mumia

هرگز نمی‌توانید مرا به زانو درآورید

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: مومیا ابوجمال
برگرفته از: دنیای جوان
۱۵ اوت ۲۰۲۲
 

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد شکنجه یک بار گفت که هر مدت زمانی طولانی‌تر از ۱۵ روز حبس انفرادی، شکنجه محسوب می‌شود و به معنی نقض حقوق بشر است. ۱۵ روز!… و وودفوکس بیش از ۴۳ سال آن را تحمل کرد!

چه کسی حتی یک بار نام« انگولا سه » (سه زندانی جوان سیاه‌پوست، رابرت هیلاری کینگ، هرمان والاس و آلبرت وودفوکس) را نشنیده است؟  آنها به غلط متهم شدند که در سال ۱۹۷۲ یک زندانبان در زندان امنیتی بدنام  «آنگولا» را به قتل رسانده‌اند؟ این زندان دولتی که در ایالت لوئیزیانا در یک پلانتاژ قدیمی بردگان بنا شده، به نام کشور  مبدأ یی که بسیاری از بردگان  به این بخش جنوبی ایالات متحده انتقال یافته بودند «آنگولا» نام گرفته بود. روز ۴ اوت  ۲۰۲۲ وکلای مدافع  آلبرت وودفوکس اعلام کردند که موکل آنان در سن ۷۵ سالگی چشم از جهان فروبسته.

وودفوکس، کینگ و والس  بیش از ۴ دهه در زندان «آنگولا» تحت خشن‌ترین شرایط حبس انفرادی  در حصر بسر بردند. وودفوکس  یکی از پرسابقه‌ترین  زندانیان حبس انفرادی در سطح جهان بود. از سال ۱۹۷۲ او بیش از ۴۳ سال، ۷روز درهفته و ۲۳ ساعت در روز  کاملاً در انزوا نگاه داشته شده بود. گزارشگر ویژه  سازمان ملل متحد در مورد شکنجه  یک بار گفت که هر مدت زمانی طولانی‌تر از ۱۵ روز  حبس انفرادی، شکنجه محسوب می‌شود و به معنی نقض حقوق بشر است. ۱۵ روز… و وودفوکس بیش از ۴۳ سال آن را تحمل کرد!

وودفوکس چگونه توانست این مدت طولانی را دوام آورد؟ در پاسخ او به آموزه‌های دوران بلاک‌پانترپارتی و یا کتاب‌های فرانس فانون، مالکم ایکس و مارکوس گاروی اشاره کرد. همین‌طور کار روزانه‌ای که او و رفقایش  ده‌ها سال در زندان انجام دادند، نیز درتقویت استقامت آنان اثر داشت. آنها  به جوانان در بلوک زندان‌های انفرادی از طریق فریاد، ضربه به لوله‌های آب، اطلاعات در مورد  تاریخ آفروآمریکایی، ریاضیات و املأ می‌آموختند و از آنها امتحان می‌گرفتند. طی مصاحبه‌ای با روزنامه انگلیسی گاردین وودفوکس در این رابطه گفت: « سلول‌های ما قرار بود سلول مرگ باشد ولی ما آنها را به  دبستان و کلوب‌های بحث و گفتمان تبدیل کردیم.» به این صورت که آنها فکر و روح خود را  بیدار نگاه می‌داشتند، هیولای جنون را از خود دور  نموده و آچمز می‌کردند.

پس از یک مبارزه تلخ و طولانی حقوقی در دادگاه، وودفوکس  در سال ۲۰۱۶ آزادی خود را مجدداً به دست آورد و به دامن خانواده خویش بازگشت. دخترش  برندا و نوه‌ها و نتیجه‌هایش  از بازگشت او بسیار شادمان شدند. در سال ۲۰۱۹ زندگی‌نامه او زیر عنوان  Solitary. Unbroken by four decades in solitary confinement. My stors of transformation and hope (در آلمان زیر عنوان: هرگز نمی‌توانید مرا به زانو درآورید:داستان بقأ من؛ هامبورگ ۲۰۲۰) انتشار یافت. وودفوکس در سال‌های آخر زندگی خود در مورد  زندگیش در زندان آنگولا و مبارزه علیه حصر انفرادی در دانشگاه‌های مختلف جهان سخنرانی کرد.

در طول سال‌های آزادی تازه یافته خود او هم‌چنین  خاطره مادرش روبی می‌بل هاملین را زنده نگاه داشت، که در طول حصر او در زندان آنگولا چشم از جهان فروبسته بود. برای وودفوکس  مادرش قهرمان واقعی زندگی او محسوب می‌شد. مادرش، او و چهار برادر و یک خواهر او را بزرگ کرده بود هرچند که بی‌سواد بود ولی او اضافه می‌کرد: «هرگز سایه‌ای از یاس و نومیدی در چهره‌اش مشاهده نکردم، هرچند هم که زندگی سخت بود.  من زیر سایه خرد مادرم رشد کردم و او را در قلب خود حمل می‌کنم.»

آلبرت وودفوکس در اثر بیماری عفونی  کووید ۱۹ از جهان رفت و به عنوان فردی شکست‌ناپذیر نزد اجداد خود بازگشت.