روز ۱۴ مه ۲۰۱۸ (۲۴/۲/۱۳۹۷) یکی از تلخ ترین روزهای زندگی مردمی بود که مبارزۀ روزانهشان برای کسب حق طبیعی داشتن «وطن» با مبارزۀ روزمره برای بقا پیوند خورده است. در عینحال، این روز نماد یگانگی ماهوی امپریالیسم آمریکا با صهیونیسم است.درست در روزی که دولت ترامپ برخلاف تمامی قطعنامههای سازمان ملل مبنی بر شناسایی اورشلیم (بیتالمقدس) به عنوان یک شهر اشغالشده که اسرائیل حق حاکمیتی بر آن ندارد، تصمیم به گشایش سفارت خود در آن گرفت، و درست در هفتادمین سالگرد اعلام موجودیت کشور اسرائیل بر روی زمینهای اشغالی فلسطینیان، رژیم صهیونیستی با هواپیما و تانک به انبوه مردم معترضِ غیرمسلحِ خواهان حق حیات، حمله برد و با کشتن ۶۵ نفر و زخمی کردن ۳۰۰۰ نفر در غزه، رکوردی برای جنایات بیپایانش ثبت نمود. روز ۱۴ مه ۲۰۱۸، روز اثبات تاریخی تنهایی اسرائیل و اتکای مطلق آن به امپریالیسم آمریکا است.
عبور سخت و طولانی جوامع از مرحلۀ فئودالیسم به سرمایهداری، مستلزم انباشت سرمایه بوده است. همواره منابع طبیعی و انسانی سرزمینهای بکر پیرامونی، بزرگترین منابع انباشت محسوب میشده اند. اروپا، آمریکا، و بعدتر ژاپن و روسیه -که مراکز تراکم سرمایه بودند- به منظور تداوم حیات خود، بهرهکشی از سرزمینهای دوردست را اجتنابناپذیر میدیدند. یکی از وسیعترین و غنیترین مناطق برای تأمین نیازهای رشد سرمایهداری در غرب -تا قبل از کشف نفت در خاورمیانه- آسیای جنوبی و شرقی بود. تجارت بین اقوام گوناگون از شرق آسیا تا غرب اروپا، از دیرباز وجود داشته که زمینههای گسترش تمدن در سرزمینهای مسیر تجارت را فراهم میکرده است. با توسعه صنعت کشتیسازی و رشد دریانوردی، کشورهای صاحب این صنعت در غرب -پرتغال، هلند، فرانسه و انگلستان- به نوبت صاحب مستعمراتی در شرق شدند. طی قرون ۱۶ تا ۱۹ میلادی، اروپا شاهد مبارزات خونینی بین قدرتها، برای کسب چنان جایگاهی در صحنه قاره بود، تا متناسب با قدرت خود در مرکز، به گسترش سرزمینهای مستعمره در دوردستها نیز بپردازند. نهایتاً در آغاز قرن ۱۹، این بریتانیا بود که در تقسیم مستعمرهها دست بالا را داشت و بیشترین سهم را از منابع مستعمراتی کسب میکرد. در نتیجه، لازم میدید پیرامون سرزمینهای مستعمراتی حصاری ایجاد کند تا نقش بازدارندهای علیه دیگر قدرتها را ایفا کند…