اتحاد جنگافروزان: چارلز میشل، ینس استولتنبرگ و اورسولا فون در لاین (عکس: داتی بندو / اتحادیه اروپایی، ۲۰۲۳)
سخنگوی سفارت چین در اتحادیه اروپایی گفت: «”بیانیه مشترک” که در ۱۰ ژانویه در بروکسل از طرف مقامات اتحادیه اروپایی و ناتو صادر شد، “پیشداوری و نخوت اتحادیه اروپایی و ناتو را در مورد تصورات چین، که چین به شدت با آن مخالف است، آشکار کرد.”» ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفت: که این بیانیه تأکیدی مجدد بر «فرمانبرداری کامل اتحادیه اروپایی تحت بلوک (ناتو)» و تأییدی بر آن بود که ناتو یک ابزار نظامی است که برای «حفظ منافع ایالات متحده» از آن استفاده میشود. چه اتفاقی افتاده بود؟
بلندگوی ناتو، ینس استولتنبرگ، و همچنین نمایندگان برجسته بوروکراسی اتحادیه اروپایی، چارلز میشل و اورسولا فون در لاین – البته همه بدون هرگونه اختیارنامۀ دمکراتیک – در برابر رسانهها ظاهر شدند و بیانیهای ۱۴ مادهای ارایه کردند که در آن روسیه و چین به عنوان تهدیدی برای امنیت اروپا و جهان نامیده میشوند.
همانطور که از بروکسل ناتو و اتحادیه اروپایی انتظار میرود، «جنگ وحشیانه روسیه علیه اوکراین» در پیشزمینه بیانیه مطرح می شود، اما اندکی پس از آن مطرح میشود که «استراتژی چین و خودنمایی فزاینده» چالشی است که باید به آن پاسخ داد. در پکن و مسکو میدانند که علامت ژئواستراتژیستهای آمریکا و ناتو بر پیشانی آنها نقش بسته است. و همچنین میدانند که بوروکراتهای فون در لاین، در اطاعت پیشدستانه، هر آنچه را که نومحافظهکاران واشنگتن برای دفاع از سلطه جهانی ایالات متحده در ذهن دارند، بازگو میکنند. در حال حاضر، بسته دهم تحریمهای اتحادیه اروپایی فراهم میشود – حال هر هزینهای هم میخواهد برای اتحادیه اروپایی تحت سلطه آلمان داشته باشد.
از آنجایی که در آینده پایبندی به سیاست انتحاری اتحادیه اروپایی فون در لاین در مورد روسیه و چین چندان آسان نخواهد بود، واشنگتن در تلاش است از «پیمان ناتو- اتحادیه اروپایی» برای معرفی ساختارهای امنیتی قویتر استفاده کند. نباید بیش از اندازه به نقش استولتنبرگ و لفاظیهای اتحاد بها داد. ناتو از زمان تأسیس در سال ۱۹۴۹ وظیفه حفاظت از منافع جهانی واشنگتن در رابطه با اروپا، جلوگیری از استقلال واقعی آن و تقویت جبهه نبرد اروپا علیه اتحاد جماهیر شوروی و یا روسیه را از هر نظری بر عهده داشته است. یا به قول «هاستینگز ایسمای» اولین دبیرکل ناتو: هدف ناتو این است که «روسها را بیرون نگه دارد، آمریکاییها را در داخل نگه دارد و آلمانیها را پایین نگه دارد.» بر همین اساس نیز مناسبات بین ناتو و اتحادیه اروپایی شکل گرفته است. موضوع همیشه بر سر حفظ مواضع اروپا در مقابل شرق و جلوگیری از همکاری اروپا با اتحاد جماهیر شوروی یا روسیه بود که تسلط ایالات متحده را تهدید میکرد، و همچنین جلوگیری از «حاکمیت استراتژیک»، همانطور که گاهی اوقات از سوی سیاستمداران سادهلوح برلین در طول دوران ترامپ مورد بحث قرار میگرفت. اکنون تعداد کافی محافل طرفدار ایالات متحده مانند گروه ویزهگراد (Visegrád) یا مجمع بالتیک در اتحادیه اروپایی برای این منظور ایجاد شده است. اروپا باید از نظر اقتصادی پیشرفت کند و خود را از نظر نظامی مسلح کند، اما به عنوان نوک پیکان و گوشت دم توپ واشنگتن علیه شرق – نقشی که اوکراین در حال حاضر مجاز به اجرا و گسترش آن است. به همین منظور، همانطور که الکسی رزنیکوف، وزیر جنگ اوکراین سرخود اعتراف کرد، این کشور مدتهاست که عملاً عضو ناتو شده است.
از آنجایی که کسانی در این میان بالاخره متوجه شده اند که وفاداری کورکورانه به «برادر بزرگ» در واشنگتن در زمان افول غرب چه پیآمدهایی میتواند داشته باشد، جنبۀ سرکوبگر ناتو و اتحادیه اروپایی به طور فزایندهای به منصه ظهور میرسد. وعده اولیه رونق و رفاه – یا به عبارت دیگر: گونۀ ادغام اجتماعی- اقتصادی – با بحران یورو از سال ۲۰۰۹ به بعد منسوخ شد. با بحران اوکراین، یا به عبارت دقیقتر اقدامات ضد روسیه، صنعتیزدایی و فقر گسترده اروپا به یک برنامه تبدیل شده است. ادامۀ این راه برای بوروکراتهای اتحادیه اروپایی آسان نخواهد بود. چیزی کمتر از خطر نابودی اتحادیه اروپایی در شکل فعلی آن، مطرح نیست. رؤیای قدیمی ژئواستراتژی آلمان از یک اروپای متحد تحت رهبری آلمان، مدتهاست که از بین رفته است.