تارنگاشت عدالت
نویسنده: یورگ کرونائر
برگرفته از: عصر ما، ارگان حزب کمونیست آلمان
٢۴ ژانویه ٢٠٢۵
کلنجار در قطب شمال
«Make Greenland Great Again»؛ این نامی است که اندی اوگلز (Andy Ogles) عضو کنگره، به لایحهای که در ١٣ ژانویه به مجلس نمایندگان ایالات متحده ارایه کرد، داده است. هدف؟ دولت آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ که از روز دوشنبه برای دومین بار روی کار آمده است، قرار است رسماً مجاز به آغاز مذاکرات برای تصاحب گرینلند باشد. تا آخر هفته، دوازده قانونگذار جمهوریخواه دیگر به طور رسمی حمایت خود را از این طرح اعلام کردند. علاوه بر این، گزارشهایی از اولین دمکراتهای گمنام وجود داشت که تمایل داشتند به ابتکار اوگلز بپیوندند. آیا دولت جدید واشنگتن واقعاً قصد دارد از تهدید زور برای وادار کردن یک کشور مستقل یا حتی یک دولت متحد با ایالات متحده برای واگذاری بخشی از خاک خود استفاده کند؟ یا اینکه زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه سابق آلمان، زمانی که مقالهای برای روزنامه بیلد درباره تحلیف ترامپ نوشت، درست میگفت که رییسجمهور آینده ایالات متحده فقط «تحریکهای سیاسی را در بوق و کرنا میکرد… تا پس از آن خواستههای جدی را بهتر اجرا کند»؟
خُب، خواهیم دید. یک چیز واضح است: ایالات متحده به هر طریقی علاقهمند است دسترسی خود به گرینلند را تقویت کند. این به دلیل ذخایر غنی اورانیوم و به ویژه خاکهای کمیاب است که در جزیره ذخیره شده است. در سالهای اخیر، چین به ویژه تلاش کرده است تا پروژههای زیربنایی را در گرینلند آغاز کند و در استخراج مواد خام مشارکت کند. دانمارک و ایالات متحده به طور مداوم در این مورد خرابکاری کرده اند. دستیابی به خاکهای کمیاب برای واشنگتن گزینهای خواهد بود تا حداقل بخشی از سلطه فعلی جمهوری خلق بر بازار جهانی در منابع استراتژیک مهم را از بین ببرد. و بنابراین جای تعجب نیست که سال گذشته شرکت «Critical Metals» مستقر در نیویورک شروع به تصاحب «Tanbreez» کرد، شرکتی که قصد دارد از بزرگترین ذخایر خاکی کمیاب گرینلند بهرهبرداری کند. به هر حال: سومین سرمایهگذار بزرگ در Critical Metals، شرکت سرمایهگذاری «Cantor Fitzgerald» است که از سوی هوارد لوتنیک، وزیر بازرگانی منصوب شده در دوره دونالد ترامپ، هدایت میشود.
لنگرگاه مهم از نظر ژئوپلیتیک: پایگاه فضایی پیتوفیک نیروهای مسلح ایالات متحده در گرینلند.
اهمیت ژئواستراتژیک گرینلند احتمالاً حتی بیشتر از مزایای اقتصادی آن است. در طول جنگ سرد، ایالات متحده از قبل دسترسی بدون مانع به جزیره و پایگاههای نظامی در آنرا تضمین کرده بود. پایگاه هوایی تول، جایی که واشنگتن یک سیستم هشدار اولیه را نصب کرد، از اهمیت ویژهای برخوردار بود. ارتش ایالات متحده همچنان از این پایگاه، که اکنون پایگاه فضایی پیتوفیک نامیده میشود، استفاده میکند. با تغییرات آب و هوایی و ذوب شدن یخهای قطبی، اهمیت قطب شمال برای تجارت، بهرهبرداری از منابع طبیعی و همچنین برنامههای استراتژیستهای نظامی در حال افزایش است. بر همین اساس هم جذابتر خواهد شد، اگر که کشوری هممرز با قطب شمال باشد. و ایالات متحده آمریکا به لطف آلاسکا، در حال حاضر چنین شرایطی دارد. با این حال، گرینلند یک الحاق خوشایند خواهد بود، به ویژه اینکه برای کنترل «تنگۀ جی آی یو کی» (GIUK) بسیار مفید است – منطقه دریایی بین گرینلند (G)، ایسلند (I) و بریتانیا (UK)، که کشتیها و زیردریاییهای ناوگان شمالی روسیه باید از آن عبور کنند تا به اقیانوس اطلس شمالی برسند. این واقعیت که چین مدتهاست در حال توسعه فعالیتهای خود در قطب شمال بوده است، تنها واشنگتن را در تلاشهایش برای گسترش حضور نظامی خود در منطقه ترغیب میکند.
و مردم در مورد همه اینها چه میگویند؟ خُب، اولاً طبق نظرسنجیها این کشور طرفدار استقلال از دانمارک است که تا سال ١۹۵٣ قدرت استعماری رسمی گرینلند بود. تنها چیزی که لازم است اکثریت در همهپرسی و رأی موافق پارلمان دانمارک است. با این حال، این امر تاکنون به دلیل وابستگی مالی گرینلند به دانمارک با مشکل مواجه شده است. اما اگر خواستههای جدید ایالات متحده بتواند به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار گیرد، چه؟ نه اینکه گزینه تبدیل شدن به بخشی از ایالات متحده با استقبال مشتاقانه در گرینلند مواجه شود. در هر صورت، مردم نمیخواهند تسلیم سیاستهای واشنگتن شوند: در یک نظرسنجی در سال گذشته، کمتر از نیمی از جمعیت – دقیقاً ۴٢.۴ درصد – فکر میکردند که باید از نفوذ روزافزون بینالمللی چین استقبال کرد. با این حال، ۷۹.۵ درصد از پیروی از سیاست ایالات متحده در مورد چین و اتخاذ موضع علیه جمهوری خلق خودداری کردند. همکاری نزدیک با ایالات متحده در شرایط برابر به منظور توانایی استطاعت استقلال از دانمارک – این ممکن است یک گزینه محبوب باشد.
تنها سؤالی که باقی میماند این است: این آیا بدون درغلتیدن از یک وابستگی به یک وابستگی جدید – یعنی وابستگی به ایالات متحده – امکان دارد؟