در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۱، جمعی از راستترین تئوریسینهای توطئه از کشورهای گوناگون، طی یک نامه سرگشاده به اف.بی.آی، و ارسال رونوشت آن برای سازمانهای اطلاعاتی استرالیا، کانادا، آلمان، و انگلستان، خواهان تحقیق فوری در باره نقش جمهور خلق چین در تصویب و اجرای سیاستهای سختگیرانه محدود کننده آزادیهای فردی و اجتماعی در کشورهای سراسر جهان شد.
نامۀ «کلاهبرداری خانهنشینی جهانی حزب کمونیست چین: درخواست تحقیق فدرال سریع در مورد کلاهبرداری علمی در سیاستهای بهداشت عمومی کووید-۱۹» چنین آغاز میشود:
«ما این نامه را برای درخواست آغاز یک تحقیق فدرال و/یا تسریع آن در ارتباط با بحث علمی پیرامون تصمیمات سیاستگذاری در جریان بحران کووید-۱۹ مینویسیم. ما در جریان کار خود، موضوعاتی را که ماهیت بالقوه جنایتکارانه دارند شناسایی کردهایم و معتقدیم این تحقیق برای تضمین اینکه منافع عموم به وسیله کسانی که سیاستهای مشخصی را در ارتباط با همهگیری ارتفاء میدهند بطور بهینه نمایندگی شود، ضروری است.
در مواقع بحرانی، شهروندان طبیعتاً به توصیه کسانی که از نظر آنها متخصص هستند توجه میکنند. در اوایل سال ۲۰۲۰، مردم در مواجهه با شیوع آشکار یک ویروس به توصیه مقامات علمی روی آوردند. اندکی بعد، بیشتر ملتها از توصیههای دانشمندان برجسته پیروی کردند و محدودیتهایی را که عموماً «خانهنشینی) (lockdowns) نامیده می شود، اعمال نمودند. در حالیکه سیاستها در قلمروها متفاوت بود، اما با الهام از محدودیتهای اعمال شده به وسیله حزب کمونیست چین در استان ووهان، به طور کلی شامل محدودیت بر گردهمآییها و حرکتها و بستن مدارس، کسبوکارها، و اماکن عمومی میشد. برای اطمینان از حُسن نیت کسانی که این سیاستهای خانهنشینی را ارتقا دادند، مداخله مقامات فدرال با قدرت پلیس ممکن است لازم باشد.
مقصود از این نامه جلب توجه مقامات فدرال در استرالیا، کانادا، آلمان، انگلستان و ایالات متحده («ملتها») به شواهد متعدد در مورد منشا و سابقه تاریخی خانهنشینیها؛ ادبیات و بحث علمی در پشت آنها، سرچشمه و کیفیت پروتکلها و مدلهای غالب برای آزمایش کووید-۱۹؛ انگیزهها، تعصبات، و صلاحیت حامیان مشخص خانهنشینی؛ و منبع ارتباط رو در رو با مردم پیرامون این موضوعات میباشد.»
نویسندگان نامه در ادامه، با استفاده از انواع منابع و مراجع، در ۱۰ مورد زیر سعی در اثبات ادعاهای خود دارند:
«۱- خانهنشینی به فرمان شی جینپینگ، دبیر کل حزب کمونیست چین ایجاد شد، و به وسیله سازمان جهانی بهداشت با تحلیل و منطق ناچیز به یک سیاست جهانی مبدل شد.
۲- متنفدترین مؤسسه برای مدلهای کووید-۱۹ که خود را «بهترین شریک آکادمیک چین در غرب» توصیف میکند، تاکنون جنجالبرانگیزترین و نادرستترین مدلساز کووید-۱۹ بوده است.
۳- مهلکترین توصیهها برای استفادۀ اولیه از تنفس مکانیکی از چین آمد.
۴- پروتکلهای جهانی آزمایش بسیار نادرست واکنش زنجیرهای پولیمراز (PCR) براساس تحلیل ناکامل، تئوریک توالی ژنها قرار دارد و از چین آمد.
۵- پروتکلهای غالب، بیش از حد لازمِ آزمایش واکنش زنجیرهای پولیمراز از چین آمد.
۶- تنها پایه علمی برای خانهنشینی افراد سالم، یعنی تحقیقاتی که انتقال چشمگیر [ویروس از اشخاص] بدون علامت را نشان میدهند از چین آمد.
۷- جمهوری خلق چین از آغاز در یک کارزار گسترده، سیستماتیک، و جهانی تبلیغاتی برای ارتقای پاسخ خانهنشینی خود درگیر شد.
۸- بسیاری از دانشمندان هوادار خانهنشینی جانبداری آشکار از چین را نشان میدهند.
۹- بسیاری از دیگر دانشمندان برجسته حامی خانهنشینی متأسفانه هم فاقد صلاحیت مشاوره دادن به رهبران جهان دربارۀ سیاست همهگیری هستند و هم جانبداری آشکار از چین را نشان میدهند.
۱۰- چندین مقام ارشد بهداشت ملی در بین ملتها [استرالیا، کانادا، آلمان، انگلستان و ایالات متحده] به طرز تأسفباری فاقد صلاحیت هستند و مغرضانه جانبداری از چین را نشان میدهند.»
جمله پایانی نامه چنین میگوید: «با توجه به خطیر بودن تصمیمات اتخاذ شده، ما نمیتوانیم این احتمال را نادیده بگیریم که تمام «علم» خانهنشینیهای کووید-۱۹ یک کلاهبراداری بیسابقه بوده است که عامدانه بوسیله حزب کمونیست چین و دستیارانش برای فقیر کردن کشورهایی که آن را به اجرا گذاشتهاند اشاعه یافته است.»
پیشینۀ نویسندگان نامه
نویسندگان نامه از آغاز شیوع همهگیری در اشاعه تئوریهای توطئه فعالانه درگیر بودهاند.
مایکل سنگر سرکردۀ گروه، جوانِ جویای نامی است که در سال ۲۰۱۶ از دانشکده حقوق دانشگاه اِموری در ایالات جورجیا فارغالتحصیل شد و اکنون در یک دفتر حقوقی در زمینه قوانین مالیاتی داخلی و بینالمللی به اشخاص حقیقی و حقوقی مشاوره و خدمت ارائه میدهد.
او از ابتدای شیوع همهگیری کووید-۱۹ در صف مقدم اشاعه دهندگان انواع تئوریهای توطئه قرار گرفت. به عنوان مثال، وی در ۲سپتامبر ۲۰۲۰ در یک مصاحبه جنجالی با «اسکای نیوز» ظاهر شد، که خلاصۀ آن با عنوان «در پشت خانهنشینی کووید هیچ علمی وجود ندارد» به شرح زیر است:
وکیل آمریکایی مایکل سنگر میگوید خانهنشینیهای کووید-۱۹ «ممکن است اصلاً علمی نباشند»، بلکه بر اساس فلسفۀ شی جینپینگ قرار دارند که الهامبخش تربیت دوبارۀ مسلمانان اویغور در اردوگاههای کار اجباری شده است. وی گفت «این دقیقاً همان سیاستی است که باعث خانهنشینی در ووهان شد … در واقع هیچ علمی پشت آن نبود.» وی گفت «سازمان جهانی بهداشت علناً میگوید پیش از آنکه شی جینپینگ دستور آنرا صادر کند هیچ ادبیات علمی در پشت آن وجود نداشت.» آقای سنگر گفت حزب کمونیست چین از تبلیغات رسانههای اجتماعی برای اعمال فشار در راستای کاربست اقدامات حانهنشینی در کشورهای سراسر جهان استفاده کرده است. وی گفت «یک شرکت اسرائیلی حلقۀ عظیمی از توییتها را شناسایی کرد، هزاران هزاران توییت که با استفاده از زبان کاملاً یکسان، به دولتهای دیگر اَنگ میزنند، و اساساً آنها را به انتخاب الگوی چین تشویق میکنند.» آقای سنگر افزود بین کشورها و دولتهایی که روابط نزدیکتری باچین دارند و تمایل آنها به کاریست سیاست خانهنشینی، ارتباط آشکاری وجود دارد. وی گفت «این به من میگوید که چین انجام این را به آنها پشنهاد میکند. آنها احتمالاً تمایل دارند به پاسخ چین به همهگیری بیشتر اعتماد نمایند. این اشتباه هولناکی است… هیچکس هرگز با خانهنشینی ویروس کرونا را ریشهکن نخواهد کرد.»
https://www.skynews.com.au/details/_6192742875001
بایگانی نوشتههای استیسی رادین در تارنگاشت «مؤسسه آمریکایی برای پژوهش اقتصادی»، ماهیت گرایشات احتماعی او را نشان میدهد. او در ۸ دسامبر ۲۰۲۰ در شرایطی که کووید-۱۹ در ایالات متحده بیداد میکرد مقالۀ «چرا ایالات متحده در کنترل ویروس از چین نسخهبرداری کرد؟» را نوشت.
https://www.aier.org/article/why-did-the-u-s-copy-china-on-virus-control/
سانجیو صبحلوک، از هواداران سرسخت سیاست دولت موودی دربرخورد با بحران کووید-۱۹ در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ ضمن دفاع از تئوری «ایمنی گلهای» در مقاله «استفادۀ شی جینپینگ از هیستری به مثابۀ جنگ» نوشت: «سال ۲۰۲۰ به مثابۀ هیستری بزرگ در تاریخ ثبت خواهد شد، سالی که تقریباً تمام جهان تفکر انتقادی را به سود ترس غیرمنطقی کنار نهاد. برای بسیاری از ما که خارج از سوئد زندگی میکنیم، این نخستین تجربه ما از جنون جمعیتها و توتالیتاریسم دولت بوده است. هیستری بزرگ بر بزرگترین دروغی که تاکنون گفته شده است بنا شد، بر اینکه این ویروس بعد از آنفلوآنزای اسپانیایی بزرگترین واقعه است. و اینکه خانهنشینی برای جلوگیری از اینکه ویروس میلیونها نفر را بکشد ضروری است. پس چرا جهان این را چنین بد فهمید؟ پاسخ در برابر دید ما پنهان است: چین.»
سایمون دولان یک تاجر انگلیسی است که ساندی تایمز در سال ۲۰۲۰ ثروت او را ۲۰۰ میلیون پوند تخمین زد. وی رهبر جنبش مخالف خانهنشینی در انگلستان است. او میگوید کسانی که «بابت هیچ، یک چک دریافت میکنند حامیان خانهنشینی هستند.»
ماجد نواز یک انگلیسی پاکستانیتبار، از توابین گروه اسلامگرای «حزب التحریر» است، که به دلیل افراطگرایی از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ در مصر زندانی بود. وی پس از بازگشت به انگلیس به حزب لیبرال دمکرات پیوست و نامزد آن حزب برای انتخابات پارلمانی شد.
عنصر متمایزکننده این نامه از تبلیغات مشابه برخی چپها و لیبرالها چیست؟
اگر تکیه و تمرکز نویسندگان این نامه بر چین را کنار بگذاریم، شباهت نظرات آنها در بارۀ اقدامات و سیاستهای خانهنشینی با آنچه روحانی، افخمی، تیری میسان، شوسودوفسکی و … گفتهاند و در ترجمههای آقایان ابراهیم شیری و حمید محوی که در «مجله هفته» منتشر شده است غیرقابل انکار است.
به نظر میرسد نویسندگان نامه با محور قراردادن چینستیزی در کارزار ضد علمی و ضدمردمی خود علیه سیاستها و اقدامات خانهنشینی-که هیچ حزب کمونیست و کارگری و هیچ سندیکای کارگری در هیچ کجای جهان با آنها مخالف نبوده و نیست- و توسل به سازمانهای اطلاعاتی کشورهایی که در آنها مخالفت با خانهنشینی در میان اقشار مرفه نسبتاً نیرومند است، خواستهاند با دامنزدن به ناسیونالیسم، یک مانیفست برای آینده مشترک این حرکتها تولید کنند.
به نویسندگان این نامه حَرجی نیست. ایراد به چپهایی است که هم الگوی اقتصادی چین را دوست دارند و هم آزادیهای لیبرالی کشورهای غربی را میخواهند؛ هم از رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۲۰ خوشحال میشوند، و هم از یاد میبرند که این رشد فقط با اقدامات و سیاستهای بسیار سختگیرانه و به قول لیبرالها «توتالیتاریستی» lockdowns امکانپذیر شده است.