Afrigha_medium

تلاش مجدد غرب برای احیای استعمار نو در آفریقا

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: ولادیمیر دانیلف
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۱۲ ژانویه ۲۰۲۳

سال ۲۰۲۲ به پایان رسید و به نماد جهانی سال «غرب‌زدایی» تبدیل شد. انتقاد به غرب همه جا در حال افزایش است و این تنها به  خاطر بی علاقگی‌اش به حل مسأله فلسطین و اسرائیل یا بی میلی‌اش برای رسیدن به توافقی در پرونده هسته‌ای ایران در غرب آسیا نیست، بلکه به خاطر بحران انرژی، مالی و اقتصادی متأثر از تحریم‌های روس هراسانه‌اش نیز هست.

یکی از نشانه‌های واکنش به این سیاست آشکارا غیرانسانی غرب رویگردانی اکثر کشورهای جهان از تحمیل تحریم علیه روسیه پس از آغاز عملیات ویژه برای نازی‌زدایی از رژیم جنایتکار کی‌یف، و نیز پذیرش در خواست دیوان عالی عدالت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۳۰ دسامبر درباره موضوع اشغال سرزمین‌های اشغالی فلسطین در ساحل غربی است. باید یادآور شد که کشورهای قاره آفریقا فعال‌ترین نقش را در موضع «غرب‌زدایی» اتخاذ کردند، و نشان دادند که آن‌ها مخالف بازگشت غرب به سیاست‌های نواستعماری هستند.

بدون تردید، یک عامل مهم در اتخاذ چنین موضعی از سوی کشورهای آفریقایی مخالفت آن‌ها با سیاست قدرت‌های سابق استعماری غرب و ادامه غارت ثروت‌های طبیعی و ملی قاره سیاه است. به ویژه در زمینه منابع انرژی و سیاست امتناع از قبول گاز و نفت روسیه و گردن نهادن به فشار واشینگتن. از این‌رو، اتحادیه اروپایی تحت بهانه‌های گوناگون در ماه آوریل کوشید تا نیجریه را مجبور به افزایش تولید گاز کند و مسیر آن‌را به سوی بازار گاز اروپا برگرداند. رییس‌جمهور نیجریه در پاسخ  به این ماجرا گفت که اروپا خواستار بیرون کشیدن تقریباً همۀ تولید هیدروکربنی ما از آفریقاست و هیچ چیز برای قاره باقی نمی‌گذارد. وزیر نفت نیجریه نیز به نوبۀ خود گفت که شرکت ملی نفت نیجریه در حد اعلای ظرفیت‌اش کار می‌کند و افزایش تولید در کشورهای آفریقایی به چند سال وقت نیاز دارد. و آن‌هم فقط پس از زمانی است که غرب میلیاردها دلار در توسعه کشور سرمایه‌گذاری کند.

در مورد شرکت‌های بزرگ غربی، آن‌ها نه تنها عجله‌ای برای سرمایه‌گذاری در آفریقا ندارند، بلکه از طریق ساختارهای مالی ایالات متحده و اروپا کشورهای آفریقایی را، چنان‌چه از سرمایه‌گذاری در ساخت محل‌هایی برای «انرژی سبز» تحمیلی غرب حمایت نکنند، به قطع سرمایه‌گذاری مالی و قطع صدور وام، تهدید می‌کنند.

آن‌چه آمارهای رسمی و نتیجه‌گیری‌های متخصصان متعدد نشان می‌دهد این است که ضرر کشورهای آفریقایی از عملکرد شرکت‌های غربی سالانه فراتر از ۱۹۲ میلیارد دلار است. شرکت‌های بزرگ نفت و گاز غربی، که بیش‌ترین سهم سود از فروش منابع آفریقایی را دریافت می‌کنند، به خصوص موجب خسارت‌هایی به کشورهای آفریقایی می‌شوند. در عین حال، جریان سرمایه‌گذاری غربی در آفریقا به میزان قابل توجهی کم‌تر از «کمک‌های همبستگی با رژیم کی‌یف» برای مقابله مسلحانه با روسیه است. لذا، اتحادیه اروپایی و چند کشور عضو آن، بر اساس گزارش‌های رسانه‌های آلمان، به عنوان بخشی از تلاش برای غلبه بر تغییرات اقلیمی یک میلیارد یورو به کشورهای آفریقایی اختصاص دادند. در ضمن، بودجه اتحادیه اروپایی برای سال ۲۰۲۳ مبلغ ۱۴.۷ میلیارد یورو برای تأمین انتقال انرژی به (در درجه نخست برای مولداوی و اوکراین، کشورهای غیر عضو) تدارک دیدند. از آخر فوریه سال ۲۰۲۲ – پس از آغاز عملیات نظامی ویژه روسیه – حجم کمک‌های بین‌المللی به اوکراین از ۷۵ میلیارد دلار فراتر رفته است، و بیش‌ترین کمک‌های نظامی و انسان‌دوستانه از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپایی بوده است.

با آگاهی از این‌که طی چند سال گذشته جایگاه غرب در قاره آفریقا به شدت به لرزه درآمده است، و برعکس، به نفوذ روسیه افزوده شده است، کاخ سفید در دسامبر نشست رهبران کشورهای آفریقا- ایالات متحده را برگزار کرد، که چیزی جز کپی اجلاس در سال ۲۰۱۴ نبود. هم‌زمان باید یادآور شویم که بایدن در تمام دوران تصدی‌گری‌اش به عنوان رییس‌جمهور ایالات متحده هرگز به یک کشور در قاره سیاه سفر نکرده و روشن است که الزاماً چنین قصدی هم ندارد، در موارد نادر هم ترجیح می‌دهد از وجود خدمه‌اش استفاده کند. و لذا در ۱۱ دسامبر وزیر خارجه بریتانیا، جیمز کلِوِرلی، بی‌پرده نشان داد که انگلستان اشتیاق فراوانی برای استثمار منابع طبیعی کشورهای آفریقایی دارد و اظهار داشت لندن قصد دارد فعالیت‌هایش را در آفریقا گسترش دهد. به علاوه وقتی برنامه «بازگشت به آفریقای» انگلستان را بررسی می‌کنیم، نقش «طرح‌های ویژه» اخیر لندن برای رواندا که ظاهراً حل مشکل مهاجران غیرقانونی آن‌را توجیه می‌کند، برحسته می‌شود. اکنون مهاجران به این کشور آفریقایی پس فرستاده می‌شوند تا در آنجا منتظر پاسخ اداره مهاجرت انگلستان به درخواست‌شان بمانند.

اما نقشه‌های انگلیس چیز جدیدی در سیاست آنگلو-ساکسون‌ها در قبال آفریقا نیست. آن‌ها، به طور دردناکی، در حال تکرار «پروژه لیبریایی» ایالات متحده در اوایل قرن نوزدهم و کوچ دوباره سیاه‌پوستان آمریکا به آفریقا هستند تا جای پایی برای خود در قاره سیاه درست کنند. آن زمان در سال ۱۸۲۲ برنامۀ ننگین «کوچ‌نشینان» ایالات متحده بنیان گذاشته شد. آنان خود را آمریکو-لیبریایی می‌نامیدند که تحت حمایت جامعه مستعمرات آمریکا، یک کولونی از «آزاد مردان رنگین‌پوست» در منطقۀ ساحلی تقریباً ۱۳ کیلومتر مربعی ایجاد کردند و با پرداختن پول به سران قبایل محلی آن‌را به مبلغ ۵۰ دلار خریدند. در سال ۱۸۲۴ این «کوچ‌گاه» را لیبریا نام گذاردند. متعاقباً در سال ۱۸۲۸ با الحاق بخش‌هایی از ساحل سیرا لئون و ساحل عاج امروزی از سوی واشینگتن گسترش یافت. بر اساس نقشه آمریکا برای بسط و گسترش آن، این کوچ‌نشینان تمایلی به نزدیک شدن به جوامع آفریقایی نداشتند و خود را «آمریکایی» نامیدند. نماد کشور و شکل دولت نیز بازتابی از گذشته آمریکو-لیبریایی آن‌ها بود. در سراسر تاریخ این کشور، آن‌ها در روابط خود با همسایگان‌شان، خواهان تسلط بر جماعت سیاه‌پوست بومی بودند و آنان را بَربَر، دون و فرومایه می‌انگاشتند.

اکنون با تلاش دولت جاری لندن چیزی شبیه به این ماجرا در کشور رواندا در جریان است که می‌کوشد موج جدیدی از تسخیر را در قاره سیاه به راه اندازد. اما بعید است کوشش‌های لندن مؤثر واقع شود، به این دلیل که حتی آمریکا نتوانست یک «کشور اروپایی» از لیبریا بسازد، کشوری که امروز یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. این نقشه برای بریتانیا، که امپراتوری‌ او، طبق اظهارات رسانه‌های خودش، مدت‌های مدیدی‌ست که فروپاشیده و تنها خاکستری از استعمار بر جای گذاشته است، نیز کارساز نخواهد بود ….

با این وجود، برای «کمک» به پیشبرد چنین پروژه‌ای، کوشش‌های گوناگونی از سوی لندن صورت می‌گیرد و نیروهای نظامی شرکت‌های خصوصی بریتانیا pmc که شمار آن‌ها به طور قابل ملاحظه‌ای در آفریقا در حال افزایش است، به کار گمارده شده اند. اساساً چنین چیزی تعجب‌آور نیست، چون ایجاد شرکت خصوصی نظامی از اختراعات بریتانیاست که دیوید استیرلینگ در سال ۱۹۶۷ از شرکت واچ گارد اینترنشنال (Watchguard International) آن‌را رسمیت داد. اما در مورد تصمیم بریتانیا مبنی بر استفاده از ابزارهای نظامی برای گسترش فعالیت‌هایش در آفریقا، در سال ۲۰۱۹ نیک کارتر، رییس ستاد ارتش بریتانیا گفت که لندن احتیاج به تقویت حضور نظامی خود در آفریقا دارد، و این شامل حضور فعال‌تر ارتش کمپانی‌های خصوصی هم می‌شود. برای تحقق فرامین لندن، ایدن بارلو، بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی اکسِکیوتیو آوتکام (Executive Outcomes) اعلام کرد که فعالیت شرکت‌اش که در سال‌های ۹۰ میلادی در آفریقا فعالیت می‌کرده است، از سر گرفته شده است. به علاوه، بنا بر اظهار بارلو، این شرکت «نه تنها در میدان جنگ، بلکه در صحنه نبرد اطلاعاتی نیز فعال خواهد بود.»

شرکت‌های خصوصی نظامی غربی، امروز از ابزارهای بسط و توسعه غرب، از جمله در زمینه مقابله با روسیه و چین در آفریقا هستند، به ویژه علیه میل فزاینده کشورهای این قاره به همکاری با کشورهایی که به هیچ‌وجه غربی نیستند.