در قرن ۲۱ ایالات متحده با همکاری خبرگان کنسرنها و الیگارشهای سنتی، ارتش و کنسرنهای رسانهای کراراً کوششهایی برای سرنگونی آن دولتهای آمریکای لاتین، که نیازهای مردم خود را فراسوی منافع کنسرنهای آمریکایی قرار دادند، انجام داد .کودتاهایی که از طرف ایالات متحده در کشورهای آمریکای لاتین سازمان داده، تنها پدیده قرن ۲۰ نیست.
در قرن جدید حکام ایالات متحده سیاست راهبردی جدیدی اتخاذ کرده و به کودتای «نرم» روی آوردهاند که نسبت به کودتاهای ننگین و خشن نظامی در شیلی، آرژانتین، اوروگوئه و کشورهای دیگر در دهه ۱۹۷۰ مبین تغییر با اهمیتی است. خواست مرکزی ایالات متحده در این نوع کودتاها، حفظ حتیالامکان ظاهری دمکراسی و مشروعیت آن است.
ابر قدرت آمریکایی دریافته که کودتاهای موفق و نرم به درجه بسیج مردم برای ریختن به کف خیابان و تظاهرات ضد دولتی وابسته است. انقلابهای رنگین به سبک جین شارپ به صورت گسترده از طرف نهادهای غیر دولتی آمریکایی و اروپایی مانند USAID و یا NED، National Democratic Institute، International Republican Insitute، Open Society Foundations، Ford Foundation و سازمانهای مشابه دیگر مورد حمایت مالی قرار میگیرند. آنها از سازمانهایی استفاده میکنندکه خود را مدافع «حقوق بشر» مینامند (Amnesty International, Human Rights Watch)، سازمانهای دگراندیشان در محل و به صورت فزایندهای از رسانههای لیبرال چپ (حتی Democracy Now) تا زمینه را برای کودتا آماده سازند.
عملیات ایالات متحده برای تغییر رژیم در این قرن با استفاده از سه مکانیسم بسیار موفق عمل میکند:
• جنگ اقتصادی علیه یک کشور به کمک تحریم و محاصره عینی آن تا باعث رشد نارضایتی مردم از دولت مورد حمله گردد
• استفاده روزافزون از رسانههای خصوصی و اجتماعی جهت اشاعه دروغ (اغلب در مورد «حقوق بشر»، «دمکراسی»، «آزادی» و یا «ارتشأ») برای بسیج توده مردم علیه رهبران کشور مورد نظر که رشد و توسعه کشور خود را فراسوی منافع مادی ایالات متحده قرار میدهند. اینها تا حد زیادی به عملیات سازمان سیا در رسانههای اجتماعی تکیه دارند که کشور را با دروغ و اطلاعات غلط پوشش میدهد.
• حربه قانونی، به این صورت که از ظاهرِ قانومندیِ دمکراتیک استفاده میشود تا فرد و دولتی سرنگون شود که از استقلال ملی کشور خود دفاع میکند. درکنار این حربه قانونی از کودتاهای انتخاباتی مثلاً در کشورهایی چون هائیتی، هندوراس و برزیل استفاده میشود که ایالات متحده در آنجا قصد کودتا دارد و یا با دزدیدن انتخابات میخواهد به آن کمک کند .
بسیاری از این کودتاها با شکست روبهرو شدند زیرا از یک سو مردم بسیج شدند تا از دولت خود دفاع کنند و از سوی دیگر مجامعی چون OAS و یا UNASUR و یا گروه RIO به موقع برای دفاع از دولتهای مورد نظر اعلام همبستگی کردند. ولی امروز دیگر گروه RIO وجود ندارد، UNASUR به شدت ضعیف شده است و OAS زیر کنترل کامل ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.
کودتاهای موفق و ناموفقی که مورد حمایت ایالات متحده صورت گرفت
۲۰۰۱ هائیتی
شبه نظامیان هائیتی که در جمهوری دومینیک مستقر بودند حملهای به کاخ ملی ، مقر دولت رئیس جمهور آریستید را آغاز کردند. این حمله با شکست روبه رو شد ولی مانند کنتراهای نیکاراگوئه در دهه ۱۹۸۰ این شبهنظامیان تا سال ۲۰۰۴ حملات متعددی به هائیتی انجام دادند و نقش تعیین کنندهای در کودتای ۲۰۰۴ که مستقیماً توسط نظامیان آمریکایی صورت گرفت ایفأ نمودند.
۲۰۰۲ ونزوئلا
دولت ایالات متحده کودتای زودمرگ ۱۱ تا ۱۴ آوریل علیه هوگو شاوس را از نظر مالی تامین و حمایت کرد.
۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ ونزوئلا
مدیریت شرکت دولتی نفت ونزوئلا PDVSA «اعتصاب نفت» را سازماندهی کرد که در واقع اخراج کارگران شرکت نفت بود، به این امید که هوگو شاوس را از قدرت دور کند. این کودتا در آغاز سال ۲۰۰۳ با شکست روبهرو شد.
۲۰۰۳ کوبا
در آستانه حمله آمریکا به عراق در ماه مارس ۲۰۰۳ جان بولتون ادعا کرد کوبا اسپانسور دولتی تروریسم است و برای انجام اقدامات تروریستی، سلاحهای بیولوزیک تولید میکند، همان طور که به غلط صدام حسین به داشتن سلاحهای کشتار جمعی متهم شد. در این زمان ایالات متحده تبلیغات خود علیه کوبا را تشدید کرد و بودجه گروههای «طرفدار دمکراسی» در کوبا را افزایش داد و در همین حال گروههای دست راستی ضدکوبایی فعالیتهای خود را گسترش بخشیدند. ایالات متحده به گروههای «دگراندیش» پول داد تا تظاهرات و خرابکاری به راه اندازند. آنها برای فرار به آمریکا از جمله ۷ کشتی و هواپیما ربودند و هرگز از طرف دولت آمریکا مورد پیگرد و مواخذه کیفری قرار نگرفتند. هدف از این اقدامات الغای بینظمی در کوبا بود که در ارتباط با سلاحهای کشتار جمعی بیولوژیکی دخالت بینالمللی برای «برقرارکردن مجدد نظم» در کوبا را ضروری میساخت. کوبا این جنبش را در بهار سال ۲۰۰۳ از بین برد.
۲۰۰۴ هائیتی
در یک کودتای آمریکایی به سبک قرن ۲۰ نیروهای ارتش آمریکا وارد هائیتی شدند، رئیس جمهور ژان برتران آریستید را ربودند و او را به جمهوری افریقای مرکزی تبعید کردند.
۲۰۰۸ بولیوی
در کودتای نافرجام مدیا لونا رهبران دست راستی و برخی از گروههای بومیِ مورد حمایت مالی آمریکا از مناطق سفالی بولیوی شرکت داشتند. آنها کوشش کردند منطقه غنی مدیا لونا را از بقیه کشور جدا سازند. در این راه ۲۰ نفر از حامیان رئیس جمهور اوو مورالس را به قتل رساندند. خوان رامون کینتانا از دولت بولیوی گزارش داد که NED بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ بیش از ۴۰ موسسه از جمله موسسات اقتصادی و مراکز اجتماعی، بنیادها و نهادهای غیر دولتی را با ۱۰ میلیون دلار مورد حمایت مالی قرار داده است. از یادداشتهای سفارت آمریکا برمیآمد که NED کوشش کرده جنبشهای بومی و اجتماعی را علیه حکومت اوو مورالس تحریک کند.
۲۰۰۹ هندوراس
نظامیان هندوراس به دستور ایالات متحده رئیس جمهور کشور مانوئل زلایا را دستگیر کرده و به پایگاه نظامی آمریکا پالمرولا بردند و بعد او را به کاستاریکا تبعید نمودند. از این زمان دوران خشن نئولیبرالیِ تجارت با مواد مخدر آغاز شد که در سال ۲۰۲۱ با پیروزی چشمگیر کسیومارا کاسترو، همسر زلایا به پایان رسید.
۲۰۱۰ اکوادور
در سپتامبر این سال کودتا علیه رئیس جمهور رافائل کورهآ توسط ارتش و واحدهای پلیس که از طرف سازمان بومیان CONAIE و Pachakutik حمایت میشد با شکست روبه رو شد. ایالات متحده به درون ارتش و پلیس نفوذ کرده بود و سازمانهای NED و USAID سازمانهای بومیان را مورد حمایت مالی قرار داده بود.
۲۰۱۱ هائیتی
پس از زلزله سال ۲۰۱۰ در هائیتی که موجب مرگ ۲۰۰ هزار نفر شد، وزیرامور خارجه آمریکا خانم هیلاری کلینتون، با تهدید به این که کمکهای آمریکا به هائیتی را قطع خواهد کرد، میشل مارتلی را به عنوان رئیس جمهور هائیتی منصوب کرد. کلینتون به هائیتی پرواز کرد و خواست که مارتلی به عنوان یکی از دو نامزد انتخاباتی در دور دوم معرفی شود در حالی که صلاحیت مارتلی از طرف شورای انتخابات تائید نشده بود. با وجود بایکوت انتخابات که کمتر از ۲۰٪ از واجدین آرأ ، آرای خود را به صندوقهای انتخابانتی ریختند، مارتلی به عنوان «برنده» دور دوم انتخابات معرفی شد. یکی از دلایل برای بایکوت انتخابات این بود که محبوبترین حزب کشور، فانمی لاوالاس، حزب رئیس جمهور سابق ژان برتران آریستید از شرکت در انتخابات محروم شده بود. این انتخابات در هائیتی از طرف USAID، کانادا، OAS، اتحادیه اروپا و دیگر سازمانهای خارجی تامین مالی شد.
۲۰۱۲ پاراگوئه
رئیس جمهور فرناندو لوگو سپر بلای یک درگیری بر سرتصرف زمین بین دهقانان و پلیس شد که به مرگ ۱۷ نفر انجامید. رئیس جمهور لوگو بدون این که امکان دفاع از خود را داشته باشد طی یک کودتا سرنگون شد.
۲۰۱۳ ونزوئلا
پس از انتخابات آوریل که نیکولاس مادور به سختی برنده شد، انریکه کاپریلس، بازنده انتخابات که از طرف ایالات متحده حمایت میشد، ادعا کرد که انتخابات دزدیده شده است و از هواداران خود خواست در خیابانها دست به تظاهرات خشونتآمیز زنند. به دلیل قدرت کشورهای عضو UNASUR در این زمان ایالات متحده نتوانست کشورهای دیگر را مجاب کند تا پیروزی مادورو را به رسمیت نشناسند.
۲۰۱۴ ونزوئلا
La Salida (خروج) به رهبری لئوپولدو لوپز و ماریا کورینا ماچادو که ۴۳ قربانی به جای گذارد وظیفه داشت رئیس جمهور مادورو را سرنگون سازد. باز ایالات متحده آمریکا نتوانست دیگر کشورهای آمریکای لاتین، نه UNASUR و نه OAS را مجاب کند تا مادورو را محکوم کنند.
۲۰۱۵ اکوادور
بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ بیش از ۳۰ میلیون دلار از طرف NED در اختیار احزاب سیاسی، سندیکاها وجنبشهای دگراندیشان و رسانهها نهاده شد. تنها در سال ۲۰۱۳ USAID و NED ۲۴ میلیون دلار در اکوادور هزینه کردند. در سال ۲۰۱۵ سازمان CONAIE به خاطر کمکهای مالی USAID تشکر کرد و در اذای این حاتمبخشی فراخوان به قیام بومیان داد. تظاهرات اوایل اوت آغاز شد و در کیتو با قیام و اعتصاب عمومی روز ۱۰ اوت پایان یافت. این کودتا با شکست روبه رو شد.
هائیتی ۲۰۱۵
یک کودتای دیگر علیه ریاست جمهوری از طرف ایالات متحده با ۳۰ میلیون دلار سازماندهی شد که ناکام ماند. هم ایالات متحده و همینطور OAS درخواست مردم هائیتی را برای باطل شناختن انتخابات نپذیرفتند. پلیس با سلاح گرم و گلولههای لاستیکی به هواداران احزاب اپوزیسیون حمله کرد و بسیاری از آنان را به قتل رساند. جانشین منتخب رئیس جمهور میشل مارتلی، ژونل مویزه به ریاست جمهوری رسید.
۲۰۱۵ گواتمالا
ایالات متحده کودتایی علیه رئیس جمهور راستگرای کشور، اوتو پرس مولینا صحنه سازی کرد، زیرا به اندازه کافی مطیع دستورات آمریکا نبود.
۲۰۱۵ آرژانتین
دادستان آرژانتینی، آلبر نیسمان پس از طرح اتهامات ساختگی علیه رئیس جمهور خانم کریستینا فرناندس ظاهراً به قتل رسید. او مدعی بود که خانم رئیس جمهور در سوءقصد به مرکز انجمن یهودیان در سال ۱۹۹۴ شرکت داشته است. هدف این ادعا ایجاد یک رسوایی برای سرنگونی دولت خانم کیرشنر و به قدرت رساندن مجدد نئولیبرالها بود. نیروهای نولیبرال و رسانهها از این وضعیت استفاده کردند تا مانع از این شوند که ائتلاف کیرشنر در انتخابات بعدی ریاست جمهوری مجدداً به پیروزی دست یابد.
۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ السالوادور
اپوزیسیون دست راستی السالوادور که مورد حمایت آمریکا بود کوشش کرد دولت رئیس جمهور سالوادور سانچز سهرن از جبهه ملی فارابوندو مارتی FMLN را بیثبات سازد. رسانههای محافظهکار، کارزار افتراآمیزی علیه دولت آغاز کردند که با افزایش ترور توسط باندها که به نظر رئیس پلیس بخشی از کارزار بود تکمیل شد و هدفش بالا بردن تعداد قربانیان و سرنگونی دولت FMLN بود. سانچز سهرن و دیگر اعضای سابق FMLN بعد هدف «حربه جنگی، سیاست راهبردی که در سالهای اخیر از طرف گروههای محافظهکار در قدرت استفاده میشد تا سازمان و مقاومت خلقها علیه نولیبرالیسم و دیگر اشکال سلطه را خنثی کرد»، قرار گرفت.
۲۰۱۶ برزیل
جنبشهای راستگرایی که از طرف ایالات متحده حمایت مالی میشد، به اتهام «ارتشأ» کارزاری علیه رئیس جمهور دیلما روسف از حزب کارگر به راه انداخته شد. در سال ۲۰۱۵ با حمایت رسانهها این کارزارها یک سلسله از اعتراضات در شهرهای بزرگ برزیل را سازماندهی کردند. در ماه مارس ۲۰۱۶ بیش از ۵۰۰ هزار نفر در یک میتینگ سیاسی به خاطر استیضاح رئیس جمهور شرکت کردند و خانم دیلما روسف نهایتاً از طریق یک کودتای موفق از قدرت برکنار شد.
۲۰۱۷ ونزوئلا
اعتراضهای خشن Guarimbas به رهبری لئوپولدو لوپس سرنگونی رئیس جمهور مادورو را دنبال میکرد و ۱۲۶ کشته به جای نهاد. Guarimbas پس از انتخابات مجلس ملی موسسان به پایان رسید.
۲۰۱۷ هندوراس
ایالات متحده طی یک کودتای انتخاباتی رئیس جمهور خوان اورلاندو هرناندس را مورد حمایت قرار داد، که در آن تقلبهای انتخاباتی گستردهای صورت گرفت و دولت تعداد زیادی از مردم شرکت کننده در تظاهرات را به قتل رساند. ایالات متحده به سرعت او را به عنوان رئیس جمهور به رسمیت شناخت و کشورهای دیگر را نیز زیر فشار قرار داد تا او را به رسمیت بشناسند، با اینکه OAS خود خواستار تجدید انتخابات شده بود.
۲۰۱۸ نیکاراگوئه
اعتراضات خشونتآمیزی که توسط رسانههای ضدساندینیستی و کارزارهای منحرف کننده در رسانههای اجتماعی صورت گرفت که مورد حمایت ایالات متحده آمریکا بود و هدفش سرنگون کردن رئیس جمهور دانیل اورتگا و ساندینیستها در قدرت بود. پس از گذشت دو ماه افکار عمومی برگشت و مخالف اعتراضات خشونتبار شد و بعد از آن اعتراضات پایان گرفت.
۲۰۱۸ برزیل
رئیس جمهور سابق لولا دا سیلوا نامزد اصلی برای انتخابات ریاست جمهوری بود ولی به دلیل یک عملیات ایالات متحده و نیروهای دستراستی با اتهامات جعلی ارتشأ دستگیر شد و به زندان افتاد. بولسونارو به کمک اخبار جعلی که توسط واتزآپ به میلیونها نفر برزیلی فرستاده شد، در انتخابات پیروز گردید.
۲۰۱۹ ونزوئلا
در ماه ژانویه خوان گوآیدو پس از اینکه معاون رئیس جمهور ایالات متحده به رسمیت شناختنش را تضمین کرد، خود را رئیس جمهور ونزوئلا معرفی نمود. روز ۳۰ آوریل قیام در یک پایگاه نیروی هوائی که توسط گوآیدو و لئوپولدو لوپس سازماندهی شده بود، با شکست روبهرو شد. چندی بعد حمله مزدوران از طریق کشور کلمبیا که هدفش دستگیر کردن رئیس جمهور مادورو در کاخ ریاست جمهوری بود نیز نیز شکست خورد.
۲۰۱۹ بولیوی
ایالات متحده کودتایی علیه رئیس جمهور اوو مورالس از جمله از طریق کارزار رسانههای اجتماعی سازماندهی کرد که ادعاهای بیپایهای مبنی براینکه او در انتخابات تقلب کرده اشاعه میداد. OAS در مشروعیت بخشیدن به این کودتا نقش تعیین کنندهای ایفأ کرد. دولت کودتایی فاجعهبار ژانین آنییس بیش از یکسال دوام نیاورد.
۲۰۲۱ کوبا
ایالات متحده از نظر مالی و سازمانی اعتراضات علیه دولت کوبا را در ماه ژوئیه و نوامبر مورد حمایت قرار داد. آمریکا کوشش کرد نسل رهبران جدیدی از ضدانقلابی ایجاد کند به این شکل که در کوبا پلاتفرمهای مطبوعاتی و رسانههای اجتماعی «مستقل» به وجود آورد. ولی این عناصر بیچاره تر از اعتراضات سال ۲۰۰۳ با شکست روبهرو شدند.
۲۰۲۱ بولیوی
در ماه اکتبر دست راستیها کوشش کردند یک کودتا و یک اعتصاب عمومی به راه اندازند تا آزادی رئیس جمهور سابق آنس را که در زندان بود، خواستار شوند. این کوشش تنها در سانتاکروز، مرکز مدیالونا موفق بود. بعد سازمانهای تودهای تظاهراتی با شرکت ۱،۵ میلیون نفر در پایتخت سازمان دادند تا حمایت خود از دولت MAS را اعلام کنند.
۲۰۲۱ پرو
الیگارشهای دست راستی بی هیچ موفقیتی کوشش کردند رئیس جمهور جدید کاستییو که از بطن جنبش بومیان برخاسته بود، به این بهانه که گویا او از «نظر اخلاقی در دراز مدت ناتوان است» را از طریق حقوقی از کار برکنار کنند. و اکنون علیه رئیس جمهور کاستییو اتهامات جدیدی به خاطر «ارتشأ» مطرح شده است.
۲۰۲۱ نیکاراگوئه
ایالات متحده در نظر دارد اعتراضات در نیکاراگوئه در سال ۲۰۱۸ را مجدداً تکرار کند و آن هم همگام با کارزار جعلی جدیدی مبنی براین که دولت دانیل اورتگا «نامزدهای انتخاباتی» نیروهای اپوزیسیون را که مورد حمایت مالی ایالات متحد قرار داشتند قبل از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر کرده است. این کودتا نیز سترون ماند ولی ایالات متحده و OAS از به رسمیت شناختن نتایج انتخابات سرباز زدند.
در سال ۲۰۲۲ میتوانیم شاهد باشیم که ایالات متحده عملیات «تغییر رژیم» خود علیه کوبا، نیکاراگوئه، ونزوئلا، بولیوی، پرو و با پیروزی رئیس جمهور مترقی جدید بوریچ اکنون علیه شیلی را ادامه خواهد داد.
این لیست از ۲۷ کودتای موفق و کودتای نافرجام ایالات متحده در ۲۱ سال اول قرن اخیر احتمالاً ناکامل است. مثلاً توطئه حقوقی رئیس جمهور سابق اکوادور، لنین مورنو، عروسک خیمهشببازی ایالات متحده علیه معاون سابق رئیس جمهور ، خورگه گلاس، که هنوز در زندان است و یا علیه رئیس جمهور سابق رافائل کورهآ که در تبعید زندگی میکند در این لیست نیامده.
شمردن کودتاهای موفق و ناموفق ایالات متحده گمراه کننده است. مانند قرن بیستم ایالات متحده به طور روزانه و نه در فواصل منظم و معین در امور کشورهایی که مستعمره خود میداند دخالت میکند تا هم رژیم نواستعماری خود را تحمیل کند و هم آن رژیمهایی را برپا نگاه دارد که بازارهای خود را بی قید و شرط در اختیار ایالات متحده میگذارند و از سیاستهای خارجی ایالات متحده پیروی میکنند.
زیر لوای «تقویت دمکراسی» واشنگتن درست هدف ضد آن را دنبال میکند: تحریک کودتاها علیه دولتهای دمکراتیک و مردمی. دولتها و روسای دولتی که برای خلق خود و حقوق ملی خود مبارزه میکنند، در واقع هدف کودتاها زیر لوای «تقویت دمکراسی» هستند.
ارجاع امروزی ایالات متحده به عملیات کودتایی نرم تنها حمایت مالی نهادهای غیردولتی و گروههای دست راستی در کشورهای مورد نظر را برای برنامههای «تقویت دمکراسی» به شیوه جین شارپ در برنمیگیرد.
بسیاری از رسانههای لیبرال و لیبرال چپ و نهادهای غیر دولتی در ایالات متحده در این بین از حمایت مالی شرکتها برخوردارند که در نتیجه برخورد سیاسی آنها را به نفع مواضع امپریالیستی متاثر میسازد. این امر در رابطه با کودتاهای نرم در بولیوی اوو مورالس و اکوادور رافائل کورهآ به خوبی قابل رویت است. این نهادها و رسانههای آلترناتیو به تجاوزهای امپریالیستی چهرهای انساندوستانهای میبخشند.
گذشته از این، آنها این عملیات برای تغییر رژیم را امروز علناً در ایالات متحده هم علیه مردم خود به کار میبندند. این امر به خوبی در سرگردانیها و انشقاق سیاسی در بین مردم آمریکا که به دنبال کارزار گمراهکننده «راشیاگیت» که در رابطه با دزدی در انتخابات ترامپ ۲۰۲۰ علیه دمکراتها پدید آمد، متجلی شد. ما که مخالف دخالتگرایی ایالات متحده هستیم باید این شیوههای ظریف دخالت نرم را افشأ کنیم و خواستار احترام به استقلال ملی ملل دیگر باشیم و خلق ایالات متحده را علیه تحمیق توسط کنسرنهای حاکم متحد سازیم.