مناقشه اوکراین به خاک روسیه رسیده

تارنگاشت عدالت

 

 

نویسنده: پل کریک رابرتز

برگرفته از لینکه تسایتونگ

۲۰ ژانویه ۲۰۲۵

 توافق روسیه با ایران بی‌حاصل است

 

مناقشه روسیه با اوکراین دیگر به دونباس محدود نمی‌شود. اگرچه جنگ به عمق اوکراین گسترش داده نشده، اما در عوض به عمق روسیه نفوذ کرده است. بر اساس گزارش های خبری روسیه و اوکراین، آمریکا و ناتو هفته گذشته با صدها موشک و پهپاد از اوکراین به شهرها و تأسیسات روسیه حمله کردند.

 تأسیسات صنعتی و نظامی و همچنین پالایشگاه های نفت روسیه مورد حمله قرار گرفت، ذخایر سوخت تخریب شد و مدارس روسیه در سه شهر تعطیل گردید. شهرهایی که آماج حملات ایالات متحده / ناتو قرار گرفتند انگلس، ساراتوف، کازان، بریانسک و تولا بودند. این حملات به عمق روسیه نفوذ کرده و جنگ را به منطقه ولگا و جمهوری تاتارستان کشانیده است. دلیلی وجود ندارد که بپذیریم حملات هوایی به روسیه فقط به این دلیل که اوکراین در دونباس شکست خورده ، متوقف خواهد شد.

 بسیار عجیب است که پوتین ترجیح می‌دهد به شهرهای روسیه حمله شود ولی برای پایان دادن به درگیری اوکراین از اعمال خشونت کافی استفاده نکند. روس‌ها چگونه می‌توانند احساس امنیت کنند وقتی دانش‌آموزان آنان دور از مرز اوکراین مورد حمله هوایی قرار می‌گیرند؟

در اینجا این سئوال مطرح می‌شود که آیا به ذهن پوتین و ستاد کل روسیه خطور کرده است که واشنگتن می تواند از این حملات برای نقشه برداری از موقعیت های پدافند هوایی روسیه استفاده کند و خود را برای حملات هوایی علیه روسیه آماده کند تا با موشک های دارای کلاهک هسته ای و نه متعارف، این کشور را غافلگیر کند؟ همه از فروپاشی اوکراین صحبت می کنند، اما موشک ها عمیق تر و عمیق تر در خاک روسیه اصابت می کنند. آیا این حملات اعتماد روس ها به پوتین را متزلزل نخواهد کرد؟

این واقعاً بسیار غیرمعمول و عجیب است که پوتین حملات آمریکا/ناتو از طریق دست‌نشاندگانش به شهرهای روسیه را تحمل می‌کند. آیا پوتین گفته خود را فراموش کرده است که روسیه دیگر هرگز در خاک خود اجازه جنگی نخواهد داد؟

به همان اندازه هم باز غیرمعمول و عجیب است که با این‌که روسیه با احتمال تخریب خط لوله گازی ترک‌استریم توسط واشنگتن مواجه است و علاه براین تاکنون واشنگتن را مسئول تخریب خط لوله نورد استریم اعلام نکرده و این کشور را به دادگاه نکشیده‌است کماکان به تامین انرژی و مواد معدنی استراتژیک مانند اورانیوم غنی‌شده به کشورهای عضو ناتو و واشنگتن ادامه می‌دهد. پدیده تامین و تدارک دشمنی که با آن در حال جنگم، برای من تازگی دارد. اوکراینی‌ها سوار برتانک‌های آلمانی به کورسک رفته‌اند و پوتین می‌خواهد به آلمان انرژی ارزان بفروشد.

 به هرحال، این یک رویکرد جدی و مسئولانه برای جنگ نیست. این  مسئولیت یک رهبر جنگی است که جنگ را به سرعت پایان دهد و آن را بیشتر از زمانی که استالین برای بیرون راندن ورماخت از روسیه و اروپای شرقی و اشغال برلین از شروع ضد حمله روسیه نیاز داشت، طولانی‌تر نکند.

 آنچه پوتین به آن نیاز داشت ترس نظامی غرب از روسیه بود.ولی در عوض، او غرب را متقاعد کرده است که هیچ خط قرمزی در روسیه وجود ندارد.

 در راستای منافع صلح، مدت‌هاست که از یک معاهده دفاعی متقابل شبیه ناتو بین روسیه، ایران و چین حمایت کرده‌ام، تا علیه تجاوز متحد شوند. ظاهراً، دولت‌ها بیش از حد محتاطند و یا به یکدیگر ‌اعتماد ندارند و اشتباه کرده‌اند که این بی‌اعتماد متقابل خود را به واشنگتن نشان ‌دهند.

 به جای یک توافق معقول، پوتین جمعه گذشته «توافقنامه مشارکت استراتژیک جامع» را با ایران امضا کرد که با آنچه مورد نیاز است بسیار فاصله دارد. او تاکید کرد، که این توافقنامه تأیید می کند که «کشورهای ما قاطعانه به اصول حاکمیت حقوق بین الملل، حاکمیت دولت ها و عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها پایبندند».

خوب، که چه؟ به سختی می توان باور کرد که پوتین و ایران هنوز نمی‌دانند که غرب اصلاً برای قوانین بین المللی، حاکمیت و عدم مداخله اهمیتی قایل نیست. پوتین فکر می کند غرب با اعمال تحریم ها و حملات نیابتی به شهرهای روسیه در اوکراین به چه کاری مشغول است؟ در کجای خاورمیانه ایران شاهد مداخله غرب نیست؟

مقررات امنیتی و دفاعی (مندرج در توافقنامه) تنها به این محدود می شود که «اگر یکی از طرفین، قربانی تجاوز شد، طرف دیگر نباید به متجاوز کمک کند».

 این توافقنامه یک شیر بی یال و دم است. تبادلات فرهنگی روسیه و ایران، مبادله هیئت‌های نظامی و بازدید از بنادر توسط کشتی‌های جنگی به منزله بازدارندگی یا محافظت در برابر تهاجم غرب نیست. به قول ” جان هلمر” آن را «بیانیه شایدها – ما قول می دهیم که در صورت امکان، شاید با یکدیگر مهربان باشیم» می‌نامد.

 برخی از مفسران بند امنیتی بی‌بخار را به این صورت  ماستمالی کردند که  روسیه و ایران نگاه متفاوتی به خاورمیانه دارند و درگیری‌های ایران ممکن است خارج از حوزه منافع روسیه باشد.  این یک توضیح بی‌مایه است.  اگر ایران مانند سوریه، لیبی یا عراق سقوط کند، واشنگتن به طور قاچاق جهادیست‌ها را به فدراسیون روسیه اعزام خواهد کرد.  ایران به عنوان سرزمین حایل برای روسیه، اگر مهمتر از  اوکراین نباشد، کمتر اهمیت ندارد.  عجیب است که پوتین این را نمی‌بیند.

 ما نمی دانیم که آیا ترامپ تلاش خواهد کرد که خود را از جنگ واشنگتن علیه روسیه در اوکراین کنار کشد و یا لابیگرهای طرفدار رژیم صهیونیستی ترامپ برای جنگ علیه ایران تحریکات خود را تشدید خواهند کرد یا نه، ولی ایران باید سر میز مذاکره بر سر این توافقنامه تاکید می‌کرد که مقامات بلندپایه ترامپ، دشمنان شناخته شده ایران هستند و تلاش می‌کرد از پوتین چیزی بیشتر از قول عدم حمایت از غرب در صورت حمله به ایران بگیرند.

شاید  پوتین یک نقشه مخفی داشته باشد که آن را با ظاهر ضعف پنهان می کند.  اگر چنین باشد، این خطر وجود دارد که واشنگتن آنچه را که می‌ببیند به عنوان ضعف درک کند. خطری که مدت هاست من را نگران کرده این است که واشنگتن، اگر ضعف را احساس کند، دست به تشدید فشار زند و پوتین را مجبور به جنگ یا تسلیم نماید. شک دارم که ارتش روسیه به او اجازه تسلیم بدهد.