vekalat

ایران علیه راه‌حل‌های ارتجاعی

برگرفته از: فرهیختگان
۱۴۰۱/۱۱/۲۷

 

توجیه‌گران و منتقدان رادیکال دو روی یک سکه‌اند

کشورهای مختلف در مواجهه با ضعف‌های خود به طرق مختلفی اقدام می‌کنند. کمتر کشوری است که دربرابر ضعف‌های خود، مسیر ارتجاعی و گذشته را درپیش بگیرد و حل مشکلات را به کائنات واگذار کرده و دست روی دست نهاده و نابودی خود را نظاره کند. کشور ایران هم از این مساله مستثنی نیست. صبح دیروز حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانی در جمعی از مردم آذربایجان‌شرقی به ضعف‌های موجود در کشور اشاره کرده و راه‌حل برطرف کردن این ضعف‌ها را چنین عنوان کردند: «درمقابل این ضعف‌ها، دونوع نگاه می‌توان داشت. نگاه و رویکرد اول این است که با نگاه به دستاوردها، بفهمیم این توان وجود دارد که با همان همتی که به این پیشرفت‌ها دست یافته‌ایم، امکان برطرف کردن ضعف‌ها نیز وجود دارد که این نگاه، نگاه انقلابی است.» ایشان در تبیین نگاه دیگر که از آن به «نگاه ارتجاعی» تعبیر کردند، گفتند: «با نگاه ارتجاعی به ضعف‌ها، این‌گونه نتیجه گرفته می‌شود که فایده‌ای ندارد و نمی‌شود کاری کرد بنابراین باید دست روی دست بگذاریم یا نِق بزنیم و ضعف‌ها را با صدای بلند مطرح کنیم و حتی مثل برخی‌ها اصل انقلاب و جمهوری اسلامی را انکار کنیم.» رهبر انقلاب که نسبت به نگاه ارتجاعی در مواجهه با ایرادات گلایه کردند در ادامه با برشمردن تورم و کاهش ارزش پول ملی به‌عنوان ضعف‌های کشور نگاه صحیح در مواجه با ضعف‌ها را این‌گونه توصیف کردند: «امروز یکی از کارهای اساسی‌ای که مسئولان کشور، قوه‌ مجریه، قوه‌ مقننه، دستگاه‌های پیگیری و دستگاه‌های اجرایی به عهده دارند، مسئولان مستقیم، مسئولان غیر‌مستقیم، این است که [مشکلات را] علاج کنند. علاج‌پذیر است؛ این‌جور نیست که علاج نداشته باشد؛ راه دارد، باید راهش را پیدا کنند. علاج کنند تورّم را، این ثبات اقتصادی، ثبات قیمت‌ها، کشور را پیش می‌برد. پس نگاه باید این نگاه باشد.» در ادامه ضمن تشریح آسیب‌های نگاه مرتجعانه به ضعف‌های کشور به بررسی روش صحیح با ضعف‌هایی پرداخته‌ایم که در مسیر پیشرفت کشور خلل ایجاد کرده و عبور از آنها نیاز به واقع‌بینی، نقد منصفانه و ارائه راهکارهای دلسوزانه دارد. 

  منادیان مواجهه ارتجاعی با ایرادات
ارتجاع و ندیدن هیچ نقطه قوتی، در این روزها که تازه جامعه التهاباتی را پشت‌سر گذاشته، بیشتر شده است. بیانیه‌نویسی که میرحسین موسوی شروع کرده و هراز چندگاهی بعد از رخوت، زبان به نفی حاکمیت می‌گشاید را می‌توانیم جزئی از این رفتار انفعالی و ارتجاعی تعریف کنیم. این مشی البته توسط برخی رسانه‌های داخلی نیز دیده می‌شود. همزمان با آنکه رسانه‌های خارج نشین معاند بدون ارائه هیچ سندی مسیر دروغ‌گویی و جو‌سازی را در پیش گرفته‌اند برخی رسانه‌های داخل نیز پازل آنها را تکمیل کرده و گاه با زیر پا گذاشتن مرز انصاف ایرادات تک‌خطی تند را نسبت به هرگونه ضعفی مطرح کرده بر تنور ناامیدی می‌دمند. روی دیگر این سکه‌ رفتار انفعالی، کسانی هستند که مدعیان کار سیاسی هستند و از هر ایرادی برای تمسخر و نه انتقاد بجا استفاده می‌کنند. رهبر انقلاب نیز در سخنرانی دیروز خود با مردم آذربایجان شرقی به این مساله اشاره کرده و بیان داشتند: «فعالیت سیاسی فقط این نیست که آدم بنشیند یک نقطه ضعفی در دولت یا در دستگاه‌های دیگر پیدا کند بنا کند این را در فضای مجازی با مسخره و با توهین و… بزرگ کند. فعالیت سیاسی که این نیست، فعالیت سیاسی این است که شما نگاه کنید فضای سیاسی دنیا را، فضای سیاسی منطقه را، اهداف دشمنان را، جهت‌گیری دوستان را برای مردم آنهایی که شما بیشتر از آنها می‌دانید، بیشتر از آنها می‌فهمید برای آنها تشریح کنید، فعالیت سیاسی این است.»

  راندن منتقدان؛ بال دیگر ارتجاع
صحبت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که درباره قوت‌ و ضعف شرایط این روزهای ایران منتشر می‌شود، گروهی برای فرار از پاسخگویی درقبال مسئولیت‌هایشان، صرفا نقاط قوت را بزرگنمایی کرده و با ندیده گرفتن هرگونه انتقادی شروع به برچسب‌زنی بر منتقدان می‌کنند. اما این ره به ترکستان است و نه‌تنها مشکلات کشور را برطرف نمی‌کند بلکه بر آن می‌افزاید و تا زمانی‌که مشکلات کشور به‌درستی شناسایی نشده باشند، نمی‌توان آن را حل کرد. بال دیگر ارتجاع همین راندن منتقدان است، منتقدانی که غالبا وطن‌دوست، دلسوز مردم و ظرفیت انسانی کشور هستند و باید در مسائل اجرایی و حل مشکلات کشور از آنها کمک گرفت؛ چراکه آنها مشکلات را با دید بهتری درک کرده‌اند که مسئولان به‌دلیل درگیر بودن با حجم زیادی از مسائل اجرایی بعضا از دیدن آنها غافل بوده‌اند. شنیدن صدای منتقد به دور از برچسب‌زنی امری است که این روزها نیاز جامعه است که هم می‌تواند منجر به اصلاح شود و هم باب پاسخگویی انتقادات غلط را گشوده و باب سو‌ءاستفاده از آنها را ببندد. 

  شیوه صحیح انتقاد و اصلاح 
انتقادات زمانی راهگشا است که نقطه‌زن و صحیح باشد. گاهی نیز انتقادات جنبه گلایه و نک و نال به خود می‌گیرد که در این حالت منتقد راهکاری برای حل مشکلات ندارد. اگرچه انتقادات و مطالبه‌گری‌های صحیح، به نقش‌آفرینی در حوزه‌های مختلف منجر می‌شود اما برخی با تعبیر غلط از کنش سیاسی صرفا روی به بیان انتقادات تند درست و غلط می‌آورند و بعدا از آنکه موجی از یأس را به جامعه تزریق کرده و متوجه غلط بودن موضع خود می‌شوند نیز هیچ‌گونه عذرخواهی و اصلاح موضعی را در دستور کار قرار نمی‌دهند. حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای نیز در سخنان خود به این موارد اشاره کردند. رهبر انقلاب روز گذشته در دیدار با مردم آذربایجان ضمن اینکه قشرهای مختلف مردم ازجمله دانشجو، استاد، عالِم دینی، کارگر، کاسب و دامدار را قادر به نقش‌آفرینی در عرصه‌های گوناگون توصیف کردند درمورد فعل سیاسی صحیح متذکر شدند: «فعال سیاسی هم می‌تواند نقش‌آفرین باشد البته فعالیت سیاسی، به نشستن و یافتن نقطه ضعفی در دولت یا دستگاه‌های دیگر و تمسخر و بزرگ‌نمایی آن در فضای مجازی نیست بلکه فعالیت سیاسی یعنی تشریح فضای سیاسی دنیا و منطقه و تبیین اهداف دشمنان و جهت‌گیری‌های دوستان.» نوعی از کنش سیاسی مرتجعانه را می‌شود در ایامی به خاطر آورد که کشور به دلیل اهمال مسئولان دولت دوازدهم آمار هفتصد فوتی کرونایی روزانه را تجربه می‌کرد. موج این انتقادات ناامید‌کننده با شروع به کار دولت سیزدهم نیز تداوم یافت اما به محض اینکه با واردات محموله‌های واکسن و ساخت چندین نمونه واکسن داخلی این مساله حل شد بسیاری از منتقدان رادیکال گذشته چشم بر دستاوردهای ملی بسته و آن را نادیده گرفتند. یکی از نقاط قوت جامعه ایران در ماجرای کرونا پویش‌های همدلی بی‌نظیری بود که ماه‌ها تداوم یافت و رهبر انقلاب نیز این اتفاق را به‌عنوان مصداقی از بر‌طرف کردن ضعف‌ها برشمرده و بیان داشتند: «ما بارها توانسته‌ایم به وسیله مردم، ضعف‌های بزرگ را برطرف کنیم که نمونه آن قضیه کرونا و نقش‌آفرینی مردم در کمک‌های مومنانه بود. همچنین شوق و حضور مردم در فعالیت‌های اجتماعی نشاط‌آفرین موجب پشتیبانی و تامین پیشرفت کشور است.» 

  تجربه تاریخی مردم ایران از رفتار ارتجاعی 
انتقادات ارتجاعی و پاسخ‌های ارتجاعی دولبه‌ یک قیچی هستند، قیچی‌ای که به انفعال می‌انجامد. درطول تاریخ ایران هم بسیار این موارد را داشتیم. مردم ایران در دوره‌های تاریخی مختلف به وضوح شاهد این مساله بوده‌اند که انتقادات چگونه به راهکارهای انفعالی منجر شده است. برای نمونه در دوران پهلوی همین بی‌توجهی به انتقادات و به عبارت دقیق‌تر پاسخ‌های ارتجاعی موجب نارضایتی مردم در آن برهه شده بود. این نارضایتی بعضا توسط روشنفکران ابراز می‌شد اما با اشد مجازات پاسخ داده می‌شد. مثلا پرویز ثابتی که اخیرا علنی شده در زمان تصدی ریاست ساواک پرونده بلندبالایی در سرکوب منتقدین پهلوی داشته، در همین رابطه مواجهه وی با انتقادات جلال آل‌احمد قابل‌توجه است. آل‌احمد که در دهه ۴۰ با آثار خود به مبارزه و مقابله با جریان غرب‌گرایی برخاست، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ به طرز مشکوکی درگذشت. خاطراتش از مواجهه با ثابتی این‌گونه نقل کرده است: «این آقای ثابتی که مغز متفکر ساواک بود یک عینک سیاه زده بود، من هم عینک سیاه زدم، در اتاق هر دو عینک تاریک زده بودیم. ثابتی قبل از آل‌احمد، امیرحسین آریان‌پور را احضار کرده بود و به او فحش داده بود که کشور درحال پیشرفت است و جلوی پیشرفت کشور را می‌گیرید. مرحوم آریان‌پور هم خیلی جا زده بود، ولی آل‌احمد هرچه او گفته بود دو تا بیشتر جواب داده بود. بعد ثابتی گفته بود که آقا‌جان شما در این کشور زیادی هستی، بیا برو هند. گفته بود من تبعید اختیاری نمی‌روم به‌زور مرا بفرستید، گفته بود بیا برو پاریس و خودم خرجت را می‌دهم. یارو گفته بود فکر نکنی سید که ما تو را می‌گیریم و زندانی می‌کنیم تا قهرمان ملی شوی، شبی نصف‌شبی یک کامیون زیرت کند بمیری شش‌ماه حبس دارد.» بیشتر از ایرادات ساختاری این شیوه مواجهه با منتقدان بود که اعصاب جلال آل‌احمد را به هم می‌ریخت. 

  راه‌حل‌ها هم نباید ارتجاعی و غیردقیق باشد
راه‌حل‌های ارتجاعی، عموما ایده جدیدی ندارند بلکه پاسخ‌هایی غیردقیق به مجموعه مسائل کشور هستند. قشری که در مواجهه با ایرادات بدون ریشه‌یابی، پاسخ‌های کلی و بدون ارزیابی صحیح می‌دهد و به‌دنبال مقصریابی است در همین راستا حرکت می‌کند. حداعلی چنین رویکردی را شاید بشود در رضا پهلوی دید که ایرادات ساختاری را بنا داشت با بی‌حجابی و کلاه پهلوی حل کند. در میان واژگان انتقادی کسانی‌که از مفاهیم رادیکال بهره وافری می‌برند واژه وطن غریب است، غریبی که در میان راه‌حل‌های غیردقیق با واژگان انتزاعی و غیر‌واقع‌بینانه گم شده‌ است.