«قرن آمریکایی»، آری شاید واقعا بتوان سلطه جهانی ایالات متحده آمریکا بین جنگ اول جهانی و دوران پس از انحلال پیمان ورشو را «قرن آمریکایی» نامید. ظاهراً هنوز افرادی وجود دارند که متوجه نشدهاند که ما در این بین تنها به قرن ۲۱ وارد نشدهایم. زمانی که امپراتوری در شرایط یک قطبی قادر بود به هر اقدامی دست بزند، دیگر گذشته. شکستهایی مانند شکست در سوریه تکرار میشود. چین از نظر اقتصادی در برابر بلوک غرب قد علم کرده و پوتین برابر غرب، سیاست قدرت بزرگ را دنبال میکند. هم اکنون روند به هم پیوستن رقبای جهانی در جریان است و حتی سلطه ایالات متحده بر سیستم پولی به کمک دلار به مثابه ارز مرجع، دچار تزلزل شده است. افسانه گویا برتری اخلاقی «جهان آزاد» را که دیگر شاید تنها مصرفکنندگان کم توقع ماین استریم اروپایی باور داشته باشند.
این که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین میهمانان رسمی خود مانند صدراعظم آلمان اولاف شولتز و رئیس جمور امانوئل ماکرون را در ماه فوریه سال جاری برسر یک میز دراز و طولانی پذیرفته بود شاید از نظر سطحی به خاطر پاندمی صحنه سازی شده بود، زیرا آنها از تست کورونا روسی سرباز زده بودند ولی در واقع به علامت وداع و استعفا بود. کسی که قرار است به سخنانش گوش فراداد و واقعاً چیزی عرضه کرد به این امید که به مصالحهای دست یافت را این طور استقبال نمیکنند.
ظاهراً پوتین این امید را دیگر از دست داده. روسیه از غرب روی برمیگرداند و دقیقاً میداند که از تحریمهای فراوانی رنج خواهد دید و همینطور مطمئن است که با حمایت چین، هندوستان و تمامی جهان جنوب از این تحریمها عبور خواهد کرد. نظم جهانی «قاعده محور» جهان یک قطبی که از نظر نظامی توسط برتری همهجانبه Full Spectrum Dominance امپراتوری ایالات متحده دیکته میشود، از روز ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ به پایان رسید.
نظم جهانی «قاعده محور» جهان یک قطبی که از نظر نظامی توسط برتری همهجانبه Full Spectrum Dominance امپراتوری ایالات متحده دیکته میشود، از روز ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ به پایان رسید.
هنگامیکه در جنگ اول کریمه در اواسط قرن ۱۹ انگلستان، روسیه و فرانسه بر سر اوکراین امروزی با یک دیگر به جنگ مشغول بودند، طرفین مخاصمه همان طور که بین «ملل متمدن » رسم بود به طور متقابل بدهیها و قراردادهای اعتباری خود با یکدیگر را رعایت میکردند.
چنین رفتار متمدنانهای را اکنون امپراتوری ایالات متحده کاملاً به کنار گذارده (و آنهم نه برای اولین بار) و ذخایر رزرو دلار روسیه را (جمعاً ۶۳۰ میلیارد دلار) «منجمد» کرده که در واقع در محافل مافیای مالی دزدی نامیده میشود، به این امید که روسیه نتواند با خرید روبل، از افت ارزش روبل در بازارهای بینالمللی جلوگیری کند.
این گام مانند اخراج بزرگترین بانک روسیه از سیستم سوئیفت اقدام مطبوعی نبود ولی خطر آن میرود که این حربه مانند بومرنگ به صورت دلار زدایی De-Dollarisation جهان مالی به سوی تحریمکنندگان بازگردد. کدام کشوری دیگر حاضر خواهد بود ذخایر ارزی ملی خود را در آینده به «شریکی» بسپارد که هرلحظه میتواند آن را ضبط ویا منجمد کند و یا بدزدد؟
هم اکنون دیگر چین و روسیه معاملات عظیم انرژی خود را به دلار انجام نمی دهند. هندوستان، ترکیه و تمامی «جهان جنوب» می تواند نفت و گاز و الماس، مواد معدنی، گندم و غیره را به روبل، روپیه، لیره و یا پزوس خریداری کند… در جاده ابریشم جدید قدم هر ارز ملی مبارک تلقی می گردد.
هرچند که ایالات متحده اکنون با فشارهای باجگیرانه روی این کشورها کوشش میکند از دور زدن روسیه از تحریمها جلوگیری کند ولی با شکست رو به رو خواهد شد. آخرین افرادی که کوشش کردند نفت خود را در مقابل ارز ملی به فروش رسانند (صدام حسن در عراق و قذافی در لیبی) بیرحمانه مورد بمباران قرار گرفتند. ولی این روند دیگر سپری شده زیرا دو قدرت جهانی علیه این ترور اقتصادی به پا خاستهاند.
اما اگر «پترودلار» و این جبر جهانی که تنها دلار باید برای خرید نفت مورد استفاده قرار گیرد، از بین برود، در آنصورت نقش دلار به عنوان ارز ذخیره در سطح جهان و انحصار مالی امپراتوری از بین خواهد رفت. به جهان چندقطبی جدید و پایان اقتصاد جهانی که تاکنون میشناختیم، خوش آمدید.
https://oilprice.com/Energy/Energy-General/The-End-Of-The-Global-Economy-As-We-Know-It.html
به یک نظم پولی جدید جهانی که در آن «برتون وود ۳»، یعنی FIAT-Mony غربی (دلار و یورویی که از هوا ساخته شده) در مقابل روبل و یا رمنیبی که دارای پشتوانه طلا و یا مواد خام است قرار گرفته است خوش آمدید. و چون «خبرگذاریهای خصمی» مانند اسپوتنیک در به اصطلاح دمکراسی آزاد ما در این بین ممنوع میشود، ما در اینجا خبر ارز بینالمللی جدید که در راه است را منتشر میکنیم:
به یک نظم پولی جدید جهانی که در آن «برتون وود ۳»، یعنی FIAT-Mony غربی (دلار و یورویی که از هوا ساخته شده) در مقابل روبل و یا رمنیبی که دارای پشتوانه طلا و یا مواد خام است قرار گرفته است خوش آمدید.
«ایروان، ۱۴ مارس، اسپوتنیک. کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی یوروآسیا EAEU و چین پروژهای برای یک سیستم ارزی و مالی بینالمللی مستقل تکامل خواهند داد. در این مورد شرکتکنندگان گفتمان اقتصادی، بر سر یک مرحله نوین از همکاری ارزی، مالی و اقتصادی بین EAEU و جمهوری خلق چین به توافق رسیدند. نقل و انتقال جهانی: Challenges and Solutions که روز ۱۱ مارس در یک کنفرانس ویدئویی صورت گرفت. این سیستم قرار است برپایه یک ارز بینالمللی جدید بنا گردد که به عنوان نمایه ارز ملی کشورهای مربوطه و قیمت مواد خام محاسبه خواهد گردید. اولین طرح قرار است تا آخر ماه مارس ارایه گردد.»
این یک طنز نیست بلکه پایان سیستم پولی یک قطبی میباشد که از طرف وال استریت و سیتی آو لندن کنترل میگردد. چین و روسیه و یوروآسیا شرکت مالی ویژه خود را تاسیس میکنند و از آنجا که با بانک خلق چین PBoC ، بزرگترین بدهکار آمریکایی نیز در آن حضور دارد ، امپراتوری شدیداً بدهکار قادر به انجام هیچ کاری نیست. آنها ظاهراً فکر این را نکردهاند که با جنگ اوکراین که پرده آهنین جدیدی به وجود میآورد، در واقع به پدید آمدن یک ارز مرجع بینالمللی آلترناتیو کمک میکنند، ارزی که برای بازارهای وسیع فراسوی «ناتوستان» NATO stan بسیار جذاب خواهد بود.
ولی آنها باید به این مسئله میاندیشیدند که اگر روسیه واقعاً جدی برخورد کند و شیر انتقال گاز را ببندد، اروپا بسیار سرد و تاریک خواهد شد، زیرا برای کوتاه مدت و میان مدت اروپا نمیتواند ۵۰ در صد نیاز خود را تامین کند.
ولی آنها باید به این مسئله میاندیشیدند که اگر روسیه واقعاً جدی برخورد کند و شیر انتقال گاز را ببندد، اروپا بسیار سرد و تاریک خواهد شد، زیرا برای کوتاه مدت و میان مدت اروپا نمیتواند ۵۰ در صد نیاز خود را تامین کند.
همینطور ایالات متحده نیز قادر به تامین نفت خود نیست زیرا قصد دارد دومین واردکننده بزرگ نفت خود یعنی روسیه را بایکوت نماید و به همین دلیل جو بایدن اخیراً مجبور شد دست به دامن ونزوئلا شود، ونزوئلایی که در آن آن کودتا سازماندهی کرده و با تحریمهای شدیدی روبه رو ساخته بود که البته موفق نشد.
او تنها کسی نخواهد بود که از این عملگرایی تحریمی هیستریک لطمهخواهد خورد، زیرا هم اکنون از فرانسه میشنویم که شرکت خودرو سازی «رنو» و شرکتهای وابسته به آن به تولید خود در روسیه ادامه خواهد داد و به قول فیلمساز منتقد “آندری نکراسف” برای «روسهای معمولی» بیشتر مورد شعف تا نگرانی است که بیاموی و پروشه تولید خود را متوقف سازد و گردن کلفتها دیگر قادر به خرید آن نباشند.
از این منظر جای شکی نیست که روسیه خروج “مک دونالد” و یا “استارباک” و یا “ایکهآ” و غیره را نیز همانطور بیاثر خواهد کرد که تبعید مسخره «نان روسی” از فروشگاههای زنجیرهای “لیدل” و شرکا. ولی به زودی وقتی قیمت بنزین، گاز و گازوئیل به سرعت هفتههای اخیر بازهم افزایش یابد و یا قیمت مواد غذایی به دلیل فقدان کود و یا گندم روسیه در سطح جهان افزایش پیدا کند و تورم سرعت خود را از یورتمه به تاخت مبدل سازد در آلمان غوغا برپا خواهد شد و «بازگشت جلیقه زردها» برای حکام اروپایی به یک فیلم کریه و ترسناک مبدل خواهد گردید.
متفاوت از پیشبینی یک روسیه منزوی و مفلوک از نوع کره شمالی که دیگر هرگز قادر نخواهد بود خود را از جهنم ناشی از تحریمها آزاد سازد و در نهایت از واشنگتن با التماس خواستار تغییر رژیم و بازگشت به دیسنی کانال و کانالهای پورنوگرافیک خواهد شد، چنین اتفاقی رخ نخواهد داد، زیرا روسیه نه در جهان بلکه تنها از طرف «ناتوستان» منزویست و بیش از سه چهارم جامعه بشری کماکان با این کشور ارتباط دارد و با آن معامله میکند.
بیانیه همکاری چین و روسیه که رئیس جمهور پوتین و شی روز ۴ فوریه ۲۰۲۲ به امضأ رساندند نه تنها یک پیمان نظامی بین دو قدرت اتمی بود بلکه سند یک همکاری بیسابقه بین دو کشور که از نظر مواد خام غنی ترین کشور و از نظر جمعیت بزرگترین کشورها در جهان است بود.
بیانیه همکاری چین و روسیه که رئیس جمهور پوتین و شی روز ۴ فوریه ۲۰۲۲ به امضأ رساندند نه تنها یک پیمان نظامی بین دو قدرت اتمی بود بلکه سند یک همکاری بیسابقه بین دو کشور که از نظر مواد خام غنی ترین کشور و از نظر جمعیت بزرگترین کشورها در جهان است بود.
ولی این پیمان که از نظر سیاست جهانی بسیار با اهمیت است در رسانههای غربی انعکاسی بیش از یک خبر کوتاه پیدا نکرد و این امر بار دیگر نمونهای برای جهل و نادانی خود برتر بینی و تکبر امپراتوری است.
اگر فردا چین وارد جنگ اقتصادی شود و تحریمهایی علیه ایالات متحده اتخاذ کند، شرکت آپل و شرکا دیگر قادر به تولید نیست، در والمارت ۸۰ درصد قفسهها خالی خواهد ماند و در سیلیکون والی چیپای رایانهای تمام خواهد شد زیرا برای پالادیوم و گاز نئون از روسیه برای تولید نیمهعایقها، لیزر و غیره جایگزینی موجود نیست همانطور که در اروپا جایگزینی برای فولاد روسی و مواد معدنی ضروری وجود ندارد و در نتیجه هزینه تولید خودرو به شدت افزایش خواهد یافت که به دلیل قیمتهای نجومی بنزین به دنبال فقدان نفت و گاز روسی در هرحال کمتر کسی قادر به خریداری آن خواهد بود.
با درنظر گرفتن این چشمانداز ناگوار که مناسبات کره شمالی احتمالاً بیشتر دامن مستعمرههای اروپایی امپراتوری را خواهد گرفت تا روسیه و چین، به جنگ ناتوستان علیه غول مواد خام و غول تولید در کره زمین خوش آمدید و این که جنگ تمام عیار اقتصادی که ناتوستان اعلان کرده مانند جنگ نظامی در اوکراین به پیروزی نخواهد رسید.
از این رو معتقدم که ما شاهد پایان جهان یک قطبی ، و آغاز پایان «قرن آمریکایی» و یک امپراتوری هستیم که مانند همه امپراتوریهای دیگر در گذشته قربانی خود بزرگ بینی و انبساط بیاندازه خود شد و اکنون مجبور است دستنشاندگان خود را به جنگی دور که از سالها پیش با تحریک روسیه آغاز شده اعزام کند تا رویای بیمارگون خود از «سلطه کامل در همه سطوح» را بر سراسر گیتی تحمیل نماید که کنترل بزرگترین منابع مواد خام و همینطور بزرگترین تولید کننده سیاره یعنی روسیه و چین را در بر میگیرد.
دخالت روسیه در اوکراین که پوتین حمایت شی را قبلاً جلب کرده بود اکنون به طور قاطع نشان داد که این کشورها حاضر نیستند بیش از این به سرکردگی امپراتوری گردن نهند و اینکه ناتو آن طور که غرب ادعا میکند، یک «پیمان دفاعی» نیست، بلکه یک ماشین قتاله نابکار است و جنگهای تجاوزکارانه دهههای اخیر مبین آن میباشد، ماشینی که نه «دمکراسی» و «آزادی»، بلکه مرگ و ویرانی به جای میگذارد و اجساد میلیونها نفر در افغانستان، عراق، لیبی و همینطور سوریه گواه کارنامه تراژیک آن است.
ناتو آن طور که غرب ادعا میکند، یک «پیمان دفاعی» نیست، بلکه یک ماشین قتاله نابکار است و جنگهای تجاوزکارانه دهههای اخیر مبین آن میباشد، ماشینی که نه «دمکراسی» و «آزادی»، بلکه مرگ و ویرانی به جای میگذارد.
وقتی یک غول تا چنگ و دندان مسلح که اربابش در پنتاگون از سال ۱۹۴۵ تا کنون عامل قتل ۲۰ میلیون نفر بوده قصد دارد پشت در خانه شما سنگر گیری کند، آیا تاملات امنیتی شما موجه است؟
U.S. Regime Has Killed 20-30 Million People Since World War II
آیا با این ترازنامه و این ارتش عظیم، تردید در تضمین لفظی مبنی بر این که در پس این اقدامات هیچ نیت بدی وجود ندارد، به جا نیست؟
اگر شما مانند هر انسان عاقل و بالغی به این دو سئوال پاسخ مثبت دادید، باید مواظب باشید چون تا نیمه «پوتین پرست» و «روسگرا» محسوب میشوید که هیچ خشم و عصبانیتی در مورد جنگ و همینطور همدردی با مردم یمن مردم اوکراین از خود نشان نمیدهد. در عوض تا اندازهای از انگیزه و استدلال روسیه برای دخالت در اوکراین و نحوه اجرای آن اطلاع پیدا کردید.
هرچند در«غبار جنگ» هرگز نمیتوان وضعیت جاری را درست تشخیص داد (به قول “کلاوزویتز” میتوان تنها آن را «احساس» کرد) و د آتش خروشان تبلیغاتی به جز شعار بچگانه «پوتین بسیار بد و ما بسیار خوب» اطلاعات دیگری به دست ما نمیرسد، ولی کارشناسان نظامی که با صنعت جنگ آشنا هستند، وجود دارند که برای ارزیابی منطقی و عینی وضعیت تلاش میکنند و بر این عقیدهاند که این جنگ برای اوکراین از دست رفته است. مثلاً “آندری مارتیانف” که دخالت روسیه را «عملیات ترکیبی ارتش و پلیس» برآورد میکند و یا “اسکات ریتر” افسر سابق نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا و بازرس نظامی سازمان ملل متحد که متعجب است که ارتش روسیه چقدر کارآمد با تعداد نسبتاً کم نیرو و تعداد نسبتاً کمی تلفات غیرنظامی و تخریب عمل میکند.
“ژاک بود” سرهنگ ارتش سوئیس که مانند اسکات ریتر در خدمت سازمان ملل متحد در اوکراین و روسیه کار میکرد نیز بر همین عقیده است. گفتگوی جامع او به دلیل اطلاعات پیشزمینهای او به ویژه برای کسانی که به کمک روزنامهنگاری جدید پس از کورونا هراسی اکنون بدون وقفه دچار روسهراسی شدهاند، بسیار التیام بخش است.
https://zeitgeschehen-im-fokus.ch/de/newspaper-ausgabe/nr-4-vom-15-maerz-2022.html