ایمان صمدینیا، پژوهشگر: تجربه چین در خروج از فقر برنامه بسیار موفقی بوده است بهطوریکه ظرف ۴۰ سال ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر مطلق خارج کرده و دسترسی آنها را به سیستمهای بهداشتی، درمانی، آموزشی و حداقل کیفیت زندگی آبرومندانه فراهم کرده است. مهمترین عامل این تجربه موفق در چین، درواقع همان رشد اقتصادی پرشتاب این کشور در این چند دهه است که توانست با طراحی استراتژیهای هوشمندانه، بدون تغییر در سیستم سیاسی خود، سیستم اقتصادیاش را در اقتصاد جهانی ادغام کند. البته موضوع این مقاله، بررسی برنامههای خروج چین از فقر مطلق و بررسی راهبردهای موفق این کشور است و نحوه توانمندسازی قشر فقیر چین در این چند دهه که تعجب بسیاری از کارشناسان اقتصادی جهان را برانگیخته است.
شروع توفانی در سال ۱۹۸۲
در سال ۱۹۸۲، چین «برنامه سانشی» را در فقیرترین مناطق در گانسو و نینگشیا راهاندازی کرد که نشاندهنده آغاز تلاشهای برنامهریزیشده، سازمان یافته و در مقیاس بزرگ برای کاهش فقر در سراسر کشور است. در سال ۱۹۸۶، دولت گروه رهبری شورای دولتی کاهش فقر و توسعه را تاسیس کرد، شهرستانهای فقیر را شناسایی کرد، خط فقر ملی را تعیین کرد و صندوقهای ویژهای برای کاهش فقر ایجاد کرد. در سال ۱۹۹۴، چین برنامه کاهش فقر با اولویت هفتساله را راهاندازی کرد که برای رهایی ۸۰ میلیون نفر از فقر مطلق طی هفت سال از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۰ طراحی شده بود. در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۱، دو برنامه ۱۰ ساله کاهش فقر راهاندازی شد. با جنگ علیه فقر در طول این سه دهه، تعداد افراد فقیر بهشدت کاهش یافت و شرایط زندگی و دسترسی به خدمات عمومی بهطور قابلتوجهی در مناطق فقیرتر بهبود یافت.
بین سالهای ۱۹۷۸ و ۲۰۱۰، تعداد افراد فقیر در چین از ۲۵۰ میلیون نفر به ۸۸/۳ میلیون نفر کاهش یافت که با خط فقر رسمی ۱۹۸۶ اندازهگیری شد. با اندازهگیری خط فقر در سال ۲۰۱۱، تعداد افراد فقیر از ۱۶۵/۷میلیون نفر در سال ۱۹۷۸ به ۵۵/۷ میلیون در سال ۲۰۱۵ کاهش یافت و مردم از فقر رهایی یافتند. در همین دوره، تعداد افراد فقیر در چین از ۸۳۸ میلیون نفر به ۸۴/۲میلیون نفر کاهش یافت و ۷۵۳ میلیون نفر از فقر خارج شدند.
چین اولین کشور در حال توسعهای شد که به اولین هدف توسعه هزاره یعنی کاهش فقر به نصف رسید. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۱، چین ۴۳۹ میلیون فقیر را از فقر خارج کرد که به میزان قابلتوجهی در کاهش فقر جهانی کمک کرد. با افزایش مداوم تولید غلات به مدت ۱۱ سال از سال ۲۰۰۴، چین توانسته است نزدیک به ۲۰ درصد از جمعیت جهان را با کمتر از ۱۰ درصد از زمینهای زیرکشت جهان تغذیه کند.
در همین دوره، درآمد سرانه کشاورزان روستایی به سرعت افزایش یافت. از سال ۲۰۰۱، درآمد خالص سرانه روستایی در شهرستانهای فقیر سریعتر از میانگین ملی افزایش یافته است. زیرساختهای روستایی و خدمات عمومی بهطور قابلتوجهی بهبود یافتهاند، ازجمله برقرسانی، دسترسی همگانی به آموزش اجباری، طرح تضمین حداقل استانداردهای زندگی روستایی و مراقبتهای پزشکی تعاونی روستایی جدید. کاهش فقر در این کشور درسهایی برای کشورهای دیگر ارائه میدهد. چین کاهش فقر را در یک بستر جهانی شده انجام داده است که توسط رشد سریع اقتصادی هدایت میشود و بر ایجاد ظرفیت افراد فقیر برای خودسازی متمرکز شده است. رویکرد آن ترکیبی از رهبری دولت و حمایت همه بخشهای اجتماعی با کشاورزان است که نقش عمدهای را ایفا میکنند و سیاستهای مطلوب عمومی و ویژه، برنامههای کاهش فقر و شبکههای ایمنی اجتماعی را ادغام میکند.
۷ راهبرد سیاست فقرزدایی چین
راهبرد اصلی چین در کاهش فقر، توسعه اقتصادی و افزایش کیک اقتصادی بود. تقویت اقتصاد برای ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر ضروری است و فقرزدایی از طریق توسعه اقتصادی مستقیمترین و موثرترین روش است. چین از مناطق فقیر در توسعه فعالیتهای اقتصادی متناسب با منابع موجود حمایت و هدایت کرده است و فقرزدایی را از طریق اشکال جدید تجارت و صنایع جدید مانند تجارت الکترونیک، تولید برق فتوولتائیک (PV) و گردشگری تشویق کرده است. چین با تکیه بر همکاری در زمینه کاهش فقر بین مناطق شرقی و غربی، انتقال فرآوری مواد غذایی، تولید پوشاک و سایر صنایع کاربر را از شرق کشور به غرب کشور تسهیل کرده است. با رشد چنین صنایع تخصصی، مناطق فقیر شتاب اقتصادی پیدا کردهاند.
در این کشور طی این مدت، بیش از ۳۰۰۰۰۰ پایگاه صنعتی ساخته شده که منجر به ایجاد صنایع جدید با ویژگیهای متمایز و ظرفیت بیشتر برای تسهیل تلاشهای فقرزدایی شده است. چین ۱۲۰۰۰ برند محصولات کشاورزی محلی، ۱۴۴۰۰ شرکت پیشرو در سطح شهر و ۷۱۹۰۰۰ تعاونی روستایی ایجاد کرده است که توسط کشاورزان اداره میشود. درمجموع ۷۲/۶ درصد از خانوارهای فقیر با انواع جدیدی از شرکتهای کشاورزی ارتباط نزدیکی برقرار کردهاند و تقریبا هر خانوار فقیر تحت حمایت سیاستی برای تقویت اقتصاد قرار گرفته است. در روستاهای فقیر، افراد کارآفرین تشویق شدهاند تا کسبوکار راه بیندازند و از آنها حمایت شود تا به دیگران کمک کنند و آنها را از فقر خارج کنند.
اما اگر بخواهیم تجربه چین را محدود به راهبردهای محلی کاهش فقر کنیم، موارد زیر حاصل تجربه چین در کاهش فقر است:
۱- اصلاحات و نوآوری مستمر؛ رشد اقتصادی پایدار با سیاستهایی که به نفع مناطق فقیر و مردم فقیر است.
۲- ادغام فقرزدایی در استراتژی توسعه ملی و سازماندهی برنامههای فقرزدایی در مقیاس بزرگ با برنامههای هدفمند برای زنان، کودکان، معلولان و اقلیتهای قومی.
۳-اتخاذ رویکرد کاهش فقر توسعهمحور که بر توسعه بهعنوان راه اساسی خروج از فقر تمرکز میکند و ایجاد ظرفیت افراد فقیر برای کمک به خود.
۴- پیگیری استراتژی توسعه متوازن اقتصادی- اجتماعی شهری و روستایی، حمایت از صنعت از کشاورزی و شهرها برای حمایت از مناطق روستایی.
۵- توسعه زیرساختها ازجمله راه، آب و فاضلاب، برقرسانی، تامین گاز طبیعی و مسکن.
۶- بسیج تمام منابع برای کاهش فقر اعم از بخش دولتی و خصوصی.
۷- ادغام سیاستهای مساعد عمومی و خاص، فقرزدایی مبتنیبر توسعه و شبکههای ایمنی اجتماعی.
یک درس برای ایران
اخیرا دولت برای جایگزینی سیاست ارز ترجیحی با سیاست حمایت ریالی و نقدی از خانوارها چالشهای زیادی را تجربه کرد. ازجمله این چالشها، موضوع استانداردهای استحاقسنجی و شناسایی افراد نیازمندتر بود. برای تحقق این امر ابزار اصلی دولت پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان وزارت رفاه بود. گرچه تصور اولیه این بود که دهکبندی دقیقتر و مفصلتر باشد، اما درنهایت دولت جامعه هدف که شامل هشت دهک میشدند را در دو گروه شامل دهک اول تا سوم و دهک چهارم تا هشتم تقسیمبندی کرد. این تقسیم بسیار محل اشکال است؛ چراکه برای مثال در بین دهکهای ۴ تا ۸ که جمعیتی بالغ بر ۵۰ میلیون نفر را شامل میشود، تفاوت زیست و معیشت و هزینه- درآمد خانوارها از زمین تا آسمان متفاوت است. با این حال دولت در یک اقدام حداقلی، یارانه چشمگیری را بهصورت ناعادلانه بین مردم توزیع کرد. البته یارانههای حمایتی دولت فقط منحصر به این یارانه اخیر نمیشود؛ چراکه دولت سالانه مقادیر قابلتوجهی بودجه در قالب بودجه کمیته امداد، بودجه سازمان بهزیستی، یارانه نان و گندم، هزاران میلیارد تومان یارانه بخش سلامت و بیمه درمان، یارانه بخش آموزشوپرورش و آموزشعالی، بودجه سازمان هلالاحمر، بودجه بنیاد شهید، یارانه آب، برق و سایر حاملهای انرژی و همچنین میلیاردها تومان سهم دولت از حقبیمه را با استحاقسنجی غیرعلمی و غیرفنی توزیع میکند.
اما در چین برخلاف ایران، دولت طی اقدامات خود برای کاهش فقر، مجموعهای از استانداردها و رویهها را برای شناسایی دقیق فقرا، علل فقر و نیازهای آنها ایجاد کرده است. این اقدامات بهعنوان تلاشهای هدفمند در ۶ حوزه خلاصه شد که به تلاش برای ۱- شناسایی دقیق فقرا، ۲- تنظیم برنامههای هدفمند، ۳- استفاده کارآمد از سرمایه، ۴- انجام اقدامات مبتنیبر خانواده، ۵- اعزام دبیران نخست حزب براساس شرایط روستا و ۶- دستیابی به اهداف تعیینشده اشاره داشت.
برای مثال، خانوادههای فقیر اساسا براساس درآمدشان شناسایی شدند و عوامل دیگری ازجمله مسکن، آموزش و بهداشت نیز درنظر گرفته شد. برای روستاهای فقیر نیز، درآمد خالص سرانه روستاییان و درآمد کسبوکارها و مشاغل آنها نیز توجه میشد.
جابهجایی افراد فقیر از مناطق غیرقابل اقامت یکی دیگر از برنامههای مهم چین بود. برخی از مردم در مناطق غیرقابل سکونت زندگی میکردند که از شرایط طبیعی سخت رنج میبردند و در معرض بلایای طبیعی مکرر بودند. اگر در جایی که بودند باقی بمانند، از بین بردن فقر برای آنها بسیار سخت خواهد بود، بنابراین دولت آنها را به مناطق دیگری منتقل کرد. دولت به خواستههای این افراد احترام گذاشت و فقط کسانی را که واجد شرایط بودند و با مهاجرت موافقت کردند، جابهجا کرد.
۵ اقدام
چین در طول مبارزه با فقر، پنج اقدام ازجمله ۱- تقویت اقتصاد برای ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر، ۲- جابهجایی افراد فقیر از مناطق غیرقابل سکونت، ۳- جبران خسارات اقتصادی مرتبط با کاهش آسیبهای زیستمحیطی، ۴- بهبود آموزش در مناطق فقیرنشین و ۵- ارائه کمکهزینههای معیشتی برای افراد ناتوانی که نمیتوانند جهت کاهش فقر خود تلاش کنند، انجام داده است.
سیستم مراقبتهای بهداشتی سهلایه در سطح روستا، شهر و شهرستان بهبود یافته است. همه جمعیتهای فقیر اکنون به بیمههای اولیه پزشکی، بیمه بیماریهای بحرانی و کمکهای پزشکی دسترسی دارند تا از درمان فقیران مبتلا به بیماریهای بزرگ، مراقبتهای بهداشتی قراردادی برای فقیران مبتلا به بیماریهای مزمن و خدمات پزشکی تضمین شده برای فقرا با بیماریهای بحرانی اطمینان حاصل کنند. بیماریهای پوشش بیمه درمانی پایه فقرا اکنون بیش از ۹۹/۹ درصد است. تمام فقرا خدمات پزشکی و بیمه درمانی تضمین شده دارند. از طریق این اقدامات، چین مشکل دسترسی دشوار و پرهزینه به درمانهای پزشکی برای ساکنان فقیر را حل کرده است.
تا پایان سال ۲۰۱۵، تعداد ۵۵/۷ میلیون چینی در فقر زندگی میکردند که برابر با جمعیت یک کشور متوسط است. این کشور هنوز ۱۴ منطقه فقیر، ۸۳۲ شهرستان فقیر و ۱۲۸۰۰۰ روستای فقیر داشت. کمک به فقرای باقیمانده کار سختی بود، زیرا آنها در فقر عمیق زندگی میکنند و فاقد ظرفیت خودسازی بودند و بهطور فزایندهای دشوار و پرهزینه بود. اما هیچ زمانی برای از دست دادن وجود نداشت. برای از بین بردن فقر شدید تا سال ۲۰۲۰، هر سال ۱۰ میلیون نفر باید تا چهار سال آینده از فقر خارج میشدند. آسیبپذیری آنها به این معنی بود که به احتمال زیاد به دلیل فاجعه، بیماری و هزینههای تحصیل و مسکن به فقر باز میگردند.
دولت هدفی را تعیین کرده بود که تا سال ۲۰۲۰ طی سیزدهمین برنامه پنج ساله(۲۰۲۰-۲۰۱۶) تمام افراد فقیر روستایی و شهرستانهای فقیر را از فقر خارج کند، بهعنوان بخشی از هدف ایجاد جامعهای مرفه. در نوامبر ۲۰۱۵، تصمیم بر پیروزی در مبارزه با فقر، ارائه نقشه راه برای کاهش فقر و بسیج همه منابع برای پیروزی در جنگ ضدفقر را منتشر کرد.
در پنج سال آینده، چین سیاستهای هدفمند کاهش فقر را دنبال کرد و برای کاهش فقر از طریق توسعه صنایع، مهاجرت نیروی کار، جابهجایی و طرح تضمین حداقل استانداردهای زندگی تلاش کرد. دولت هزینههای مالی و حمایت مالی را افزایش داد، سیاست زمین را تقویت کرد، منابع خصوصی را بسیج و محیط را برا کسبوکار مساعد کرد. همچنین بر تعریف مسئولیتهای کاهش فقر دولتها در همه سطوح، توسعه یک سیستم نظارت و ارزیابی دقیق و ایجاد مکانیسم خروج برای شهرستانهای فقیر متمرکز شد. اما سرانجام در آستانه سال نوی چینی و به مناسبت صدمین سال تاسیس حزب کمونیست، طی مراسمی در اوایل سال ۲۰۲۱ ریشهکنی فقر در این کشور رسما اعلام شد. چین نهتنها اولین دولت جهان است که نخستین هدف راهبردی توسعه جهان موسوم به SDG۱ را ۱۰ سال زودتر از ضربالاجل تعیین شده به مرحله عمل رسانده بلکه اولین کشور جهان در طول تاریخ بشریت بود که توانسته چهره کشوری با بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون جمعیت را از ننگ فقر و گرسنگی بزداید.
مجازات خاطیان از راهبردهای حزب
یکی از مهمترین عوامل کلیدی موفقیت چین در مقابله با فقر، مجازات مجریان و مدیرانی بود که از دستورات و راهبردهای حزب تخطی میکردند و آنها را اجرا نمیکردند. این مجازاتها گاهی به تذکر و دریافت آموزشهای لازم حزبی و گاه با مجازاتهای سنگین در پروندههای مرتبط با فساد منجر به اعدام ختم میشد.
کمیسیون مرکزی بازرسی انضباطی CPC و کمیسیون نظارت ملی نظارت و بازرسی انضباطی را بر تمامی کارهای مربوط به فقرزدایی و کمپینهایی برای رسیدگی به فساد و تخلف انجام دادهاند. نقض مقررات و انضباط حزبی مورد بررسی قرار گرفته و تخطیهای افراد مورد مجازات قرار گرفت تا فضایی پاک برای مقابله با فقر ایجاد شود. از هجدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین در سال ۲۰۱۲، آنها ۴۹۸ گزارش در مورد تخلفات رایج در فقرزدایی را دنبال و بررسی کردند و ۸۷ درصد از آنها مورد تایید قرار گرفت. افراد مسئول پاسخگو و مجازات شدهاند. از این میان ۶۹ مورد فساد و تخلف گزارش شده و علنی شده است. از ژانویه ۲۰۱۶ تا نوامبر ۲۰۲۰ تعداد ۳۳۸ هزار پرونده فساد و تخلف در فقرزدایی رسیدگی و ۴۶۴ هزار نفر تذکر داده شده یا به دریافت آموزش گمارده شدند که ۲۴۱ هزار نفر براساس مقررات احزاب یا انضباط احزاب مجازات شدند.
پی نوشت (برخی منابع):
– وبلاگ بانک جهانی، قابل دریافت از:
https://blogs. worldbank. org/eastasiapacific/ending-poverty-in-china-lessons-for-other-countries-and-challenges-still-ahead
– خبرگزاری شین هوا، چگونه چین ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر خارج کرد؟، قابل دریافت از:
http://www. xinhuanet. com/english/2021-04/06/c_139862741. htm