زیر پرچم تحریم، منافع ژئوپولیتیکی و یا به اصطلاح «نظم مبتنی برقانون» کشورهای استعماری به کاری مشغولند که همیشه در آن ماهر بودهاند: تاراج کشورهایی که ضعیف و یا سرکش هستند.
یک جوک کهنه هست که همیشه میتوان از آن استفاده کرد. کودکی از والدینش میپرسد: «چرا اهرام ثلاثه در مصر است؟» پدرش در پاسخ میگوید: «چون خیلی بزرگ بود که بتوان آنها را به بریتانیا منتقل کرد.» طبیعی است که در این طنز حقایقی نیز نهفته است. ولی دادههای غیرموثقی وجود دارد که گویا ولادیمیر لنین هنگامیکه در مهاجرت در لندن زندگی میکرد با رغبت دوستان خود را به موزه انگلیس میبرد و توضیح میداد که چگونه و از کدامین کشورهایِ دور این همه اشیأ کهنه و آثار هنری ربوده شده بود.
میتوان گمان کرد که دوران تاراجهای استعماری دیگر سپری شده است ولی این فرض خطاست و نمونههای جاری فراوانی در تایید آن در دست است. جالب توجه ضبط ۷ میلیارد دلار ثروت دولت افغانستان در ایالات متحده آمریکا است، ثروتی که حتی آنگاه که میبیند کودکان افغانی از گرسنگی جان میسپارند هنوز در اختیار خود نگاه داشته است. ظاهرا ایالات متحده تصور میکند که پس از اینکه با ۲۰ سال جنگ افغانستان را ویران ساخته و قبل از آن مسئولیت حمایت از مجاهدین را به گردن داشته، اکنون محق است که خواستار دریافت غرامت باشد. این نوع استدلال وارونه در بین آن کسانی در غرب که فکر میکنند هرچه بخواهند، میتوانند تصاحب کنند، بسیار گسترده است.
ایالات متحده در حال حاضر به همین شکل بخش عظیمی از نفت سوریه را تاراج میکند، کشور دیگری که توسط گروههای خشونتگرای مورد حمایت ایالات متحده کاملاً ویران شده است و خود زیر بحران سنگین انرژی رنج میبرد. بنابرگزارشات وزارت نفت سوریه «نیروهای اشغالگر آمریکایی و مزدوران آن (منظور نیروهای دمکراتیک سوریه که مورد حمایت آمریکا هستند) روزانه تا ۶۶هزار بشکه نفت خام (تقریباً ۱۰،۵ میلیون لیتر) از حوضههای نفتی اشغالشده در ایالات شرقی کشور را میدزدند.» این مقدار ۸۳٪ تولید روزانه نفت در سوریه است.
ولی این تنها نوک مشهودکوه یخ است. ایالات متحده بزرگترین منبع درآمد ونزوئلا (شرکت نفت CITGO که در ایالات متحده است) را هم اکنون به تصاحب خود درآورده است و در حال تکهتکه کردن و فروش آن است، حتی آنگاه که واشنگتن کلیه محدودیتها برای نفت ونزوئلایی را لغو کرده تا اقتصاد خود را تقویت کند. کشور سلطنتی متحده در این بین تصمیم گرفته تا یک میلیارد دلار طلای ونزوئلا را که این کشور در کمال سادهلوحی در بانک انگلیس به امانت گذارده بود، غصب کند. و تازه ایالات متحده بلاوقفه ونزوئلا را به خاطر سختیهای روزمرهای که مردم ونزوئلا در اثر سیاستهای تاراجگرانه ایالات متحده با آن روبه رو هستند مورد انتقاد قرار میدهد.
در این بین وزارت دادگستری ایالات متحده هنوز بازرگان کلمبیایی آلکس ساب را مورد پیگرد قرار میدهد، زیرا کوشش کرده بود دارو و مواد غذایی برای مردم ونزوئلا تهیه کند، که به دلیل تحریمهای آمریکا از چنین امکاناتی در زندگی محروم شدهاند. ساب در سال ۲۰۲۰ در راه سفر به تهران برای تهیه محمولات و کمکهای انساندوستانه و از جمله دارو جهت مبارزه با بیماری کووید-۱۹ در ماموریتی که کاراکاس به او محول کرده بود، به دستور ایالات متحده آمریکا در جزایر کیپورد دستگیر شد. با وجود عدم معاهده استرداد بین ایالات متحده آمریکا و جزایر کیپورد، ساب به زندان ایالتی میامی منتقل شد و از آن زمان در آنجا در حصر است و دستگاه «قضایی» آمریکا برای رسیدن به حکم قانونی بسیار کند عمل میکند. کوتاه کنیم. آمریکا نه تنها علناً از دولت ونزوئلا دزدی میکند، بلکه سعی فراوان دارد تا کسانی را که کوشش میکنند برای مردم ونزوئلا مواد غذایی تهیه کنند، متوقف سازد.
همه اینها نشان میدهد که عادتهای استعماری را به سختی میتوان کنار نهاد و ایالات متحده همواره آماده خواهد بود به سنن آزموده غارت روی آورد، چه به این خاطر که خود را از بدترین بحران اقتصادی که در چند سال اخیر با آن روبه روست، رها سازد و چه به این خاطر که ملل دیگر را مجبور کند، به خدمت منافع ژئوپولیتیکی این کشور گردن نهند. این واقعیت که ایالات متحده همواره میتواند بیمجازات بماند ، نشان میدهدکه قانونمداری که در «نظم مبتنی برقانون» ساخته و پرداخته واشنگتن منظور میشود، چیز دیگری جز ابزار دست قدرتمندان برای سرکوب مستضعفین نیست.