brics

اجلاس سران جی۷، ناتو و بریکس نشانگر شکاف جهانی است

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: سارا فلاندرز
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: ورکرز ورلد
۸ ژوئیه ۲۰۲۲

طی هفته دوم تا نهم تیر سه نشست بین‌المللی بسیار متفاوت برگزار شد. این «نشست»ها بیانگر شکاف رو به رشد جهانی است. خوبست نگاهی به آن‌ها بیاندازیم؛ چه کسانی در آن‌ها شرکت کردند، و به ویژه این که چه نقشه‌ای در سر دارند. دو تا از آن‌ها بر رودررویی و افزایش تنش نظامی متمرکز بودند – در مقابل آن، جریان نخست – بریکس، تمرکزش بر همکاری، توسعه پایدار و بازرگانی بود.

نشست سران بریکس – دوم و سوم تیر
اولین نشست مصادف بود با ۱۴-مین اجلاس سران بریکس که در روزهای دوم و سوم تیر به صورت مجازی برگزار شد و چین ریاست جلسه را به عهده داشت.

بریکس اتحاد جمع کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی است. ۳ میلیارد نفر از مردم جهان، یعنی ۴۰٪ جمعیت جهان در این پنج کشور زندگی می‌کنند، کشورهایی با نظام‌های سیاسی و اقتصادی وسیعاً متفاوت. اما همه آن‌ها کشورهایی در حال توسعه هستند و همگی سابق بر این مستعمره یا نومستعمره‌هایی بودند که از سوی کشورهای امپریالیستی بلوک جی۷ غارت می شدند. مبارزات ضد استعماری و ضرورت همکاری، آنان را به هم پیوند داده است. تمرکز نشست سران کشورهای بریکس متوجه توسعه پایدار و ساختن جهانی با اقتصاد باز، حمایت از بازرگانی و گسترش همکاری بود. موضوع اصلی این نشست عبارت بود از: «مشارکت در عصر نوین توسعه جهانی»

بریکس محل تبادل نظر خاصی است و پیش از هر اجلاس سالانه سران، ده‌ها جلسه برگزار می‌کند. بریکس امسال ۷۰ کنفرانس و برنامه برگزار کرد و مسایلی در زمینه‌های امنیت سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، فایننس، توسعه پایدار، سلامت همگانی، و نیز مبادلات بین‌المللی و فرهنگی را پوشش داده است. بریکس خود را متعهد به حفظ و تحکیم چند جانبه‌گرایی می‌داند و با هر گونه برتری‌طلبی مخالف است.

آرژانتین و ایران به تازگی رسماً تقاضا کرده اند به گروه بریکس بپیوندند.

هشت کشور در حال توسعه دیگر نیز طی برگزاری جلساتی مراتب علاقمندی خود را ابراز داشته اند. جلسات گسترده از این قبیل را بریکس+ می‌نامند.

در بیانیه پایانی (بریکس) آمده است، علی‌رغم وجود پاندمی کوید-۱۹ و چالش‌های دیگر، کشورهای بریکس مشترکاً به حفظ همبستگی و تعمیق همکاری‌ها ادامه دادند.

کشورهای بریکس یک‌سوم مواد غذایی جهان را تولید می‌کنند. آن‌ها خود را به انتقال تکنولوژی، همکاری در کشاورزی با دوام و توسعه روستایی، تأمین امنیت غذایی، توسعه صنعتی، ارتباطات دیجیتال، توسعه زیرساخت‌ها و مراقبت‌های سلامت و توجه ویژه به آفریقا، متعهد می‌دانند.

در سال ۲۰۲۳ آفریقای جنوبی ریاست برگزاری پانزدهمین نشست سالانه سران بریکس را به عهده خواهد داشت. (بیانیه ۱۴-مین اجلاس سران بریکس، پکن)

گروه ۷ – پنجم تا هفتم تیر
اجلاس سه روزه گروه ۷ (جی۷) از پنجم تا هفتم تیر در قصر آلمائو، کرون، در ایالت باواریای آلمان برگزار شد. هدف بیان شده این اجلاس هماهنگی سیاست جهانی اقتصاد اعلام شده است.

رهبران کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلستان، ایالات متحده و نیز اتحادیه اروپایی در این نشست حضور داشتند. این‌ها کشورهایی هستند که مسؤول چپاول و استعمار آسیا، آفریقا و کشورهای آمریکایی هستند. آنان باید برای جنایت علیه بومیان، به بردگی کشاندن مردم آفریقا و دو جنگ ویرانگر جهانی در قرن بیستم، غرامت بپردازند.

موضوع اصلی این نشست سران قدرتمندترین و ثروتمندترین قدرت‌های امپریالیستی چگونگی تشدید تحریم‌ها علیه روسیه و نیز ادامه جنگ در اوکراین بود.

تقاضای جدید آن‌ها این بود که کشورهای تولیدکننده نفت با ایجاد سقف قیمت برای نفت، طلا و مواد نادر معدنی روسیه همراه با ایجاد محدودیت‌های جدید (انتقال) تکنولوژی موافقت کنند. این تقاضا احتمالاً با بی‌اعتنایی کشورهای در حال توسعۀ آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین روبه‌رو خواهد شد.

در حالی‌که اعضاء دولت‌های جی۷ تنها ۱۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، تولید ناخالص ملی آن‌ها ۴۵ درصد مجموع جهانی است. این اقتصادهای قدرتمند به سود یک طبقه کوچک از صاحبان شرکتها عمل می‌کنند که کم‌تر از ۱٪ جمعیت خودشان را شامل می‌شود. آن‌چه این طبقه مالک را نگران می‌کند این است که هر چند ثروت آنان در دستان تعداد هر چه کم‌تری متمرکز شده است، موقعیت آنان از کنترل ۷۰٪ تولید ناخالص ملی در جهان در ۳۰ سال پیش تقلیل یافته است. چگونه باید وضعیت رو به افول خود را تقویت کنند، در حالی‌که بحران اقتصاد سرمایه‌داری، افزایش روزافزون بهای انرژی و تورم، بیش از پیش موجبات شکاف میان آنان را فراهم می‌کند.

روزگار تسلط دلار و یورو به سر آمده است. تحمیل تحریم‌های سخت علیه روسیه با بی‌اعتنایی بیش‌تر کشورهای جهان روبه‌رو شد. تلاش‌های تحریمی برای خفه کردن ۴۰ کشور دیگر سبب ایجاد اَشکال دیگری از مبادله شد. بازرگانی جهانی در حال استفاده از سبدی از ارزهاست که شامل روبل روسیه – بیش از همیشه، یوان چین و روپیه هند می‌شود.

سیاست‌مداران گروه جی ۷ یک بار دیگر با ژست سنگین روابط عمومی قول دادند مبلغ ۶۰۰ میلیارد دلار فایننس ظرف ۵ سال آینده به بخش خصوصی و عمومی در کشورهای در حال توسعه، به ویژه در آفریقا، به زیرساخت‌ها اختصاص دهند. این اقدام در مقابل ابتکار چند تریلیون دلاری کمربند و جاده چین که در آن بیش از ۱۰۰ کشور مشارکت دارند، پیشنهاد شد.

اما این طرح جی۷، موسوم به «مشارکت برای زیرساخت و سرمایه‌گذاری جهانی» فقط تجدید همان قول ۶۰۰ میلیارد دلاری سال پیش بود. آن‌ها این طرح را سال ۲۰۲۱ «بازسازی بهتر جهان» نامگذاری کرده بودند. در یک کنفرانس خبری روشن شد که قول سال پیش هرگز تصویب نشد.

سرنوشت این ماجرا هم شبیه قول‌های بایدن و سکوت کرکننده‌اش درباره طرح بسته دگرگونساز «بازسازی بهتر» وی در برآوردن نیازها و ایجاد زیرساخت‌های کشور در درون ایالات متحده است. هیچ کشوری ایده کمک آمریکا به کشورهای در حال توسعه برای ایجاد زیرساخت‌ها را جدی نمی‌گیرد، زیرا آمریکا ده‌ها سال است که در کشور خود به ندرت به ساخت پروژه‌های بزرگ زیرساختی دست زده است. صنایع نظامی ایالات متحده اشتیاق فراوانی به پروژه‌های فوق سودآور در ساخت سیستم‌های سلاح‌های جدید، یا ساخت و نگهداری ۸۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان و نیز ساخت یک پایگاه جدید نظامی در لهستان دارند.

نشست سران ناتو – هفتم تا نهم تیر
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) امسال اجلاس سران خود را در مادرید برگزار کرد. ناتو اتحادیه تحت فرمان آمریکاست، که در خدمت تقویت قدرت جهانی شرکت‌های بزرگ ایالات متحده است. این سازمان در سال ۱۹۴۹ با مشارکت ۱۲ کشور امپریالیستی اروپا، کانادا و ایالات متحده به منظور محاصره اتحاد شوروی و کشورهایی که پس از جنگ دوم جهانی در تلاش برای ساختن سوسیالسم در اروپای شرقی بودند، تشکیل شد.

پس از تخریب اتحاد شوروی این اتحادیه نظامی به سرعت به سراسر حوزه بالکان و شرق اروپا گسترش یافت و کشورهای سابقاً سوسیالیستی را به بند کشید. ناتو بازسازی اقتصاد خشن سرمایه‌داری را به آن‌ها تحمیل کرد، مالکیت خصوصی در صنعت و مسکن را به اجرا گذاشت و پرداخت هزینه‌های سنگین مانورهای نظامی ماهانه برای پشتیبانی از جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان را به گردن آن‌ها گذاشت.

در این اجلاس ژنرال‌ها و سیاست‌مداران بر سر یک تغییر اساسی در ناتو به توافق رسیدند، به طوری که دبیرکل ناتو، یِنس استولتنبرگ، آن‌را «بزرگ‌ترین بازبینی در سیاست بازدارندگی و دفاعی پس از جنگ سرد» نامید.

ناتو در یک بیانیه مطبوعاتی با افتخار می‌گوید: «از نزدیک‌ترین شرکای ناتو فنلاند و سوئد دعوت شده است به این پیمان بپیوندند، این یک پیشرفت چشم‌گیر در امنیت اورو-آتلانتیک محسوب می‌شود. … به علاوه در مورد پشتیبانی درازمدت از اوکراین از طریق تقویت یک بسته حمایتی همه‌جانبه نیز توافق شد.»

ناخوشایندتر از همه این‌که برای نخسین بار از استرالیا، ژاپن، نیوزلند و جمهوری کره به عنوان «شرکای هندو-پاسیفیک» برای شرکت در اجلاس دعوت به عمل آمد. این دعوت بخشی از «طرح راهبردی ناتو» بود – یک طرح راهبردی ده ساله که علناً چین را یک تهدید تلقی می‌کند: «اتحاد نزدیک بین چین و روسیه ارزش‌های غربی را تهدید می‌کند.»

نشست ناتو بر «تحکیم نیروهای دفاعی، تقویت گروه‌های رزمی در بخش شرقی اتحادیه و افزایش تعداد نیروهای با آمادگی عالی» تأکید ورزید. تعداد نیروهای در حال آماده‌باش ناتو از رقم ۴۰.۰۰۰ کنونی به بیش از ۳۰۰.۰۰۰ افزایش خواهد یافت.

ایالات متحده ۲۰.۰۰۰ نیروی دیگر به اروپا اعزام خواهد کرد. در حال حاضر حدود ۱۰۰.۰۰۰ نیروی آمریکایی در اروپا حضور دارند. این طرح شامل تقویت اعزام چرخشی نیروهای زرهی، هوایی، دفاع هوایی و نیروهای عملیات نظامی به منطقه بالتیک می‌شود.

شایان توجه است که پیشینه میدانی ناتو در افزایش نیروهایش در عراق و افغانستان به طور فاجعه‌باری ناموفق بوده است.

ارتش اوکراین با آموزش‌های ناتو از ۶.۰۰۰ نیروی آماده نبرد در سال ۲۰۱۴، یعنی زمان کودتای آمریکایی علیه دولت منتخب مردم اوکراین، برحسب خلاصه گزارش سرویس تحقیق کنگره، به حدود ۱۵۰.۰۰۰ نفر در ژوئن ۲۰۲۱ رسید. طی این زمان هزینه نظامی اوکراین سه برابر شد.

ایالات متحده تانک‌ها، خودروهای زرهی و سیستم توپخانه‌ای اوکراین را مدرنیزه کرد و تهیه کننده اصلی سخت‌افزار نظامی، ادوات رادیویی، کامیون‌های حمل‌ونقل نظامی و بیش از ۲۰۰ نفربر جاولین، و موشک‌های ضدتانک بود. بریتانیا، لهستان و لیتوانی نیز به اوکراین تسلیحات فرستادند.

حالا همین سربازان آموزش دیده اوکراینی «آماده نبرد» خیلی سریع‌تر از سربازان آموزش دیده ناتو در افغانستان، در حال شکست خوردن هستند. هیچ ارزیابی‌ای در مورد شکست‌های جانانه در افغانستان یا شکست در اوکراین به بحث گذاشته نشد.

نقشه بزرگ ناتو برای کشاندن روسیه به باتلاق اوکراین و اعمال تحریم به منظور بی‌ثبات کردن و ایجاد تورم شدید و کمبودها در روسیه، ضربه به مراتب شدیدتری بر اعضای ناتو وارد آورد. این موضوع تنها موجبات شکست راه‌حل‌های نظامی دیگر را افزایش می‌دهد.

با این حال، نشست سران ناتو خواهان افزایش درگیری نظامی در خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه ساحل آفریقا شد. ساحل از مراکش، الجزیره، لیبی، مالی، نیجر، چاد و سودان تا اتیوپی دامه پیدا می‌کند.

ناتو، به جای تهیه نقشه‌های توسعه آفریقا، نقشه افزایش دخالت‌های نظامی و جنگ را در سر می‌پروراند.

تعمیق شکاف‌های جهانی
اتحادهای بین‌المللی جدیدی در حال شکل گرفتن است. رؤسای جمهور روسیه، ایران، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، پنچ کشور شریک در حوزه دریای کاسپین – در ۲۹ ژوئن در ترکمنستان گرد هم آمدند تا در ششمین نشست سران این حوزه، به ویژه در بخش نفت و منابع گازی، همکاری‌ها را توسعه دهند. آنها متعهد شدند که ارتش‌های خارجی را از حوزه دریای خزر دور نگه دارند.

آن‌چه در مورد نشست‌های جی۷ و ناتو روشن است، اینست که طبقه حاکم ایالات متحده به سرعت از جهانی‌سازی اقتصادی (گلوبالیزاسیون) عقب‌نشینی می‌کند، زیرا دیگر در موقعیتی نیست که حرف خود را به کرسی بنشاند. اکنون دست به هر نوع کارشکنی می‌زند تا در خطوط تغذیه اخلال ایجاد کند و به کمبودها دامن بزند. به اتفاق متحدین خود مشغول تشکیل پیمان‌های اقتصادی و نظامی کوچک‌تر، خشن‌تر و بی‌رحم‌تر است. رکود و تورم ناشی از آن ممکن است همۀ برنامه‌های آنها را به هم بزند.

تظاهرات بزرگی که علیه نشست سران جی۷ و ناتو برگزار شد، نشانه مقاومت روزافزون و ضروری توده‌های مردم است.