fidel

«Yo soy Fidel»

تارنگاشت عدالت

 

برگرفته از:دنیای جوان
۲۷ نوامبر ۲۰۲۱

 

۵ سال پیش رهبر انقلاب فیدل کاسترو دیده بر جهان فروبست
 

روز ۲۵ نوامبر  ۲۰۲۱ هنوز اول صبح است. ساعت کمی مانده به ۷ ولی هم اکنون هزاران نفر پشت درب آهنی گورستان  “سانتا ایفیگنیا” در شهر سانتیاگو دِ کوبا ازدهام کرده‌اند. ۵ سال پیش در چنین روزی رهبر انقلاب کوبا و رئیس جمهور و فرمانده رهبر  فیدل کاسترو دیده برجهان فروبست.

در جلوی درب گورستان همه بازدیدکنندگان یک رز سرخ و یا  زرد دریافت می‌کنند. بسیاری از بازدیدکنندگان با لباس کار ، چندین کارمند شهرداری با لباس نارنجی، صدها پسر و دختر محصل با اونیفورم، شلوار کرم و پیراهن سفید و برخی دیگر از مدعوین با لباس‌های شیک در مراسم شرکت کرده‌اند. با این‌که تازه آفتاب زده ولی هوا گرم است و آفتاب در دومین شهر بزرگ کوبا جداً سوزان است.

فیدل کاسترو روس تقریباً نیم قرن  کشور را هدایت کرد تا این‌که روز ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶ در سن ۹۰ سالگی از دنیا رفت. برادر او، رئیس جمهور  و رئیس شورای رهبری وقت رائول کاسترو خبر مرگ فیدل را به اطلاع مردم کوبا و جهان رساند. فیدل روز ۴ دسامبر ۲۰۱۶ در گورستان “سانتاایفیگنیا”  به خاک سپرده شد. زندگی این مرد انقلابی  با تاریخ سانتیاگو دِ کوبا ناگسستنی است. او در سن ۶ سالگی به این شهر آمد، همانجا به مدرسه و  سپس به کالج رفت.

سنگ قبری که زیر آن خاکستر فیدل دفن شده، تکه‌ای از صخره کوه‌های “سیرا مائسترا” است و به دانه‌ای ذرت شباهت دارد که به اقتباس از جمله شاعر و مبارز راه استقلال کوبایی، خوزه مارتی (۱۸۵۳ تا ۱۸۹۵) گرفته شده که می‌گفت: «تمام شهرت عالم در دانه‌ای ذرت می‌گنجد.» این سنگ طبیعی با رنگ روشن با فاصله کمی درکنار آرامگاه برج‌گونه  قهرمان ملی کوبا قرار دارد. پشت آن پرچم‌های قرمز/سیاه  با  نبشته «۲۶ de Julio» در اهتزاز است. روز ۲۶ ژوئیه ۱۹۵۳  گروه کوچکی از پارتیزان‌ها به مهم‌ترین سربازخانه‌های دیکتاتور مورد حمایت آمریکا، باتیستا حمله بردند: سرباز خانه “مونکادا” در سانتیاگودِکوبا و  سربازخانه “کارلوس مانوئل دِ سسپِدِس” در “بایامو”. این چراغ سبز  برای انقلاب کوبا بود که سرانجام روز ۱ ژانویه ۱۹۵۹ به پیروزی رسید.

وقتی بلندگوها روشن شد، شهروندان زیادی در صف‌های طولانی منتظر بودند. همهمه‌ها فوراً قطع شد و پخش سرود ملی آغاز گردید. زنان و مردان کوبایی زیر ماسک‌های حفاظتی که باید همه جا استعمال شود، سرود را زمزمه می‌کردند. مردم از راه باریکی با احترام به سوی مقبره فیدل به حرکت درآمدند و گل‌های خود را روی سنگ قبر نهادند و در این هنگام آهنگ کوبایی غمناکی پخش می‌شد. برخی از مدعوین در سکوت خود می‌گریستند و اشک‌های آنان روی ماسک‌های حفاظتی آنان می‌غلطید.

“آریس آریاس باتالا” مدیرعملیات صلیب سرخ کوبا به دنیای جوان گفت: «ما کوبایی‌ها امروز بسیار غمگینیم.» بسیاری از همکاران او آماده کمک رسانی به بازدیدکنندگان بودند، که اگر کسی دچار گرمازدگی و یا مشکل دیگری شد، فوراً اقدام شود. او گفت ما غمگینیم، «با این‌که کماندانته فیدل  ما را خوب آماده کرده و افکار و اندیشه‌های او آنگاه که دیگر بین ما نباشد، در بین ما زنده خواهدماند.»

رئیس جمهور کوبا، “میگل دیاس کانل”  روز قبل به رهبر انقلاب ارج نهاده بود. او در توئیتر خود از جمله نوشت: «او یک اثر رهایی‌بخش خلق کرد، برای بشریت امید آفرید، در مقابل امپریالیسم با عزم و اراده ایستادگی کرد و همراه خلق و انقلاب رشد نمود.»

“باتالا” گفت ولی در این روز  نه او و نه برادر فیدل، رائول در این مراسم در گورستان حضور خواهند داشت. چنین ملاقات‌هایی اقدامات حفاظتی مشخصی را می‌طلبد. دراین روز هرکس باید این امکان را داشته باشد که که به اینجا بیاید و شاخه گلی بر مزار رهبر انقلاب بگذارد. «با وجود محاصره وحشتناک از طرف دولت ایالات متحده آمریکا و بحران کورونا ، ما، خلق کوبا، ملهم از اندیشه‌های فیدل  برای ادامه انقلاب به مبارزه خود ادامه خواهیم داد.»

این گورستان در فوریه سال ۱۸۶۸ ایجاد شد و در آوریل همان سال اولین به خاک‌سپاری صورت گرفت. در کنار خوزه مارتی در گورستان سانتا ایفیگنیا  بقایای فانی ۳۲ ژنرال جنگ‌های آزادیبخش کوبا و تعداد زیادی از شخصیت‌های مشهور کوبایی مدفون است. گورستان توسط نخل‌های بلند احاطه شده. در مقابل ساختمان دفتری  این گورستان تاریخی که به سبک ابنیه‌های مستعمراتی ساخته شده پرچم کوبا در اهتزاز است.

حتی ساعت‌ها بعد نیز موج بازدیدکنندگان تمامی نداشت. صدها نفر از پیشگامان جوان با دستمال گردن‌های سرخ و شلوارهای کوتاه قرمز  و پیراهن‌های سفید از میان در آهنی گورستان عبور می‌کردند.  بسیاری از آنان تصاویر بزرگی از فرمانده را با خود حمل می‌کردند. مردی سالخورده فریاد زد: «من فیدلم!» Yo soy Fidel و پیشگامان جوان نیز با صدای بلند شعار او را تکرار کردند.

بعد از ظهر در بخش تاریخی شهر در مرکز سانتیاگو دِ کوبا
“لیویا” با لباسی که به پیش‌بند شباهت دارد با گل‌های سفید کوچک درِ این ساختمان سبک استعماری و محتاج تعمیر را می‌گشاید. او از ما در هال ساختمان استقبال می‌کند و می‌گوید: «این ساختمان  برای جنبش انقلابی ۲۶ ژوئیه بسیار مهم بود. امروز در پنجمین سال وفات فرمانده فیدل احساسات زیادی در من در قلیان است.» شاخه‌های مو مانند سقفی یک ساختار چوبی را پوشانده و سایه مطبوعی گسترده. خوشه‌های انگور قرمز اینجا و آنجا به چشم می‌خورد. این زن ۷۰ ساله تعریف می‌کند که مادرش در هاوانا با فیدل کاسترو در دانشگاه تحصیل می‌کرده.  هر ۷ عموی او در جنبش انقلابی ۲۶ ژوئیه شرکت داشتند. مادر او بلافاصله پس از انقلاب  در “سیرا مائسترا» معلم تربیت می‌کرده تا از کارزار سوادآموزی حمایت کند.

وقتی که این خانم سالخورده کتابدار سابق از دوران طفولیت خود سخن می‌گفت متفکرانه پلک‌هایش را پشت عینک به هم فشرد «یک بار، من تقریباً ۹ ساله بودم، فیدل به خانه ما آمد. من خجالتی بودم و از پشت پرده او را نگاه می‌کردم. فیدل قدبلند بود و انگشتان ظریف و بلندی داشت.» فیدل او را پشت پرده دیده و به او لبخند زده بود. “لیویا” به ناگاه این صحنه را تکرار کرد، گفتی  دوباره ۹ ساله است، چشم‌هایش را از تعجب گشود و با دست پرده خیالی را به سرعت بست. «فرمانده فیدل بدون خستگی تا دم مرگ برای ایده‌آل‌های انقلاب مبارزه کرد.»

باز در گورستان
هنوز موج مردم به سوی سنگ قبر دانه ذرت شکل پایان نگرفته بود. مدیر عملیاتی صلیب سرخ کوبا، “باتالا”  روز درازی را در پیش داشت. ولی می‌گفت مهم نیست و او به کار خود ادامه خواهد داد تا آخرین فرد گل خود را برمزار فیدل بنهد: «yo soy fidelista!»

 

fidel