پدر ملت

 

تارنگاشت عدالت

 

نوشته کریستین سلز، کیپ تاون

برگرفته از: دنیای جوان

۱۰ فوریه ۲۰۲۵

به مناسبت مرگ “سام نوجوما”، مبارز راه آزادی و استقلال و رئیس جمهور نامیبیا

 

“پدر ملت” نامیبیا درگذشت. “ساموئل (سام) نوجوما”، رهبر جنبش آزادیبخش SWAPO و پس از استقلال در سال ۱۹۹۰ ، اولین رئیس جمهور نامیبیا ، شامگاه شنبه در سن ۹۵ سالگی در بیمارستانی در پایتخت این کشور، ویندهوک درگذشت.  این خبر روز یکشنبه، توسط رئیس جمهور فعلی این کشور “نانگولو امبومبا” اعلام شد. نوجوما سه هفته پیش به بیمارستان منتقل شده بود ولی سرانجام درمصاف نهایی با مرگ شکست خورد و چشم از جهان فروبست. و با او در جنوب آفریقا آخرین قهرمان بزرگ راه آزادی از نسل نلسون ماندلا، سامورا ماشل و رابرت موگابه صحنه نبرد را ترک کرد.

 نوجوما که در سال ۱۹۲۹ به عنوان اولین فرزند از یازده فرزند یک زوج کشاورز کوچک در مناطق روستایی شمال کشور متولد شد و تا کلاس هشتم، که آخرین امکان تحصیل بود به مدرسه میسیون فنلاند رفت (رژیم اشغالگر دولت آپارتاید آفریقای جنوبی به کودکان سیاه پوست تنها تا کلاس ۸ اجازه تحصیل می‌داد). نوجوما در ۱۷ سالگی به خانه عمه خود در پایتخت نقل مکان کرد و در ویندهوک به عنوان کارگر قراردادی در شرکت راه آهن به کار مشغول شد. او زبان انگلیسی را در کلاس های شبانه فرا گرفت و همزمان با آن وطن سیاسی خود را یافت. در این زمان، فرمانده هررو، “هوزیا کوتاکو”، که برای پایان بخشیدن به اشغال آپارتاید آفریقای جنوب-غرب در آن زمان مبارزه می کرد، مربی سیاسی نوجوما شد. در نیمه دوم دهه ۱۹۵۰، نوجوما همراه با سایر کارگران سیاهپوست، مقاومت در برابر انتقال اجباری مردم از یک تاونشیپ به تاون‌شیپ دیگر توسط دولت را سازماندهی کرد.  در ۱۰ دسامبر ۱۹۵۹، پلیس به شکل خونینی تظاهرات را سرکوب کرد. یازده تظاهرکننده به ضرب گلوله کشته و ۴۴ نفر مجروح شدند.

 رهبر SWAPO

 نوجوما در همان سال به عنوان رهبر سازمان خلق اوامبو در آن زمان انتخاب شد. این سازمان  در سال ۱۹۶۰ در SWAPO ادغام شد که ریاست آن نیز بر عهده نوجوما قرارگرفت. او به همراه کوتاکو شکوائیه‌هایی را به سازمان ملل ارسال کرده و خواستار خروج نیروهای اشغالگر و احیای  استقلال کشورش شده بود. در سال ۱۹۶۰، نوجوما سرانجام به تبعید رفت و با یک استثنا تا زمان آزادی نامیبیا در سال ۱۹۸۹ در تبعید ماند. زمانی که رژیم آفریقای جنوبی در دادگاه بین‌المللی لاهه ادعا کرد که تبعیدیان نامیبیا آزاد هستند تا به وطن خود بازگردند، نوجوما از این فرصت استفاده کرد و همراه “هیفیکپونیه پوهامبا”، که تقریباً چهار دهه بعد به عنوان رئیس جمهور جانشین او شد، هواپیمایی اجاره کرد و در ویندهوک فرود آمد. بلافاصله پس از ورود، هر دو دستگیر و در ۲۱ مارس ۱۹۶۶ به کشور همسایه زامبیا تبعید شدند. احتمالاً طعنه تاریخی سرنوشت است که نامیبیا توانست در ۲۱ مارس ۱۹۹۰ رسماً استقلال خود را جشن بگیرد. با این حال، هنوز تا استقلال واقعی راه درازی در پیش بود و نوجوما نقشی تعیین کننده در این راه ایفا کرد.

 در اولین سال‌های رهبری  SWAPO، او به تلاش‌های خود برای مجبور کردن آفریقای جنوبی توسط سازمان ملل به خروج از کشور ادامه داد.  هنگامی در سال ۱۹۶۶ که سازمان ملل قیمومیت پرتوریا از نامیبیا را لغو کرد، آفریقای جنوبی هیچ تلاشی برای خروج از خود نشان نداد، SWAPO  با شاخه مسلح خود، ارتش آزادیبخش آفریقای جنوب غربی  SWALA، که بعداً ارتش آزادیبخش خلق نامیبیا PLAN نام گرفت مبارزه مسلحانه را  آغاز کرد.  طبق روایت‌ها، این نوجوما بود که اولین محموله سلاح را از الجزایر به اردوگاه آموزشی نظامی Omugulugwombashe  در نزدیکی مرز آنگولا قاچاق کرد. با این حال، اولین نبرد، حمله هلیکوپتری توسط سربازان آفریقای جنوبی بود که دو جنگجوی SWALA کشته شدند.  حتی پس از آن، مبارزه به خاطر برتری نظامی پرتوریا، که از طرف غرب حمایت می‌شد، اغلب دشوار و پرهزینه بود.

 به این خاطر، رهبری SWAPO تحت رهبری نوجوما رویکردی دو جانبه‌ای را برای آزادی کشور دنبال کرد: از یک سو، به دنبال کسب حمایت از مبارزات مسلحانه، به ویژه از طرف کشورهای سوسیالیستی، در ابتدا در اتحاد جماهیر شوروی و از سوی دیگر، دریافت کمک های غیرنظامی به ویژه از کشورهای اسکاندیناوی بود و از این متحدان برای ادامه کار در راه یافتن راه حل دیپلماتیک برای آزادی نامیبیا در سازمان ملل استفاده کرد، که موفقیت‌های نیز به دست آورد. در سال ۱۹۷۳، سازمان ملل، نامیبیا را به عنوان تنها نماینده خلق نامیبیا به رسمیت شناخت، هرچند که تغییر چندانی در وضعیت موجود در محل ایجاد نکرد.

کمک از آلمان دمکراتیک و کوبا

در سال ۱۹۷۷، SWAPO  به رهبری  نوجوما، که در سال ۱۹۶۲ برای اولین بار از آلمان دمکراتیک بازدید کرده بود، روابط رسمی با حزب سوسیالیست متحده آلمان دمکراتیک برقرار کرد. در سال ۱۹۷۸ سفارت این کشور در برلین شرقی افتتاح شد. در سال‌های بعد، جمهوری دموکراتیک آلمان نقش مهمی را در حمایت از مبارزات آزادی‌بخش نامیبیا، عمدتاً از طریق کمک‌های غیرنظامی، ایفا ‌کرد و  فصلی از دوستی آلمان و نامیبیا به دنبال یکی از سیاه ترین روزهای تاریخ نامیبیا آغاز شد. در ۴ مه ۱۹۷۸، کماندوهای آفریقای جنوبی به اردوگاه پناهندگان SWAPO  در کاسینگا، آنگولا حمله کردند. حدود ۶۰۰ نفر به قتل رسیدند. پس از آن  نوجوما از  اریش هونکر خواست تا یتیمان و فرزندان مبارزان چریک را در آلمان دمکراتیک پذیرا شود. درخواست کمک شنیده شد. فوراً حدود ۴۰۰ نامیبیایی جوان برای آینده ای در نامیبیای آزاد و صلح طلب توسط معلمانی از نامیبیا و جمهوری آلمان در دو مدرسه در بلین و اشتاسفورت آماده شدند. در برلین-بوخ، مجروحین PLAN نیز تحت مراقبت قرار گرفتند.

 ولی در نهایت، نه دیپلماسی در سازمان ملل و نه مبارزه مسلحانه در کشور برای آزادی نامیبیا تعیین کننده نبود. این مداخله نیروهای قوی کوبایی با تسلیحات شوروی بود که در نهایت لحظه مناسب را به نفع SWAPO فراهم کرد. پرتوریا که در داخل به دلیل اعتصابات و خیزش‌ها در شهرها و ایالات تحت فشار فزاینده ای قرار داشت، برای اولین بار متحمل شکست نظامی شد.  افسانه برتری از بین رفت، جبهه داخلی شروع به فروپاشی کرد زیرا والدین سفیدپوست اکنون در غم فرزندانشان می‌گریستند. در سپتامبر ۱۹۸۹، نوجوما سرانجام برای بار دوم به ویندهوک بازگشت. بر خلاف سال ۱۹۶۶، او دستگیر و تبعید نشد، بلکه مذاکرات برای کسب استقلال کشورش را رهبری کرد. وی در انتخابات دسامبر همان سال با اکثریت مطلق پیروز شد.

 دموکراسی پایدار

نجوما علیرغم حمایت شدید کشورهای سوسیالیستی و داشتن برخی دیدگاه های چپ، هرگز خود را مارکسیست نمی‌دید. او می‌گفت که ملی گرا است نه فرضیه‌پرداز.  سیاست او در آن زمان آشتی ملی ، با هدف حفظ استقلال و حاکمیت کشور و در عین حال حفظ نظم اقتصادی موجود بود.  مانند کنگره ملی آفریقا (ANC) در آفریقای جنوبی، که SWAPO همیشه با آن تماس نزدیک داشت و دارد، نوجوما راه حلی را پذیرفت که وعده انتقال قدرت سیاسی را می داد، اما در عین حال خواستار دست نخورده ماندن ساختارهای مالکیت بود. به همین دلیل، نامیبیا به همراه آفریقای جنوبی یکی از کشورهایی با بیشترین نابرابری در درآمد و توزیع ثروت در جهان باقی مانده است. و همین‌طور مسئله زمین کماکان این کشور کم جمعیت کشاورزی‌محور را تا به امروز به خود مشغول کرده است، زیرا اکثریت تقریباً سه میلیون نفر جمعیت این کشور دسترسی کمی به مراتع و زمین های زراعی دارند. نوجوما در طول ۱۵ سال ریاست خود تلاش کرد تعادل ایجاد کند.  با استفاده از مدل “فروشنده مایل، خریدار مایل”، دولت مزارع را خریداری کرد تا آنها را بین مردم بی زمین توزیع کند. اما این ابتکار مانند قطره ای در اقیانوس باقی ماند.  در طول رهبری نوجوما اتحادیه های کارگری در حاشیه باقی ماندند.

 در سال ۲۰۰۵، نوجوما رهبری کشور را به پوهامبا، معتمد دیرینه خود سپرد.  این گام مهمی برای نامیبیا بود زیرا به معنای تحکیم قانون اساسی و دموکراسی بود. هفت سال پیش از آن، اکثریت SWAPO در پارلمان اصلاحیه‌ای در قانون اساسی وارد کرد تا نوجوما را برای پنج سال دیگر در قدرت حفظ کند. پس از استعفا، پارلمان به او عنوان «پدر بنیانگذار ملت نامیبیا» را اعطا کرد. در سال ۲۰۰۷، او همچنین پس از بیش از ۴۷ سال ریاست SWAPO ، از سمت خود به عنوان رئیس این سازمان استعفا داد. میراث سام نوجوما نامیبیایی با ثبات و آزاد، با یک دموکراسی کارآمد است.  او در طول زندگی خود کشورش را به مکان به مراتب بهتری تبدیل کرد. با این حال، او هم نتوانست اعوجاجات اجتماعی که حاصل سال‌ها استعمار آلمان و اشغال آپارتاید بود به طور اساسی تغییر دهد.

 

مداخله کوبا در آنگولا آزادی نامیبیا را نیز به ارمغان آورد: نوجوما در هاوانا در ۲۳ ژوئن ۲۰۰۴