اگر فدراسیون بینالمللی مبارزان مقاومت – انجمن ضد فاشیستها (FIR) «Fédération Internationale des Résistants» امروز یاد «مانیفست حزب کمونیست» کارل مارکس و فردریش انگلس را گرامی میدارد، نه بدین خاطر است که FIR و سازمانهای عضو آن خود را کمونیست میدانند، بلکه به این دلیل است که این اثر که ۱۷۵ سال پیش در لندن به چاپ رسید، از معدود آثاری است که بر تفکر سیاسی نوع بشر تأثیر گذاشته است.
در دومین کنگره «اتحادیۀ کمونیستها» در ۲۹ نوامبر ۱۸۴۷، اتحادیه انترناسیونالیستی و انقلابی- سوسیالیستی که به عنوان یک انجمن مخفی در لندن تأسیس شد، مارکس و انگلس نخستین پیشنویس بیانیۀ اصول سیاسی را ارایه کردند که پس از بحث و تبادل نظر، به اتفاق آراء پذیرفته شد. با این مأموریت، این تصمیم نیز مربوط بود، که اثر در شکل نهایی خود انتشار بیابد. این نسخه خطی در اوایل فوریه ۱۸۴۸ به لندن رسید و در ۲۱ فوریه ۱۸۴۸ به چاپ رسید.
اهمیت این اثر به خاطر حجم آن نیست، بلکه در اختصار متن ۲۰ صفحهای آن است. احتمالاً همه کسانی که با تاریخ جنبش چپ سروکار داشته اند، با این کلمات مقدماتی آشنا هستند: «شبحی اروپا را گشت میزند – شبح کمونیسم.» مارکس و انگلس برخلاف برداشتهای ایدهآلیستی از تاریخ، این دانش اساسی را فرمولبندی کردند که همه تحولات اجتماعی قبلی نتیجه مبارزات طبقاتی است. این تضادهای طبقاتی باعث توسعه بیشتر جوامع و زمینههای زندگی نیز شد.
تضاد طبقاتی تعیین کنندهای که در جامعه بورژوایی ایجاد میشود، تضاد طبقاتی بین بورژوازی و پرولتاریا است، یعنی بین صاحبان ابزار تولید و صاحبان کالایی به نام نیروی کار. در عینحال، توسعه تولید سرمایهداری بر محدودیتهای ملی موجود غلبه میکند، زیرا تولید به مواد خام از سراسر جهان نیاز دارد. نتیجه «وابستگی متقابل کشورها به یکدیگر» است. ارزیابی زیر بسیار موضوعی به نظر میرسد: «بورژوازی با تکمیل سریع هرگونه افزار تولید و با حد اعلای تسهیل ارتباطات و مواصلات، همۀ ملل و حتی بربرترین آنها را به مدار تمدن میکشاند.» در عینحال، شیوه تولید سرمایهداری منجر به فقیر شدن مستمر همه مزدبگیران میشود، که در برابر آن پرولتاریا فقط میتواند به طور جمعی از خود دفاع کند تا وضعیت خود را بهبود بخشد.
حتی اگر مارکس و انگلس تصویر کاملی از یک جامعه سوسیالیستی ایجاد نکردند، بلکه فقط از عناصر مختلف عدالت اجتماعی (آموزش رایگان برای همه، ممنوعیت کار کودکان) نام بردند، آنها یک دیدگاه جایگزین از «اجتماعی که در آن تکامل آزاد هر فرد، شرط تکامل آزاد همگان است» تدوین کردند. اما مبنای این امر، غلبه بر همه تضادهای طبقاتی است.
در مانیفست، آنها همچنین به ایدههای مختلف سوسیالیستهای تخیلی و مدلهای سوسیالیسم متأثر از دین پرداختند و به وضوح نشان دادند که اقتصاد و شرایط تولید اساس توسعه اجتماعی است.
در نهایت، مانیفست به سؤالات در بارۀ سیاست اتحادها نیز پاسخ داد. «کمونیستها توجه اصلی خود را به آلمان معطوف میکنند، زیرا آلمان در آستانه انقلاب بورژوایی است […] بنابراین در آلمان در کنار بورژوازی علیه سیستم فئودالی و خرده بورژوازی میجنگند.» کمونیستها همزمان برای همکاری بین احزاب دمکراتیک همه کشورها فعالیت میکنند. آنها با صراحت اعلام میکنند که تنها با «براندازی تمام نظامهای اجتماعی قبلی» میتوانند به اهداف خود برسند. از آنجایی که این امر با مقاومت نیروهای ارتجاعی قبلی مواجه خواهد شد، براندازی اوضاع تنها میتواند «قهرآمیز» باشد. پیام نهایی این است: « پرولترها در این انقلاب چیزی جز زنجیرهای خود از کف نخواهند داد. ولی جهانی را به چنگ میآورند.» در نتیجه، مانیفست با این ندای معروف به پایان میرسد: «پرولترهای همه کشورها متحد شوید!»
این متن در این ۱۷۵ سال، تأثیرات شگرفی بر جای گذاشته است. مانیفست به بیش از ۲۰۰ زبان ترجمه شده است. تیراژ کل آن ۵۰۰ میلیون نسخه تخمین زده میشود، که آنرا بعد از کتاب مقدس و «کتاب سرخ مائو» پرتیراژترین کتاب تاریخ میکند.
حتی آهنگی از این اثر از اروین شولهُف (۱۸۹۴-۱۹۴۲) «Erwin Schulhoff»، نوازنده اهل پراگ وجود دارد که موسیقی او از سوی نازیها به عنوان «منحط» طبقهبندی شده است. شولهُف در سال ۱۹۴۲ در اردوگاه کار اجباری خارجیها که به آنجا تبعید شده بود، درگذشت.
از ژوئن ۲۰۱۳، «مانیفست کمونیست» بخشی از میراث اسناد جهانی یونسکو است.