• مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان بر سر مسأله قرهباغ داستان کهنهای است، لکن این بار آشکارا پای ایران نیز به میان کشیده شده است. نخست در شهریور گذشته جمهوری آذربایجان با میزبانی از یک رزمایش مشترک با حضور ارتش پاکستان و ارتش ترکیه که نام رزمایش «سه برادر» به آن داده بود، موجب بروز نگرانی در ایروان، تهران و همچنین مسکو شد. رزمایش «سه برادر» که از عرصه سرزمینی جمهوری آذربایجان پا را فراتر گذاشته و وارد دریای مازندران شده بود، هم توافقنامه کشورهای ساحلی خزر مبنی بر عدم امکان استفاده نظامی از این دریاچه از سوی کشورهای غیرساحلی را نقض میکرد و هم با به راه انداختن تبلیغات شدید در رسانههای آذربایجان مبنی بر حمایت اتمی پاکستان از آذربایجان در برابر ایران، موجبات نگرانی تهران را فراهم می کرد.
• همزمان با رزمایش «سه برادر» جمهوری آذربایجان همچنین اقدام به ایجاد پست مرزبانی و انسداد در جاده «قاپان» به «گوریس» ارمنستان در محدوده ۶ کیلومتری نمود که جاده وارد خاک آذربایجان میشود و در پی آن با متوقف کردن تریلیها و کامیونهای ایرانی شروع به دریافت عوارض ۱۳۰ دلاری عبور از خاک آذربایجان کرد.
• مسأله البته به اینجا هم ختم نشد و کار به بازداشت دو راننده ایرانی در حومه «شوشا» کشید که حامل بار به مقصد شهر «استپاناکرت» یا همان «خانکندی»، مرکز جمهوری خودمختار قرهباغ کوهستانی بودند و از دالان پیشبینی شده در قرارداد آتشبس ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ در «لاچین» عبور کرده بودند.
• اما آنچه کاسه صبر تهران را لبریز کرد در مصاحبه «الهام علیاف» رییسجمهور آذربایجان با خبرگزاری دولتی آناتولی ترکیه رقم خورد. آنجا که آقای «علیاف» به انتقاد از تصمیم ایران برای برگزاری رزمایش در مناطق نزدیک به مرز با جمهوری آذربایجان پرداخت و گفت چرا در ۳۰ سالی که این مناطق تحت اشغال ارمنستان بود ایران ضرورتی برای برگزاری رزمایش نمیدید؟!
• حال این سؤال مطرح میشود که چرا پس از جنگ ۴۴ روزه بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر سال گذشته که به قرارداد آتشبس انجامید، اساساً امروز انجام مانورهای نظامی در این منطقه لازم شد؟
• قرارداد آتشبس نوامبر سال گذشته معضل اساسی یعنی مسأله ناگورنی قرهباغ را روشن نکرد و چون مسأله بسیار بغرنج بود به بعداً موکول شد، زیرا در غیر آن صورت آتشبس صورت نمیگرفت.
• منطقه زانگزور، در استان سیونیک که ۲۰ کیلومتر طول دارد از نظر استراتژیک بسیار مهم است، زیرا ارمنستان را از طریق ایران به دریا متصل میکند، گذشته از اینکه این کشور بین آذربایجان و گرجستان و نخجوان منگنه شده است.
• هدفِ محورِ ترکیه-آذربایجان ظاهراً قطع رابطه جغرافیایی ایران و ارمنستان از طریق تسلط بر استان سیونیک ارمنستان است که موجب قطع دسترسی ایران به دریای سیاه خواهد شد و ایران را در تنگنای ژئواستراتژیک قرار خواهد داد. البته در نقطه مقابل، ایران نیز تلاش میکند با تمام توان جلوی این اتفاق را با حمایت از تمامیت ارضی ارمنستان بگیرد.
• راهی که قرار بود طبق قرارداد آتشبس بین آذربایجان و نخجوان ایجاد شود معلوم نبود که در واقع همان راهی است که وجود دارد و یا اینکه یک راه مجزا خواهد بود که ارتباط ارمنستان و ایران را قطع خواهد کرد، یعنی خطوط زمینی ایران و ارمنستان قطع خواهد شد که از نظر استراتژیکی معضل بزرگی را برای ایران به وجود میآورد.
• با تغییر وضعیت گذرگاه زانگزور، رابطه شمال و جنوب، یعنی ایران-ارمنستان-گرجستان- روسیه-اروپای شرقی جای خود را به تقویت رابطه غرب و شرق یعنی ترکیه-نخجوان-آذربایجان-دریای خزر-ترکمنستان خواهد سپرد که وضعیت ژئوپلیتیکی ایران را به کلی تغییر خواهد داد و ایران طبیعتاً نمیتواند در این زمینه منفعل بماند.
• در واقع آذربایجان میتواند از طریق ایران رابطه خود را با نخجوان و ترکیه حفظ کند و ضرورتاً نیازی به گذرگاه زانگزور ندارد. ولی اگر پافشاری میکند، این احساس پدید میآید که این کشور قصد دارد خود را از ایران جدا کند و در عینحال رابطه ایران و ارمنستان را از بین ببرد، که هیچ عقل سلیمی در ایران نمیتواند از این ایده طرفداری کند.
• ایران مرزهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را، همانطور که اکنون وجود دارد، به رسمیت شناخته و این مرزها در سطح بینالمللی نیز به رسمیت شناخته شده اند. حال اگر قرار باشد ترکیه دبه کند و بخواهد این مرزها را به نفع خود و به ضرر همسایگان تغییر دهد، طبیعی است که ایران نمیتواند سکوت کند. مانور فتح خیبر را تنها از این منظر میتوان و باید تعبیر کرد.
• اینکه برخیها صرفاً به رابطه اقتصادی با ارمنستان اشاره میکنند و اینکه چرا باید برای حفظ این رابطه (۵۰۰ میلیون دلاری در سال) خود را به آب و آتش زد، کوتهبینی است و فقط منافع امروز را در نظر میگیرد و منافع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک درازمدت و اهمیت شهر و منطقه مِغری در استان سیونیک را نادیده میگیرد.
• برخورد رسمی ایران تاکنون بسیار دیپلماتیک بوده است. ایران رسماً از تقسیم بازیگران منطقه قفقاز به دوست و دشمن خودداری می کند و با قرار دادن سه کشور ارمنستان، آذربایجان و ترکیه در محور دوستان ایران میگوید پیام رزمایش ایران برای دوستانش پیام صلح و همکاری و امنیت دستهجمعی است و برای دشمنان ایران حامل این پیام بود که جمهوری اسلامی ایران دیگر حضور مخل امنیت آنان در قفقاز را نخواهد پذیرفت. بازیگران بیرون از منطقه که با ایجاد تنش و بر هم زدن امنیت و ثبات منطقه به دنبال فروش سلاح و نیز حضور اطلاعاتی در قفقاز هستند، دشمنان ایران هستند که در رأس آنها اسرائیل قرار دارد. چنانکه سیدمحمد حسینی معاون پارلمانی رییسجمهور در توئیتی عنوان رزمایش ارتش «فاتحان خیبر» را کاملاً هوشمندانه دانست و در اخطار به اسرائیل نوشت: «پیامبر اکرم(ص) توطئه سران یهود را با فتح خیبر خنثی کرد؛ رزمایش فاتحان خیبر نیز هشداری به رژیم صهیونیستی است که اگر پیرامون مرزهای جمهوری اسلامی ایران دست از پا خطا کند، با چنان واکنش کوبندهای مواجه میشود که دیگر به انتظار ۲۵ ساله نیازی نیست.»
• اما گذشته از نمایش قدرت نظامی، ایران چه کارتهایی برای تأمین منافع خود و ادامه این بازی قدرت در اختیار دارد؟
• کارتهای جغرافیایی ایران برای بازیهایی از این دست بسیار است. کارتهای دیگر سیاسی نیز کم نیستند.
• ایران میتواند اجازه هر نوع عبور و مرور باکو-ترکیه یا گرجستان از ایالت سیونیک به نخجوان را حتی تحت حاکمیت و مالکیت ارمنستان ندهد. بنابراین دسترسی به نخجوان در انحصار ایران باقی میماند.
• از سوی دیگر تهران میتواند عوارض بسیار سنگینی بر محور بیله سوار-نخجوان وضع کند که شاهرگ حیاتی نخجوان است. این عوارض قیمت تمام شده کالا را در نخجوان چند برابر خواهد کرد.
• این رژیم سختگیرانه در خصوص حریم هوایی ایران و ارمنستان نیز صادق خواهد بود.
• ایران میتواند محور دریایی بندر انزلی-آستراخان را فعالتر کند و میزان صادرات-واردات خود را از مسیر زمینی به مسیر کمهزینهتر دریایی سوق دهد.
• ایران به عنوان یکی از پنج کشور حوزۀ کاسپین میتواند اجازه عبور خط لوله از دریا را به ترکمنستان و باکو ندهد. بندهای کنوانسیون خزر به اندازه کافی در خصوص حفظ محیط زیست این حوزه آبی صراحت دارد. نیروی دریایی و هوایی ارتش در این خصوص کمکرسانی خواهد کرد.
• در خصوص گرجستان نیز، ایران می تواند تمهیدات سختگیرانهای اتخاذ کند، مثلاً پیش از هر چیز سفر ایرانیها به گرجستان را محدود نماید.
• و یا از نظر سیاسی نیز، دولتهای اوستیای جنوبی و آبخازیا را که منتظر به رسمیت شناخته شدن هستند، به رسمیت بشناسد و سپس به تدریج با آنها رابطه برقرار کند که روسیه نیز از این اقدام استقبال خواهد کرد.
• با آنکه ظاهراً به نظر میرسد از تنشها کاسته شده و زورآزمایی نظامی در مرزها توانسته طرفین قضیه را از وضعیت خطیر منطقه و عزم جزم ایران در جلوگیری از تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه آگاه سازد، باید با دقت و هوشیاری روند جریانات در منطقه را رصد کرد. تحولاتی در شرف وقوع است که میتواند آینده خونینی را برای مردم منطقه به ارمغان آورد.