صهیونیستها معادلات را خوب چیده بودند، قرار بود با عادیسازی روابط با عربستان، وضعیت خود را در منطقه بهبود بخشند و از تغییر معادلاتی که بعد از صلح ایران با عربستان و آغاز جنگ اوکراین در منطقه اتفاق افتاده بود، جان سالم به در ببرند، اما همه این معادلات صبح روز 7 اکتبر بههم ریخت.
صهیونیستها معادلات را خوب چیده بودند، قرار بود با عادیسازی روابط با عربستان، وضعیت خود را در منطقه بهبود بخشند و از تغییر معادلاتی که بعد از صلح ایران با عربستان و آغاز جنگ اوکراین در منطقه اتفاق افتاده بود، جان سالم به در ببرند، اما همه این معادلات صبح روز 7 اکتبر بههم ریخت. حمله سایبری به سامانه گنبد آهنین، شکستن حصارهای مرزی سرزمینهای اشغالی توسط نیروهای مقاومت فلسطینی در بهت و حیرت صهیونیستها اتفاق افتاد. این بهت البته آنقدر ادامهدار نبود و خیلی زود جای خود را به خشم نژادپرستانه آنها داد و تا آنجا پیش رفت که اسرائیلیها، بیخیال افکار عمومی دنیا شدند و مناطق مسکونی و بیمارستانهای نوار غزه را مورد حمله قرار دادند تا اینجا اما بزرگترین شکستی که صهیونیستها متحمل شدند، قرار گرفتن دوباره موضوع فلسطین، در صدر اتفاقات و مسائل اول منطقه و جهان است.
فلسطین در صدر تحولات منطقه
قرار بود با عادیسازی روابط با عربستان، آرمان فلسطین به فراموشی سپرده شود و بعد از عربستان، دیگر کشورهای عربی منطقه بهسمت عادیسازی روابط با صهیونیستها حرکت کنند. اما آغاز عملیات طوفان الاقصی هزینه عادیسازی روابط با اسرائیلیها را آنقدر بالا برد که عربستانیها تصمیم گرفتند تا اطلاع ثانوی، مذاکرات عادیسازی را به تعلیق دربیاورند. خشم مردم منطقه نسبت به جنایت صهیونیستها در نوار غزه شرایط را بهنحوی پیچیده کرد که حتی ترکیه که روابط تجاری و اقتصادی با صهیونیستها داشت هم مجبور شد، سفیر خود را از سرزمینهای اشغالی فرابخواند و مواضع تندی علیه صهیونیستها بگیرد. حالا نقل محافل کشورهای منطقه این بود که راهحل بحران در سرزمینهای اشغالی، چیست؟ عربستان که پیشتر درحال به نتیجه رساندن توافقات عادیسازی با صهیونیستها بوده، قرار بود، میزبان نشستی با حضور کشورهای اسلامی برای تصمیمگیری درباره بحران فلسطین باشد در همین راستا بود که رئیسی برای شرکت در این اجلاس راهی عربستان شد و مقام ریاستجمهوری ایران بعد از 11 سال وارد خاک عربستان شد.
درهای غزه نه نیمهباز بلکه به روی کل مردم جهان باز شود
نکته قابل توجه در این میان اما نکاتی است که در صحبتهای رئیسجمهور مورد اشاره قرار گرفته است. ایران برای نحوه برخورد با صهیونیستها در شرایط فعلی و کوتاهمدت و با درنظر گرفتن بحران و مشکلاتی که صهیونیستها در درازمدت برای منطقه بهوجود آوردند، 10 پیشنهاد و راهکار را مطرح کرده است. رئیسی راهکار اول را لزوم وادارسازی صهیونیستها به توقف حملات و کشتار علیه مردم غزه دانست و گفت: «اولین و فوریترین اقدام توقف کشتار مردم غزه و پایان حملات کور علیه غیرنظامیان بهویژه حمله به بیمارستانها، مدارس، اردوگاهها و مراکز امدادرسانی است. نباید اجازه داد که رژیمصهیونیستی و حامیان آنها با طرح مفاهیم انحرافی، همچون وقفه بشردوستانه صرفا بهدنبال فرار از فشار افکار عمومی و ایجاد وقفههای تاکتیکی، برای ارتکاب جنایات بیشتر باشند. همه ابزارها برای وادارسازی آمریکا و دشمن صهیونیستی به پذیرش توقف فوری ماشین کشتار مردم، فعال شود.» راهکار دوم، درباره لزوم رفع محاصره کامل غزه بود. رئیسی در شرح آن گفت: «رفع کامل محاصره انسانی غزه و بازگشایی فوری و بدون قید و شرط گذرگاه رفح با همکاری برادران مصری برای امدادرسانی و ورود غذا و دارو به غزه و ارسال کمکهای انساندوستانه باید مورد اتفاق سران کشورهای اسلامی در این اجلاس قرار گیرد و برای عملیاتی کردن آن کمیته اجرایی تشکیل شود. عبور قطرهچکانی کمکها به هیچ وجه قابل قبول نیست. گذرگاههای منتهی به غزه باید باز شوند.» راهکار سوم ایران، لزوم خروج نظامیان رژیمصهیونیستی از غزه بود، رئیسجمهور در شرح این راهکار، گفت: «زمین و حکومت غزه متعلق به فلسطینیان و حاکمیت منتخب مردم فلسطین بوده و هست.» راهکار چهارم، قطع هرگونه ارتباط سیاسی و اقتصادی با رژیمصهیونیستی توسط کشورهای اسلامی بود. رئیسی به این نکته اشاره کرد که در این راستا باید تحریم تجاری علیه رژیمصهیونیستی خصوصا در حوزه انرژی در اولویت قرار گیرد و از جنبشهای مردمی در تحریم کالاهای اسرائیلی، حمایت و پشتیبانی شود. راهکار پنجم ایران، لزوم توجه دولتهای اسلامی برای تروریستی اعلام شدن ارتش رژیمصهیونیستی بود. تشکیل دادگاه بینالمللی برای تعقیب و مجازات سران رژیمصهیونیستی و آمریکا با اولویت مقامات دستاندرکار در نسلکشی و جنایت علیه بشریت در جنگ اخیر، راهکار ششم ایران برای مواجهه با بحران پیشآمده در سرزمینهای اشغالی بود. راهکار هفتم ایران، تاسیس یک صندوق ویژه برای بازسازی فوری غزه با تقبل کشورهای اسلامی در این اجلاس بود. اعزام کاروانهای حامل کمکهای انساندوستانه برای مردم فلسطین از کشورهای مختلف بهویژه کشورهای اسلامی راهکار هشتم و نامگذاری روز جنایت صهیونیستها و بمباران بیمارستان المعمدانی بهعنوان روز نسلکشی و جنایت علیه بشریت راهکار نهم ایران بود که رئیسجمهور در این اجلاس آن را بیان کرد. راهکار دهم ایران لزوم تسلیح مردم فلسطین برای مقابله با صهیونیستها بود. راهحل پایدار و نهایی که رئیسجمهور در این نشست به آن اشاره کرد، موضوعی بود که در سالهای اخیر نیز بارها از جانب رهبر انقلاب مورد تاکید قرار گرفته بود. «تشکیل دولت فلسطین از بحر تا نهر برمبنای اصل دموکراتیک هر فلسطینی یک رای اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی.»
همه جهان اسلام با اسرائیل قطع روابط کند
میتوان تمام آنچه لازم بود که دولتهای منطقه و محور مقاومت برای مقابله با صهیونیستها و پیروزی محور مقاومت انجام دهند را در 10 راهکار پیشنهادی ایران مشاهده کرد. ایران تقریبا کارویژه اصلی دولتهای منطقه و محور مقاومت را بهصورت مکتوب و منظم در این نشست مطرح کرد. ابعادی که هم بهدنبال منزوی کردن صهیونیستها در مجامع بینالمللی، تحت فشار قرار دادن آنها بهوسیله افکار عمومی و ملزم کردن کشورهای منطقه به قطع روابط تجاری با صهیونیست و نهایتا تکرار دوباره برگزاری رفراندوم در سرزمینهای اشغالی بود. رئیسجمهور در وهله اول راهکارهای کوتاهمدت برای بحران حملات صهیونیستها به نوار غزه را مطرح میکند و از کشورهای منطقه میخواهد که با اعمال فشار، جلوی ادامه حملات صهیونیستها به نوار غزه و سرزمینهای اشغالی را بگیرند. رفع کامل محاصره غزه موضوعی بود که صهیونیستها همزمان با آغاز حملات خود به نوار غزه آنها را تشدید کردند. محدودیتهای شدید برای عبور و مرور و جلوگیری از ورود کالاهای ضروری و مورد نیاز مردم غزه امری بود که نشان میدهد صهیونیستها بهدنبال ارتکاب یک جنایت جنگی تمامعیار در نوار غزه هستند. امری که بیتوجهی کشورهای منطقه و جهان اسلام برای رفع محدودیتهای این گذرگاه، انتقادات زیادی میان افکار عمومی کشورهای مسلمان بهوجود آورد و حتی پایش به صحبتهای سیدحسن نصرالله نیز باز شد. امری که میتوانست با رایزنی و میانجیگری کشورهای اسلامی ادامه پیدا نکند، اما عدم اهتمام جدی در این رابطه نقدهای زیادی به سوی این کشورها و مقاماتشان روانه کرد.
ارتش رژیمصهیونیستی باید تروریست اعلام شود
برای صهیونیستها از همان ابتدا متعهد بودن به مرزهایی که در 1948 در سازمان ملل مورد اشاره قرار گرفته بود شوخی بود. آنها از همان زمانی که موجودیتشان از جانب سازمان ملل مورد پذیرش قرار گرفت، حملات خود به روستاها را آغاز کردند. حالا تنها بخشهایی که بهطور مشخص در اختیار فلسطینیها قرار دارد، نوار غزه و کرانه باختری است. علیرغم همه گمانهزنیها صهیونیستها عملا حملات زمینی به نوار غزه را آغاز کردند و وارد خاک غزه شدند. اقدامی که برمبنای قواعد بینالمللی نقض فاحش آن و تجاوز به خاکی بود که الان در اختیار فلسطینیها قرار دارد. ایران بر همین مبنا لزوم خروج صهیونیستها از خاک غزه را مورد تاکید قرار داد. شاید الان تقریبا تمام مردم ساکن در بخشهای مختلف جهان این امر را بپذیرند که ارتش رژیمصهیونیستی عملا دست به اقدامات تروریستی و جنایات جنگی علیه مردم غزه زده است. امری که برای اثبات آن نیاز به دلیل و برهان نیست. برهمین مبنا میتوان گفت پیشنهاد ایران برای تروریستی اعلام شدن ارتش این رژیم، امری است که درصورت اجرایی شدن آن از جانب کشورهای اسلامی با استقبال و پذیرش افکار عمومی در جهان مواجه خواهد شد. راهکاری که در شرایط فعلی میتوان فشار روانی زیادی به ارتش این رژیم وارد کند.
فروش انرژی به اسرائیل ممنوع
در میان کشورهای مختلف منطقه و با وجود محکومیت اقدامات رژیمصهیونیستی آنچه تا الان ادامه داشته، روابط اقتصادی این کشورها با رژیمصهیونیستی است. امری که با توجه به نیاز قابل توجه صهیونیستها به واردات، کمک قابل توجهی به صهیونیستها برای رفع نیازشان میکند و تحریم آنها از جانب دیگر کشورهای منطقه و جلوگیری از واردات بهخصوص انرژی میتواند نقش موثری در تحت تاثیر قرار دادن توان رژیمصهیونیستی در ادامه و تداوم حملات به نوار غزه داشته باشد. راهکاری که ایران در ادامه تداوم فشارهای بینالمللی علیه صهیونیستها مورد اشاره قرار داد، لزوم ایجاد دادگاه بینالمللی برای مجازات محکومان در حمله به نوار غزه بود.
صندوق حمایتی برای بازسازی فوری غزه
ادامه حملات صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی عملا غزه را تبدیل به مخروبهای کرده که با وجود پیروزی مقاومت در این مناطق، نیاز است برای بازسازی آن اهتمام جدی صورت گیرد. تاسیس صندوقی برای ارائه کمک به بازسازی غزه و ارسال کمک کشورهای اسلامی به نوار غزه از جمله پیشنهاداتی بود که ایران برای بازسازی دوباره و ادامه پیدا کردن زندگی در نوار غزه آن را مورد تاکید قرار داد. در این میان آنچه قابل توجه قرار دارد، اهتمام جدی صهیونیستها برای جلوگیری از فراموشی خاطره تاریخی مردم نسبت به جنایات جنگی است که صهیونیستها در حملات به بیمارستانهای غزه انجام دادند و آن را با بهانه قرار داشتن مقر حماس زیر این ساختمانها توجیه میکردند. ایران در همین راستا بود که پیشنهاد نامگذاری روز حمله صهیونیستها به بیمارستان المعمدانی را بهعنوان روز نسلکشی و جنایت علیه بشریت، معرفی میکند.
آری یا خیر تمام فلسطینیهای جهان به سرنوشت سرزمین فلسطین
پیشنهاد و راهکار نهاییای که رئیسی در این نشست مورد تاکید قرار داد، پیگیری راهکاری بود که رهبر انقلاب نیز بارها آن را مورد اشاره قرار دادند. برگزاری رفراندوم و نظرخواهی از جانب تمام فلسطینیها ایدهای بود که جمهوری اسلامی بارها آن را مورد تاکید قرار داده بود. پیش از این غربیها همواره تلاش میکردند، تا ایده و راهکار 2دولتی اجرایی شود. ایدهای که در سال 1993 درقالب توافق اسلو به امضای تشکیلات خودگردان و رژیمصهیونیستی رسید، اما عملا صهیونیستها به آن وفادار نماندند و علاوه بر اینکه شهرکسازی در سرزمینهایی که برمبنای توافق باید در اختیار فلسطینیها قرار میگرفت را آغاز کردند، به هیچ یک از مفاد مندرج در توافق عمل نکردند. همین امر باعث شد که دیگر ایده 2دولتی از جانب فلسطینیها نیز مورد استقبال قرار نگیرد. این روزها که دوباره حملات صهیونیستها به نوار غزه آغاز شده، سوال پرتکراری که همواره از کارشناسان پرسیده میشود این است که راهحل بحران فلسطین چیست؟ ایدهای که حالا خیلی جدیتر مطرح شده و راهحلی دموکراتیک برای حل این بحران است، برگزاری رفراندوم و پرسش از ساکنان سرزمینهای اشغالی و فلسطینیهای ساکن دیگر مناطق، راهکاری است که میتواند با مراجعه مستقیم به نظرات مردم فلسطین، راهکار جدیای برای مقابله با آن پیدا کرد. نکتهای که درباره سازوکار رسیدن به راهحل مطلوب درباره فلسطین مورد توجه قرار دارد، جمعیت فلسطینیها و یهودیهای صهیونیستی است که در این سرزمین زندگی میکنند. برمبنای آماری که مرکز مطالعاتی الزیتونه وابسته به محسن صالح، یکی از فعالان و اندیشمندان حوزه فلسطین منتشر کردند؛ تعداد فلسطینیهایی که در سرزمین فلسطین زندگی میکنند، 6 میلیون و 900 هزار نفر است و تعداد فلسطینیهایی که در خارج از سرزمین فلسطین زندگی میکنند تقریبا 7 میلیون و 300 هزار نفر است که میتوان تعداد کل فلسطینیها را 14 میلیون نفر دانست. در این میان تعداد فلسطینیهایی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند و تابعیت سرزمینهای اشغالی را دارند تقریبا یک میلیون و 900 هزار نفر اعلام شده است. 3 میلیون و 100 هزار فلسطینی در کرانه باختری و 2 میلیون و 100 هزار نفر در نوار غزه زندگی میکنند. این درحالی است که تعداد کل یهودیهایی که تابعیت سرزمینهای اشغالی را دارند به 7 میلیون نفر میرسد. بر این اساس میتوان گفت تعداد کل فلسطینیهای ساکن در داخل فلسطین و خارج از فلسطین به 14 میلیون نفر میرسد که مشخصا در برگزاری رفراندوم تاثیر قابل توجهی دارد و طبعا نتیجه رفراندوم درصورت برگزاری میتواند نقش موثری در انتشار نتیجه رفراندوم بهنفع فلسطینیها داشته باشد.