همه چیز از آخرین روز بهمن ۱۳۹۸ شروع شد. فقط ۲ روز به انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده بود که وزارت بهداشت ایران از شناسایی ۲ فرد مبتلا به ویروس کرونا خبر داد. هر دو بیمار فوت شده بودند. کابوس ۲ماهه مردم حالا به واقعیت تبدیل شده بود. کرونا آمده بود و دیگر چارهای نبود جز مبارزه با آن.
این مبارزه ساده نبود. نه دارویی برای درمان شناخته شده بود و نه واکسنی برای پیشگیری. اگر هم وجود داشت، تحریم آمریکایی نمیگذاشت به ایران برسد؛ کشوری که جلوی ارسال ماسک را میگرف، میگذاشت دارو رد شود؟ ایران چارهای نداشت جز اینکه روی پای خود بایستد. و البته مثل همه این سالها، همزمان سعی کند تحریمهای ظالمانه را هم دور بزند.
کرونا اولین بار در ۳۰ بهمن ۹۸ در ایران شناسایی شد
ماسک و ضدعفونیکننده و ونتیلاتور و… به جای خود، اما بیماری همهگیر چارهای ندارد به جز واکسن. این شد که هنوز سال نو نرسیده، هم تحقیقات برای ساخت واکسن آغاز شد و هم تلاش برای خرید واکسن از کشورهای دیگر، البته به شرطی که کسی آن را میساخت.
واکسن؛ تنها چاره کرونا
آن روزها همه کشورهای پیشرفته به دنبال واکسن بودند و بعضیها مثل چین و آمریکا حتی با ریسک بسیار بالا، آزمایشهای اولیه بالینی را از اواخر اسفند شروع کرده بودند. برآوردهای آنها میگفت که در بهترین حالت، مردم باید تا پایان پاییز در انتظار واکسن کرونا بمانند. این انتظار، شاید برای مردم خیلی طولانی به نظر میرسید اما دانشمندان میگفتند خیلی کوتاهتر از زمان معمول برای ساخت یک واکسن است. تا آن زمان ۲۵۰ هزار بیمار کرونایی در جهان شناسایی شده بود که بیش از هفت هزار نفرشان جان خود را از دست داده بودند. اما شاید کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که تا رسیدن واکسن، این آمار ۲۵۰ برابر شود.
کشورهای غربی تجهیزات بهداشتی سایر کشورها را سرقت میکردند، ضمن اینکه ایران با مشکل تحریم از سوی آمریکا هم مواجه بود
پیشخرید واکسن تایید نشده، شرط اولویت دریافت
فروردین ۱۳۹۹ به موازات تلاش برای تولید واکسن، اولین مذاکرات هم برای خرید واکسن صورت گرفت. سینوواک چین حاضر شد دانش فنی واکسن سارس را که پیشتر ساخته بود ۲۰ میلیون دلار بفروشد. اما معلوم نبود این واکسن برای کرونا چقدر اثربخش باشد. سینوواک یک پیشنهاد دیگر هم داشت: مشارکت ایران در مرحله کارآزمایی بالینی. البته این مشارکت هم برای ایران هزینه سنگینی داشت. از یک طرف باید هزاران نفر داوطلب تزریق واکسن تایید نشده میشدند. از سوی دیگر ایران باید ۲۰ میلیون دوز از واکسنی را که هنوز به نتیجه نرسیده پیشخرید میکرد، آن هم به قیمت هر دوز ۲۰ دلار. این شرایط مورد قبول طرف ایرانی قرار نگرفت.
در شرایطی که همه واکسنها در دنیا در مرحله تستهای اولیه بودند، مشارکت در مرحله کارآزمایی بالینی اصلیترین پیشنهاد هر واکسنساز به کشورهای خریدار محسوب میشد. این مشارکت ۳ مزیت برای واکسنساز داشت: اولا هزینه تحقیقات را فراهم میکرد، ثانیا بیمارانی با ژنتیک مختلف را برای آزمایش در اختیارش میگذاشت و ثالثا بازار فروش واکسن احتمالی را تضمین میکرد.
در نقطه مقابل، کشور خریدار ناچار بود با پیشخرید میلیون ها دوز واکسن، هزینه تحقیقات شرکت واکسنساز را فراهم کند. ضمن اینکه جان هزاران نفر از شهروندانش را برای تست واکسن در اختیار محققان آن شرکت قرار دهد. البته این هزینهها و ریسکها یک مزیت هم داشت: اگر واکسن به نتیجه میرسید، کشور خریدار در نوبت اول دریافت واکسن قرار میگرفت. اما اگر پروژه شکست میخورد، دیگر بعید بود بتواند روی مبلغ پیشخریدش حساب کند.
مشارکت در مرحله کارآزمایی بالینی و پیشخرید میلیون ها دوز واکسن، شرط واکسنسازها برای کشورهای دریافتکننده بود. اما در دنیا، این اقدام را با عنوان «موش آزمایشگاهی» شدن میشناختند
این پیشنهادها به ایران هم میشد. البته همکاری با ایران یک مزیت ویژه هم برای شرکتهای واکسنساز داشت. سازمان غذا و داروی ایران مورد تایید بهداشت جهانی است. اگر شرکتی در ایران موفق به ساخت واکسن میشد و مجوز ایران را میگرفت، در سازمان جهانی بهداشت هم کار سادهتری را در پیش داشت.
آسترازنکا شرط پیشخرید ۵ میلیون دوز واکسن را برای مشارکت گذاشته بود. علی لاریجانی و صفار هرندی هم میگویند در مرداد ماه ۹۹ چین پیشنهاد فروش ۱۸ میلیون دوز واکسن را به شرط چنین مشارکتی داده بود. اما کلیه نهادهای تصمیمگیر در این باره، به دلیل عدم اطمینان از سلامت این واکسنها حاضر به پذیرش چنین ریسکی نشدند. چراکه هیچکدام از این شرکتها حاضر به ارائه مستندات فنی واکسن خود نبودند. ضمن آن که فضاسازی رسانههای ضدانقلاب هم موجب بدبینی افکار عمومی به واکسن چینی و روسی شده بود و کار را برای همکاری مشترک با این کشورها سختتر میکرد.
پیشبینی کواکس به حقیقت پیوست
چین در اواخر مرداد مجوز تزریق اضطراری دو واکسن خود، یعنی سینوواک و سینوفارم را صادر کرد و واکسیناسیون عمومی در چین شروع شد. آمریکا هم ۴ ماه بعد و در ۲۲ آذر به واکسن شرکت معروف فایزر مجوز اضطراری داد و واکسیناسیون را آغاز کرد. به فاصله کمی، اسپوتنیک و آسترازنکا و مدرنا هم از اوایل زمستان وارد بازار شدند.
آمریکا از همان ابتدا، فروش و صادرات واکسن را ممنوع کرده بود تا ابتدا همه شهروندان خودش را واکسینه کند. بقیه کشورهای تولیدکننده واکسن هم وضع بهتری نداشتند، همگی ترجیح میدادند که ابتدا واکسیناسیون داخلی را به اتمام برسانند. در ردیف بعدی دریافتکنندگان هم کشورهایی قرار داشتند که در مراحل کارآزمایی بالینی واکسنها شرکت کرده بودند. عملا مصرفکنندگان صدها میلیون دوز واکسن از قبل مشخص شده بود. بعید بود تا ماهها، به کشور دیگری واکسن برسد.
آمریکا صادرات واکسن را ممنوع کرده بود و حتی واکسن پیشخرید شده متحدان خود را هم تحویل نمیداد.
البته، این موضوع، غیرقابل پیشبینی نبود. نگرانی از توزیع ناعادلانه واکسن و احتکار آن در کشورهای ثروتمند باعث شده بود که سازمان ملل از ماهها پیش برنامهای را برای حمایت از سایر کشورها جهت دسترسی به واکسن طراحی کند. این برنامه کواکس نام داشت. درواقع، ویژگی همهگیری کرونا باعث میشد که واکسیناسیون یک کشور، نتواند آن را در مقابل بیماری ایمن کند، بلکه همه مردم دنیا باید واکسینه میشدند. به همین دلیل، از فروردین ۹۹ برنامه کواکس طراحی شده بود تا کشورهای تولیدکننده واکسن، بخشی از تولیدات خود را به این طرح تخصیص دهند و در واکسیناسیون سریعتر مردم سایر کشورها مشارکت کنند. اما چند ماه بعد که رویای واکسن به واقعیت پیوست، کواکس در واقعیت تبدیل به یک رویا شد.
فروش قطرهچکانی واکسن به ایران
زمستان ۹۹ برای ایران هم با خبرهای خوشی در حوزه تولید واکسن شروع شد. ۹ دی، واکسن برکت که در مجموعه ستاد اجرایی فرمان امام در حال ساخت بود وارد مرحله تست انسانی شد. اولین دوز این واکسن به «طیبه مخبر» فرزند رئیس ستاد اجرایی تزریق شد. البته آمریکا دو هفته بعد هم برکت را تحریم کرد و هم مخبر را.
۱۹ دی ماه ۱۳۹۹ یک اتفاق مهم افتاد. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خود، واردات واکسن از مبدا آمریکا، انگلیس و فرانسه را ممنوع اعلام کردند. علت هم مشخص بود: بیاعتمادی به این ۳ کشور و احتمال خرابکاری در واکسنهای ارسالی به ایران. البته ایشان تاکید کردند که خرید واکسن از کشورهای مطمئن «هیچ اشکالی ندارد».
ایران با ساخت واکسن «برکت» به جمع ۶ کشور پیشرو در جهان پیوست. اولین واکسن به «طیبه مخبر» دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) تزریق شد
به این ترتیب، رایزنیها برای خرید واکسن ادامه پیدا کرد. اولین واکسنها را روسیه به ایران فرستاد: ۲۰ هزار دوز اسپوتنیک در ۱۵ بهمن. ده روز بعد هم یک محموله ۱۰۰ هزار دوزی دیگر. این محمولههای بسیار کوچک، در آن زمان بسیار ارزشمند محسوب میشد. قرار بود ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک از روسیه خریده شود که تا پایان خرداد ۹۲۰ هزار دوز تحویل شد. البته در اواخر فروردین اعلام شد که قرارداد خرید ۶۰ میلیون دوز دیگر از واکسن اسپوتنیک با روسیه بسته شده و این واکسنها از خرداد تا آذر تحویل ایران خواهد شد اما عملا تا امروز هیچ واکسنی از این قرارداد به ایران نرسیده است.
چین که در همین مدت کوتاه به بزرگترین تولیدکننده واکسن تبدیل شده بود، کشور دومی بود که به ایران واکسن داد. ۲۵۰ هزار دوز سینوفارم اهدایی چین در ۱۰ اسفند به تهران رسید. محموله بعدی ۴۰۰هزار دوز بود که ۲۶ فروردین وارد کشور شد. اما تحریمهای آمریکا مانع ادامه روند واردات واکسن از چین شد. با هماهنگی ایران و چین، مسیر واردات تغییر کرد و ایران بقیه واکسنهای چینی را از طریق سازمان هلال احمر، از سازمان صلیب سرخ جهانی تحویل گرفت. قرار بود تا پایان خرداد ۱۰ میلیون دوز واکسن از این طریق وارد کشور شود اما با وجود تمام تلاشها فقط ۳ محموله ۱ میلیون دوزی واکسن به این شکل وارد کشور شد.
اولین ورود شرکتهای خصوصی به واردات واکسن در همان زمستان ۹۹ رخ داد. یک شرکت خصوصی که نمایندگی بهارات هند را بر عهده داشت برای خرید ۲ میلیون دوز واکسن با هند به توافق رسید و مبلغ ۵۰۰ هزار دوز آن را هم واریز کرد. اولین محموله در قالب ۱۲۵ هزار دوز از این واکسن در ۲۰ اسفند وارد ایران شد اما هند هم مانع صادرات بقیه واکسنها شد.
کواکس برای توزیع عادلانه واکسن در جهان تشکیل شد. ایران ۱۷ میلیون دوز واکسن را خرید و پول آن را هم پرداخت اما کواکس به قول خود عمل نکرد
ایران همچنین ۱۶.۸ میلیون دوز واکسن را از کواکس پیشخرید کرد. برای کشوری مثل ایران که تحت شدیدترین تحریمهای آمریکایی قرار داشت و حتی در خرید دارو هم با مشکلات جدی مواجه بود، کواکس یکی از مطمئنترین راهها برای رسیدن به واکسن بود. علیرغم همه مشکلات ناشی از تحریم، مبلغ خرید این واکسنها نیز در اواسط دیماه پرداخت شد. کواکس که قرار بود تامین کننده واکسن برای کشورها باشد، قول داد تا پایان اسفند ۳.۲ میلیون دوز واکسن را تحویل دهد. اما کواکس هم در ارسال واکسن به ایران با مشکل مواجه شد و هیچ واکسنی به ایران نفرستاد. نهایتا ۳ ماه پس از دریافت پول، در ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ اولین محموله کواکس که متشکل از ۷۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنکای تولید شده در کره جنوبی بود، به ایران رسید. بدعهدی کواکس ۶ هفته دیگر هم ادامه پیدا کرد. در ۲۶ اردیبهشت ۱.۵ میلیون دوز آسترازنکای تولید ایتالیا از طریق ساز و کار کواکس به ایران ارسال شد. اما کل واکسن ارسالی کواکس در همین ۲.۲ میلیون دوز متوقف ماند.
برکت آمد، واردات سرعت گرفت، واکسن ارزان شد
واردات قطرهچکانی واکسن تا اواخر خرداد ادامه داشت که ناگهان ورق برگشت. در ۲۴ خرداد، برکت مجوز تزریق اضطراری را دریافت کرد و علیرغم تحریمهای شدید آمریکا وارد عرصه تولید انبوه شد. برکت وعده داده بود که تا پایان شهریور ۵۰ میلیون دوز واکسن تولید میکند. با این حساب، دیگر نه تحریم معنا داشت و نه گرانفروشی به ایران.
به فاصله ۳ روز، آمریکا اعلام کرد که واکسن از تحریم خارج شده است. همین موضوع باعث شد واردات واکسن رشد تصاعدی پیدا کند. واردات تیرماه به ۶.۴ میلیون دوز رسید که تقریبا معادل همه واردات ۴ ماه قبل از خود بود. این رشد در مرداد هم ادامه داشت و واکسنهای جدید هم از راه رسیدند. ژاپن ۲.۹ میلیون دوز آسترازنکا به ایران داد و بخش خصوصی بعد از ۵ ماه موفق شد ۳۱۴ هزار دوز آسترازنکای روسیه را وارد کند. بدین ترتیب، در مرداد به اندازه مجموع ۵ ماه قبل از آن، یعنی ۱۳.۴ میلیون دوز واکسن وارد شد. پیشبینی شده طی ماههای آتی حدود ۶۰ میلیون دوز واکسن دیگر وارد کشور شود.
واکسن برکت در ۲۴ خرداد مجوز گرفت و ۳ روز بعد، آمریکا مجبور به لغو تحریم واکسن شد
اما فقط سرعت ورود واکسن نبود که تغییر کرد. وجود یک رقیب پرقدرت داخلی باعث شد که شرکتهای فروشنده هم قیمت خود را به شدت پایین بیاورند. سینوفارم چین که تا آن روز هر دوز واکسن را ۱۵.۵ دلار به ایران میفروخت، قیمت خود را به ۸ دلار کاهش داد. این یعنی ۷ میلیون دلار صرفهجویی در هر محموله یک میلیون دوزی وارداتی.
خود برکت هم وارد عرصه سلامت شد و هرچند نتوانست وعده اولیه خود را عملی کند اما طی ۲ ماه بیش از ۵ میلیون دوز واکسن تولید کرد که ۳ میلیون دوز آن را تحویل وزارت بهداشت داد. البته برکت دو خط تولید دیگر را هم در حال راهاندازی دارد که پیشبینی میشود خط شماره ۲ تا دو هفته دیگر و خط شماره ۳ تا یک ماه دیگر به تولید انبوه برسند. این خطوط، به ترتیب ۸ و ۲۰ میلیون دوز واکسن در ماه تولید میکنند.
با تولید برکت، قیمت سینوفارم از ۱۵.۵ دلار به ۸ دلار رسید. یعنی بیش از ۷ میلیون دلار صرفهجویی در هر محموله یک میلیون دوزی
برکت در این راه تنها نمانده. کووپارس وارد مرحله سوم کارآزمایی بالینی شده و فخرا در آستانه ورود به این مرحله است. واکسن نورا نیز در مراحل اولیه کارآزمایی بالینی است. تحقیقات بر روی تولید واکسن با تکنولوژی mRNA نیز ادامه دارد.
سه واکسن ایرانی هم به طور مشترک با سایر کشورها تولید میشود. واکسن کوپاستور که مشترکا با کوبا ساخته شده نیز ۲ هفته پس از برکت مجوز تزریق اضطراری گرفت. تاکنون ۱۲۰ هزار دوز از این واکسن تحویل وزارت بهداشت شده و بهزودی خبرهای خوبی نیز از آن به گوش خواهد رسید. اکتوور شرکت دیگری است که با همکاری اسپوتنیک روسیه به تولید این واکسن خواهد پرداخت و ماهانه ۲ میلیون دوز واکسن تولید خواهد کرد. سیناژن هم بهعنوان محصول مشترک ایران و استرالیا در مراحل نهایی کارآزمایی بالینی است.
واردات واکسن پس از تولید «برکت» و لغو تحریمها، در ۲ ماه ۳ برابر ۵ ماه پیش از آن بود
نیم میلیون دوز! این، آمار تزریق روزانه واکسن در ایران است. شاید هنوز کم به نظر برسد. احتمالا به زودی، روزانه فقط یک میلیون دوز واکسن ایرانی تولید میشود. اما مهمتر از این آمار، آن است که در بزرگترین بحران سلامت قرن ۲۱ از سد ظالمانهترین تحریمها گذشتیم و توانستیم در جمع ۶ واکسنساز بزرگ دنیا قرار بگیریم تا دشمن نتواند به از دست رفتن جان هموطنانمان بخندد.
منبع: فارس