وداع با پپه موخیکا: انقلابی آرام

 

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: ماریلی گارسیا کینتانا
برگرفته از: گرانما
١۴ مه ٢٠٢۵

 

رییس‌جمهور کوبا در شبکه اجتماعی x از درگذشت رهبر چپ‌گرا ابراز تأسف کرد و مراتب تسلیت خود را به خانواده و دوستانش ابراز داشت.

 

«با نهایت تاسف، درگذشت رفیقمان پپه موخیکا، رییس‌جمهور، کنشگر، رهبر و پیشوا را اعلام می‌کنیم. ما بسیار دلتنگ شما خواهیم بود، پیرمرد عزیز. از شما به خاطر هر آن‌چه به ما دادید و به خاطر عشق عمیقتان به مردمتان سپاسگزاریم.» یاماندو اورسی، رییس‌جمهور فعلی این کشور آمریکای جنوبی، این خبر را این‌گونه اعلام کرد.

چند هفته پیش، «پپه» موخیکا پس از مبارزه‌ای سخت با سرطان، که بعداً از توموری در بدنش گسترش یافت، بازنشستگی نهایی خود را از زندگی عمومی اعلام کرد.

در اوایل ماه آوریل، این سیاستمدار برجسته به هفته‌نامه محلی بوسکودا گفت: «دورۀ من تمام شده است. صادقانه بگویم، من دارم می‌میرم. و جنگجو حق استراحت دارد.»

در پاسخ به سخنان تأثیرگذار او، ابراز همبستگی بی‌شماری با یکی از کاریزماتیک‌ترین و محترم‌ترین رهبران منطقه صورت گرفت، مردی که هرگز از زندگی ساده به عنوان یک اروگوئه‌ای دست نکشید، حتی در زمانی‌که زمام امور کشور را در دست داشت.

عزیمت فیزیکی او هم‌چنین پایان مبارزه سیاسی است که موخیکا بیش از نیم قرن تحمل کرد. او به عنوان یک چریک در جنبش توپامارو آغاز کرد، سپس در طول دوازده سال دیکتاتوری نظامی شوم دهه ١۹۷٠ و اوایل دهه ١۹۸٠ به عنوان زندانی، و بعداً به عنوان معاون، وزیر و رییس‌جمهور به زندگی خود ادامه داد.

وقتی در سال ٢٠١٠ به قدرت رسید، پپه موخیکا چهلمین رییس‌جمهور کشورش شد و مجموعه‌ای از برنامه‌های اجتماعی و رفاهی، از جمله طرح خونتوس، را که برای بهبود شرایط مسکن فقیرترین خانواده‌ها طراحی شده بود، به اجراء درآورد.

قانون ازدواج برابر بین هم‌جنس‌گرایان که در سال ٢٠١٣ تصویب شد، یکی از اولین‌ها در آمریکای لاتین بود و تنوع‌بخشی کشاورزی که در دوران او اجراء شد، این کشور آمریکای جنوبی را به یک مرکز عمده صادرات مواد غذایی تبدیل کرد.

پپه فراتر از مرزهای خود، به دنبال تعادل دیپلماتیک بود، در مواجهه با درگیری‌ها در قاره ما، گفت‌وگو را ترویج می‌کرد و همیشه صدای خود را برای وحدت، همکاری و رشد مشترک مردم، به ویژه در سازمان‌های منطقه‌ای مانند مرکوسور و اوناسور، بلند می‌کرد.

او با انعکاس رسالت خود مبنی بر قرار دادن همیشگی مردم اروگوئه و رفاه آن‌ها در مرکز کار و زندگی خود، هرگز به طور کامل عقب‌نشینی نکرد و تمام تلاش‌های ممکن را بر شکایات شخصی اولویت داد.

شاید به همین دلیل است که چریک توپامارو با این اطمینان که کار خود را به خوبی انجام داده است، خداحافظی می‌کند، شاید به این دلیل که پس از سال‌ها آشوب و سیاست‌هایی که نابرابری را ترویج می‌کرد، بار دیگر کسی خواهد آمد که ابتدا به هم‌وطنان خود فکر کند و نه به سود شخصی.

 

پپه موخیکااز جمله ویژگی‌های قابل توجه پپه، نزدیکی او به مردم بود. عکس: اینترنت

 

*****

رئیس جمهور استعاره ها از میان ما رفت

نویسنده: کارملا نگرته
برگرفته از: دنیای جوان
۱۵ مه ۲۰۲۵

 

«پپه» موخیکا میراث غنی برای دنیا باقی گذارد. فقدان شیوه آرام و روان وی و تعهدش به عدالت را احساس خواهیم کرد

خوزه «پپه» موخیکا در سال ۱۹۳۵ در اروگوئه و در خانواده‌ای از مهاجران اسپانیایی متولد شد. اوپس از مرگ زودهنگام پدر، در شرایط ساده ای بزرگ شد و به کشاورزی سبزیجات و گلکاری روی آورد – حرفه‌ای که تا پایان عمر دنبال کرد. در سال ۲۰۱۵، او به سرزمین باسک، سرزمین اجداد مادری‌اش، سفر کرد و گفت: «حتماً آنها دوران خیلی بدی را گذرانده‌ بودند که به ترک این بهشت مجبور شدند.» موخیکا روز سه‌شنبه، تنها یک هفته قبل از نودمین سالگرد تولدش، بر اثر سرطان در «چاکرا»، خانه روستایی ساده‌اش در نزدیکی پایتخت، مونته‌ویدئو،چشم از جهان فرو بست.

این چریک سابق از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ به همراه حزب چپ‌گرای فرنته آمپلیو – همیشه بدون زرق و برق، اما با اعتقاد راسخ – به عنوان رئیس جمهور بر کشور حکومت کرد. او در سراسر جهان به عنوان «فقیرترین رئیس جمهور جهان» شناخته شد. اما خودش گفته بود: «بهتر زیستن فقط به معنای بیشتر داشتن نیست، بلکه به معنای شادتر بودن است.»

موخیکا رئیس انجمن استعاره ها بود. حکمت او صرفاً عبارات ساده نبود، بلکه بیان حقایقی عمیقاً احساس شده و زنده بود: «فقیر کسی نیست که کم دارد، بلکه کسی است که زیاد می‌خواهد.» یا: «شما چیزها را با پول نمی‌خرید، بلکه با زمانی که صرف به دست آوردن آن پول می‌کنید.» به همین دلیل بود که او بخش عمده‌ای از حقوق ریاست جمهوری خود رامی بخشید، می‌خواست خانه‌اش را به روی بی‌خانمان‌ها باز کند، و اغلب می‌گفت: «من با حداقل چیزهای ضروری زندگی می‌کنم تا چیزها آزادی‌ام را از من نگیرد.»

«پپه» – لقبی که در زبان اسپانیایی برای خوزه به کار می‌رود – می‌دانست که معنای اسارت چیست. او ۱۳ سال را در سلول انفرادی گذراند و در دوران دیکتاتوری نظامی که تا سال ۱۹۸۵ ادامه داشت، شکنجه شد. او در مصاحبه‌هایی گفته بود: «بدترین تنهایی، تنهایی‌ای است که در درون خود داریم» و از مردم خواسته بود که «درون خود را برای یافتن خودِ بهتر جستجو کنند». او نسبت به دیگران احساس نفرت نمی‌کرد، بلکه به قدرت بشریت ایمان داشت. «قدرت آدم‌ها را تغییر نمی‌دهد، فقط نشان می‌دهد که واقعاً چه کسانی هستند.»

او در جوانی به چریک‌های شهری توپامارو (MLN) پیوست. آنها با انگیزه سیاسی آدم‌ربایی می‌کردند، غذا را بین فقرا توزیع می‌کردند و از طریق سرقت بانک و سرقت اسلحه، هزینه‌های خود را تأمین می‌کردند. اما موخیکا مبارزه خود را به یک مسیر سیاسیِ «درک و تفاهم» سوسیال دموکراتیک تبدیل کرد: «شاید من اشتباه می‌کنم، چون اغلب اشتباه می‌کنم – اما آنچه را که فکر می‌کنم بیان می کنم.»

او سیاست را یک وظیفه می‌دانست: «سیاست نه یک سرگرمی است، نه یک شغل برای کسب درآمد – بلکه اشتیاقی است با رویای ایجاد آینده‌ای بهتر برای جامعه.» موخیکا می گفت: «کسانی که عاشق پول هستند باید از سیاست دوری کنند» – و با این کار، او نه تنها اروگوئه، بلکه با سادگی، ثبات و انسانیت، تخیل اجتماعی را فراسوی مرزهای کشور گسترش داد. او به شدت از مصرف گرایی سرمایه داری انتقاد می کرد: «اگر همه ما می خواستیم مثل یک آمریکایی معمولی مصرف کنیم، به سه سیاره نیاز داشتیم.»

پس از پایان دوران ریاست جمهوری‌اش، او یک مدرسه حرفه‌ای در زمین خود تأسیس کرد تا به جوانان باغبانی بیاموزد. در مستند امیر کوستوریتسا با عنوان «ال پپه: یک زندگی در اوج»، او درباره اینکه چقدر دوست داشت بچه‌دار شود صحبت کرد. دیکتاتوری این سال‌ها را از او و همسرش لوسیا توپولانسکی گرفت. این زوج بدون فرزند ماند – اما موخیکا همیشه به دنبال تعامل با جوانان بود.

یکی از آخرین حضور او در مراسم عمومی شرکت در چهلمین سالگرد بازگشت دموکراسی به اروگوئه در اول مارس سال جاری بود. اکنون، با مرگ او، تمام کشور سیاه‌پوش شده است. دولت سه روز عزای عمومی اعلام کرد و قرار بود روز چهارشنبه (به وقت محلی) جسد او برای تشییع به سالن پاسوس پردیدوس در پارلمان ملی برده شود. لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس جمهور برزیل، به همراه دیگر چهره‌های مترقی اعلام کرد که شخصاً با «پپه» خداحافظی خواهد کرد. میراث او در کلامش، در رفتارش باقی مانده است. «تفاوت دارد که زندگی می کنی چون به دنیا آمده‌ای و این که زندگی می کنی چون به دنبال یک هدف هستی.»