… دعوی بیپایهای نیست اگر بگوییم حزب تودۀ ایران در چهل سالی که از عمر آن میگذرد، نه فقط پیشاهنگ سیاسی طبقۀ کارگر ایران، بلکه اگر از تحزب مفهوم همهجانبه آن منظور شود، تنها حزب واقعی سراسر جامعه ایران بوده است.
… ملاک حقیقت، عمل است. کدام سازمان سیاسی دیگر است که از دیدگاه ویژه طبقهای که نیابت آن را دارد، در همۀ امور و عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، چنین فعال و جدی حضور همیشه داشته باشد؟ کدام حزب داخلی دیگر است که حوادث و سیاستها را به قصد تأثیرگذاری بر آنها، تراش دادن، قوام بخشیدن، کامل کردن، با ریشهکنی و افشای این رویدادها و سیاستها، تعقیب و در هر پیچ و خم- با ژرفش و قریحه آگاهیدهنده- تحلیل و چارهجویی کرده باشد؟
… راز سختجانی و بقای حزب در مهیبترین مهلکهها و گردبادهای سیاسی، در همین خصایص است. در این چهار دهه حزبها و سازمانهای سیاسی متعددی به میدان آمدند، اما همه دولت مستعجل بودند، قطرههایی که به رود تعلق ندارند، چه زود بخار میشوند، اما حزب تودۀ ایران رودخانهای بود که از دامنههای جبالی که طبقۀ کارگر بر قلۀ آن خیمه زده است، سرچشمه میگرفت و به دریایی که به وسعت پیوند همه زحمتکشان جهان است، میپیوست. برهان ماندگاری و رویینهگی حزب در استعداد تاریخی و خلاق طبقهای است که او رسول آنست.
… آن سخنی طلاست که برهان و پشتوانه داشته باشد. پیشینۀ حزب تودۀ ایران عیار طلای آن را آشکار میکند. و کدام طلاست که با ترکیبی از مس همراه نباشد. این آلیاژ اما طلا بودن طلا را زیر علامت سؤال نمیبرد. پیش از هر قضاوتی دربارۀ عیار طلا و مس هستی تاریخ حزب تودۀ ایران، نخست عنصر عمده و حط اصلی این تاریخ را باید شناخت. پیشداوریها، رسوبات ذهنی، باورهای القاء شدهای را که محصول چند ده سال تبلیغ و زهرپاشی یکسویه- و اغلب بیپاسخ- طیف رنگارنگ از دشمنان و رقیبان، از ماوراء چپ تا ماوراء راست است، واگذاریم و بدون واسطه و حاجب، به ملاقات تاریخ واقعی حزب طبقۀ کارگر ایران برویم. باز هم به قول «گزنفون»: بگذار تاریخ خود لب بگشاید.
… به تاریخ میتوان دروغ گفت، اما تاریخ دروغ نمیگوید. تاریخ حزب تودۀ ایران، کلمات نیستند، این پهلوانیهای بیادعایند. خس و خاشاک باد داده به دست دشمنان طبقاتی و به توفان سپرده توسط غافلان و مقبون شدگان نیست، این تجربههای خونین، این سرگذشتهای سوخته در شعله باروت، این میراثهای شکنجه و حبس و تبعید، این آموزشهای وسعت داده به طبقه و انقلاب است… نباید تک درختها را به جای جنگل به نسل از راه رسیده فروخت…
… به تاریخ میتوان دروغ گفت، اما تاریخ دروغ نمیگوید.
حرف آخر این که:
این روایت و رایت ماست. در طنین این روایت و در اهتزاز این رایت بزرگترین حقیقتی که میدرخشد روش انقلابی، خرد جمعی، خصلت تکامل یابندۀ حزب تودۀ ایران در آمیزش سرشتی با سازشناپذیری او در مبارزه با فئودالیسم، سرمایهداری وابسته، استبداد سلطنتی و امپریالیسم است. هر مسأله دیگری، تنها در متن این ماهیت و این روند عام قابل طرح، ارزیابی و قضاوت جدی است.
«تارنگاشت عدالت» هشتاد و دومین سالگرد تأسیس حزب تودۀ ایران، حزب طبقۀ کارگر ایران، حزب میهنپرستان و انترناسیونالیستهای ایران را به کارگران، زحمتکشان، اعضاء و هواداران حزب شادباش میگوید.