ایالات متحده و متحدین آن آرام آرام، به طور حتم و سیستماتیک به لبۀ فروچالۀ ژئواستراتژیکی رسیده اند، که جای بازگشت برایشان وجود ندارد. توجه اغلب ناظران بر وضعیت اوکراین متمرکز شده است، اما علایم طبیعی افول هژمونی غرب جای دیگری است.
در جدیدترین اخبار، سرگِی شویگو، وزیر دفاع روسیه، عضو سازمان همکاری شانگهای با همتای خود راجنات سینگ عضو دیگر گروه شانگهای ملاقات کرد. بنا بر اظهار شویگو، هدف ایالات متحده و بقیه متحدین غربیاش شکست راهبردی روسیه و قد علم کردن در مقابل چین است تا از دههها هژمونی (امپراتوری) خود حفاظت کنند. این صحبت پیش از ملاقات دو وزیر دفاع و توافق بر تعمیق روابط دفاعی دیرین آنها بود. از زمانی که جنگ نیابتی علیه روسیه آغاز شد، هندوستان به یکی از تکیهگاههای اصلی صادرات روسیه تبدیل شده است، و این تنها به اقلام تسلیحاتی محدود نمیشود.
صنعت نظامی روسیه تقریباً نیمی از نیازهای تسلیحات و تجهیزات نظامی هندوستان را برطرف میکند. به علاوه، پس از جنگِ اقتصادی و حمله نظامی نیابتی آمریکا علیه روسیه، هندوستان به مهمترین وارد کننده دریا-بُرد نفت روسیه تبدیل شده است. و هندوستان هزینه این نفت را با ارزهای غیردلاری پرداخت میکند. اینجاست که هژمونی آمریکا در باتلاقی عمیق فرو میرود. اکنون گروه کشورهای بریکس خواستار ارز جدید بینالمللی با پشتوانه طلا یا کالاهای دیگر شده اند، و نه فقط قولها و وعدههای نخبگان بانکی. در حال حاضر یوان چین به عنوان بیشترین ارز مورد استفاده در بازار روسیه جانشین دلار شده است. شایان توجه است که تولید ناخالص ملی کشورهای بریکس اکنون از ایالات متحده و مجموع ثروتمندترین کشورهای جی۷ فراتر رفته است.
در عرصه داخلی، کشورهای غربی به رهبری آمریکا در یک باتلاق ماوراءلیبرال فرو رفته اند و بدون تردید سنت، فرهنگ، و میراث صدها میلیون انسان را کشان کشان همراه با خود به ویرانشهر خواهند برد. لذا وقتی میخوانم که ایالت فلوریدا کتابهایی مانند داستان «موشها و آدمها» اثر جان اشتاین بک را ممنوع میکند، مبهوت میمانم. این کتاب و دیگر کتابهای ماندگار کلاسیک مرا به یاد مراسم کتابسوزان اتحادیه دانشجویان نازیها در آلمان و اتریش در سالهای ۱۹۳۰ میلادی میاندازد. کتابهای نویسندگان دیگری که در کتابخانههای مدارس ممنوع شده اند شامل مارگارت اَتوود، آلدوس هاکسلی و کتابهای کودکان متعلق به نویسنده جوئِل پارکِر رودز هم میشود.
هر چه به عمق جریان رفتم، متوجه شدم که وضعیت در ایالت محافظهکار تکزاس حتی وخیمتر از اینهاست. در سال گذشته بیش از ۸۰۰ کتاب ممنوع شده اند که شامل کتابهای تئودور گیزل (دکتر سِئوس)، ج. ک. رولینگ، تام کلانسی، هارپر لی، ویلیام شیکسپیر، مارک تواین، و بسیاری دیگر میشود. گویی نخبگان لیبرال در به اصطلاح «غرب» مصمم اند تاریخ را بازنویسی کنند و عقاید و افکار جوانان آینده آمریکا را تغییر دهند – باورش سخت است.
جو بایدن در برابر خبرنگاران اظهار میکند که قوانین محدود کننده حقوق همجنسگرایان «ظالمانه» و «گناه» است. این اظهارنظر وی موقعی مطرح شد که قانونگذاران فلوریدا قوانینی را مصوب کردند که بحث پیرامون گرایش جنسی و هویت جنسی در کلاسهای درس در دبستانها را ممنوع کردند. همان قانونگذارانی که میکوشند مقررات مغزشویی را احیاء کنند، در نظر دارند لوایحی تهیه نمایند که قوانین مرتبط با مراقبتهای پزشکی از جمله داروهای تعویق بلوغ، هورمون تراپی، یا جراحی برای تغییر جنسیت جوانان را مسدود کنند. محافظهکاران در فلوریدا و نیز در ایالتهای دیگر در تکاپو هستند تا از دادگاهها اختیارات قانونی فوری بگیرند و مراقبتهای پزشکی جنسی را از دریافت کنندگان آن محروم کنند. …
دست آخر، در شهر نیویورک، سران شرکتهای بزرگ نفتی، کورپوراسیونها، و صندوقهای مالی خصوصی بیش از همیشه سود برده اند. دقیقاً در این لحظه، طبقه متوسط را به خاطر سیاستهای بد ژئوپلیتیک و دغلکاریهای مالی و مالیاتی در معرض فروپاشی قرار داده اند؛ اکسان موبیل، شل، شِورون، و دیگر شرکتهای بزرگ نفتی در بحران اوکراین برندگان بزرگ بودند. اکسان موبیل، شل، بریتیش پترولیوم، و توتال انرژیز به ۱۳۴ میلیارد دلار سود مازاد دست یافتند؛ هر روزه مردم بیشتری از آتلانتای آمریکا تا ادینبورو در انگلیس به جرگه جماعت فقرا میپیوندند. این در حالیست که مردم صرف مخارج مجتمع صنعتی نظامی را «گناه» بزرگ میدانند و میخواهند این پولها در عوض صرف زیرساختها و سلامت آنها بشود. بایدن چنان از «گناه» حرف میزند که گویی از درسهای معلم شرعیات روزهای یکشنبه چیزی فهمیده است. این روزها حقیقت گناه است.
سیاستهای روسهراسانه غرب که نابودی بزرگترین کشور جهان را هدف قرار داده است، تسهیل کننده آن چیزیست که بیتردید به یک فاجعه بزرگ خانمانسوز تبدیل خواهد شد. کمتر تحلیلگری حدس میزند اگر روسیه مانند یوگسلاوی تکه پاره شود، چه خواهد شد. اگر بتوانید تصور کنید پس از سقوط رُم چه اتفاقی افتاد، تصور اینکه چند ده اولیگارش تشنه قدرت چطور با تیر و تفنگ به جان همسایگانشان بیافتند دشوار نخواهد بود، چیزی شبیه قتل عام روز ولنتاین در قرن ۲۱. آیا کسی به این فکر کرده است که از دل دو دوجین دولت تابع دارای تسلیحات اتمی چه چیز ممکن است بیرون بیاید؟ اینرا میگذارم به عهده قوه تخیل خودتان. مشکل اساسی اینست که آمریکا و متحدینش با سرعت سرسامآوری به سوی سیاهچالهای میروند که کسی از آن خبر ندارد. و ما را هم با خود میبَرد.