چرا ترامپ به همه کارمندان «سیا» پیشنهاد داد که در ازای بازخرید استعفاء دهند؟

 

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: توماس روپر
برگرفته از: روزنامه چپ
٢۵ فوریه ٢٠٢۵

 

تلاش‌های ترامپ برای کارآمدتر کردن سازمان‌های دولتی آمریکایی دامن سرویس‌های اطلاعاتی را هم گرفت. چه چیزی می‌تواند پشت این پیشنهاد به همه کارمندان سیا برای استعفاء در ازای بازخرید باشد؟

اکنون، به گفته مسؤولین دیگر مؤسسات دولتی ایالات متحده، به همه کارمندان «سیا» نیز این فرصت داده شده است که در ازای دریافت پاداش پایان کار، از شغل خود دست بکشند. ترامپ قصد دارد با سیا و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا چه کند؟ یک کارشناس روسی در این باره برای خبرگزاری روسی تاس مقاله‌ای نوشت که من ترجمه کردم.

 

آغاز ترجمه:

بهینه‌سازی در مقیاس بزرگ «سیا». اصلاح و بهبود سرویس مخفی آمریکا به چه معناست؟

نظر الکساندر استپانوف در مورد دگرگونی ساختار دولتی ایالات متحده به طور کلی و ساختارهای اطلاعاتی به طور خاص.

 

در ۵ فوریه، به همه کارکنان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) این فرصت داده شد که داوطلبانه در ازای پرداخت حقوق ۸ ماهه از کار کناره‌گیری کنند. در ماه ژانویه، کارمندان اکثر آژانس‌های فدرال غیرنظامی ایالات متحده از این امکان مطلع شدند. هم‌چنین در ٣ فوریه، دفتر مرکزی USAID در واشنگتن بسته شد و عملیات آن متوقف شد.

با توجه به رویدادهای سیاسی داخلی در ایالات متحده، واضح است که فرآیندهای تکتونیکی بازسازی و بهینه‌سازی کل دستگاه دولتی و نظامی در حال انجام است. این هم‌چنین شامل جامعه اطلاعاتی به عنوان یک مؤلفه کلیدی در اجرای الزامات سیاست خارجی واشنگتن می‌شود که رییس‌جمهور دونالد ترامپ در تحقق مفهوم خود از رستاخیز آمریکا آن‌را بیان می‌کند.

تغییرات پرسنلی
این تحولات نشان می‌دهد که کاهش کارکنان، تغییر در ترکیب کمی و کیفی و معرفی معیارها و الزامات جدید برای پرسنل کل جامعه اطلاعاتی و به ویژه «سیا» به عنوان موتوری برای ارتقای منافع آمریکا قریب‌الوقوع است.

مهم است که دقیقاً چه کسی به پست‌های ارشد در ساختارهای اطلاعاتی منصوب خواهد شد: چه کسی به عنوان رییس اطلاعات ملی منصوب می‌شود، چه کسی به عنوان مشاور امنیت ملی منصوب می‌شود، آیا مدیر آژانس امنیت ملی (NSA) برکنار می‌شود یا خیر. بدین وسیله تصویر واضح‌تری ارایه می‌شود.

ابتدا افراد نزدیک به تیم رییس‌جمهور جایگزین کارکنان خواهند شد. دوم، قالب‌بندی مجدد کل ساختار شبکه توزیع شده سرویس اطلاعاتی ایالات متحده قابل انتظار است.

دورۀ فن‌آوری پیشرفته
به احتمال زیاد همکاری سرویس‌های اطلاعاتی با بخش فن‌آوری اطلاعات با توجه به دیجیتالی‌سازی و معرفی راهکارهای هوش مصنوعی در جمع‌آوری و پردازش حجم زیادی از اطلاعات گسترش خواهد یافت. نتیجه ایجاد یک معماری هوشمند جدید خواهد بود که کارآیی تکنولوژیکی فرآیند را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد و عامل انسانی را به حداقل می‌رساند. این در مورد اطمینان از هماهنگی بین بخش IT، شرکت‌های چندملیتی پشت ترامپ، تیم ایلان ماسک و همه توسعه دهندگان درگیر در نورونیک، هوش مصنوعی و توسعه رویکردهای جدید برای اجرای فرآیندهای اطلاعاتی است.

به عنوان مثال، رهبری جدید اداره خدمات عمومی ایالات متحده (GSA)، آژانسی که وظایف اصلی دولت را مدیریت و پشتیبانی می‌کند، می‌خواهد بر استفاده از فن‌آوری‌های هوش مصنوعی در سازمان‌های دولتی تمرکز کند. توماس شید، کارمند ماسک، که به عنوان مدیر سرویس تحول فناوری (TTS) در GSA منصوب شد، گفت که این سازمان راهبردی را برای خودکارسازی فرآیندهای دولتی دنبال خواهد کرد. این بدان معنی است که نقش هوش مصنوعی نه تنها در خود آژانس، بلکه در سایر سازمان‌های دولتی نیز به طور فزاینده‌ای مهم خواهد شد.

در عین‌حال، ماهیت جامع اجرای ‌راه‌حل‌های با فن‌آوری پیشرفته در بخش خصوصی را نباید نادیده گرفت. در این زمینه باید به گسترش جهانی اینترنت و توسعه سریع «اینترنت اشیا» تحت سرپرستی ایلان ماسک اشاره کرد. سپس متوجه می‌شویم که امروزه «کلاه» فن‌آوری شکل گرفته است، خطوط آن واضح است. و مقیاس جهانی تأثیر این تصمیمات امکان جمع‌آوری غیرقابل کنترل و اعلام نشده اطلاعات از هر نوع را – از پایگاه داده‌های شخصی و مختلف کاربران باز تا دسترسی به مدار بسته شبکه از طریق قابلیت‌های مراکز داده را اثبات می‌کند. این تقریباً برای کل بخش مالی، بخش انرژی، لجستیک حیاتی و زیرساخت‌های اطلاعاتی صدق می‌کند.

هدف چیست؟
دولت ترامپ علیه سازمان‌های اطلاعاتی نمی‌جنگد، بلکه تلاش می‌کند با بازنگری ابزارهای آن‌ها، کارآیی آن‌ها را بهبود بخشد. آژانس موقت جدید به ریاست ایلان ماسک، وزارت کارآیی دولت نام دارد. این را با مثال انحلال عملی USAID و همه برنامه‌های مربوط به ارتقای نفوذ آمریکا از طریق ابزارهای قدرت نرم نشان می‌دهد: طبق نتایج بررسی، ظاهراً آن‌ها چندان مؤثر نبودند.

می‌توان گفت چیزی فراتر از یک تغییر نام تجاری در حال انجام است. این احتمال وجود دارد که ساختارهای جدیدی ایجاد شود تا کل شبکه پیچیده و گسترده سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا را که گاه به صورت ناهماهنگ عمل می‌کنند، متحد کند. و این کاملاً ممکن است که یک مرکز تصمیم‌گیری واحد برای هماهنگ کردن فعالیت‌های کل بلوک فعال در سیاست خارجی ایجاد شود.

این باید مسیر سیاست خارجی ترسیم شده از سوی ترامپ، از جمله قصد او برای برقراری نظم در «حیاط خلوت» خود با «دستی قوی»، برنامه‌های روشن در مورد کانال پاناما، کانادا و گرینلند را در نظر بگیرد. بدیهی است که با چنین سیاست تهاجمی، وزارت امور خارجه بیش‌تر متکی به سرویس‌های اطلاعاتی خواهد بود. و موضع فعال مارکو روبیو وزیر امور خارجه ایالات متحده در طول سفرهایش به پاناما و ونزوئلا نشان می‌دهد که چگونه واشنگتن اکنون از طریق دیپلماسی قدرت، منافع سیاست خارجی خود را پیش می‌برد. همه این‌ها با قابلیت‌های اطلاعاتی، از جمله قابلیت‌های عظیم بخش فن‌آوری غیرنظامی خصوصی، پشتیبانی خواهد شد.

ممکن است نیازی به تشدید اوضاع نباشد، اما هنوز باید تحلیل کرد که تاکنون کجا و چه ابزارهایی استفاده شده است. و چه قابلیت‌های فنی ممکن است ایالات متحده نه تنها در روسیه، بلکه در اروپا و آمریکای لاتین داشته باشد، که در حال حاضر امکان دسترسی به اطلاعات حساس را فراهم می‌کند.

پایان ترجمه