغانستان همکاری کنند. که طالبان نیز به آن تعلق دارد، هرچند که از طرف روسیه مانند گذشته یک گروه تروریستی محسوب میشود ولی به خاطر استقرار صلح و امنیت عملگرایانه با آن همکاری میشود. روسیه دقیقاً حقوق بینالملل را رعایت میکند و مسئولیت لازم را عهدهدار میشود.
البته هم طالبان و هم شبکه ناوالنی در روسیه ممنوع است ولی این تنها نکته اشتراک در برخورد مسکو به این دو گروه است. طالبان در سال ۲۰۰۳ به شکل تحریکآمیزی تروریستهای چچنی را که خود را «مستقل» مینامیدند، به رسمیت شناخت و در نتیجه بلافاصله ممنوع اعلام شد زیرا این تصمیم تهدیدی برای امنیت ملی بود. ولی از آن زمان به بعد طالبان روسیه را مورد تهدید قرار ندادند و از تسخیر افغانستان تا کنون در ماه گذشته حتی فعالانه با روسیه همکاری میکنند. مسکو این گروه را سنگری در مقابل داعش میداند.
آنچه که به شبکه ناوالنی مربوط میشود، نسبت به طالبان، که باوجود حمایت سیاسی از تروریستهای چچن در گذشته هرگز خارج از افغانستان عمل نکرده و قصد هم ندارند که عمل کنند، به طور عینی امروز شبکه ناوالنی تهدید جدیتری برای امنیت ملی روسیه است . جبهه نمایندگی منافع غرب هدفش این است که یک انقلاب مخملی در کشور برپاکند و اگر نشد بهانهای برای اجرای تحریمهای دیگر علیه کشور فراهم سازد که میتواند سطح زندگی «همشهریان» روس خود را تنزل دهد.
روسیه از نظر حقوقی موظف نیست جاسوسان خارجی که رسماً شناخته شدهاند را با یک دولت قانونی برابر قرار دهد. هیچ استدلال عملگرایانهای وجود ندارد که باید با آنان بحث و گفتگو کرد، برعکس طالبان که عملاً رهبر افغانستانند، که علیه داعش میرزمند و بخش مرکزی خطوط آهن پاکستان/افغانستان/ازبکستان را در کنترل خویش دارند تا بالاخره همان طور که قرنها در نظر بود، روسیه را با اقیانوس اطلس مربوط کنند. روسیه اگر در افغانستان در جستجوی صلح باشد، باید به نحوی با طالبان کنار آید. والسلام!
اگر روسیه در کشور خود خواستار صلح است باید شبکه تغییر رژیم که از خارج مورد حمایت مالی قرار دارد را از میان بردارد و تضمین کند که آنها قادر نخواهند بود یک انقلاب مخملی برپاکنند و یا بهانهای برای تحمیل تحریمات دیگر علیه کشور «خود» به وجود آورند. لحظه حمله اخیر جنگ اطلاعاتی لیبرالهای روسیه که از طرف ایالات متحده حمایت مالی میشوند، با انتخابات مجلس در آخر هفته آینده مصادف میشود و هدفش تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات است، با این که احتمال موفقیت این اقدامات بسیار ضعیف است.
به هرحال خانم “ساخارووا” براین عقیده بود که بالاخره زمان آن رسیده این روایتها را که با اسلحه حمایت میشود، افشأ کرد حتی اگر برای برخی از ناظرین ساده لوح در خارج، که میتوانند گمراه شده باشند. به طور خلاصه میتوان گفت که طالبان و شبکه ناوالنی از طرف مسکو ممنوع اعلام شدهاند، ولی اولی تهدید امنیتی عاجلی برای روسیه محسوب نمیشود و حتی به یک نیروی ضدتروریسم در منطقه که شورای امنیت سازمان ملل با آن همکاری دارد، تبدیل میشوند، در حالی که دومی آغاز تهدیدی برای تغییر رژیم تعبیر میشود که باید روسیه به مقابله با آن برخیزد.