sefarat dameshgh

آمریکا و دست‌نشاندگانش به عنوان متجاوزان در پشت اسرائیل، اندک اعتبار خود را نیز از دست می‌دهند

 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: سیمون چجه اندریتو
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۷ آوریل ۲۰۲۴
 
 

زمینه
نویسنده این سطور بارها گفته است که آمریکا و انگلیس با استفاده از اسرائیل در غزه و غرب آسیا می‌جنگند، این واقعیت در نشست شورای امنیت سازمان ملل در دوم آوریل که برای بحث در مورد بمباران سفارت ایران از سوی اسرائیل در دمشق انجام شد، برملا گشت. آمریکا، بریتانیا و فرانسه تقریباً از اقدام اسرائیل تمجید کردند و ایران را مقصر دانستند، در حالی‌که سایر شرکت کنندگان، از جمله روسیه و چین، این حمله تروریستی را محکوم کردند و آن‌را توهین به قوانین بین‌المللی دانستند. آمریکا، انگلیس و فرانسه که اسرائیل را مسلح می‌کنند و از آن حمایت سیاسی نیز به عمل می‌آورند، به دلیل عملکرد فریبکارانه و دورویی مشهودشان، تتمه اعتبار خود را هم از دست می‌دهند. اتحادیه اروپایی از ایران خواست تا از خود «خویشتنداری» نشان دهد، و با این کار، اسرائیل را تشویق کرد که در صورت تمایل قوانین بین‌المللی را زیر پا بگذارد.

تأمین اسرائیل و تمسخر قربانیان آن
علی‌رغم تدارک تجهیزات آمریکا که اسرائیل از آن برای بمباران سفارت ایران در اول آوریل استفاده کرد و در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد ایران را مسؤول این حمله معرفی نمود، واشینگتن پیش از این پیشنهاد حذف نام «تروریستی» را که در ژانویه ۲۰۲۴ برای حوثی‌ها گذاشته بود، ارایه کرد و نشان داد که چگونه نامگذاری آن «گروه تروریستی» نسنجیده بوده است. شبکه بلومبرگ در سوم آوریل مقاله‌ای منتشر کرد که در آن نشان داد که اگر این گروه قول دهد که حمله به کشتی‌های تجاری ایالات متحده، بریتانیا و اسرائیل را متوقف سازد، آمریکا مایل است که نام تروریستی را از لیست خود برای حوثی‌ها لغو کند. در نتیجه واشینگتن به عنوان فروشنده برچسب‌های بی‌معنا ظاهر می‌شود و حوثی‌ها را به ستوه می‌آورد تا از نسل‌کشی اسرائیل در ازای کنار گذاشتن برچسب «تروریستی» از جانب آمریکا جلوگیری کند. برعکس، تعهد واشینگتن به ایجاد امکانات برای ادامه جنایات اسرائیل در غزه و کل منطقه، با توجه به رویدادهای دوم آوریل در شورای امنیت سازمان ملل متحد که پیش‌تر یاد شد، به قوت خود باقی می‌ماند. استاندارد‌های دوگانه واشینگتن اعتبار اندک آن (و دست نشانده‌هایش) را کاهش می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه اهداف تنگ‌نظرانه خود را دنبال می‌کند. آمریکا در اواسط ژانویه ۲۰۲۴ حوثی‌ها را به بهانه دور از ذهنی که این گروه در حال انجام حملات به «کشتی‌های بین‌المللی» است، به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کرد. این توضیح مضحک باعث شد که آمریکا به نظر برسد که در واقعیتی موازی وجود دارد، زیرا واضح بود که این گروه تنها به کشتی‌های مرتبط با اسرائیل برای محاصره وحشیانه غزه حمله کرده بود که اگر اسرائیل نسل‌کشی خود را علیه مردم غزه متوقف کند، به حملات خود پایان خواهد داد. با این حال، بایدن نتوانست جلوی جنایات اسرائیل را بگیرد، اما یمنی‌ها را تهدید کرد، و آنان حملات خود را گسترش دادند تا کشتی‌های آمریکا و بریتانیا را، به دلیل نقش‌شان در حمایت از اسرائیل و راه‌اندازی کارزارهای بمباران علیه مردم یمن، دربر گیرند.

قصد ظاهری آمریکا برای یافتن راه‌حل دیپلماتیک از سوی «تیم لندرکینگ، فرستاده ویژه رییس‌جمهور جو بایدن به یمن»، اعلام شد. آدم از این‌که واشینگتن نماینده هم داشته باشد تعجب می‌کند، چون دایماً طوری رفتار می‌کند که انگار فقط گاوچران‌ها و جنگ‌افروزها هستند که در پاسخ به هر رویدادی دست به اسلحه می‌شوند و نسنجیده عمل می‌کنند، چنان‌که در پاسخ به خواسته‌های به حق یمنی‌ها در سال گذشته عمل کردند. کاخ سفید به دلیل نگاه نژادپرستانه‌اش توانایی دیپلماسی ندارد. بیانیه لندرکینگ که در گزارش بلومبرگ نقل شده است، «امیدوارم یک خروجی دیپلماتیک پیدا کنیم»، این سوال را پیش می‌آورد که چرا آمریکا در وهله نخست راه درست را انتخاب نکرد. این بیانیه هم‌چنین اعتراف به این است که سیاست بایدن در قبال یمن پس از دو ماه شکست خورده است و آمریکا هیچ اعتباری برای ایجاد یک راه‌حل قابل اجراء برای بحران‌های بین‌المللی ندارد. احتمالاً آمریکا هنوز به راه‌حل دیپلماتیک علاقه‌ای ندارد و بیانیه لندرکینگ دور دیگری از جنگ اطلاعاتی است، اما در نهایت ثابت می‌کند که واشینگتن ناصادق و غیرقابل اعتماد است. افشاگری بلومبرگ هم‌چنین نشان می‌دهد که رژیم بایدن نتوانسته است به اهداف «عملیات پاسدار رفاه» دست یابد.

آمریکا دیپلماسی را به نفع امریالیسم کنار می‌گذارد
تنها گزینه مناسب برای حل پایدار بحران در دریای سرخ و غرب آسیا، دیپلماسی بر مبنای احترام به منافع همه طرف‌ها است، که نظام امپریالیستی آمریکا از آن ناتوان است. مقاله‌ای که در همین کانال در ۲۸ مارس منتشر شد، به طور خلاصه نشان داد که چگونه تلاش‌های آمریکا و بریتانیا برای اجرای نسل‌کشی اسرائیل با استفاده از ارتش، با شکست مواجه شده است. تنها گزینه منطقی دیپلماسی بود، اما آمریکا، بریتانیا و فرانسه حمایت از اسرائیل برای حمله به سفارت ایران در دمشق در اول آوریل، و گسترش درگیری را انتخاب کردند، در حالی‌که پیش‌تر (در مقاله بلومبرگ م.) در سوم آوریل ۲۰۲۴ به یمنی‌ها پیشنهاد‌های جعلی مذاکره برای صلح کرده بودند. جهان‌بینی نژادپرستانه غربی‌ها نمی‌تواند به آن‌ها اجازه دهد بدون تهدید وارد دیپلماسی شوند. حمله اسرائیل که برخلاف کنوانسیون ۱۹۶۱ وین در مورد روابط دیپلماتیک بود و نیز سرزنش و تمسخر ایران از سوی غرب در نشست سازمان ملل، نشان می‌دهد که آن‌ها تا چه حد تلاش می‌کنند جنگی گسترده‌تر را آغاز کنند.

پیشنهاد آمریکا به حوثی‌ها را باید به عنوان روشی برای ارزیابی این موضوع درک کرد که آیا رزمندگان یمنی از حمله شرم‌آور اسرائیل به سفارت ایران خوف داشتند، یا این‌که بایدن به دنبال گرفتن اعتبار برای «بازگشایی» مسیر دریای سرخ است که برای همه کشتی‌ها به جز تحریک کنندگان آمریکایی و انگلیسی باز است. دمکرات‌ها به شدت خواهان گزاره دوم هستند تا جایگاه خود را بهبود بخشند، یا به بهانه جنگ جهانی سوم انتخابات را تعلیق کنند. نژادپرستی رژیم آمریکا باعث می‌شود که بایدن و لندرکینگ تصور کنند که حوثی‌ها مایلند آمریکا، انگلیس و اسرائیل به کشتار خود ادامه دهند، در ازای این‌که آمریکا نام گروه یمنی را از لیست «تروریستی» خارج کند. با این حال، مقاله بلومبرگ که آمریکا بر اساس آن پیشنهاد ساختگی خود را صادر کرد، هیج نشانه‌ای از این‌که واشینگتن حتی در حال بررسی توقف نسل‌کشی اسرائیل و محاصره غزه باشد، ندارد. در عوض، رسانه‌های غربی در مورد نشست شورای امنیت سازمان ملل که برای بحث پیرامون بمباران غیرقانونی اسرائیل تشکیل شده بود، ایران را محکوم و غرب را تشویق کردند.

اعتبار اندک غرب زیر تیغه گیوتین
روسیه حمله اسرائیل را ناشی از سرشت تروریستی آن خواند، چین و دیگران آن‌را محکوم کردند و نشان دادند که اکثریت جهان اسرائیل و غرب را همان‌گونه که هستند، می‌بینند. به نظر می‌رسد که غرب وقت خود را صرف اهانت به ایران و نادیده گرفتن روسیه و چین می‌کند، زیرا دو کشور اخیر به تخلف اسرائیل و مصونیت نمایندگان دیپلماتیک اشاره داشتند. اسرائیل و حامیانش مصمم هستند جنگ را به هر قیمتی آغاز کنند، و این‌که هر چه ایران برای کاهش تنش تلاش کند، اهمیتی ندارد. در یک چنین پس‌زمینه تحریک‌آمیز و بی‌پروایی است که به نیروهای یمنی پیشنهاد می‌شود به اسرائیل اجازه دهند به نسل‌کشی خود ادامه دهد. به گفته غرب، یمنی‌ها که متحد ایران هستند، قرار است در ازای وعده غیرقابل اعتماد کاخ سفید، موضع اخلاقی خود را در قبال غزه کنار بگذارند، زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که حوثی‌ها در جنگی که غرب به شدت به دنبال دامن زدن آن است، در امان بمانند. غرب به اشتباه می‌پندارد که بقیه جهان متوجه نگرش بی‌پروای آن نمی‌شوند. در چرخه آتی تشدید تنش‌ها، روشن می‌شود که آمریکا انگلیس و فرانسه متجاوز هستند و اسرائیل جنگ‌طلب تنها ابزاری مفید است. کارزار غرب برای برچسب زدن به رقبا به عناوین متجاوز و تروریست شکست خورده است. نماینده روسیه در سازمان ملل آشکارا آمریکا، انگلیس، و فرانسه را به دلیل حمایت از حمله اسرائیل به سفارت ایران مقصر دانست و به آن‌ها اطلاع داد که مسؤولیت تشدید احتمالی تنش بر عهده آن‌ها است. در حالی‌که غرب از آغاز هر جنگی خوشحال می‌شود، اما دوست دارد که مسؤولیت حفظ اعتبار در حال شکست خوردن خود را به عهده دیگران بگذارد. با این حال، وقتی مردم شگردهای غرب را می‌بینند، عزت نفس و شخصیت غرب خدشه‌دار می‌شود. چین نیز همراه با سایر اعضاء در کنار ایران ایستاد و اعتبار غرب را ضعیف‌تر کرد.