
زبان امپراتوری
تارنگاشت عدالت
نویسنده: دومنیکو لوسوردو
مترجم: خ. طهوری
بهار ٢٠٢۵
پیشگفتار
«ما در حالت جنگی قرار داریم» و «مبارزه علیه تروریسم طولانی و سخت خواهد بود»: این نوع شعارها از طرف دولتمردان، مدام در نوشتجات و مقالات روزنامهها، در کتابها و جزوات، که سعی میشود در هشدار دادن در مورد خطراتی که غرب را تهدید میکند، از یکدیگر سبقت گیرند، تکرار میگردد. آنها حتی اباء ندارند از جنگ «سوم» و یا (اگر جنگ سرد را نیز در نظر گیریم) از جنگ «چهارم» جهانی سخن گویند. از این رو ما با یک مناقشه طولانی و خونین مواجهیم که هماکنون در جبهههای متعدد و در میدانهای مختلف گسترش پیدا کرده است. بدیهی است که تروریستها و کسانی که به اشکال مختلف مظنون به پذیرش و کمک به آنها هستند مورد تعقیب قرار گیرند. ولی در ضمن نباید کشورهایی را که در سطح فکری تروریسم را تشویق میکنند و یا مطابق با رژیمهای سیاسی خود زمینههای حاصلخیزی برای گسترش این آفت ارایه میدارند، فراموش کرد. با در نظر گرفتن ذات مبهم این اتهام و قدرت حاکم کاملی که قاضی در فرموله کردن این اتهام برای خود قایل میشود، ممکن است لیست اهداف مدام تصحیح شده و طولانیتر گردد: آیا پس از افغانستان و عراق اکنون نوبت ایران و سوریه خواهد بود؟ و آیا اقدامات تنبیهی و یا ضربات پیشگیرانه در اینجا پایان خواهد گرفت؟
این جنگ نیز مانند دیگر جنگها با یک ایدئولوژی ویژه مشایعت و تقویت میشود. مسأله اینجا است که کسانی که کشتار تودهای به راه خواهند افکند و گاه خود دچار آن میشوند تحریک و تشویق گردند و علاوه برآن، باید جبهه داخلی برای سربازانی که در خط اول مبارزه قرار دارند، بسیج شود. البته باید با دشمن مبارزه کرد ولی از طرف دیگر باید همه کسانی که تلاش برای جنگ را تخطئه میکنند و یا شک و تردید خود را نسبت به جنگی که به راه افتاده و یا آثار آن در افق هویدا شده، ابراز میدارند، خنثی شوند. جبهه واقعی جنگی که تروریستهای بالقوه و یا بالفعل و همپیمانان احتمالی و یا الهامبخشان آنان را مد نظر میگیرد وسیع است و گسترش مییابد ولی جبهه جنگ ایدئولوژیکی که حتی از همپیمانان نامطمئن و متزلزل خود نیز نمیگذرد، گرایشاً غیرقابل سنجش است.
به ویژه جهان اسلام به «تروریسم» و « بنیادگرایی» (زمین حاصلخیز برای رشد خشونت تروریستی) و یا «نفرت علیه غرب» متهم میشود ولی در کنار آن به طور مشخص و با صدای بلند اتهامات دیگری نیز مطرح میگردد. هدف این اتهامات بدنام کردن جنبش ضد جنگ است، به این عنوان که این جنبش یک جنبش «ضدآمریکایی» عقب افتاده با پیشداوریهای فراوان است که تردید و تعصب ناچیز آنها را به نمایش میگذارد و در این کار دولتهای اروپایی نیز زیر فشار گذارده میشوند. و یا شاید وقتی اروپا در مقابل پرقدرتترین همپیمان خود اسرائیل سردی و خصومت به نمایش میگذارد، نیات نگرانکننده و بیان نشده و تاریک دیگری نیز وجود دارد داشته باشد، که نشان میدهد که اروپا هنوز به اندازه کافی با هولناکترین فصل تاریخ خود برخورد نکرده و در نتیجه در قبال «یهودیستیزی» و «صهیونیسم ستیزی» که در جهان عرب و اسلام در حال رشد است به اندازه کافی مصونیت پیدا ننموده است. به این صورت که دنیای کهنه (اروپا) تلاش میکند تا از زیر بار مسؤولیت و وظایف خود در مبارزه بیامان علیه تروریسم شانه خالی کند، پیری و فرسودگی خود را نیز به نمایش میگذارد، وگرنه چگونه میتوان این «اسلامدوستی» جبونانه و کشنده را توجیه کرد؟
در چنین جوی از بسیج عمومی علیه بربرهای وحشی که روزبهروز نزدیکتر میشوند و هماکنون حتی در دژهای اصلی غرب لانه کرده اند، سادهلوحانه است که بخواهیم توقع استفاده از عبارات و کلمات متعادل و سختگیرانه داشته باشیم. در واقع از این کار برای انگ زدن به دشمن و همدستانش استفاده میشود و از اینرو از آنها به عنوان اسلحه استفاده میگردد. این کتاب قصد دارد در زمینه تاریخی و فلسفی سهم خود را در تعریف عبارات اصلی و مرکزی ایدئولوژی جنگی امروزی ادا نماید.
برای نشر آلمانی در این کتاب فصل هشتم اضافه شده است.
د. ل.
اوربینو
ماه مه ۲۰۱۱
Other Books From - انتشارات عدالت
Other Books By - دومنیکو لوسوردو
برگشت