روز یکشنبه یک هواپیمای رایانایر اجباراً در مینسک بر زمین نشست و بعد یکی از سرنشینان آن به نام “رومان پروتاسهویچ” که یکی از افراد اپوزیسیون بود، دستگیر شد. واکنشهای غرب ظاهراً سنجش با دو معیار است و گزارشات رسانههای غربی در این مورد اغلب خام و دروغ است و اما فاکتهای شناخته شده کدام است؟:
غرب به خاطر فرودآوردن جبری هواپیمای رایانایر در مینسک که طی آن یکی از رهبران اپوزیسیون بلاروس دستگیر شد از فرط خشم به خود میپیچد. در غرب سخن از «راهزنی هوایی» است، تحریمهای جدید طلب شد، سفیر احضار شد و این حادثه سرتیتر روزنامهها را به خود اختصاص داد. بپردازیم به جزئیات حادثه.
هرکس بخواهد که واکنش غرب در مورد حادثه مینسک را درک کند باید به سال ۲۰۱۳ بازگردد. روز ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ هواپیمای رئیس جمهور بولیوی “مورالس” در حین پرواز از مسکو به بولیوی در وین مجبور به فرود شد و مورد بازرسی قرار گرفت. ایالات متحده آمریکا گمان میکرد که مورالس “ادوارد سنودن” را با خود به بولیوی میبرد.
در آن زمان فرانسه، اسپانیا و کشورهای دیگر حریم هوایی خود را برای هواپیمای رئیس جمهور بولیوی مسدود کردند به طوری که هواپیمای مورالس در واقع در مقابل دیواری قرار گرفت و آنها هواپیمای او را به فرود در وین مجبور ساختند و هواپیما مورد بازرسی قرار گرفت. این یک واقعه وقیحانه و نادر بودکه کشورهای ناتو در همکاری تنگاتنگ انجام دادند تا فرد مورد نظر ایالات متحده را دستگیر کنند. تازه پس از ۱۲ ساعت رئیس جمهور بولیوی اوو مورالس توانست به پرواز خود به میهنش ادامه دهد.
نمونه دیگر فرود اجباری یک هواپیمای بلاروس در اوکرائین در سال ۲۰۱۶ بود. هواپیما از کییف پرواز کرده بود و در نزدیکی مرز بلاروس مجبور به بازگشت شد. سپس یک فرد ارمنی که تا سال ۲۰۱۴ در اوکرائین زندگی کرده بود و یکی از مخالفین “مایدان” به شمار میرفت از هواپیما بیرون کشیده شد و پس از آن هواپیما مجدداً اجازه پرواز به مینسک را دریافت کرد.
در غرب کسی به خاطر این اقدام خواستار تحریم کییف نشد و ناتو جلسه اضطراری تشکیل نداد و هیچ هیستری رسانهای نیز صورت نگرفت. به ندرت بتوان در غرب کسی را یافت که از این واقعه اطلاع داشته باشد.
یا باید همه چیز تکان دهنده باشد: از فروداجباری هواپیمای رئیس جمهور بولیوی در اطریش بنابه خواست ایالات متحده آمریکا تا فرود اجباری هواپیمای بلاروس با کنشگر ضدمایدان ۱۱ دقیقه پس از آغاز پرواز در اوکرائین. و یا اینکه دیگر نباید از رفتار مشابه دیگران تکان خورد.
مقایسه واکنشها
اگر در غرب رسانههای آزاد و انتقادی وجود داشت که در حال حاضر به خاطر نگرانی از وضعیت یک فرد دگراندیش و یا وضعیت دمکراسی به طور کل و یا آزادی هوانوردی به شکل جنونآمیزی به عربدهکشی افتاده(مجله اشپیگل در طی ۲۴ ساعت تقریباً ۱۰ مقاله در این مورد منتشر کرد) ، در آن صورت باید به همان اندازه نیز در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ دست به اعتراض میزد و از «راهزنی هوایی» میگفت و خواستار اعمال تحریم میشد.
تعجبآور نیست که اینطور نبود. برعکس رسانهها در آن زمان به خوانندگان خود توضیح میدادند که هرچند این موارد نادر بوده است ولی مجبورر کردن یک هواپیما به فرود، جهت بازرسی، کاملاً قانونی است. “اشپیگل” روز ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ زیر عنوان «جنجالگری مورالس− حقوقدانان جلوگیری از پرواز را قانونی میدانند» نوشت:
«آیا کشورهای اروپایی حق داشتند از پرواز هواپیمای مورالس بر روی خاک کشورشان جلوگیری کرده و و او را به فرود در وین مجبور سازند؟ کارشناسان حقوقی میگویند آری! هر کشوری حاکم بر حریم هوایی خود است (…) یک کشور مجاز است هواپیمایی را به دلایل سنگین− مثلاً اگر ظن آن برود که هواپیما به کار جاسوسی اشتغال دارد و یا به عنوان سلاح تروریستی به کار گرفته میشود، مجبور به فرود کند ولی به گفته “گیمولا” (استاد حقوق دانشگاه برلین) تنها ظن ارتکاب جنایت برای بازرسی هواپیما در زمین کافی است. لذا مقامات امنیتی اطریشی مجاز بودند هواپیما را را جستجو کنند.»
هرچند مجله اشپیگل در سال ۲۰۱۳ چنین مینوشت ولی تعبیر امروزی آن به شکل زیر است:
«رئیس فراکسیون حزب دمکراتهای آزاد الکساندر گراف لامبسدورف به RND گفت حاکم بلاروس الکساندر لوکاشنکو متهم به آدم ربایی است و از یک «خط قرمز» عبور کرده است و اکنون باید مانند یک فرد تبهکار با او رفتار شود.»
هرکس درغرب که در سال ۲۰۱۳ یک چنین واقعه مشابهی را کاملاً بدیهی میدانست، امروز وظیفه خود می داند در این مورد اظهار نظر کند. یک نمونه دیگر از یک مقاله دیگر اشپیگل:
«سیاستمداران در آلمان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا از واقعه فرودگاه مینسک خشمگینند. آنها از «آدم ربایی» و «راهزنی» سخن میگویند و به واکنش تند تهدید میکنند.»
لیست اتهامات را میتوان به دلخواه ادامه داد، البته آن چه که خیلی برجسته به نظر میرسد تفاوت بسیار عظیم بین واکنشهای امروزی غرب با واکنشهای آن در سال ۲۰۱۳ است و در مورد واقعه ۲۰۱۶ که در غرب حتی گزارش داده نشد.
اینهم اشارهای بود به عینیگرایی مطبوعات غربی.
پیشزمینه وقایع در مینسک
رسانههای غربی در مورد موضوعات دیگر نیز خوانندگان خود را در دره بیخبران نگاه میدارند. روز ۱۳ آوریل ۲۰۲۱ سازمان جاسوسی روسیه در مسکو ۳ مرد را دستگیر کرد، که قصد داشتند کودتایی را در منیسک به اجرا درآورند. برنامه اینگونه بود که رئیس جمهور لوکاشنکو و فرزندش را به قتل رسانند، شبکه برق را قطع کنندو یک قیام مسلحانه به راه افکنند که به مرگ بسیاری از مردم منجر میشد تا سرانجام قدرت را به دست گیرند. این قضیه را نمیتوان تکذیب کرد زیرا سازمان جاسوسی روسیه از ملاقات آنها فیلمبرداری کرده بود و فیلمها را منتشر ساخت که در آنها کاملاً روشن قابل شنود بود که چگونه افراد شناخته شده اپوزیسیون جزئیات برنامه کودتا را مورد بحث قرار داده بودند
اینکه سازمانهای جاسوسی آمریکا از این طرح حمایت کرده و با یک حمله سایبری به شبکه برق بلاروس قصد داشتند به کودتاگران کمک کنند، برای رسانههای غربی شرمآور بود و لذا در این مورد آنها تمام داستان را مسکوت نهادند. و امروز باید گفتکه خوب شد که توده مردم از قضیه باخبر نشدند، زیرا در آن صورت میتوانستند نسبت به لوکاشنکو وقتی که او پس از کشف این طرح کودتا، اکنون به شکار کسانی پرداخته که قصد داشتند او و فرزندانش را به قتل رسانند، تفاهم به خرج دهند.
ولی از آنجا که در غرب هیچکس از طرح کودتا مطلع نشد، لذا «رسانههای پرکیفیت» توانستند برافروختگی خود از دستگیری نیروهای اپوزیسیون را به نمایش بگذارند.
Nexta چیست؟
“پروتاسهویچ” که در مینسک دستگیر شد، موسس کانال تلگرام “نکستا” است. “نکستا” با حمایتهای دوستانه کارشناسان تغییر رژیم غربی اعتراضات در بلاروس و روسیه را سازماندهی و هماهنگ میکند و “نکستا” اخیراً به استخدام افراد برای یک برنامه تعلیمی پرداخته که قرار است داوطلبان بلاروس را برای انجام فعالیتهای کودتایی در کشور آماده سازد.
لذا “نکستا” تنها یک کانال تلگرامی ساده نیست که به دست چندین جوان هوادار نیروهای اپوزیسیون تاسیس شده باشد، که اکنون از ترس دیکتاتور شرور در مینسک اجباراً در ورشو (مقر اصلی کانال) مخفی شدهاند. “نکستا” ابزار تبلیغاتی کارشناسان تغییر رژیم غربی است. شنود تلفنی که طی آن آنها فکر میکردند دور از چشم و گوش اغیارند ولی بعداً منتشر شد نشان میدهد که آنها کاملاً باز و روشن در مورد برنامهها و فعالیتها در جهت تغییر رژیم در روسیه و بلاروس سخن میگفتند.
ولی مصرف کننده غربی در این مورد نیز بیاطلاع است و از این طریق «رسانههای باکیفیت غربی» میتوانند “نکستا” و موسس آن “پروتاسهویچ” را یک ایدهالیست محبوب معرفی کنند که با از خود گذشتگی مبارزه با دیکتاتورشرور مینسک، لوکاشنکو را بر پرچم خود نوشته است.
«استفاده از سازوکارهای سیاسی و اطلاعاتی برای شکلبخشیدن به درک رسانهها دیگر تاثیر مطلوبی ندارد. اینترنت تمام موارد ربودنهای خشونتآمیز، فرود اجباری و دستگیریهای غیرقانونی توسط «حافظان نظم و محافظان اخلاق» را به خاطر می آورد.»
داستان پرواز راینایر
روز ۲۳ ماه مه هوپیمای راینایر در پرواز خود از آتن به ویلنیوس در حریم هوایی بلاروس مطلع شد که گویا در هواپیما بمبگذاری شده و لذا در مینسک مجبور به فرود شد. هواپیما توسط یک میگ−۲۹ بلاروس اسکورت شد. این که آیا تهدید تروریستی تنها بهانهای برای فرودآوردن هواپیما بود و یا هشدار بمبگذاری واقعاً حقیقت داشت، معلوم نیست. اما گمانه زنی در مورد اینکه خبر بمبگذاری تنها بهانهای بود تا حامی مهم و تحت تعقیب کودتا دستگیر شود، زیاد دور از واقعیت به نظر نمیرسد.
پس از فرود، سرنشینان هواپیما، از هواپیما خارج شدند و “پروتاسهویچ” دستگیر شد. بنابرشایعات غیرموثق گویا افسران سازمان جاسوسی بلاروس نیز در هواپیما حضور داشتند، که به همین صورت هواپیما را ترک کردند.
پس از ۷ ساعت پس از اینکه بمبی در هواپیما یافته نشد، هواپیما توانست به پرواز خود به مقصد ویلنیوس ادامه دهد.
واکنش غرب
در اینجا نمیتوانم تمامی واکنشهای غرب را جمعبندی کنم زیرا کنسرت هیستریک در سیاست و رسانهها بسیار متلون و فراوان است ولی تا آنجا که امکان دارد سعی میکنم آنها را بازتاب دهم.
هواپیما هنوز در ویلنیوس برزمین ننشسته بود که وزیرامور خارجه آلمان آقای “ماس” اعلام کرد که اتحادیه اروپا پاسخ مناسبی خواهد داد. هواپیمایی را حین پرواز بین دوکشور اروپایی مجبور به فرود کردن، دخالت در امور هوانوردی غیرنظامی در اروپا است. تقریباً همزمان با این بیانات دبیرکل پیمان نظامی ناتو نیز این اقدام را واقعه خطرناکی نامید که باید حتماً از طرف نهادهای بینالمللی مورد بررسی قرار گیرد. ولی چرا ناتو در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ خواستار بررسی بینالمللی وقایع نشد؟
غرب خواستار عکسالعمل شد. ایرلند از اتحادیه اروپا پاسخی قاطع طلب کرد. نخستوزیر بلژیک خواستار ممنوعیت فرود هواپیماهای بلاروس “بلآویا” در اتحادیه اروپا شد. پارلمان اروپا از «تروریسم دولتی» بلاروس سخن گفت. وزیرامورخارجه ایالات متحده “بلینکن” توضیح داد که کشورش به خاطر واقعه نامبرده با اتحادیه اروپا در ارتباط است. رئیس دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا آقای “بورل” خواستار تحقیق و بررسی بینالمللی واقعه شد و آن را یک «اقدام راهزنانه» نامید. وزارت امورخارجه بریتانیا از تحریمات محتمل جدیدی علیه بلاروس سخن گفت. لیتوانی پیشنهاد اخراج بلاروس از اینترپول کرد و اگر واقعه سال ۲۰۱۶ را در نظر داشته باشیم اوج بیوقاحتی و پرروئی را ریاست جمهوری اوکرائین احراز کرده که از تروریسم بینالمللی صحبت میکند.
تاکنون کشورهای لیتوانی، لتلاند، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا خواستار انسداد حریم هوایی بلاروس برای ترافیک هوایی غیرنظامی شدهاند.
لهستان و لیتوانی به دلیل فرود اجباری مراحل کیفری را آغاز کردهاند و علاوه برآن اتحادیه اروپا، بلژیک و چکای سفرای بلاروس را احضار نمودهاند.
همانطور که گفته شدلیست بالا کامل نیست چون مدام گزارشات و بیانات جدیدی از غرب صادر میشود که هریک سعی میکند در سختی فرمولهای خود از دیگری پیشی گیرد.
روسیه و بلاروس
در مینسک کمیسیونی تشکیل شدکه قرار است این واقعه را مورد بررسی قرار دهد. وزارت امورخارجه بلاروس اعلام کرد:
«هیچ تردید نیست که عملکرد مقامات مربوطه در تطابق کامل با مقررات جاری بینالمللی قرار داشته و با این پیشزمینه طبیعتاً عجله و بیصبری یک سلسله از کشورها و ساختارهای اروپایی در موضعگیری صریحاً خصمانه علیه بلاروس چشمگیر است. اوضاع به طور مستقیم و روشن تشدید میشود (…) ولی هیچ ارادهای برای برخورد منطقی با آن به چشم نمیخورد، برعکس فوراً شعار تحریمها سرداده میشود.»
“ماریا ساخاروونا” سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در فیسبوک خود نوشت:
«تکاندهنده است که غرب این واقعه در حریم هوایی بلاروس را «تکاندهند» اعلام میکند.
حیات «دمکراسیهای متمدن» بنابر شعار Quod licet lovi, non licet bovi (با دو معیار سنجیدن م.) مدتهاست که در اثر از دست رفتن خصوصیات واقعی رهبری رهبران سابق ، بیاهمیت شده است. درد و رنج و خون میلیونها نفر در جهان زیر پای مغلطهکنندگان غربی را در آنجا که موعظه میکردند خالی کرده است.
یا باید همه چیز تکان دهنده باشد: از فروداجباری هواپیمای رئیس جمهور بولیوی در اطریش بنابه خواست ایالات متحده آمریکا تا فرود اجباری هواپیمای بلاروس با کنشگر ضدمایدان ۱۱ دقیقه پس از آغاز پرواز در اوکرائین. و یا اینکه دیگر نباید از رفتار مشابه دیگران تکان خورد.
استفاده از سازوکارهای سیاسی و اطلاعاتی برای شکلبخشیدن به درک رسانهها دیگر تاثیر مطلوبی ندارد. اینترنت تمام موارد ربودنهای خشونتآمیز، فرود اجباری و دستگیریهای غیرقانونی توسط «حافظان نظم و محافظان اخلاق» را به خاطر می آورد.»