تارنگاشت عدالت
نویسنده: ریکاردو مارتینس
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
مترجم: م. قربانی
۱۵ ژانویه ۲۰۲۵
بخش نخست: نسلکشیهای آلمان
مشاهده کشورهایی مانند آلمان، بریتاینا و ایالات متحده که به شدت و با حرارت بسیار از اقدامات نسلکشی حمایت میکنند، این پرسش اساسی را برمیانگیزد: چگونه این کشورها میتوانند از از دمکراسی و حقوق بشر حرف بزنند، در حالیکه از چنین اقداماتی حمایت میکنند؟ آنها مغز چه کسانی را میخواهند شستوشو دهند؟
غرب به طور کلی، و اتحادیه اروپایی و اعضای آن به طور اخص، خود را به عنوان قهرمانان دمکراسی، حقوق بشر و رعایت هنجارهای بینالمللی معرفی میکنند. با این حال، بر اساس گزارش مؤسسه مطالعاتی کارنِگی اروپا، استفاده گزینشی اتحادیه اروپایی از حقوق بینالملل، اعتبار آنرا در خاورمیانه و جنوب جهانی خدشهدار کرده است.
هیچ کشوری، به جز اسرائیل، به دلیل مواضع خود در قبال جنگ در غزه به اندازه آلمان به وجهه خود آسیب نزده است. ترمیم چنین آسیبی، چالش بسیار بزرگی خواهد بود.
«عزم راسخ آلمان در حمایت سیاسی از اسرائیل به منزله تأیید ضمنی اقدامات نظامی اسرائیل در غزه تلقی میشود.»
ضربه شدید به وجهه آلمان نیز ارتباط تنگاتنگی به دخالت مکرر این کشور در نسلکشی دارد.
نسلکشی مردم هِرِرو
نخستین نسلکشی شناخته شده از سوی حکومت استعماری امپراتوری آلمان (بین سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۸) علیه مردم هررو (و ناما) در نامیبیا، که آن زمان به نام آفریقای جنوب غربی آلمان شناخته میشد، انجام گرفت. این نسلکشی پس از شورش مردم هررو علیه نیروهای استعماری آلمان در ژانویه ۱۹۰۴ آغاز شد. پاسخ آلمان به رهبری ژنرال لوتار فون تروتا، وحشیانه بود. او دستور نابودی را صادر کرد و اعلام کرد که همه افراد هررو – مردان، زنان و کودکان – باید کشته شوند. بازماندگان مجبور به فرار به صحرای کالاهاری شدند، جایی که بسیاری از گرسنگی و کمآبی جان خود را از دست دادند. برخی دیگر دستگیر و به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند، جایی که کار اجباری، سوءتغذیه و بیماری منجر به مرگومیر بیشتر شد.
تخمین زده میشود که حدود ۶۵۰۰۰ از مردم هررو (۸۰ درصد جمعیت آنها) و ۱۰۰۰۰ ناما (۵۰ درصد جمعیت آنها) کشته شدند. این نسلکشی گسترده، یکی از اولین نسلکشیهای قرن بیستم، پیش از هولوکاست در نظر گرفته میشود. آلمان در سال ۲۰۲۱ رسماً این جنایات را به عنوان نسلکشی به رسمیت شناخت و متعهد شد که به نامیبیا غرامت مالی پرداخت کند، اگرچه این روند بحثبرانگیز بوده است.
هولوکاست
دومین نسلکشی هولوکاست بود که از سوی آلمان نازی علیه یهودیان و سایر اقلیتها انجام شد. آزار و اذیت یهودیان در آوریل ۱۹۳۳ با قانون احیای خدمات مدنی حرفهای آغاز شد که یهودیان را از مشاغل خدمات دولتی منع کرد. در همان ماه یک تحریم علیه مشاغل یهودی تصویب شد. در سال ۱۹۳۶ هنگامیکه یهودیان به طور فزایندهای از مدارس، حرفهها و زندگی عمومی کنار گذاشته شدند، تشدید شد و با هولوکاست (راهحل نهایی)، نابودی سیستماتیک یهودیان که از ۱۹۴۱ به بعد برنامهریزی و اجراء شد، به اوج خود رسید. بیش از ۶ میلیون یهودی در گِتوها، تیربارانهای دستهجمعی، اتاقهای گاز، و اردوگاههای کار اجباری به دلیل ایدئولوژی نژادی نازیها بر اساس «سلسله مراتب نژادی» و به عنوان سپر بلای مشکلات ملی، کشته شدند.
در حالیکه یهودیان هدف اصلی بودند، سایر گروهها نیز متحمل مصایب و ستمهای شدیدی از سوی رژیم نازی قرار گرفتند.
تخمین زده میشود که ۲۰۰.۰۰۰ تا ۵۰۰.۰۰۰ کولی تحت ایدئولوژی خلوص نژادی نازیها کشته شدند. آنها در اردوگاههای کار اجباری در معرض عقیمسازی، تبعید و نابودی قرار گرفتند.
تقریباً ۲۷۵۰۰۰ معلول (برنامه اقدام تی۴) به عنوان بخشی از یک برنامه اصلاح نژادی برای «پاکسازی» نژاد آریایی به قتل رسیدند که شامل افراد دارای ناتوانی جسمی و روحی میشد.
میلیونها لهستانی و اسیر جنگی شوروی کشته یا برده شدند. طبق طرح نازیها برای ایجاد «فضای زندگی»، اسلاوها «مادون انسان» تلقی میشدند و آماج نابودی یا جابهجایی قرار میگرفتند.
در ماه مارس ۱۹۳۳، مخالفان سیاسی تحت تعقیب قرار گرفتند و اردوگاه کار اجباری داخائو (نزدیک مونیخ) برای این منظور ساخته شد. کمونیستها، سوسیالیستها و اعضای اتحادیههای کارگری جزو اولین کسانی بودند که در اردوگاههای کار اجباری زندانی شدند. هزاران نفر اعدام شدند یا در شرایط غیر انسانی جان باختند.
(بین ۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰) اعضای گروه مذهبی شاهدان یهوه به دلیل امتناع از بیعت با رژیم نازی یا خدمت در ارتش کشته شدند، چون این امر با اعتقادات مذهبی آنها در تضاد بود. دگرباشان نیز مورد هدف قرار گرفتند و تخمین زده میشود بین ۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ نفر به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند. بسیاری مجبور به پوشیدن مثلثهای صورتی شدند و تحت آزمایشهای پزشکی، شکنجه و اعدام قرار گرفتند.
اتهامات همدستی در نسلکشی غزه
سومین مورد، اتهامات آلمان به همدستی در نسلکشی غزه علیه مردم فلسطین است که به دست دولت اسرائیل انجام شده است، و این که کشتار عمدی کودکان، زنان غیرنظامیان و مبارزان حماس را انجام داد. کودکان و زنان اکثریت کشته شدگان را تشکیل میدهند. تا اواسط دسامبر ۲۰۲۴، شمار کشته شدگان غزه از ۴۵۰۰۰ نفر، از جمله ۲۰۰ روزنامهنگار، فراتر رفت. با این حال، بنا بر اظهار مجله معروف علمی و پزشکی لَنسِت، این تعداد میتواند از ۱۸۶۰۰۰ نفر فراتر رود، زیرا بسیاری از مرگومیرها گزارش نشده اند یا قربانیانی هستند که هنوز زیر آوار مدفون مانده اند.
علاوه بر این، آلمان به دلیل حمایت بی قید و شرط از اسرائیل با ارایه تسلیحات، کمکهای نظامی و حمایت سیاسی از اسرائیل، با اتهام همدستی در نسلکشی غزه مواجه شده است. صادرات تسلیحات به اسرائیل پس از درگیری از یک رفتار ویژه «با قید فوریت» ذکر شده است: اسناد مرتبط با صادرات دارای اولویت هستند که باید رسیدگی شوند.
آلمان صادرات تسلیحات به اسرائیل را به ارزش ۳۱ میلیون یورو (۳۴ میلیون دلار) در هشت هفته پس از ۷ اکتبر تصویب کرد که بیش از دو برابر هفت ماه و نیم اول سال ۲۰۲۳ است.
عزم راسخ آلمان در حمایت سیاسی از اسرائیل به منزله تأیید ضمنی اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، با نادیده گرفتن نقض قوانین بشردوستانه بینالمللی از سوی اسرائیل تلقی میشود و در نتیجه به تداوم نسلکشی در غزه یاری میرساند. اولاف شولز، صدر اعظم آلمان در بوندستاگ (مجلس آلمان) در توجیه تحویل تسلیحات به اسرائیل گفت: «آلمان تنها در یک سمت جا دارد و آن سمت اسرائیل است.»
آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان، در تلاش برای طفره رفتن از مسؤولیت گفت که برلین منتظر دریافت نامهای از اسرائیل است که در آن اطمینان دهد که قوانین بینالمللی بشردوستانه را در هنگام استفاده از تجهیزات نظامی ارایه شده از طرف آلمان، رعایت خواهد کرد.
آلکساندر شوارتز، وکیل مرکز اروپایی قانون اساسی و حقوق بشر، که پنج شکایت علیه آلمان تنظیم کرده است، با استناد به استانداردهای قانون کنترل سلاحهای جنگی این کشور، گفت که این نامه، آلمان را از تخلفات قانونی معاف نمیکند.
در ادامه، در بخش دوم این مقاله، حملات داخلی دولت آلمان به دمکراسی و نادیده گرفتن قوانین بینالمللی در حمایت از نسلکشی اسرائیل در غزه را بررسی خواهیم کرد.