مقدمه از فولکر هلمایر
حضور این کتاب از مدتها پیش لازم به نظر میرسید، زیرا کتاب دارای این توان است که عاقبت عینیت لازم برای گفتمان چین را ارایه کند. در حال حاضر نه در فضای سیاسی و نه رسانهای این عینیت تامین شده و از این رو این کتاب پرووکاسیونی در مقابل بازنمودهای رایج است. بنا بر تجربه شخصی من پرووکاسیون در رابطه با تم چین به شدت ضروریست زیرا نگاه خود شیفته و درس اخلاقدهنده به مواضع خود در غرب توجه ما به دینامیک تحولات جهانی در سطح اقتصادی را مکدر و منحرف مینماید.
محتوی این کتاب باید ما را تهییج کند، با نگاهی انتقادی روح زمان غربی خود و به اصطلاح برتری اخلاقی خود را مورد سؤال قرار دهیم. «ارزشهای ما» در سیاست خودمحوربینانهای تبلور مییابد که در اثر آن نحوه برداشت ما اغلب با نحوه برداشت تعیین کنندگان و مردم کشورهای در حال رشد همخوانی ندارد و این وضعیت خطرات فراوانی را پدید میآورد.
این امر به ویژه برای نگاه به محورهای قدرت مالی/اقتصادی صدق میکند. سهم کشورهای در حال رشد از تولید ناخالص جهانی در آغاز جهانی شدنِ شتاب یافته، پس از فروپاشی کمونیسم در سال ۱۹۹۰ تنها ۲۰٪ بود، که امروز به ۶۳٪ ارتقأ یافته است. از آنجا که رشد کشورهای در حال رشد نسبت به کشورهای غربی حداقل دوبرابر است، رسیدن به سهم آنها در تولید ناخالص به ۷۰ درصد تنها مسأله زمان است. این کشورها معرف ۸۸٪ جمعیت جهانند و تقریباً ۷۰٪ ذخایر ارزی جهان را در اختیار دارند. آنها سرعت رشد اقتصادی جهان را تعیین میکنند. به ویژه چین دیگر میزکار جهان نیست، بلکه در این بین خود به کشوری پیشرو در زمینه فن آوریهای کلیدی از جمله شبکه ۵G شده است.
آیا این کشورها حاضر خواهند بود کماکان سلطه غرب را که امروز تنها ۳۷٪ تولی دناخالص جهانی (با گرایش نزولی) و تنها ۱۲٪ جمعیت جهان و فقط ۳۰٪ ذخایر ارزی جهان را در اختیار دارد، بپذیرند؟
کار درست این است که اروپا تجربه پیمان هانزایی را به یاد آورد که شعار اصلی آن «تغییرو تحول به دنبال تجارت» بود. احترام متقابل که اصل مرکزی رفتار بود، برای برقراری رشد پایدار ضروری است. تجارت، سیاست فعال صلح است زیرا پیشفرض تجارت همکاری و پل زدن به سوی یکدیگر است. تجارت باعث تبادل فرهنگ، آموختن از یکدیگر و آموختن همراه یکدیگر میشود.
البته فرهنگهای دیگری هم وجود دارد که سنخیتی با فرهنگ غربی ما ندارد. نمونههای فراوان اخیر از عراق و افغانستان و لیبی و سوریه وجود دارد . ساختارهای غربی را نمیتوان به زور بمب تحمیل کرد. تحمل واقعی و نه ظاهری فرهنگی باید در دستور کار ما قرار گیرد.
این کتاب جوانب مختلف و متعددی را نمایان میکند و در رابطه با اهمیت آتی چین و کشورهای در حال رشد، بینش عینی، که برای کشوری صادر کننده چون آلمان و یا برای منطقه یورو و اتحادیه اروپایی اساسی است، ارایه میدارد. روشن است که ما به خاطر وفاداری کاذب خیلی عقب افتادهایم. چین و دیگر کشورهای در حال پیشرفت منتظر ما نخواهند شد!
من از ولفرام السنر به خاطر مساعیاش تشکر میکنم و آرزو میکنم که کتاب او خوانندگان زیادی پیدا کند.
برمن، مارس ۲۰۲۰