جنگ در دوجبهه علیه روسیه و چین «تواناییهای جاری نیروهای نظامی آمریکا را فرسوده خواهد کرد و احتمالاً بیش از حد تحمل خواهد بود که پیامدهای گستردهای برای نفوذ، پیمانها و رفاه ایالات متحده خواهد داشت.» و اگر جنگ به یک جنگ هستهای تبدیل شود میتواند حتی «وجود کشور را به خطر بیافکند.»
چه چیز در واقع دولت رئیس جمهور آمریکا جو بایدن را برآن داشت که ناگهان با گفتگو در مورد درخواست متوقف ساختن پیشروی ناتو به شرق راضی شود؟ البته در استبلیشمنت سیاست خارجی واشنگتن مدتی است که در مورد سناریویی که آرون وس میچل در تابستان گذشته به عنوان «بزرگترین خطر برای ایالات متحده آمریکا در قرن ۲۱» در یک سطح پائینتر از حمله مستقیم اتمی مطرح کرد، گفتگو میشود: خطر جنگ در دوجبهه علیه روسیه و چین.
این جنگ «تواناییهای جاری نیروهای نظامی آمریکا را فرسوده خواهد کرد و احتمالاً بیش از حد تحمل خواهد بود که پیامدهای گستردهای برای نفوذ، پیمانها و رفاه ایالات متحده خواهد داشت.»
میتچل که از اکتبر ۲۰۱۷ تا فوریه ۲۰۱۹ رئیس بخش اروپا و اورآسیا در وزارت امور خارجه بود، هشدار داد چنین جنگی ایالات متحده را «علیه منابع تقریباً نیمی از قاره اورآسیا قرار خواهد داد». این جنگ «تواناییهای جاری نیروهای نظامی آمریکا را فرسوده خواهد کرد و احتمالاً بیش از حد تحمل خواهد بود که پیامدهای گستردهای برای نفوذ، پیمانها و رفاه ایالات متحده خواهد داشت.» و اگر جنگ به یک جنگ هستهای تبدیل شود میتواند حتی «وجود کشور را به خطر بیافکند.»
چه باید کرد؟ میچل میگوید: سادهترین راه حل این خواهد بود، شدیداً به تجهیز نظامی پرداخت و خود را برای دو جنگ بزرگ آماده کرد. فقط مشکل اینجاست که بودجه ایالات متحده دیگر اجازه چنین کاری را نمیدهد. از این رو پنتاگون در سال ۲۰۱۸ تصمیم گرفت دیگر خود را روی دو جنگ به موازات هم متمرکز نکند، بلکه مشخصاً خود را برای درگیری نظامی احتمالی با چین آماده سازد. این سیاست دارای پیامدهای عملی مشخصی بود. اکنون عملاً پول کمتری صرف سلاح برای جنگ در خشکی و یا مبارزه با قیام و شورش و پول بیشتری برای نیروی هوایی و دریایی هزینه میشود. دیگر نیروهای نظامی ایالات متحده در اروپا و یا خاور میانه ارجحیت ندارد بلکه فرماندهی امریکا در منطقه هندوپاسیفیکی مورد توجه خاص قرار گرفته است. باید اولویتها را تعیین کرد. وقتی که نمیتوان به طور همزمان و به نحو احسن دوجنگ را با موفقیت انجام داد، در آن صورت چه باید کرد؟ میچل پیشنهاد میکرد: «به جای اینکه کوشش شود روسیه و چین را به طور همزمان به عقب راند، ایالات متحده باید راهی پیدا کند تا مبارزه خود با این دو قدرت را درجه بندی کند». میتوان کوشش کرد یکی از دو قدرت را موقتاً سرگرم کرد و مبارزه بر سر قدرت با آن را به بعد موکول کرد. اول یکی سپس دیگری را به زانو درآورد. میچل سناریوهای مختلفی را مطرح کرد ولی با هیچ یک از آنها زیاد راضی نبود. ولی او در هر حال درسال ۲۰۱۹ دیگر در دولت نبود. این طور به نظر میرسد که دولت بایدن کوشش میکند تا هم و کوشش خود را متوجه بیجینگ کند و مبارزه بر سر قدرت با مسکو را به عقب افکند. اگر در مذاکرات جاری با روسیه به نتیجه برسد این گزینه بارور خواهد شد.
«به جای اینکه کوشش شود روسیه و چین را به طور همزمان به عقب راند، ایالات متحده باید راهی پیدا کند تا مبارزه خود با این دو قدرت را درجه بندی کند»
تاملات مشابهی نیز در واشنگتن در رابطه با تحریمهای گسترده صورت میگیرد که با آن مسکو تهدید میشود. در مقاله آنلاین مجله فارین آفیرز آمده بود که باید از این نقطه حرکت کرد که روابط روز به روز تنگتر اقتصادی بین روسیه و چین به طور غیر مستقیم از این تحریمها متاثر خواهد شد. این احتمال که بیجینگ در کنار مسکو در مقابل این تحریمها ایستادگی خواهد کرد بسیار زیاد است، به ویژه اینکه از منظر چین این شانس وجود دارد تا برتری ایالات متحده در سیستم مالی جهانی را درهم شکند. در نتیجه از نظر اقتصادی نیز جنگی در دوجبهه صورت خواهد گرفت که پیروزی برای واشنگتن محرز نیست.