در ١۶ آذر ١۳۳۲، خروش خشمی که پس از کودتای ٢۸ مرداد، در گلوی مبارزان گره خورده بود، با شعار «مرگ بر آمریکا، مرگ بر ارتجاع» فضای خفقان را شکافت. مصطفی بزرگ نیا، عضو کمیتۀ مرکزی سازمان جوانان تودۀ ایران، مهدی شریعت رضوی، عضو سازمان جوانان تودۀ ایران و احمد قندچی هوادار دکتر مصدق، سه دانشجوی مبارز دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران، با تقدیم خون خود به خلق ایران فضای خفقانی رژیم شاه ملعون را در هم شکستند.
مزدوران آمریکایی، پس از کودتای ٢۸ مرداد ١۳۳۲، تمام نیروی خود را صرف سرکوب و به زندان انداختن مبارزان، به ویژه تودهایها کردند، از جمله در دانشگاه. اما آنها نتوانستند جلوی اتحاد و مبارزه دانشجویان را بگیرند.
جنبش دانشجویی کشور، پشتوانهای ارزنده داشت. در سالهای مبارزه با امپریالیسم فرتوت انگلیس، برای ملی کردن صنعت نفت، از همآوایی با خلق نیرو گرفته و به قلههای رفیع رزم و پیکار دست یافته بود. در ۲۱ آبان ماه سال ١۳۳۲، دانشجویان دانشگاه تهران، در تظاهراتی که مردم برای اعتراض به رژیم کودتاچی ترتیب داده بودند، همگام شدند. در این روز اوباشان به رهبری شعبان بیمخ، به خوابگاه و منازل دانشجویان هجوم بردند و عربدهکشان خواستار تعطیل دانشگاه شدند.
ماه بعد، در روز ١۶ آذر ١۳۳۲ اعترض دانشجویان بار دیگر فضای دانشگاه را شکافت. اعتراض به حق دانشجویان، به خاطر ورود نیکسون، معاون رییسجمهور وقت آمریکا بود. در این روز مصطفی بزرگ نیا، عضو کمیتۀ مرکزی سازمان جوانان تودۀ ایران و یکی از سه شهید مبارز آن روز، خوشحال وارد دانشگاه شد. وی که شب قبل دیوارهای اطراف دانشگاه و ژاندارمی را با شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شاه» تزیین کرده بود، با بازدید دوبارۀ آنها و اطمینان از اینکه هنوز شعارها زینتبخش دیوارها هستند، راضی وارد کلاس شد. چند لحظه بعد، مزدوران رژیم کودتا برای بازداشت ٢ دانشجوی راه و ساختمان، در حالی که مسلسل به همراه داشتند، وارد کلاس شدند.
دانشجویان که نقشۀ پیاده کردن اعتراض خود را برای ورود نیکسون در سر میپروراندند، با دیدن این عمل از سوی مزدوران آمریکایی، به نشانۀ اتحاد با دو دانشجوی راه و ساختمان، به همراه استادان خود از کلاس خارج شدند و با شعار «مرگ بر شاه مزدور»، در محوطه دانشگان گرد آمدند. تظاهرات دانشجویان، که هر لحظه اوج بیشتری میگرفت، باعث وحشت جنایتکاران مزدور شاه شد. دژخیمان دستنشاندۀ آمریکا، به تصور اینکه میتوانند با گلولههای خود، فریادها را در گلو خفه کنند؛ دانشجویان را به مسلسل بستند و با شهادت سه دانشجوی مبارزه و به جا گذاشتن دهها زخمی؛ برگ دیگری بر جنایات خود افزودند.
سه شهید مبارز: مصطفی بزرگ نیا، عضو کمیتۀ مرکزی سازمان جوانان تودۀ ایران، مهدی شریعت رضوی عضو سازمان جوانان تودۀ ایران و احمد قندچی هوادار دکتر مصدق، با نثار خون خود به خلق ایران نشان دادند که انقلاب زنده است.
مراسم ١۶ آذر و گرامیداشت خاطره سه دانشجوی شهید، تنها یک وظیفه نیست، بلکه درسی گرانبهاست که باید از آن آموخت:
- باید آموخت که جدایی نیروها دلیل شکست مردم است. پس باید بر جداییها غلبه کرد.
- باید آموخت که پیروزی فقط در سایه پیوند مبارزات دانشجویی با مبارزات کارگران، دهقانان و سایر اقشار زحمتکش میسر است.
گرامی باد خاطره تابناک شهیدان دانشجو!
درود بر دلاوران دانشجو که درس اتحاد آموختند!
***
برای:
مصطفی بزرگ نیا
احمد قندجی
و مهدی شریعت رضوی
ز بال سرخ قناری …
هجوم غارت شب بود و، خون گرم شفق
هنوز میجوشید،
هنوز پیکر گلگون آفتاب شهید
بر آن کرانۀ دشت کبود میجنبید،
هنوز برکۀ غمگین به یاد میآورد
پریده رنگی روزی که دمبدم میکاست
تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام
ستارهها به سلام تو آمدند:
سلام!
سلام بر تو که چشم تو گاهوارۀ روز،
سلام بر تو که دست تو آشیانۀ مهر،
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست!
سلام که از نور داشتی پیغام!
تو چون شهاب گذشتی بر آن سکوت سیاه،
تو چون شهاب نوشتی به خون روشن خویش
که صبح تازه ز خون شهید خواهد خاست.
ز بال سرخ تو خواندم در آن غروب قفس
که آفتاب، رها گشتن قناریهاست.
تهران، آذر ۱۳۵٨
ه. ا. سایه