کابینه راست افراطی نتانیاهو، از چاله به چاه افتاد. آنها برای کاستن از حجم اعتراضات خیابانی چندده هزار نفری برای استعفای کابینه، اقدام به طراحی یک عملیات پیشدستانه در اردوگاه جنین کردند تا از این طریق هم ضرب شستی به مقاومت فلسطین نشان دهند و هم برای مدتی از زیر فشار انتقادات خارج شوند. روز پنجشنبه در تهاجم به جنین، ۱۰ فلسطینی شهید و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. احیانا پس از این جنایت، وزرای کابینه نتانیاهو نفس راحتی کشیدند که تا چند ماه خبری از سقوط کابینه و تداوم بیثباتی سیاسی چند ساله در سرزمینهای اشغالی نیست. شنبه هفته گذشته تظاهرات مخالفان دولت بنیامین نتانیاهو سومین هفته متوالی خود را سپری کرد. در این تظاهرات دهها هزار نفر از صهیونیستها در اعتراض به برنامه تغییرات قضایی بنیامین نتانیاهو، به خیابان آمدند. پلیس اسرائیل آمار تجمعکنندگان در خیابانهای تلآویو را ۱۱۰ هزار نفر تخمین زد. در همین روز، هزاران نفر دیگر در شهرهای مختلف اسرائیل از جمله قدس، حیفا، بئرشبا، هرزلیا و مودین تظاهرات کردند. نتانیاهو در برابر موج اعتراضات، قصد داشت با حمله به اردوگاه جنین اعتراضات ساکنان سرزمینهای اشغالی علیه دولت خود را به حاشیه برده و تمرکز افکار عمومی را به نبردهای نظامی معطوف کند. اما یک روز بعد، یک جوان ۲۱ ساله همه رشتههای دولت راست افراطی نتانیاهو را پنبه کرد. «خیری علقم» ساعتی پس از اینکه فلسطینیهای اردوگاه جنین، شهدای حملات صهیونیستها را تشییع کردند و به دنبال برگزاری مراسم بزرگداشت شهدا در شامگاه روز جمعه بودند، یک عملیات را طراحی و اجرا کرد تا در میانه مراسم بزرگداشت شهدای جنین در شامگاه روز جمعه، یک خبر مجلس ماتم را تبدیل به جشنی بیپایان کند. خبر این بود: «انتقام شهدای جنین در قدس اشغالی گرفته شد.» در این عملیات دستکم ۸ صهیونیست به هلاکت رسیدند و بیش از ۱۰ نفر زخمی شدند. حمله روز پنجشنبه صهیونیستها، مشابه حمله دو دهه پیش آنها به منطقه جنین بود. سال ۲۰۰۲ و پس از عملیات استشهادی یک فلسطینی در یک هتل که منجر به هلاکت ۳۰ صهیونیست شد، رژیمصهیونیستی عملیات گستردهای را در شهرهای کرانه باختری آغاز کرد. مطابق معمول یکی از مناطق هدف، اردوگاه جنین بود. در جریان درگیریها در این منطقه، صهیونیستها بیش از ۱۰۰ فلسطینی را شهید کردند. دو دهه از آن روزها گذشته است. حالا دیگر صهیونیستها نمیتوانند به سادگی بکشند و بدون دادن هزینه از معرکه فرار کنند. ریشه این تحولات هم به حسینیه امام خمینی(ره) در تهران بازمیگردد. در ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان از اعتقاد به مسلح شدن کرانه باختری همچون غزه گفتند و از علاقهمندان به سرنوشت فلسطین خواستند «اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند.» چندان واضح نیست که کرانه باختری و بهویژه اردوگاه جنین که از آن با عنوان «غزه کوچک» یاد میشود، چگونه تسلیح شده است اما در این منطقه آنقدر سلاح وجود دارد که خیر علقم یک روز پس از جنایت صهیونیستها، برای گرفتن انتقام به سراغشان میرود و نقشه یک کابینه را بر باد میدهد.
این عملیات که آب سردی بر پیکره کابینه افراطی نتانیاهو به حساب میآید، از دو منظر بسیار حائز اهمیت است: ۱- تعداد کشتهشدهها و ۲- سرعت عمل. هلاکت ۱۰ صهیونیست تا لحظه مخابره این خبر آنهم با استفاده از اسلحه و توسط یک فلسطینی تقریبا بیسابقه به شمار میرود. پیش از این تنها در سال ۲۰۱۴ یک فلسطینی توانسته بود در عملیاتی مشابه ۵ صهیونیست را به هلاکت برساند. از این منظر میتوان این عملیات را ویژه ارزیابی کرد. مساله بسیار مهمتر، سرعت اجرای عملیات است. علقم به فاصله یک روز پس از حمله وحشیانه صهیونیستها به جنین به این جنایت واکنش نشان داده است تا به صهیونیستها این نکته را گوشزد کند که فاصله بین اقدام آنها تا دریافت پاسخ متقابل، به یکروز رسیده است. پس از این عملیات، جوانان فلسطینی دوبار دیگر نیز به نواحی اشغالی وارد شده و علیه صهیونیستها عملیات استشهادی انجام دادند. در نتیجه یکی از این عملیاتها نیز دو صهیونیست دیگر کشته شدند. این عملیاتها در شرایطی انجام شد که دستگاههای امنیتی اسرائیل در کرانه غربی رود اردن در آمادهباش کامل قرار داشتند. ابعاد اتفاق رخ داده به قدری وسیع بود که وزیر جنگ اسرائیل را ناچار کرد سفر خود به آمریکا را نیمهکاره رها کرده و بازگردد.
در مواجهه با این ضربات پیدرپی که احتمالا در روزهای آینده نیز تکرار شوند، «ایتامار بنگویر»، وزیر امنیت ملی رژیمصهیونیستی که پیش از این درباره حضور آنها در کابینه هشدارهایی از سوی برخی صهیونیستها داده شده بود، در بازدید از مکان عملیات قدس اعلام کرد: «هر اسرائیلی باید سلاح داشته باشد. ما سیاست مسلح کردن را بهزودی تغییر میدهیم.» صهیونیستهای افراطی گمان میکنند با دمیدن بر آتش، التهابات داخلی فروکش خواهد کرد اما رخدادهای اخیر نشان داده است که اتفاقا چنگ و دندان نشان دادن بیشتر به فلسطینیان و تلاش برای شهرکسازی در کرانه باختری، ضربات سهمگینتری را نثار صهیونیستها خواهد کرد. بر همین مبنا در حال حاضر اصلیترین نگرانی صهیونیستها، نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان و دور جدیدی از درگیریها در سرزمینهای اشغالی است.
کرانه باختری چگونه مسلح شد؟
کرانه باختری با توجه به وضعیت فعلیاش که امکان کاربرد تسلیحات سنگین، راکت، پهپاد و موشک ضدزره در آن وجود ندارد، با تسلیحات انفرادی به دلیل مجاورت با محل زندگی صهیونیستها میتواند برای آنان رعبانگیز باشد؛ چه اینکه طی سه سال اخیر این مساله به اثبات رسیده و حتی از نبردهای مقاومت غزه نیز تلفات بیشتری به صهیونیستها تحمیل کرده است.
۱- قاچاق اسلحه
ارتش رژیمصهیونیستی میگوید در سال ۲۰۲۲ تقریبا ۳۰۰ سلاح کشف کرده است درحالیکه در مجموع دو سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، همین میزان سلاح کشف شده است. این رشد نشان میدهد سرعت انتقال سلاح به کرانه باختری دوبرابر شده است.
یکی از بزرگترین کشف سلاحهای قاچاق در سال ۲۰۲۱ رخ داد. در این سال تنها در یک مورد ۴۳ سلاح به ارزش تقریبی یک میلیون دلار کشف شد.
صهیونیستها مدعی بودند مقاومت لبنان در پشتپرده قاچاق این تسلیحات از طریق اردن بوده است؛ هرچند قاچاق تسلیحات از تمام مرزهای فلسطین اشغالی انجام میشود اما قاچاق سلاح به کرانه باختری بیشتر از سمت اردن انجام میشود زیرا تنها کشوری است که با کرانه باختری هممرز است. مرزهای فلسطین اشغالی با سوریه و لبنان نیز محل عبور احتمالی کاروانهای قاچاق سلاح هستند اما مرزهای فلسطین اشغالی با این دو کشور دیوارکشی و فنسکشی شده است و از سوی دیگر این دو کشور با سرزمینهای ۱۹۴۸ همسایه هستند که فلسطینیان کمتری نسبت به کرانه باختری را در خود جای داده است. به همین دلیل نقطه مرکزی ارسال سلاح به داخل فلسطین، کرانه باختری و مرزهای اردن است.
صهیونیستها در ۲۷ اوت ۲۰۲۲ (۵ شهریور) در این مرز ۱۰ قبضه و در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۲ (دوشنبه ۹ آبان) ۲۵ سلاح را کشف کردند.
این دو کشف با ۳۵ اسلحه، تقریبا ۱۰ درصد از سلاحهای کشف شده در مرز با اردن است. با اینحال مساله فراتر از اردن نیز بهشدت جریان دارد.
یک گزارش تحت عنوان «نگرانی تشکیلات خودگردان فلسطین از تهدید تسلیحاتی در کرانه باختری» که در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۲ (۲۸ مهر ۱۴۰۱) در سایت «عرب نیوز» وابسته به عربستان سعودی منتشر شده، در این خصوص آورده است: «قاچاق تسلیحات از لبنان، سوریه، اردن و مصر به اسرائیل نیز افزایش یافته است و قیمتها سر به فلک کشیده است. بهعنوان مثال، تپانچههای نسل چهارم و پنجم گلاک پیشرفتهترین تپانچههای موجود در بازار هستند و هر کدام حدود ۲۰۰۰ دلار قیمت دارند، اما در اسرائیل به قیمت ۱۵۰۰۰ دلار فروخته میشوند. یک تفنگ M16 معمولا به قیمت چند هزار دلار فروخته میشود، اما در بازار اسرائیل میتواند تا ۳۵۰۰۰ دلار فروخته شود. یک تفنگ کلاشینکف میتواند تا ۲۰۰۰۰ دلار قیمت داشته باشد.»
این گزارش ضمن آشکار ساختن مرزهای باز رژیم روی قاچاق سلاح، همانگونه که در تسلیح غزه بهشدت آشکار است، نشان میدهد قیمت سلاح در سرزمینهای اشغالی میتواند تا ۸ برابر دیگر بازارها قیمت داشته باشد؛ موضوعی که ناشی از مبارزه شدید صهیونیستها با بازار اسلحه جهت جلوگیری از مسلح شدن احتمالی فلسطینیهاست. با اینحال این افزایش قیمت میتواند معکوس عمل کند زیرا قیمتهای بالا، قاچاقچیان را وسوسه میکند دست به ریسک بالاتری بزنند؛ زیرا قیمتهای بالا این ریسک را بهصرفه میکند. پس اگر مبارزه با سلاح به کاهش تعداد سلاح و افزایش قیمت دامن زده، با سودساز ساختن قاچاق سلاح به رشد آن نیز دامن زده است. علیرغم پررنگ شدن بحث قاچاق سلاح به کرانه باختری در سالهای اخیر اما این مساله به دستکم یک دهه قبل بازمیگردد. نشریه آمریکایی فوربز در گزارشی با عنوان «قاچاق سلاح بهوسیله ایران و سوریه برای کسب نفوذ در کرانه باختری» که در ۱۳ اوت ۲۰۱۳ (۲۲ مرداد ۱۳۹۲) منتشر شد، با اشاره به تلاش کشف دو عملیات قاچاق سلاح به کرانه باختری در آن دوره، مدعی میشود یکی از مقامات امنیتی اردنی اعلام کرده تنها در روز ۶ اوت ۲۰۱۳ (۱۵ مرداد ۱۳۹۲) پنج قاچاقچی سوری همراه با شش قبضه موشک ضدتانک، موشک ضدهوایی دوشپرتاب و سلاحهای هجومی دستگیر شدهاند. هرچند مقامات اردنی ۱۰ سال قبل به تلاش برای انتقال تسلیحات خاص مانند موشکهای ضدتانک و ضدهوایی اذعان کردهاند اما مقامات صهیونیست دستکم تا سال گذشته، حتی پس از رونمایی از چند گردان مقاومتی جدید در کرانه باختری مدعی بودند این گروهها با احتمال بالایی چنین تسلیحاتی را در اختیار ندارند. علیرغم افزایش کنترلها، قاچاق سلاح از اردن به کرانه حتی در روزهای اخیر نیز ادامه داشته است. در روز ۸ ژانویه ۲۰۲۳ (۱۸ دی ۱۴۰۱) مقامات صهیونیست اعلام کردند تلاش برای قاچاق ۲۲ اسلحه را خنثی کردهاند. عامل این قاچاق یک فلسطینی اهل شهر اریحا در نزدیکی مرز اردن است. با وجود این کشفها مقامات امنیتی معتقدند تنها توانستهاند نیمی از عملیاتهای قاچاق را شناسایی کنند و احتمالا نیمی دیگر از تسلیحات با سلامت به مقصد رسیدهاند.
۲- ساخت اسلحه
دشواریهای تامین سلاح در فلسطین با توجه به میزان حفاظت بالا، یکی از مسیرهای گریز ساخت سلاحهای دستی درکارگاههای کوچک است. فلسطینیها بهطور ویژهای روی ساخت سلاح سوئدی کارلو متمرکز شدهاند که سادهتر از دیگر تسلیحات قابل ساخت دستی است.
نقطه اوج کاربرد این سلاح کوچک در سال ۲۰۱۶ رخ داد زمانی که محمد و خالد مخامره که با یکدیگر پسرعمو بودند با استفاده از کارلو ۴صهیونیست را در تلآویو به هلاکت رسانده و تعدادی دیگر را زخمی کردند. «فادی ابوشیخدم» یک معلم ۴۲ ساله اهل اردوگاه «شعفاط» قدس نیز در روز یکشنبه ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱ (۳۰ آبان ۱۴۰۰) درحالیکه لباس خاخامهای یهودی را بر تن کرده بود در «باب السلسله»، یکی از درهای مسجدالاقصی، با کارلو دستساز خود یک نظامی صهیونیست را به هلاک رساند، دو نظامی دیگر را زخمی کرده و به دو خاخام جراحات شدیدی وارد ساخت.
۳- خرید از دلالان اسلحه در داخل رژیم
رژیمصهیونیستی با توجه به افراد آسیبدیدهای که از سراسر جهان برای سکونت دادن در فلسطین اشغالی جمع کرده، آنچه کم ندارد قاچاقچی و افراد بزهکار است. آنها برای تامین هزینههای خود بهویژه مواد مخدر تسلیحات پادگانها و پایگاههای رژیم را دزدیده و به فروش میرسانند.
همچنین گفته میشود صهیونیستها برای افزایش قتل و جنایت در میان فلسطینیان دست به تزریق هدفمند اسلحه به جامعه فلسطینی میزنند؛ فلسطینیها بهویژه دلالان اسلحه صهیونیستها را به دامن زدن به درگیری بین خانوادهها در مناطقی مانند الخلیل در کرانه باختری جنوبی متهم کردهاند. این اسلحهها نیز از دست جنایتکاران بازیافت شده و به دست مردم و گروههای مقاومت میرسد.
۱۲ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۲ آبان ۱۴۰۱) روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اعلام کرد افراد ناشناس در شب ۱۱ نوامبر به پادگان سینوبار در بلندیهای جولان اشغالی هجوم برده و مقادیر زیادی سلاح که تا ۷۰ هزار گلوله کالیبر ۵٫۵۶ میلیمتری (کالیبر تیربار) و ۷۰ بمب انفجاری قوی بود را به سرقت بردند.
۴- ربایش اسلحه از پایگاههای رژیم
صهیونیستها برای کنترل نواحی فلسطینینشین تعداد زیادی پایگاه در این مناطق ایجاد کرده و همزمان شبکهای از ایست و بازرسیها را نیز در آن مستقر ساختهاند. این مساله علیرغم افزایش ضریب امنیتی رژیم، با نزدیک ساختن اسلحه به فلسطینیها امکان دسترسی آنها به سلاح را نیز افزایش داده است.
در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۲ خبرگزاری صهیونیستی واللا اعلام کرده بود تنها طی سه ماه نخست سال، ۱۰۰ هزار گلوله و ۱۵۶ قطعه سلاح از پادگانهای رژیم بهویژه در استان نقب به سرقت رفته است.
در دسامبر این سال، صهیونیستها برای سرپوش گذاشتن بر سرقتهای گسترده سلاح از پادگانهای رژیم که بیشتر توسط خود صهیونیستها صورت میگیرد، تنها دستگیری ۸ فلسطینی در نقب به جرم سرقت سلاح را برجسته کرد.
چه کسانی اسلحه به دست میگیرند؟
تزریق گسترده سلاح به کرانه باختری و مناطق فلسطینینشین سرزمینهای ۱۹۴۸، باعث شده امکان طیف مختلفی از حملات علیه صهیونیستها فراهم شود. این دو اقدام شامل فعالیتهای سازماندهیشده و فعالیتهای انفرادی است که فاقد برنامهریزی کامل هستند.
۱ -گروههای مقاومت
کار گروهی مزایایی دارد، مانند ایجاد تیم طراحی، شناسایی، عملیات، پوشش و حتی بازیابی. گروه تشکیلشده میتواند دست به جذب نیرو و آموزش آنها بزند و اهداف دردناکتری را برگزیند. با وجود این، ایجاد گروه باعث میشود امکان ضربه و اعمال فشار علیه آن فراهم شود؛ این مساله به آن معنا نیست که نباید گروهی تشکیل شود، بلکه محدودیتهای آن را تبیین میکند. به همین دلیل نیز گروههای مقاومت جدیدی مانند گردانهای جنین، نابلس و عینالاسد در کرانه باختری تشکیل شدهاند. بااینحال نکته مهمتر، متوقف نماندن مقاومت در فلسطین به اقدامات سازماندهی شده و گروهی است، زیرا عملیاتهای مقاومتی در این صورت یا باید در جغرافیای تحت نفوذ گروه صورت گیرند یا مرکز طراحی و ارسال جغرافیای تحتنفوذ خواهد بود که اعمال فشار و ردیابی را برای دشمن راحتتر میکند.
۲- افراد مستقل
افراد مستقل، خود بدون ارتباط با دیگران دست به ایجاد زنجیره عملیات میزنند. به همین دلیل زنجیرهای گروهی و بزرگ وجود ندارد تا چندین تن طی فرآیندی نسبتا طولانی عملیاتی در ابعاد بزرگ تدارک ببینند یا دشمن را در یک زدوخورد طولانیتر درگیر کنند. به میزانی که از ابعاد اثرگذاری تکعملیاتهای مستقل کاسته میشود بر ابعاد فراگیری آن افزوده میشود، زیرا از چنین عملیاتهایی کوچکترین شواهدی وجود ندارد تا شناسایی شوند و ناکام بمانند؛ درحالیکه گروهها بهدلیل بزرگی و ارتباطات، قابلشناسایی هستند. به همین دلیل درحالیکه عملیاتهای گروههای مقاومت شامل تیراندازیهای بیتلفات یا کمتلفات بهسمت صهیونیستهاست، عملیاتهای انفرادی تلفات گستردهتری از صهیونیستها میگیرد.
غزه بیشتر ضربه میزند یا کرانه باختری؟
تلفات صهیونیستها در هر دور درگیری در کرانه باختری رود اردن، بسیار بیشتر از تلفات آنها در نبردهایشان با غزه است.
در جنگ ۱۱ روزه ماه می۲۰۲۱ با وجود شلیک ۴ هزار راکت، ۱۲ نفر در رژیمصهیونیستی کشته شدند اما تنها در یک عملیات مقاومتی در شامگاه ۲۷ ژانویه (۷ بهمن) یک فلسطینی با کلت، ۱۰ صهیونیست را به هلاکت رساند.
در جریان جنگ ۳ روزه ۲۰۲۲ نیز در مقابل ۵۰ شهید فلسطینی، صهیونیستها مدعی شدند تنها ۲ زخمی دادهاند.
در غزه یگانهای نظامی و نه گروههای شبهنظامی برای حمله به صهیونیستها حضور دارند و فروتر از سازماندهی یگان نظامی نیز امکان اقدامی علیه رژیمصهیونیستی وجود ندارد. در کرانه اما به دلیل نزدیکی و بههمپیوستگی با صهیونیستها، افراد مستقل بهصورت ناگهانی میتوانند تصمیم بگیرند با خودرو به ایست و بازرسی حمله کرده و صهیونیستها را زیر بگیرند.
این مساله به معنای ضعف غزه در مقایسه با کرانه نیست، بلکه نشان میدهد اگر کرانه نیز پیشرفت کند به وضعیتی مشابه غزه میرسد. غزه تا ۲۰۰۵ در اشغال صهیونیستها بود و فلسطینیها با تسلیحات انفرادی بهراحتی میتوانستند صهیونیستهای ساکن در شهرکهای این منطقه را هدف بگیرند. شدتیابی این حملات صهیونیستها را به خروج کامل مدنی و نظامی از نوار غزه کشاند. اگر کرانه مسیر غزه را بپیماید، با آسیب جدی به تاسیسات مدنی و نظامی رژیم، صهیونیستها نهایتا وادار به عقبنشینی میشوند. این مساله برای صهیونیستها به جهاتی دردناک است، زیرا برخلاف غزه که مرزهایش با مصر به صحرای سینای بزرگ و کمجمعیت و بدون جمعیت فلسطینیبار محدود میشود، کرانه باختری در کنار اردنی قرار دارد که اغلب جمعیت ۱۰ میلیونی آن در فاصله کمتر از ۵۰ کیلومتری فلسطین حضور دارند و نزدیک به نیمی از آنها نیز فلسطینیتبار هستند. بدتر از آن، محور مقاومت در این صورت مسیر مستقیمی برای دسترسی به قلب فلسطین خواهد یافت.
سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵
نکته جالب توجه درباره نخستین عملیاتهای شهادتطلبانه علیه نیروهای رژیمصهیونیستی در قدس اشغالی آنکه طبق آمار، حدود ۷ ایرانی در سالهای پیش از انقلاب اسلامی با سفر به سوریه، لبنان و درنهایت سرزمینهای فلسطیناشغالی در این عملیاتها حضور فعال داشته و در این راه، جان خود را از دست دادهاند. جوانانی که پیکرهایشان در سرزمین قدس باقی ماند و حتی خبر حضورشان در عملیاتهای ضداسرائیلی به گوش ایرانیان هم چندان آشنا نیست. سال ۱۹۷۴ بود که در نخستین عملیاتهای شهادتطلبانه تاریخ مبارزه فلسطینیان برای آزادی از اشغال صهیونیستها، مظفر ایرانی و همرزمان فلسطینیاش حملهای را علیه اشغالگران ترتیب دادند که درنتیجه آن، ۶۰ نفر کشته و زخمی شدند.
بعدها و با قدرتگیری گروههای مبارزاتی اسلامی در قدس اشغالی، عملیاتهای بزرگ دیگری در این زمینه شکل گرفت که از عملیات آوریل ۱۹۹۴ میتوان بهعنوان یکی دیگر از نمونههای موفق آن یاد کرد. عملیاتی که در نتیجه حمله یک شهروند فلسطینی با خودروی بمبگذاری شده به یک اتوبوس حامل صهیونیستها در شهرک عفولا، ۸ اشغالگر کشته و ۴۴ تن از آنان زخمی شدند.
سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰
سالهای پایانی قرن ۲۰ و در آستانه ورود به قرن جدید میلادی بود که انفجار بمبی در اتوبوس آن هم وسط اورشلیم، در آگوست ۱۹۹۵، ۵ کشته و ۸۹ زخمی روی دست صهیونیستها گذاشت.
در فوریه ۱۹۹۶ بود که انفجار دو بمب در اورشلیم و عسقلان یکی از خونبارترین عملیاتها برای اشغالگران را رقم زد و درمجموع ۲۶ صهیونیست را به کام مرگ کشاند.
در مارس همان سال، ۱۹ اسرائیلی مجددا بر اثر انفجار بمب در اتوبوسی در اورشلیم کشته شدند. یک سال بعد و در ژوئیه ۱۹۹۷، دو شهروند فلسطینی طی عملیاتهایی در بیتالمقدس، ۱۸ اشغالگر را کشتند. در عملیات گسترده حماس در سپتامبر همان سال نیز، ۸ صهیونیست کشته و حدود ۱۷۰ نفر از آنان مجروح شدند.
سال ۲۰۰۰
در نوامبر سال ۲۰۰۰، طی انفجار خودرویی بمبگذاری شده در اورشلیم، دو صهیونیست کشته و ۱۰ نفر از آنان مجروح شدند.
در ماه پایانی این سال، دو عملیات شهادتطلبانه وحشت را بر سرزمینهای اشغالی حاکم میکند. در روزهای نخست دسامبر، دو شهرکنشین در جنوب کرانه باختری کشته میشوند و در روز پایانی آن ماه، فرزند بنیانگذار جنبش نژادپرستانه کاخ و همسرش در نزدیکی شهرک اوفرا در شمال شرقی رامالله کشته و پنج نفر از همراهان آنان نیز زخمی میشوند.
سال ۲۰۰۱
سال ۲۰۰۱ هم یکی دیگر از سالهای خونبار برای شهرکنشینان بود. در مارس ۲۰۰۱، انفجار بمب در اتوبوسی در اورشلیم، ۳ صهیونیست را کشت و ۲۲ نفرشان را مجروح کرد.
در اوت همان سال و در همان اورشلیم، انفجاری مهیب در یک رستوران، جان ۱۵ اسرائیلی را گرفت و حدود ۱۰۰ نفر دیگر را زخمی کرد.
در ماه پایانی این سال، درنتیجه ۳ انفجار قوی، در بیتالمقدس غربی، ۱۰ شهرکنشین کشته و بیش از ۱۸۰ نفر دیگر زخمی شدند.
سال ۲۰۰۲
در روزهای ابتدایی این سال، فلسطینیان طی عملیاتی مسلحانه در مرکز بیتالمقدس، دو صهیونیست را کشته و بیش از ۱۴۰ نفر دیگر از آنان را زخمی کردند.
در مارس سال ۲۰۰۲، یک شهروند فلسطینی طی عملیاتی شهادتطلبانه در نزدیکی مدرسه یهودیان افراطی ارتدوکس، ۱۰ اسرائیلی را به کام مرگ کشانده و ۴۰ نفر از آنان را زخمی کرد.
چند روز بعد و در نتیجه حمله فلسطینیها به یک ایست بازرسی در نزدیکی رامالله، ۹ اسرائیلی کشته و ۱۴ تن دیگر زخمی شدند.
در مارس همان سال، انفجار یک اتوبوس در قدس اشغالی منجر به کشته شدن ۷ صهیونیست میشود که ۴ نفر آنها سرباز بودند. علاوهبر این، ۳۰ نفر دیگر در این عملیات زخمی میشوند.
آوریل این سال بود که یکی از جدیترین عملیاتهای فلسطینیان رقم خورد و طی آن و درنتیجه کمینی که مبارزان برای نیروهای اسرائیلی گذاشتند، ۱۳ صهیونیست کشته شدند.
در نوامبر آن سال، یک مبارز فلسطینی در عملیاتی استشهادی، اتوبوسی در سرزمینهای اشغالی را منفجر کرد که درنتیجه آن ۱۰ اسرائیلی کشته و بیش از ۴۰ نفر دیگر مجروح شدند.
سال ۲۰۰۳
سال ۲۰۰۳ یکی از پرتلفاتترین سالها برای صهیونیستها محسوب میشود. در ماه ژانویه این سال ۳ اسرائیلی در ۵ کیلومتری جنوب الخلیل در کرانه باختری کشته شدند و عاملان آن متواری شدند. در ماه آوریل یک فلسطینی خود را در ورودی ایستگاه قطار اسرائیل در کفار صبا منفجر کرد و یک نگهبان را کشت و ۱۰ نفر دیگر را زخمی کرد که صهیونیستها حال چهار نفر از آنها را وخیم گزارش کردند. در ۱۸ مه یک فلسطینی خود را در داخل یک اتوبوس مسافربری در شرق بیتالمقدس منفجر کرد که در نتیجه آن ۷ اسرائیلی کشته و حدود ۲۱ نفر دیگر زخمی شدند.
در اوت ۲۰۰۳ درنتیجه یک عملیات شهادتطلبانه در یک اتوبوس مسافربری در غرب قدس اشغالی ۲۰ اسرائیلی کشته و حدود ۱۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. در ماه آخرین ماه این سال نیز یک فلسطینی در یک کافه در بیتالمقدس غربی حمله انتحاری انجام داد که در آن ۸ نفر کشته و ۵۰ نفر دیگر زخمی شدند.
سال ۲۰۰۴
در نخستین روزهای این سال، اتوبوسی در بیتالمقدس منفجر میشود که نتیجهاش، کشته شدن ۱۰ شهرکنشین و زخمی شدن ۵۰ نفر دیگر از آنها است.
به فاصله یک ماه، انفجاری دیگر در یک اتوبوس، ۸ صهیونیست را کشته و ۶۲ نفر دیگر از آنان را مجروح میکند. عملیاتی که گردانهای شهدای الاقصی جنبش فتح مسئولیت آن را برعهده گرفت.
سال ۲۰۱۴
در ماه ژوئن این سال ۳ جوان فلسطینی اهل الخلیل ۳ شهرکنشین را ربودند و اجساد آنها اواخر همین ماه در شمال الخلیل پیدا شد. در نتیجه این عملیات، نیروهای اشغالگر هزاران فلسطینی و نمایندگان پارلمان فلسطین را دستگیر کرده و در همان سال جنگ با نوار غزه را آغاز کردند. در هجدهم ماه نوامبر غسان محمد ابوالجمال (۲۷ ساله) و عدی عبد ابوالجمال (۲۲ ساله) که با یکدیگر پسرعمو بودند با چاقو و اسلحه به یک کنیسه یهودی حمله کردند که در نتیجه این حمله ۵ صهیونیست به هلاکت رسیده و چند نفر دیگر نیز مجروح شدند. در نتیجه این حمله این دو جوان فلسطینی نیز به ضرب گلوله اشغالگران به شهادت رسیدند.
سال ۲۰۱۵
در ماه مارس سال ۲۰۱۵ یک فلسطینی اهل راسالعمود با خودروی خود ۵ اسرائیلی را در یک ایستگاه تراموا زیر گرفته و آنها را شدیدا مجروح کرد. در ۱۳ اکتبر این سال نیز در اثر تیراندازی یکی از رزمندگان فلسطینی به داخل یک اتوبوس دو صهیونیست کشته شده و ۲۱ نفر نیز مجروح شدند در نتیجه این اقدام این رزمنده فلسطینی نیز خود مورد اصابت گلوله اشغالگران قرار گرفته و به شهادت رسید. ۵ روز بعد مجددا در اثر تیراندازی در یک ایستگاه اتوبوس یک سرباز اسرائیلی کشته شده و ۸ نفر زخمی شدند. دسامبر ۲۰۱۵ شهرکنشینان دو اقدام شهادتطلبانه مشابه را تجربه کردند. ۱۰ دسامبر ۴ سرباز اسرائیلی در شمال غربی رامالله در کرانه باختری توسط خودرو رزمندگان فلسطینی زیر گرفته شده و مجروح شدند و در ۱۴ دسامبر نیز ۱۰ اسرائیلی دیگر در یکی از پارکینگهای شهر قدس توسط شهادتطلبان زیر گرفته شدند.
سال ۲۰۱۶
در سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۰ تن از سربازان صهیونیستی هدف جوانان فلسطینی قرار گرفتند و کشته شدند. ۳۱ ژانویه اولین عملیات در این سال است که منجر به کشته شدن ۳ اسرائیلی شد. در ادامه این تلاشها بار دیگر در ۳ فوریه چندی از فلسطینیان در دروازه دمشق در اورشلیم، وجود یک سرباز صهیونیستی را از فلسطین پاک کردند. بدونشک آسیبهایی نیز چون جراحت یا شهادت نصیب فلسطینیان نیز شده است. مثلا نهم اکتبر یک جوان فلسطینی به تنهایی موفق شد ۲ سرباز صهیونیستی را کشته و ۸ تن از آنان را زخمی کند، اما درنهایت پس از درگیری مسلحانه با یگانویژه اسرائیل، این جوان به شهادت میرسد.
سال ۲۰۱۷
اولین عملیات استشهادی سال ۲۰۱۷ توسط شهروندی فلسطینی در نزدیکی شهر اشغالی جنین صورت میگیرد. این شهروند با یک موتورسیکلت دوتن از نظامیان صهیونیستی را زیر گرفت. دیگر عملیات در این سال در ۸ ژانویه در محله آزمون هاناتزیو در بیتالمقدس اشغالی انجام شد که منجر به کشته شدن ۴ سرباز صهیونیستی و زخمی شدن ۱۵ نفر دیگر شد. همچنین چندین عملیات نیز در ماه ژوئن انجام شد که درمجموع همه عملیاتهای این ماه ۳ نفر از سربازان صهیونیستی کشته شدند. آخرین عملیات در این سال نیز به سپتامبر برمیگردد که یک جوان فلسطینی در ورودی یک شهرک صهیونیستنشین در نزدیکی شهر بیدو در غرب اورشلیم تیراندازی کرد و یک سرباز و دو مامور امنیتی صهیونیستی را کشت و سپس خودش توسط دیگر سربازان به شهادت رسید.
سال ۲۰۱۸
یک عملیات مهم در این سال در ۱۶ مارس انجام شد. در این عملیات یک خودروی سواری به یک ایست بازرسی نظامی اشغالگر در نزدیکی شهر یباد در غرب جنین در شمال کرانه باختری رود اردن برخورد کرد. در پی این عملیات دو سرباز صهیونیستی کشته شده و دو نفر دیگر نیز بهشدت زخمی شدند.
سال ۲۰۲۰
سال ۲۰۲۰ برای فلسطینیها یکی از سختترین سالها در یک دهه اخیر بود. این سال با طرح نژادپرستانه رئیسجمهوری آمریکا آغاز شد. طبق این طرح رژیمصهیونیستی درصدد بود طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری را اجرایی کند که با مقاومت مردم فلسطین اجرای آن معلق شد. در سایه این طرحها، میزان خشونت نظامیان صهیونیستی علیه فلسطینیها افزایش قابل ملاحظهای داشت. وزارت اطلاعرسانی فلسطین اعلام کرد، از ابتدای سال ۲۰۲۰ تا پایان ماه اکتبر هفت کودک فلسطینی در جریان حملات نیروهای اشغالگر صهیونیستی به مناطق مختلف کرانه باختری و باریکه غزه به شهادت رسیدهاند. علاوهبر کودکان شمار دیگری از شهروندان فلسطینی نیز توسط نظامیان صهیونیستی به شهادت رسیدهاند که محمود کمیل ۱۷ساله جدیدترین شهید فلسطین در روزهای پایانی سال ۲۰۲۰ میلادی است. با وجود این خشونت، جوانان و فعالان فلسطینی به مبارزه خود علیه رژیمصهیونیستی ادامه دادند. محمود کمیل یکی از جوانانی بود که علیه این زاییده خشونت، عملیات استشهادی انجام داد و با تلفات گرفتن از نیروهای رژیمصهیونیستی، خود نیز به شهادت رسید.
سال ۲۰۲۱
ماه مه ۲۰۲۱ برای رژیمصهیونیستی بدونشک فراموششدنی نیست. در این ماه سربازان زیادی از این رژیم توسط مردم فلسطین زخمی و کشته شدند. مردم برای بازپسگیری حقوق اولیه خود علیه این رژیم تلاش کردند و این تلاشها منجر به اقداماتی همچون عملیات در نزدیکی شهرک ایتامار در شرق نابلس شد که ۳ سرباز این رژیم را زخمی کرد. ۱۲ ، ۱۶ ، ۱۸ و ۲۴ مه نیز عملیاتهایی انجام شد که تلفاتی برای رژیم اشغالگر صهیونیستی به همراه داشت. در ژوئن و سپتامبر نیز چنین حملاتی انجام شد و ضرباتی به این رژیم وارد کرد. نهایتا در نوامبر این سال، فادی ابو شخیدیم، شهروند فلسطینی اهل اردوگاه شعافات در اورشلیم، پس از کشته شدن یک شهرکنشین صهیونیستی و زخمی شدن ۴ نفر ازجمله ۳ سرباز صهیونیستی پس از تیراندازی که جنبش مقاومت اسلامی مسئولیت آن را برعهده گرفت، کشته شد.
سال ۲۰۲۲
در سال ۲۰۲۲ عملیاتهای مقاومت با شدت بیشتری علیه صهیونیستها انجام شده و تعداد بیشتری از شهرکنشینان در اراضی اشغالی و کرانه باختری در مقایسه با سال ۲۰۲۱ به هلاکت رسیدند. در ماه اکتبر، ۹۱۶ عملیات توسط فلسطینیان انجام شده که شامل اقدامات متنوعی همچون تیراندازی، پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف میشود در ۶۱۴ مرحله پرتاب سنگ، ۸۱ شهرکنشین صهیونیست زخمی شدند. اقدامات دیگر رزمندگان فلسطینی را میتوان اینگونه برشمرد: «۱۹۴ عملیات پرتاب کوکتل مولوتف بهسوی خودروهای شهرکنشینان و پایگاههای نظامی ارتش صهیونیست، ۲۳ عملیات تیراندازی علیه شهرکنشینان و نظامیان صهیونیست، ۶۶ عملیات استفاده از لیزر برای کور کردن دید شهرکنشینان در حین رانندگی که منجر به تصادفات جادهای شده است، یک عملیات زیرگیری با خودرو که منجر به کشته شدن یک شهرکنشین شد و یک عملیات حمله با چاقو که کشته شدن یک صهیونیست را در پی داشت.» درمجموع در این سال ۱۵۷۰ عملیات استشهادی توسط فلسطینیان انجام شد؛ در این عملیاتها ۱۸ صهیونیست در اراضی اشغالی و کرانه باختری به هلاکت رسیدند و ۱۹۶ نفر هم زخمی شدند.