libya_after_gaddafi

چگونه جنگ علیه لیبی آغاز شد؟

 
 
 
نویسنده: ماکسیملیان فورت*
مترجم: احمد مزارعی
برگرفته از: سایت میسلون، لبنان
دوازدهم ژانویه ۲۰۲۲

 

 

در دهمین سال تهاجم ناتو علیه لیبی، در زیر به توضیح ادعاهای دروغ و نقش سازمان‌های وابسته غربی که این جنگ را به راه انداختند، می‌پردازیم. آن‌ها عملاً دوش به دوش و در کنار حکومت‌های غربی که مخارج مالی این جنگ را تأمین می‌کردند در جنگ علیه لیبی شرکت کردند. آن‌ها به وسیله نشر شایعات و پخش خبرهای دروغ توانستند این امکان را در اختیار حکومت‌های غربی قرار دهند تا بتوانند به جنگ  خود علیه دولت لیبی مشروعیت ببخشند. (۱)

«فدرالیسم بین‌المللی حقوق بشر» در بیانیه روز دوشنبه خود به نقل از «مرکز حقوق بشر لیبی» نوشت نزدیک به ۳۰۰، الی ۴۰۰ نفر از روز پانزدهم فوریه تا کنون کشته شده اند، این مرکز حقوق بشری، عضو فدرالیه مذکور است. «مجلس انتقالی» بدون هیچ سؤالی این خبر را بعد از یک هفته از شروع انتفاضه منتشر نمود. (۲۲/۲/۲۰۱۱)

«مرکز حقوق بشر لیبی» خود ادعا کرد که نظام لیبی مزدورانی را از کشورهای چاد، نیجریه، زیمبابوه و از بعضی از وابستگان دیکتاتور سابق «چارلز تیلور» استخدام می‌کند، اما آن‌ها هیچ‌گونه دلیلی ارایه نکردند و صحت این گزارش هیچ‌وقت ثابت نشد، بلکه درست برعکس این ادعاها ثابت گردید، و شاید اصلاً برایشان مهم نبود. صرف نظر از این‌که این اخبار جعلی دلیل دیگری بر بی‌طرف نبودن صادرکنندگانش بود. حقیقت اینست که همین انواع صداها و بیانیه‌های جعلی بود که اجازه یافت در مذاکرات وضعیت لیبی در سازمان ملل، از همان اوایل مذاکرات و تا روزها و هفته‌های آخر انتفاضه، جنبه مسلط پیدا کند.

جولیان تیل، روزنامه‌نگار برجسته و مستندساز فرانسوی و مؤلف پروژه ویدیویی مستند با عنوان «جنگ انسانی» نظری عمومی به زبان فرانسه نوشت که تحقیقات شخصی وی آن‌را کشف کرده بود، همچنان‌که همیشه فیلم‌های مستند وی چنین است. از روی این نوشته می‌توان به «عملکرد قانون بین‌المللی پی برد و این‌که چگونه می‌توان غالباً از اصول اساسی این قوانین تخطی کرد.» وی اشاره کرد به این‌که تصمیماتی که بر ضد لیبی اتخاذ شد بر اساس ادعاهای مختلفی بود، «از جمله بیانیه‌ای که ادعا می‌کرد قذافی شخصاً تهاجماتی را با هواپیما فرماندهی نموده و در سرکوب خشونت‌بار انتفاضه مردم شرکت کرده است، به طوری که این تهاجمات موجب قتل بیش از ۶۰۰۰ نفر از شهروندان لیبی گردیده است. «تیل» کشف نمود «که این گزارش قبل از این‌که در موردش تحقیقی انجام گیرد، منتشر گردید»، با وجود این بر اساس این ادعاهای ثابت نشده عضویت حکومت لیبی را در مجلس حقوق بشر سازمان ملل متحد به تعلیق درآوردند، و این تعلیق عضویت قبل از آن انجام گرفت که این ادعاها به مجلس شورای امنیت سازمان ملل متحد احاله داده شده باشد. در نتیجه حکومت لیبی را از پاسخدهی به این ادعاها منع نمودند و یا این‌که حداقل اجازه ندادند تا حکومت لیبی اجازه یابد که برای نفی این ادعاها دلیلی ارایه بدهد.

بنا به گفته «تیل» یکی از منابع اصلی که ادعا می‌کرد قذافی ملت خود را می‌کشد، «مرکز لیبی برای حقوق بشر» بود، و این سازمانی می‌باشد که در ارتباط با «اتحاد بین‌المللی برای حقوق بشر» است.

در تاریخ ۲۱ فوریه ۲۰۱۱، مدیر کل سازمان «مرکز لیبی برای حقوق بشر»، دکتر سلیمان بو شقیر، گزارشی با کمک سازمانی غیرانتفاعی که تأیید کننده سیاست‌های دولت اسرائیل و «صندوق ملی دمکراتیک» و یا «ند» آمریکا می‌باشد، بیانیه‌ای را با کمک بیش از هفتاد سازمان غیردولتی به امضاء رسانیده و پس از چند روز یعنی در تاریخ ۲۵ فوریه وی، یعنی بو شقیر به مجلس «حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد» رفته تا ادعاهایش را متعلق به «جنایات حکومت قذافی» افشاء نماید.

در ماه ژوئیۀ ۲۰۱۱، خانم «تیل» برای مصاحبه با بو شقیر به ژنو مسافرت نمود، بو شقیر در آن تاریخ سفیر تازه لیبی در ژنو شده بود، بو شقیر برای خانم «تیل» تأکید ورزید که وی با «مجلس ملی انتقالی مخالف» (منظور مخالف قذافی) رابطه دارد و حقیقت این است که ارقامی که باید به سازمان ملل در مورد «جنایات» قذافی داده می‌شد بسیار تأسف‌بار بود. در این مورد به گزارش خانم تیل تاریخ ۲۰۱۱، مراجعه کنید.

بو شقیر گزارش خود را در مورد «جنایات» قذافی به «مجلس حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد» ارایه داد و مدعی شد که ۶۰۰۰، نفر کشته شده اند که ۳۰۰۰، نفر آن‌ها تنها در شهر طرابلس بوده است. (تاریخ گزارش: ۲/۱۲/۲۰۱۱ ار). هنگامی که خانم تیل از بو شقیر پرسید این ارقام را چگونه به دست آورده ای؟ بو شقیر جواب داد: «از نخست‌وزیر لیبی به دست اورده ام که از مخالفان قذافی می‌باشد.»

بو شقیر اظهار داشت : «این آقای محمود وابسته به “قبیله ورفله” می‌باشد که در “مجلس ملی انتقالی” حضور دارد. ایشان این ارقام را به من دادند، هنگامی‌که تیل برای یافتن ارقام کشته شده ها به دست نیروهای حکومتی کلیک نمود، بو شقیر به وضوح اعلام کرد که “دلیلی وجود ندارد”…»

هنگامی‌که بو شقیر برای دادن گزارش در برابر مجلس حقوق بشر وابسته به سازمان ملل قرار گرفت مجدداً ادعاهای زیادی را مبنی بر این‌که حکومت لیبی برای بمباران ملت خودش از هواپیما استفاده می‌کرده و این‌که این حکومت از خشونت بی حد و مرز علیه همه شهروندانش استفاده کرده است. گواهی بو شقیر با وارد کردن لایحه‌ای سراسر از اتهامات گوناگون علیه معمر قذافی، سیف‌الاسلام و عبدالله سنوسی به دادگاه جنایات بین‌المللی پایان گرفت. (۲) از این پس «مجلس حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد» به طور اساسی این اتهامات را علیه لیبی تصویب نمود. مجلس مذکور اجازه نداد نماینده حکومت لیبی نیز از خود دفاع کند، زیرا عضویت دولت لیبی را در مجلس حقوق بشر معلق کرده بودند که به نوبه خود تا حد زیادی اقدامی مشکوک به نظر می‌رسید. از آن طرف «مجلس حقوق بشر وابسته به سازمان ملل» اجازه داد مجموعه «حقوق بشر» وابسته به مخالفان حکومت لیبی و قذافی، با آزادی کامل در سازمان ملل و… سخن بگویند. اضافه براین، همه این ادعاها بدون خواستن دلیل و یا حتی شک در محتوای آن‌ها رسماً پذیرفته شد و این گزارشات به «شورای امنیت سازمان ملل متحد» تحویل داده شد.

از سوی دیگر، و پس از معلق نمودن عضویت لیبی در مجلس «حقوق بشر وابسته به سازمان ملل»، به حکومت لیبی اجازه ندادند که سفیر جدید دیگری را در سازمان ملل به جای کارمندان قبلی که به نفع مخالفان حکومت استعفا داده بودند، بگمارد. (۴۲۷/۲۰۱۱)

اگر نگوییم خفت‌بار ولی امری غیر عادی می‌باشد، زیرا «سازمان ملل متحد» به عنوان یک سازمان معتبر جهانی به شکلی فعال و پیشقدم در جهت تغییر یک نظام رسمی عضو سازمان ملل متحد، به طور مستقیم شرکت کرده بود. مسلماً باید گفت که آن‌ها (یعنی کارمندان سازمان ملل) زیر فشارهای زیادی قرار گرفته بودند تا ویزای ورود برای نماینده تازه لیبی یعنی علی تریکی که از دیپلمات‌های عالی‌رتبه دولت لیبی بود، صادر نکنند. وی به عنوان نماینده جایگزین در سازمان ملل از طرف دولت لیبی انتخاب شده بود.

از سویی کارمندانی همچون عبدالرحمن محمد شلقم سفیر لیبی در سازمان ملل و معاونش ابراهیم دباشی که از نمایندگی دولت لیبی در سازمان ملل به نفع مخالفان استعفا داده بودند به نوعی «گواهی رسمی حضور» از سازمان ملل دریافت داشتند و اجازه یافتند تا وارد جلسات سازمان ملل شده و بتوانند در حضور جمع علیه قذافی سخنرانی کنند. (۳۰/۳/۲۰۱۱، ۳۱/۳/۲۰۱۱)

حکومت لیبی که تا آن زمان همچنان در کشور قدرت داشت برای دور زدن و گذر از تحریم ورود نماینده‌اش به سازمان ملل از وزیر خارجه سابق نیکاراگوئه، «میگل دسکوتو بروکمان» که به عنوان کاهن در دولت انقلابی ساندنیست‌ها خدمت کرده و سپس در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۱، به عنوان رییس سازمان ملل متحد انتخاب شده بود، درخواست نمود تا به جای این کشور گزارش کوتاهی را در مورد اوضاع واقعی لیبی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد اراطه بدهد. اما میگل دسکوتو، به فوریت از طرف سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل برای دادن این گزارش منع گردید. سوزان رایس ادعا کرد که میگل دسکوتو دارای ویزای توریستی می‌باشد و ویزای سیاسی ندارد و می‌شود در مورد ویزایش تجدیدنظر کرد و اگر وی خواست به نمایندگی از طرف دولت لیبی و یا هر دولت دیگری گزارش بدهد، ویزایش لغو خواهد شد. (۱/۴/۲۰۱۱)

در پاسخ به این اقدام نماینده آمریکا سوزان رایس، دیسکوتو اظهار داشت که سازمان ملل تبدیل «به اسلحه مخربی در دست امپریالیسم شده است.» منظور وی آمریکا بود که اجازه نداده بود از موقعیت خود در سازمان ملل به عنوان میهمان استفاده کند. (۳۱/۳/۲۰۱۱، لاتینا  پرنسا) دیسکوتو، بان کی مون رطیس وقت سازمان ملل را نیز مورد اتهام قرار داده، وی را متهم به خیانت به میثاق سازمان ملل نمود. دیسکوتو بعید ندانست که میان رییس سازمان ملل متحد، بان کی مون، و ایالات متحده آمریکا برای منع ورود وزیر خارجه سابق لیبی، علی تریکی، از قبل هماهنگی برقرار شده است. (۳۱/۳/۲۰۱۱)

در همین زمان اوباما رییس‌جمهور آمریکا شخصاً (سیاهپوست، مسلمان و اهل آفریقا) به همراه هیأت دیپلماسی آمریکا در سازمان ملل، «شلقم» را که نماینده سابق لیبی در سازمان ملل بوده و به مخالفان قذافی پیوسته بود، مورد استقبال گرم خود قرار داد. (۳۱/۳/۲۰۱۱)

در اوایل ماه مارس دولت آمریکا سفارت لیبی در واشنگتن را تعطیل و دیپلمات‌های این کشور را از آمریکا اخراج نمود و در اوایل ماه اوت ۲۰۱۱، سفارتخانه را به «مجلس ملی انتقالی» متعلق به مخالفان قذافی تحویل داد. (۲/۸/۲۰۱۱)

عملکردهای «سازمان عفو بین‌الملل» بر ضد لیبی
در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۱، پس از گذشت چند روز از انتفاضه و پیش از آن‌که فرصت تحقیق و یا اثبات و یا تأکید بر هر حقایقی که در لیبی به طور واقعی اتفاق افتاده، انجام گرفته باشد، سازمان عفو بین‌الملل اقدام به وارد آوردن اتهاماتی علنی علیه حکومت لیبی، اتحادیه آفریقا و شورای امنیت وابسته به سازمان ملل نمود مبنی بر این‌که این‌ها در اتخاذ اقدامات لازم با شکست روبه‌رو شده اند. (سازمان عفو بین‌الملل، ۲۳/۲/۲۰۱۱) (در اینجا احتمالا منظور «سازمان عفو بین‌الملل» در هماهنگی با آمریکا و انگلیس این بوده است که باید هر چه سریع‌تر جنگ مستقیم علیه حکومت لیبی را آغاز می‌کرده اند و چرا شروع نکرده اند. نظر مترجم)

دهشت‌آور این‌که با در نظر گرفتن مطالبی که در فصل سابق آمد روشن گردید، که «سازمان عفو بین‌الملل» افسانه مزدوران آفریقایی» را نیز تأیید می‌کند، به این معنی که قذافی برای کشتار مردم خود از مهاجرین و سیاهپوستان استفاده کرده است. عفو بین‌الملل هم‌چنین شیوه برخود و پاسخ‌دهی اتحادیه آفریقا را در مورد بحران لیبی مورد انتقاد قرار داد، بحرانی که در آن شاهد قتل صدها نفر و آوردن مزدورانی از کشورهای آفریقاطی به وسیله رهبر لیبی بودیم تا به وسیله آن‌ها اعتراضات مردم را بر ضد خود سرکوب نماید. (بخشی از اتهامات عفو بین‌الملل علیه لیبی)

در همین رابطه خانم سالیل شیتی چنین گفت: «این شنیع می‌باشد که مجلس صلح و امنیت وابسته به اتحادیه آفریقا حتی یک جلسه برگزار نکرد تا موضوع حالت اضطراری را در یکی از کشورهای عضو خود بررسی نماید.»

سازمان عفو بین‌الملل از اتحادیه آفریقا دعوت نمود تا تضمین بدهد که کشورهای عضو آن به ویژه آن‌‌ها که همسایه لیبی هستند در تجاوزات ضد حقوق بشری در لیبی شرکت نکرده اند. (سازمان عفو بین‌الملل، ۲۳/۲/۲۰۱۱) عفو بین‌الملل در اتهاماتی اینچنین مشخص، (مشابه صدای مخالفان حکومت لیبی) دعوت به عمل آورد تا پول‌های حکومت لیبی در بانک‌های مختلف را منجمد گردانند و ارسال اسلحه به لیبی نیز منع گردد و بسیاری اقدامات مشابه دیگر که هر روز به شکل آشکاری از طرف عفو بین‌المللی درخواست می‌شد. می‌توان گفت که در این برهه سازمان عفو بین‌الملل خواسته‌های مخالفان قذافی را نمایندگی می‌کرد. 

با وجود همه این‌ها سازمان عفو بین‌الملل از قدرت فائقه‌ای در دورویی و یا با دو چهره ظاهر شدن و با دو چهره نقش بازی کردن برخوردار است. کشف این دوگانگی عفو بین‌الملل را با وضوح تمام می‌توان در فیلم مستند و کوتاه «جولیان تل» در مصاحبه‌اش با «جنیفیف گاریگوس» رییس سازمان عفو بین‌الملل در فرانسه در موضوع تکرار «ادعاهای» این سازمان در این‌که «نیروهای قذافی» مزدوران آفریقاطی را به خدمت می‌گرفته اند، مشاهده کرد. (متن مصاحبه فوق را می‌توان در تلویزیون گلوبال ریسرچ، به تاریخ ۱۲/۱/ ۲۰۱۲، دنبال کرد)

جنیفیف گاریگوس در مصاحبه با رادیو ۲۴، فرانسه با وضوح اینچنین ادامه داد، سازمان عفو بین‌المللی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ فوریه معلوماتی را دریافت داشت مبنی بر این‌که حکومت لیبی مزدورانی را برای سرکوب معترضان فرستاده تا عملیات سرکوب مخالفانش تسریع گردد. این رادیو در حقیقت گفته‌های دکتر سلیمان بو شقیر را و آنچه که در مجلس حقوق بشر وابسته به سازمان ملل عرضه داشته بود، بیان کرد. دکتر سلیمان بو شقیر به عنوان نماینده رابطه لیبی حقوق بشر و کسی که در بالا از وی نام بردیم، عملاً جزو مخالفان دولت لیبی بود و اخیراً به عضویت «مجلس ملی انتقالی لیبی» وابسته به مخالفان قذافی، درآمد.

در خلال پنج ماه گاریگوس «نماینده سازمان عفو بین‌الملل» به یکباره موضعی کاملاً مغایر با آنچه در گذشته گرفته بود اتخاذ کرد و مثل این‌که تأکیدات گذشته خود را در ماه فوریه ۲۰۱۱ به کلی فراموش کرده است. گاریگوس اشاره کرد که در ابتدا که شایعات مزدوران که از طرف دشمنان قذافی دامن زده می‌شد برایش به مثابه این بود که همچون یک مراقب صحبت می‌کند. گاریگوس هم‌چنین ملاحظه کرد که اتهامات بر ضد «افرادی زده می‌شد که رنگ چهره آن‌ها تیره و یا سیاه بود»، کسانی که ممکن بود لیبیایی باشند. گاربگوس در ادامه افزود: «امروز ما باید اعتراف کنیم که دلیلی در دست نداریم که قذافی از نیروهای مزدور استفاده کرده است.» (نوشدارو بعد از مرگ سهراب) سپس کمی دیرتر چنین گفت: «ما هیچ دلیل و علامتی نداریم که بر این شایعات تأکید کنیم.» وی سپس تکرار کرد که بازرسان عفو بین‌الملل هیچ مزدوری را نیافتند. باید گفت بر اساس تعریف خانم «تیل» به اعتباری باید گفت که وجود آن‌ها «افسانه» بوده که از طریق رسانه‌های جمعی منتشر شده است.

ممکن است افراد به آسانی جدل کنند که «سازمان عفو بین‌الملل» در قضاوت خطا کرده است و می‌تواند بر اساس حسن نیت بازرسانش که با گزارشات اولیه تضاد داشته، تصحیح شود. خواننده ملاحظه خواهد کرد که در طول نوشته این کتاب، سازمان عفو بین‌المللی، اطلاعات را با آزادی منتقل کرده و کوشش کرده است تا اطلاعات دقیق باشد، به این دلیل که بازرسان این سازمان در اماکن مختلف حقایق را تحقیق و سپس آن‌را گزارش کرده اند. با وجود این افرادی سؤال می‌کنند که آیا مقاصد و مناقع اصلی سازمان عفو بین‌الملل در خلال وارد آوردن اتهامات مذکور به حکومت لیبی، تقدم نداشته است؟ زیرا «سازمان عفو بین‌الملل» براساس اتهامات واهی و دروغ، به جنگ کشورهای غربی علیه لیبی مشروعیت داده است. «به این معنی که عفو بین‌الملل در خلال تبرئه کردن دولت‌های غربی در جنگشان بر ضد لیبی، در عین‌حال منافع خود را نیز در این میان محفوظ داشته است.» توضیح مترجم

سازمان عفو بین‌الملل، در بخش آخر، و پس از به پایان بردن داستان لیبی، دو باراز گزارشات متضاد خود در جنگ علیه لیبی، بهره‌برداری کرده است که خود نعمتی دوجانبه می‌باشد. نعمتی که سازمان عفو بین‌الملل به خاطر اهمیت آن و دیدگاه بزرگ‌تری که دارد بر آن تأکید دارد، به خاطر جذب نمودن کمک‌های مالی و حفظ بودجه، و دیگری پرداخت حقوق کارمندانش و مواردی از این نوع.

ملاحظه آخر و بدون مجامله: آنچنان‌که فرانسیس بویل استاد قانون بین‌المللی در دانشگاه الینوی در اوریانا چامپین، و عضو سابق «سازمان عفو بین‌الملل» در آمریکا در مصاحبه‌اش توضیح داد: «اهداف اصلی “سازمان عفو بین‌الملل” در درجه اول به خاطر حقوق بشر نیست، بلکه تبلیغات است. دوم مسأله مالی می‌باشد. سوم گرد آوردن هر چه بیش‌تر اعضاء. چهارم درگیری‌های داخلی. و آخرین آن‌ها، موضوع حقوق بشر است و ترس‌های واقعی از حقوق بشر. تأکیداً باید گفت که اگر شما در کشوری فعالیت می‌کنید که مخالف آمریکا و یا انگلستان هستند، از بسیاری امتیازات، کمک‌های نیروی انسانی و تبلیغات بهره‌مند می‌شوید. آن‌ها امکان می‌یابند هر آنچه که بخواهند به دست آورند، اما اگر آن‌ها در مورد تجاوزات حقوق بشری از طرف آمریکا، انگلستان و اسرائیل سخن به میان آورده و تحقیق کنند، اینجا دیگر اوضاع فرق می‌کند و به مثابه این می‌ماند که شما بخواهید دندانتان را بکشید تا چیزی به دست آورید (منظور باید رنج و درد تحمل کنید) در نهایت پس از مقدار زیادی از جنگ و درگیری‌های داخلی و یا هر چه شما نامش بگذارید، چیزی خوبی نصیبتان نخواهد شد و …

اجازه بدهید در این مورد مثال روشنی بیاوریم. مرحله نژادپرستی در جنوب آفریقا در زیر حکومت جنایتکار سابق. در این مرحله «سازمان عفو بین‌الملل» با اصرار زیاد کوشش نمود تا نژادپرستی در این کشور را محکوم نکند، و این علی‌رغم همه کوشش‌های سرسختانه‌ای بود که من و دوستانم به کار بردیم. اما آن‌ها حاضر نشدند نژادپرستی را در آفریقای جنوبی محکوم کنند. در آن دوره من نیز در مجلس سازمان عفو بین‌الملل بودم. این تنها «سازمان حقوق بشری» در دنیا بود که به محکوم کردن نژادپرستی در آفریقای جنوبی تن درنداد. اکنون ممکن است آن‌ها برای شما دلایلی از نوع «مشابهت خروس و گاو» بیاورند که چرا این کار را نکردند. حداقل می‌توان گفت که بزرگ‌ترین پشتیبانان اصلی مرحله نژادپرستی در آفریقا دولت انگلستان و بعد از آن امریکا بود و ما علی‌رغم همه کوشش‌هایی که به کار بردیم، د راین مورد موفق نشدیم و آن‌ها نژادپرستی را در آفریقای جنوبی محکوم نکردند. من در اینجا این را به عنوان یک نمونه از بسیاری موارد دیگر برای مثال آوردم. (۲۰۰۲)

هم‌اکنون در لیبی همین وضعیت حاکم است. مشابه حوادثی که قبل از این در سال ۱۹۹۱ در عراق به وقوع پیوست، سازمان عفو بین‌الملل در آن زمان ابتدا کوشید در مورد حوادث عراق «خلط مبحث» کند و سپس قصه ساختگی و رسوا شده‌ای که گویا سربازان عراقی تازه نوزادان را در بیمارستانی در کویت از پنجره به صحن حیاط بیمارستان پرتاب کردند. دفتر «سازمان عفو بین‌الملل» در انگلستان تصمیم گرفت که این گزارش ساختگی و دروغ را در مورد اطفال بیمارستان، در دستور کار سریع خود قرار دهد. آن‌ها با قوت تمام این تبلیغات دروغ را ادامه داده و هیچ اهمیتی هم به ساختگی بودن آن ندادند. (۲۰۰۲)  

آنچنان‌که بویل اشاره کرده است مسؤولان سازمان عفو بین‌الملل هرگونه اشتباهی را دراین مورد انکار کردند و این‌که این کارشان چه عواقب وخیمی برای ملت عراق در پی داشت، هم‌چنین تأثیرات فاجعه‌بار تبلیغاتی این اقدام در ادامه جنگ مسکوت ماند.

از اصل شش رأی در مجلس سنای آمریکا که تصمیم به اقدام جنگ علیه عراق گرفتند، بسیاری از اعضای مجلس سنا نیز اظهار داشتند که آن‌ها تحت تأثیر گزارش «سازمان عفو بین‌المللی» قرار گرفته و جنگ را تأیید کردند. (۲۰۰۲)

در پایان اگر قرار بر انتخابی باشد میان این‌که کدام کشورها در دنیا باید از سوی سازمان عفو بین‌الملل، مورد انتقاد و یا تحقیق قرار بگیرند و یا آن کشورهایی که از طرف دولت‌های آمریکا و انگلستان به عنوان دشمن محسوب می‌شوند؟ سازمان عفو بین‌الملل در این میان نظر آمریکا و انگلستان را تأیید می‌کند. (۲۲/۳/۲۰۲۱)

 

——————————————————————————————-

(*) Maximilan Fort Professor of anthropology Concordia University 

زیرنویس‌ها از مترجم است:
۱- در جریان انتخابات سال ۸۸، چهارصد یوتیوب در مورد زدوخوردهای پلیس با مردم در خیابان‌های شهرهای ایران متشر شد که شامل آتش زدن بانک‌ها و سرکوب مردم و … می‌شد. ماکسیملیان فورت نویسنده مقاله فوق، این ویدیوها را دقیقاً شناسایی کرده و منشأ آن‌ها را کشف و در مقاله‌ای تحت نام ‏«انقلاب توئیتری»، خواب و خیال آمریکا برای ایران (https://old.edalat.org/node/4488) منتشر نمود که مقارن همان روزها منتشر و من آن‌را از عربی به فارسی ترجمه و در سایت «عدالت» منتشر شد. ماکسیملیان فورت، توضیح داده بود که تنها چهل عدد از این یوتوب‌ها در ایران ضبط شده بوده که از لهجه‌های آن‌ها به وضوح می‌شد شناخت. و بقیه در کشورهای دیگر به طور فتوشاپی مونتاژ شده است. هدف آمریکا در آن زمان راه انداختن انقلابی رنگی در ایران مشابه آنچه که در لیبی، یوگوسلاوی، اکراین و …/ اتفاق افتاده بود که این «انقلاب آمریکایی-رفسنجانی-کروبی-موسوی» با شکست روبه‌رو شد.

قبل از شروع انقلاب رنگی در ایران، امیر مقرن رییس پلیس عربستان، پنتا، رییس سی، ای، ا، چند نماینده از طرف مجاهدین، ریگی‌، حزب اخوان المسلمین کردستان عراق، تعدادی از افسران امنیتی اردن، در هتلی در پایتخت اردن شرکت کرده به اضافه چهارصد میلیون دلار که باید تعدادی رادیو، تلویزیون به کار می‌افتاد و عمله‌های معتنابهی در ایران و منطقه به کار می‌گرفتند تا این مولود حرامزاده «رنگی» تولد شود که خوشبختانه در اثر هشیاری سپاه پاسداران که مرکز مهمی برای کشف اسرار دشمنان ایران، بر بالای کوه البرز تأسیس کرده بود، مولود مرده به دنیا آمد و هر کس پی کار خود رفت. بعدها دکتر ناصر زرافشان درمصاحبه‌ای با آقای حسیبی در تلویزیون «چه باید کرد؟» شرکت نمود و در مورد شرکت آگاهانه موسوی و بقیه «قهرمانان انقلاب رنگی» افشاگری کرد.

۲- یکی از «گناهان» نابخشودی قذافی: در مرحله‌ای درگیری میان حزب‌الله لبنان، ایران و کشورهای ممانعت در دوره ریاست جمهوری ریگان، با آمریکا در لبنان آغاز گردید که با منفجر کردن مرکز اصلی و مهم مأموران سی، آی، ا، آغاز و به نوعی ترور آمریکایی‌ها در خیابانها بیروت شروع شد که صدها نفر کشته شدند، سپس قرار بر این گذاشته شد که مرکز سربازان نیروی دریایی آمریکا در بیروت را منفجر کنند که چندصد نفر سرباز در آن به سر می‌برد. قرار گذاشته بودند که یک ماشین باری حامل چند تن مواد انفجاری به مرکز مزبور حمله و آن‌را منفجر کند. کسی که پذیرفت ماشین باری انفجاری را در شکل انتحاری انجام دهد، یک فلسطینی بود که متأهل و یک دختر داشت. وی با نیروهای مقاومت لبنان صحبت کرد و مشکل بزرگ کردن دختر خردسال خود را با آن‌ها درمیان گذاشت. این مشکل به این شکل حل شد که دخترش را به دست قذافی بسپارند و وی با خیال راحت ماشین حامل مواد انفجاری را در مکان تعیین شده منفجر کرد که موجب قتل صدها مارینز گردید و ریگان به فوریت دستور خروج همه آمریکایی‌ها را از لبنان صادر نمود.

آمریکایی‌ها بعدها جایگاه دختر مذکور را که در لیبی و در قصر قذافی به سر می‌برد کشف و فکر می‌کنم در سال ۱۹۹۶  بود که با چند هواپیما قصر قذافی را بمباران کردند که قذافی و بسیاری جان سالم به در بردند اما از دختر قذافی صحبت مشخصی به میان نیامد که به گمان مطبوعات عرب از بمباران جان سالم به در برده است.