به گزارش خبرنگار ایمنا، برخی انسانها چنانند که هر وقت بروند، دریغ است و ابتهاج، آن «پیر پرنیاناندیش» از همان دسته است؛ همانها که در وصفشان باید گفت: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را / تا دگر مادر گیتی، چو تو فرزند بزاید».
ابتهاج از آخرین شاعران دوران طلایی ادبیات ایران بود که اشعارش بر تارک شعر فارسی تا ابد خواهد درخشید.
اگر از شاعر و اندیشهورزِ معاصر، «محمدرضا شفیعیکدکنی» صرفنظر کنیم و اهمیت و بزرگی وی را بیش از شعر در زمینه تحقیقات و تالیفات ارزشمندش بدانیم، «هوشنگ ابتهاج» تنها بازمانده نسل طلایی شاعران قرن معاصر ایران بود؛ نسلی که با نیما یوشیج، پروین اعتصامی، شهریار، توللی، حمیدی شیرازی، اخوانثالث، شاملو، فروغ، مشیری، سپهری و تنی چند دیگر، نسلی آبرومند و وطندوست و فرهنگپرور را تشکیل دادند و بخش بزرگی از نوستالژی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرن اخیرمان را با شعر و ادبیات پیوند میزدند.
ویژگیهای شعری ابتهاج
«سایه» این سعادت را داشت که در طول حیات طولانی و ارجمندش [به یاد داشته باشیم که برخی از شاعران این نسل مانند فروغ و پروین و حتی سپهری و اخوان زود از دنیا رفتند یا برخی پس از مدتی استعداد شعریشان خشکید]، در هر دو سبک «کلاسیک» و «نو»، اشعار نغز و پرمغزی سرود که بسیاری از آنها به آثاری ماندگار در اذهان شعردوستان تبدیل شده است. اشعاری که برخی از آنها دههها و شاید قرنها وِرد زبان صاحبان ذوق لطیف و جویندگان شعر و زیبایی خواهد بود و خوانندگان بسیاری را به تورق در آثار این شاعر ظریف و نکتهسنج، دعوت خواهد کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز و مهم شعر ابتهاج، این است که بسیاری از اشعار او با صدای بزرگان موسیقی این سرزمین به اشعاری جاودان و ماندگار تبدیل شده و در تاروپود لایههای مختلف اجتماع نفوذ یافته است. اشعاری مانند «تو ای پری کجایی»، «ایران ای سرای امید»، «ارغوان»، «در این سرای بیکسی» و «ای عشق همه بهانه از توست»، نمونهای کوچک از آثار اوست که با صدای بزرگان موسیقی این سرزمین به خاطره و نوستالژی جمعی ما ایرانیان راه یافته و به ثبت رسیده است.
حیات هنری، اجتماعی و سیاسی «سایه»
ابتهاج در طول دهههای پرتلاطم و طوفانی ایران معاصر در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری حضوری فعال داشت و در این راه به مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ معاصر، مرارتهای بسیاری کشید، اما اجازه نداد چنین سختیهایی، کینه و نفرت و خشونتطلبی را بهجای عشق و نوعدوستی در دلش بنشاند.
درخصوص حیات سیاسی ابتهاج [به مانند بسیاری دیگر از هنرمندان معاصر]، انتقادهایی وارد شده است؛ اما تفاوت عمده او با برخی از هممسلکان سیاسیاش در آن بود که هیچگاه از دایره اخلاق، ادب و انصاف خارج نشد و اجازه نداد که ایدئولوژی سیاسی، چشمهایش را به روی برخی حقایق تاریخی این سرزمین ببندد و در نقد خود به بزرگان فرهنگ و ادب این دیار، هرگز از دایره عدل و انصاف خارج نشد.
در وطندوستی ابتهاج همین بس که طی این دهههای متمادی، بهرغم گرایشهای فکری و سیاسی که داشت و هر سختی که بر او تحمیل شد، هیچگاه از عشق و علاقهاش به وطن ذرهای کم نشد و ایران برایش همیشه «سرای امید» باقی ماند.
فارغ از هرگونه گرایشِ سیاسیاَش، او هیچگاه نه در آثارش نه در گفتارش عقایدِ سیاسی خود را به قصدِ تأثیرگذاری بر مردم آشکار نمیکرد و همیشه به عنوانِ «شاعر» مشغول ماند. او در دنیایِ هیجانی و کمعمقِ امروزی، اتفاقِ خجستهای بود که با همهگیر شدنِ چند محتوایِ کوتاه طیِ چند سالِ گذشته، بخشِ زیادی از جامعه جوان ایران جذبش شدند و به نسبت دیگران، آنگونه که باید قدرش دانسته شد.
نقیضهگویی ابتهاج بر شعر حافظ
«نقیضه» واژگونه جوابگفتن به شعر شاعری دیگر است. یکی از زیباترین نقیضههای ادبیات فارسی، نقیضهای است که «سایه» بر غزلی از حافظ آورده است و حقیقتاً که به جز سایه کسی را یارای پیچیدن به پَر و پای خواجه شیراز نبوده است، با این بیت مُناقضانه نمونه:
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
«حافظ»
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست!
«ابتهاج»
ماجرای «ارغوان» شعر سایه
اگر در ادبیات فارسی «می»، «رند» و بسیاری از واژههای دیگر، توسط حافظ شیرازی تشخص یافته است، «ارغوان» هم از آن واژههایی محسوب میشود که توسط «پیر پرنیاناندیش»، جایگاه و تشخص ویژهای در ادبیات فارسی یافته و جاودان شده است.
سالها قبل در یک تور تهرانگردی، یکی از مکانهایی که برای بازدید در نظر گرفته میشود، «درخت ارغوان» خانه ابتهاج در خیابان کوشک است. این خبر ابتهاج را بر آن میدارد تا توسط شعری با بازدیدکنندگان خانهاش صحبت کند و بگوید چه کسانی در این خانه، میهمان او بودهاند:
«ارغوان میبینی؟
به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را
پشت این پنجره بسته هنوز
عطر آواز بنان مانده است
شهریار اینجا
شعر نقاشش را خوانده است
آن شب افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وان درآمد از اوج
شجریان، لطفی
چه شبی بود، دریغ
زندگی روی از این غمکده گردانیده است
ارغوان
در و دیوار غریب افتاده چه تماشا دارد؟»
پیام تسلیت اهالی هنر برای درگذشت سایه/همایون شجریان: شبی که نامم برگزیدی دانه مهرت در دلم گذاشتی
فارس
به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، بامداد امروز نوزدهم مردادماه ۱۴۰۱ یلدا ابتهاج دختر امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) در صفحه اینستاگرام خود از درگذشت این شاعر نامی خبر داد. هوشنگ ابتهاج مشهور به سایه شاعر و پژوهشگر ادبی بزرگ ایرانی در اسفند ۱۳۰۶ در رشت به دنیا آمد و در ۹۴ سالگی در آلمان درگذشت.
درپی درگذشت این چهره نامدار شعر و ادب فارسی چهرههای فرهنگی هنری از مسولین گرفته تا هنرمندان سرشناس، یکایک پیام تسلیت خود را برای درگذشت این شاعر بزرگ منتشر کردند که در ادامه اهم این تسلیتها پیش روی شما قرار میگیرد:
محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت شاعر فقید استاد امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به(ه. ا. سایه) را تسلیت گفت.
در متن پیام محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
استاد امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به(ه. ا. سایه)، رخ در نقاب خاک کشید.
در این ایام سوگ محبان اهل بیت(ع) دعا می کنم سیدالشهدا(ع) به برکت سروده زیبایش برای ایشان او را در آغوش کشد.
یا حسین ابن علی
خون گرمِ تو هنوز
از زمین میجوشد
هر کجا باغ گل سرخی هست
آب از این چشمهی خون مینوشد
کربلایی است دلم(پیر پرنیان اندیش،جلد دوم،صفحه۷۷۳)
به بازماندگان آن مرحوم، جامعه هنرمندان، شاعران و نویسندگان تسلیت عرض می دارم.
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
پیام تسلیت محمد الهیاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی
محمد اله یاری (مدیرکل دفتر موسیقی) با انتشار پیامی درگذشت استاد امیرهوشنگ ابتهاج، شاعر و پژوهشگر را تسلیت گفت.
به گزارش روابط عمومی دفتر موسیقی، محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیامی درگذشت استاد امیرهوشنگ ابتهاج شاعر و پژوهشگر را تسلیت گفت.
در متن پیام محمد الهیاری چنین آمده است:
ای افسوس در این دام مرگ
باز صید تازهای را میبرند
دریغ و افسوس که خورشید دیگری در حوزه زبان پارسی غروب کرد و این آشیانه خالی ماند. سایه که در تکهای از عمرمان وجود داشت، ما را با ترانههایش تنها گذاشت و پر کشید تا جهان، شاعری دیگر را جاودانه به خاطر بسپارد.
مرحوم امیرهوشنگ ابتهاج از جایگاهی رفیع در سپهر ادبیات ایرانزمین برخوردار بود و نام نیک این شاعر پرآوازه تا همیشه پابرجا خواهد ماند.
این ضایعه را به خانواده گرامی ، دوستداران و شاگردانش ، خاصه هنرمندان موسیقی که با اشعار او مأنوس بوده و آثار فراوانی خلق نموده اند، تسلیت میگویم و برای ایشان از آفریننده رحمان، در این ایام نورانی، طلب رحمت دارم.
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان، نوازنده پیشکسوت کمانچه، پژوهشگر، کارشناس و نویسنده موسیقی ایرانی و مقامی در پیام تسلیت خود برای درگذشت هوشنگ ابتهاج نوشت:
نیابد کسی چاره از چنگ مرگ
چو باد خزانست و ما همچو برگ
چو گیسو بریدند بر سر زنان
دریغا که شیری برفت از میان
( فردوسی)
خبر درگذشت (سایه عزیز) با موسیقی بیکلام آمد…
وقتی صدای کرنا و سرنای پر سوز و سوگ را شنیدم،
وقتی صدای پر هیبت دُهُل را شنیدم
با خود گفتم مگر شیرمردی مرده است؟
دریغا… دریغ… آری مرگ او هم با شکوهست…
ای مرد بزرگ، ای دوست عزیز و همراه:
افکار، گفتار و کلام تو پرچم برافراشته ایست که با دستان دختران و پسران و با جان و نفس مردم این سرزمین در باد تکان خواهد خورد.
بدرود ای مرد صبور و عاشق،
بدرود ای کِشتکار امید و آزادی،
بدرود ای دلیر مرد سرفراز و پوینده،
بدرود…
یادت گرامی
علیاکبر شکارچی
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
همایون شجریان خواننده پرآوازه موسیقی ایرانی برای درگذشت ابتهاج در صفحه اینستاگرام خود یک قطعه آوازی را به همراه متن زیر به اشتراک گذاشت:
از آن شبی که نامم را برگزیدی، همان شبی که این شعر به آواز پدر خوانده میشد، دانه مهرت در دلم گذاشتی و امروز میروی پیش آن یار دیرین و یاران همنشین.
بدرود عزیزترین. برسان سلام عاشق
فتنه چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آنکه ایینه ی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو، که خونریز فلک
دید این شیوهی مردم کشی و یاد گرفت
منم و شمع دل سوخته، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از نالهی عشاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه! ما کشتۀ عشقیم، که این شیرین کار
مصلحت را، مدد از تیشه فرهاد گرفت
علیرضا قربانی خواننده سرشناس موسیقی ایرانی با انتشار دلنوشتهای در صفحه اینستاگرام خود برای درگذشت ابتهاج نوشت:
ای سایه صبر کن که برآید به کام دل
آن آرزو که در دل امیدوار توست
سایه جان، سایه سبز شما همواره بر این سرزمین گسترده خواهد ماند.
بدرود ای ترانه همیشه ماندگار.
علیرضا قربانی
مرداد ۱۴۰۱
حسامالدین سراج خواننده موسیقی سنتی نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی با انتشار فیلمی از شعرخوانی امیرهوشنگ ابتهاج نوشت:
«سایه سایه برفت از سر ما. درگذشت استاد ابتهاج عزیز را به خانواده محترم ایشان،اهالی فرهنگ و هنر و مردم عزیز ایران تسلیت عرض میکنم.
ای عشق همه بهانه از تست
من خامشم این ترانه از تست
من انده خویش را ندانم
این گریه بیبهانه از تست
چون سایه مرا ز خاک بر گیر
کاینجا سر و آستانه از تست»
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
محمد معتمدی خواننده موسیقی سنتی نیز در پی درگذشت ابتهاج نوشت:
«امروز نه آغاز و نه انجام جهان است/ ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است… نوزدهم مرداد هزار و چهارصد و یک. هوشنگ ابتهاج»
سالار عقیلی خواننده موسیقی سنتی هم در پی درگذشت این شاعر پیشکسوت نوشت:
«پر کشیدن بزرگمرد شعر و ادب پارسی استاد هوشنگ ابتهاج را به همه مردم عزیز کشورمان تسلیت عرض مینمایم.»