منافع نواستعماری و امپریالیستی ایالات متحده: جنبش آزادیبخش سیاهان که از میراث غنی برخوردار است، ادامه دارد
«اوت سیاه» به ویژه در جامعه آفروآمریکایی در ایالات متحده آمریکا زمانی است که باید یادآور خیزش و شورش و رهایی سیاهان شد. این قیام در دهه ۱۹۷۰ با قتل عضو سازمان ببرسیاه، جورج جکسون طی شورشی در زندان کالیفرنیا آغاز شد و امروز بیش از همیشه مصداق دارد. شهروندان سیاهپوست مانند همیشه تقریباً هر روز به دست پلیس به قتل میرسند و بیش از حدمتوسط به خاطر جرایم مواد مخدر در زندانهای آمریکا به سر میبرند و یا مانند مورد مومیا ابوجمال از استفاده رویههای حقوقی که شایسته این نام باشد ، محروم میشوند.
ولی همینطور قیامهایی یادآور میشود که در جهان سیاه خارج از ایالات متحده آمریکا صورت گرفت مثلاً انقلاب هاییتی. (رجوع کنید به انقلاب در هائیتی، کتابخانه عدالت م.) به طوریکه مرکز حقوق اساسی Center for Constitutional Rights جمعبندی میکند: «اوت سیاه یادآور قدرت وحدت و وظیفهای برای ادامه مبارزه مشترک است.» زیرا تاریخ این جزیره کوچک در دریای کارائیب نشان میدهد که چه مشکل میتوان در مقابل منافع نواستعماری و امپریالیستی ایالات متحده آمریکا در دراز مدت مقاومت کرد. این کشور با انقلاب شکوهمند خود علیه نظام بردهداری امروز به نازلترین نقطه تکامل خود رسیده است.
سرنوشت کشورها در قاره افریقا نیز تقریباً به همین صورت است. هرگاه که کوشش شد تا با استقلال به دست آمده از جاده تکامل نواستعماری خارج گردید، رهبران مترقی این کشورها به سرعت و با خشونت از میان برداشته شدند و راه برای استقرار یک حکومت دستنشانده باز شد. آمیرکال کابرال یکی از آنان بود. آدا. ب. فرست در نوشته خود «آموختن و رزمیدن» تحقیقات انستیتوی سهقاره Tricontinental Institue را منتشر کرد که به معرفی برنامه فرهنگی مترقی سازمان PAIGC(حزب افریقا برای استقلال گینه و کیپ ورد) که کابرال از موسسین آن بود، پرداخته است. همینطور اریتره که تازه ۳۰ سال پیش به استقلال خود دست یافت و از آن زمان راه رشد مورد نظر خود را دنبال میکند، از تهدیدهای مداوم دخالتهای خارجی آگاه است، به ویژه اینکه به قول جورج هالمایر در نوشته خود «کوچک ولی مقاوم»، موفقیتهای این راه به طور فزایندهای آشکار میگردد، البته نه در جنگافروزی بلکه مانند کوبا در تامین اجتماعی شهروندان خود.
در پاورقی نامبرده همبستگی کوبا با جنبشهای آزادیبخش در افریقا در قرن گذشته با عرضه عکس و تصویر بیشتر برجسته میشود. در جزوه پلاکاردها و پوسترهایی که در طول سالها برای سازمان مردم آسیا، افریقا و آمریکای لاتین OSPAAAL که در سال ۱۹۶۶ در هاوانا توسط فیدل کاسترو تاسیس شده بود، تهیه شده بود، منعکس میگردد. از آنجا که ادامه کنفرانسها هرچند که در نظر گرفته شده بود، عملی نشد، پوسترهای انتشارات وسیله مهمی برای حفظ تماس و تبادل اطلاعات گردید.
برای دریافت کمک کشورهای افریقایی میتوانند مانند همیشه درکنار کوبا به چین اتکأ کنند. یورگ کورونائور در نوشته خود «تاثیرگذاری مثبت» روابط روز به روز نزدیکتر جمهوری خلق چین با مردمان قاره را در زمینههای فرهنگی و آموزشی مورد بررسی قرار میدهد. تاریخشناس افریقای جنوبی، سیلویا نیامیان درگفتگویی راجع به زندگی خود بین سرکوب در رژیم آپارتاید و تحصیل در لایپزیک و مبارزه خود برای رهیافت سیاسی در میهنش سخن میگوید. ایمانوئل ر. هاریش در مقاله «مبارزه کارگری بینالمللی» جستارهایی از اثر علمی خود در مورد فعالیت کالج سندیکای آزاد آلمان FDGB فریتز هکرت در برنائو را ارایه میدهد، که بیش از ۵۰۰ تن از سندیکالیستهای افریقایی را تعلیم داده بود. همینطور اولریخ فان در هایدن به گذشته مینگرد و در مقاله خود «در کنار مستضعفین» به سهم آکادمیک آلمان دمکراتیک در تاریخنگاری مارکسیستی استعمار که متاسفانه امروز تنها در جهان جنوبی مورد توجه است، اشاره میکند.
اما هرچند «کمونیستهای جوان با اعتماد به نفس» کنیا از نظر جمعیت شناسی رقم قابل توجهی را تشکیل میدهند، ولی در مقابل «خبرگان» سیاسی نواستعمار زده هنوز ضعیف محسوب میشوند، با این حال آنهایند که امید به آینده را تقویت میکنند و بسیج تئوریک و عملی جوانان را هدف خود قرار دادهاند.