qaem

حالا دستان ایران به اقیانوس آتلانتیک می‌رسد

نویسنده: سیدمهدی طالبی
برگرفته از: فرهیختگان
 

 

حساب‌وکتاب جدید درباره موشک‌های ایرانی با ماهواره‌بر قائم

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز یکشنبه ۲ مرداد در اظهاراتی مهم اعلام کرد در سال جاری «ماهواره‌بر قائم» به فضا پرتاب خواهد شد.

حاجی‌زاده که در حاشیه آیین تجلیل از برگزیدگان دوازدهمین جشنواره مالک اشتر با خبرنگاران مصاحبه می‌کرد با کوچک خواندن توان پهپادی ایران که موجب بروز هراسی گسترده در غرب شده است، تلاش کرد اذهان را متوجه نقطه تمرکز ایران در حوزه موشک‌های سنگین ماهواره‌بر کند.

اخیرا «آلکسوس گرینکویچ» روز پنجشنبه مسئولیت فرماندهی نیروی هوایی سازمان تروریستی سنتکام(فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا) را برعهده گرفت و اعلام کرد پهپادهای ایران برتری هوایی را از نیروهای آمریکایی در منطقه سلب کرده‌اند. این مساله را سال گذشته میلادی برای نخستین بار «کنت مکنزی» فرمانده وقت سنتکام آشکار ساخته بود. ماه گذشته نیز جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی دولت بایدن مدعی شده بود روسیه قصد دارد دست به واردات صدها پهپاد از ایران بزند.

علی‌رغم به راه افتادن هراسی عمومی از توان پهپادی ایران اما سخنان امیرعلی حاجی‌زاده با اعلام خبر ماهواره‌بر قائم، توانایی‌های ایران را بالاتر از عرصه پهپادی نشان داد.

  ماهواره‌بر قائم
ماهواره‌بر قائم در رسانه‌ها آخرین طرح شهید «حسن طهرانی‌مقدم» شناخته می‌شود. طهرانی‌مقدم در ۲۱ آبان ۱۳۹۰ درحالی‌که ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه را برعهده داشت بر اثر انفجاری که در حین یک آزمایش موشکی رخ داده به شهادت رسید.  حالا یک دهه پس از شهادت وی، بار دیگر از طرحی که او آن را به مراحل نهایی رسانده بود، سخن به‌میان آمده است. این طرح از آن جهت مهم تلقی می‌شود که می‌تواند توانایی‌های گسترده‌ای را در اختیار ایران قرار دهد.

ماهواره‌بر قائم، موشکی چهار مرحله‌ای است که هر چهار مرحله آن از سوخت جامد بهره می‌گیرند. استفاده از این نوع سوخت به تهران اجازه می‌دهد دست به تولید انبوه چنین موشک‌هایی زده و آنها را انبار کند. همچنین ساخت و نگهداری ماهواره‌برها و موشک‌های سوخت جامد آسان‌تر از نمونه‌های سوخت مایع آن است.  گفته می‌شود ماهواره‌بر قائم قادر خواهد بود محموله‌هایی با وزن چندصد کیلوگرم را به مدار ۱۰۰۰ کیلومتری تزریق کند. این درحالی است که پیش‌تر ماهواره‌بر‌های ایران بر مدار ۵۰۰ کیلومتری متمرکز بودند.  از این دسته، ماهواره‌بر ذوالجناح قادر بود تا محموله‌ای به وزن ۲۲۰ کیلوگرم را در مدار ۵۰۰ کیلومتری قرار دهد. همچین ماهواره‌بر سیمرغ می‌توانست محموله‌ای با وزن ۳۵۰ کیلوگرم را در چنین مداری تزریق کند.

برخی می‌گویند نمونه‌های جدیدتر سیمرغ درصورت تبدیل به موشک بالستیک قادر خواهند بود کلاهک‌های نظامی را به برد ۷۵۰۰ کیلومتری برسانند.

با چنین تفاسیری می‌توان به‌طور تقریبی فهمید موشک و موتور سوخت جامدی که یک محوله چندصد کیلوگرمی را به مدار ۱۰۰۰ کیلومتری تزریق می‌کند درصورت استفاده از فناوری‌های آن در حوزه نظامی می‌تواند کلاهک‌های نظامی خود را به چه فاصله‌ای برساند.

البته باید توجه داشت محدوده بهره‌گیری از فناوری‌های موجود در ماهواره‌بر قائم صرفا به حوزه موشکی منحصر نمی‌شود. این ماهواره‌بر می‌تواند ماهواره‌های ایران را در مدارهای بالاتری تزریق کرده و بر کارایی و عمر آنها بیفزاید. همچنین چنین ماهواره‌بری می‌تواند یک گام بزرگ برای کاهش هزینه  پرتاب ماهواره‌های ایران و همچنین پایه‌ای برای توسعه تسلیحات ضدماهواره باشد.

  مقامات ایران چه می‌گویند؟
نیکلاس برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که در دولت جو بایدن به این سمت رسیده و پیش از این در دوران ریاست‌جمهوری اوباما در مذاکرات هسته‌ای با ایران نقش داشته است، سال گذشته با اهدافی چندگانه اعلام کرد براساس گزارش‌های این نهاد اطلاعاتی، ایران برنامه‌ای برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد؛ هرچند این سخنان از جهاتی حقیقت داشتند اما اراده برنز از این سخنان اثبات حقانیت ایران در موضوع هسته‌ای و پذیرش حقوق تهران نبود.

نگاه به سخنان رئیس سازمان سیا در آن برهه نشان می‌دهد گرچه این مواضع اهدافی در حوزه داخلی آمریکا داشته، اما این اهداف دربرابر اهداف خارجی آن دارای حالتی خفیف بوده‌اند. در آن زمان برنز شاید کوشیده بود به فضای داخلی آمریکا اطمینان دهد برنامه هسته‌ای ایران چندان خطرناک نیست و لزومی ندارد واشنگتن بر طبل مخاصمه بیشتر با تهران بکوبد، اما با این حال برداشت چنین منظوری از مواضع وی چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد زیرا تاکید او بر این نکته می‌توانست باعث بروز پیامدهای دیگری شود؛ ازجمله اینکه عده‌ای در آمریکا بگویند در شرایطی که ایران به بهانه موضوع هسته‌ای تحت تحریم بوده و به‌دنبال ساخت سلاح نیز نیست، دلیلی ندارد این کشور از فشارها خارج شود.

این مساله نشان می‌دهد اهداف برنز در حوزه خارجی احتمالا بزرگ‌تر از هدف احتمالی داخلی وی بوده است. رئیس سازمان سیا در اصل قصد داشت به مقامات تهران بگوید تلاش‌هایتان در حوزه تعدیل تعهدات هسته‌ای حتی با وجود طرح هسته‌ای مجلس برای آغاز غنی‌سازی‌های سطح بالا، صرفا بلوف است و آمریکا می‌داند تهران درحقیقت قصد ورود به حوزه‌های مناقشه‌برانگیز را ندارد. این پیام به تهران می‌گفت واشنگتن با پیشروی‌های هسته‌ای ایران در پرونده هسته‌ای نه عقب‌نشینی می‌کند و نه به تیم مذاکره‌کننده ایرانی امتیاز بیشتری می‌دهد.

این پیام باعث شد ایران پس از چندماه بررسی‌های لازم و با استفاده از شرایط جدید جهانی، جواب برنز را هرچند دیر اما بدون سوخت‌وسوز منافعش بدهد.

اواخر تیرماه گذشته، کمال خرازی دبیر شورای راهبردی روابط خارجی و وزیر امور خارجه اسبق ایران در مصاحبه با شبکه الجزیره قطر به‌طور علنی اعلام کرد ایران از لحاظ فنی قدرت ساخت سلاح هسته‌ای را داراست. او همچنین تاکید کرد ایران همان‌گونه که در عرض چند روز غنی‌سازی خود را از ۲۰درصد به ۶۰درصد رسانده، می‌تواند میزان آن را به ۹۰درصد نیز برساند. با این حال دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت تهران تصمیمی برای ساخت چنین سلاح‌هایی ندارد.

محمدجواد لاریجانی، مدیر پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و معاون اسبق وزیر امور خارجه نیز به در مدت کوتاهی پس از اظهارات خرازی، بر توانایی ایران در تولید سلاح هسته‌ای تاکید کرد.

علی‌رغم چنین اظهاراتی اما اعلام علنی توانایی بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران بدون حمل‌کننده‌های معتبر (موشک‌های قاره‌پیما)، قابل اتکا نیست. شاید بتوان اظهارات روزهای اخیر امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره آزمایش یک موشک ماهواره‌بر جدید که در عمل آزمایش یک موتور سوخت جامد قدرتمند قابل استفاده در موشک‌های نظامی نیز به حساب می‌آید را به این دلیل دانست که این نهاد تلاش کرده بر امکان ساخت پرتابگرهای معتبر و دوربرد جهت تقویت مواضع خرازی تاکید کند. به‌عبارت دیگر، همان‌گونه که خرازی و لاریجانی از توانایی فنی ایران در ساخت سلاح هسته‌ای صحبت کرده‌اند، حاجی‌زاده نیز تاکید کرده توانایی ساخت پرتابگرهای دوربرد نیز وجود دارد؛ هرچند درحقیقت تهران با وجود گام برداشتن عملی در مسیر بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای، هیچ‌گاه به‌سمت آن گام برنخواهد داشت. با وجود این، باید تاکید کرد تهران می‌تواند در همان محدوده بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای دست به پیشروی‌های مشروعی بزند که حتی پاکستان به‌عنوان تولیدکننده سلاح هسته‌ای فاقد آن است.

  چه نکاتی درباره مواضع جدید مسئولان ایران وجود دارد؟
سخنان مرتبط و البته بسیار مهم مقامات ارشد ایرانی که در پرونده‌های کلان تهران نقش داشته‌اند دارای نکاتی اساسی است. از این‌رو تنها توجه به لایه‌های سطحی چنین مواضعی راهی به مقاصد و پیامدهای این سخنان ندارد. به همین دلیل در ادامه تلاش شده نکات قابل استخراج از مواضع کمال خرازی، محمدجواد لاریجانی و امیرعلی حاجی‌زاده دسته‌بندی شود.

۱٫ به‌دست آوردن ظرفیتی که هزینه‌اش پرداخت شده
ایران به‌هیچ‌وجه به‌دنبال ساخت سلاح‌های هسته‌ای نیست. تهران حتی از ساخت سلاح‌های غیرمتعارف آسان‌تر همانند موارد شیمیایی و بیولوژیکی نیز خودداری کرده است؛ هرچند در جریان جنگ عراق به‌وسیله بمب‌های شیمیایی ساخت کشورهای اروپایی مورد هدف قرار گرفته است.

با این حال تهران اراده‌ای جدی برای برطرف‌کردن خیالات دشمنانش درباره تمامیت ارضی و منافعش دارد. از این‌رو سیاست کسب بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای و نه تولید آن، احتمالا به‌طور جدی در دستورکار ایران قرار دارد. با وجود این، ایران در این حوزه نیز از خود خویشتنداری نشان داده و اقداماتی جدی را عملی نکرده است اما با فشارهایی روبه‌رو شده که بیش از اندازه بوده‌اند. از این‌رو باید گفت که ایران هزینه یک‌چیز را می‌دهد. تهران خود به‌سمت این مسیر گام برنداشته اما به‌سمت آن هل داده شده است، همان‌گونه که پیش‌تر سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات سابق ایران پیرامون آن هشدار داده بود. به‌عبارت دیگر، بازدارندگی ایران با این جمله قابل فهم است «آب نطلبیده مراد است».

۲٫ عدم امکان ممانعت از ایران با وجود بحران در جهان
تا چندسال قبل حرکت در مسیر کنونی چندان موجه و امکان‌پذیر نبود. درحال حاضر با بهبود نسبی وضعیت کلان اقتصاد ایران، هرچند همچنان ضعف‌های داخلی عمیق است، می‌توان به‌سمت تقویت بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح حرکت کند. وضعیت کنونی غرب این جبهه را از پیگیری جدی‌تر هرگونه فشار بر ایران ناتوان ساخته است، اگر این جبهه توانی برای اعمال فشار بیشتر داشت پس باید آن را زودتر به‌کار می‌گرفت زیرا در سال‌های گذشته به‌ویژه یک‌سال پس از خروج ترامپ از برجام، تهران به تقویت بی‌سابقه توان بازدارندگی خود پرداخته است.

به‌طور ویژه در ماه‌های اخیر و ماه‌های آتی بحران انرژی جهانی اجازه اقدام موثر علیه ایران را به دیگران نمی‌دهد زیرا افزایش تنش‌ها به‌ویژه در ماه‌های آتی می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌های انرژی‌ای شود که در سطح کنونی نیز برای غرب قابل تحمل نبوده و دست‌کم یکی از عوامل سقوط بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس به‌شمار می‌آید.

۳٫ هدف بازدارندگی جدید ایران، منطقه نیست
ایران در سطح منطقه‌ای سیاست بازدارندگی متعارف اشباعی را در پیش گرفته که مبتنی‌بر به کارگیری گسترده تسلیحات متعارفی مانند موشک و همچنین پهپاد انتحاری علیه دشمن است. این موضوع توسط کارشناسان بین‌المللی نیز موردتایید قرار گرفته است. هفته‌نامه آمریکایی نیوزویک روز ۱۵ جولای (۲۴ تیر) در یادداشتی به قلم دنیل آر. دیپِتریس کارشناس مسائل دفاعی تاکید کرد ایران نیازی به تولید سلاح هسته‌ای ندارد زیرا اکنون نیز از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار است. از نگاه این نویسنده موضوعاتی مانند تسلیحات موشکی ایران و نفوذ منطقه‌ای این کشور، قابلیت بازدارندگی را برای تهران به ارمغان آورده است زیرا به دلیل چنین ظرفیت‌هایی دشمنان ایران مجبورند به محاسبه مخاطرات سنگین اقدام علیه آن بپردازند. تاکید این کارشناس مسائل دفاعی بیشتر روی ایجاد بازدارندگی منطقه‌ای از طریق تسلیحات متعارف قرار داشت، موضوعی که در فرامنطقه به نظر نمی‌رسد در کوتاه‌مدت امکان داشته باشد.

روزنامه «فرهیختگان» نیز پیش‌تر دست‌کم در دو گزارش خود به موضوع بازدارندگی غیرهسته‌ای ایران پرداخته بود. در نخستین گزارش که با تیتر «تدبیر هوشمندانه ایران و غنی‌سازی ۶۰ درصد» در ششم دی‌ماه ۱۴۰۰ به چاپ رسید، آمده است: «تهران با اقدامات و رفتارهایش در شرایط فعلی، طرف آمریکایی را به این جمع‌بندی رسانده که از لحاظ سیاسی نیازی به سلاح اتمی ندارد، زیرا با تسلیحات متعارف مانند موشک و پهپادهای انتحاری به قدرتی بیش از سلاح هسته‌ای رسیده است و درصورت تهدیدش از سوی آمریکا یا رژیم‌صهیونیستی، هزاران موشک بالستیک و پهپادهای انتحاری به سرزمین‌های اشغالی خواهند رسید. این جدا از چندین هزار راکت و موشکی است که از جنوب لبنان و غزه به‌سمت فلسطین اشغالی شلیک خواهد شد. برآیند این توانایی‌ها نشان می‌دهد تهران بدون داشتن سلاح هسته‌ای، توانایی تخریب در سطح سلاح هسته‌ای را برای خود ایجاد کرده است.» همچنین روزنامه «فرهیختگان» در گزارش دیگری با تیتر «چرا تهران در دکترین بازدارندگی خود به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیست؟» که به‌مناسبت رونمایی از شهر پهپادی سپاه منتشر شد، تاکید کرد: «رونمایی از شهر پهپادی نشان داد تهران عزمی بزرگ برای استفاده راهبردی از تسلیحات تاکتیکی دارد.» در این گزارش که در پانزدهم اسفند ۱۴۰۰ منتشر شده، آمده است: «برنامه دفاعی ایران برای ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمن مبتنی‌بر استفاده انبوه از تسلیحات هجومی ارزان‌قیمت است. براساس‌این، تهران دنبال آن است با تولید انبوه تسلیحات تهاجمی متعارف بتواند قدرت آتش خود را در حوزه متعارف و تاکتیکی به اشباع برساند تا این توانایی با ارتقا یافتن به یک قابلیت راهبردی و ایجاد بازدارندگی تبدیل شود.»

نگاهی به مبانی بازدارندگی ایران که از گزارشات مزبور قابل فهم است نشان می‌دهد تهران در حوزه منطقه‌ای صرفا بر بازدارندگی متعارف اشباعی تاکید دارد. براین‌اساس سخنان خرازی، تلاشی برای اعلام رسمی بازدارندگی منطقه‌ای برای ایران نیست بلکه نشان می‌دهد تهران در حوزه فرامنطقه‌ای بر سیاست بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای متمرکز است و اراده‌ای منطقه‌ای از آن ندارد.

۴٫ تهران آماده مقابله تهاجمی سطح بالا با فشارهای آمریکا
به نظر می‌رسد قدم برداشتن ایران در مسیری که به تقویت بازدارندگی مبتنی‌بر توانایی ساخت سلاح هسته‌ای می‌انجامد، بیشتر از آنکه پیامدهای مستقیمی داشته باشد، این پیام را از سوی تهران به واشنگتن ارسال می‌کند که دربرابر تحریم‌ها و فشارهای این کشور حاضر است تنش‌ها با آمریکا را به‌شدت افزایش دهد.

ایران پیش‌تر نیز به توانایی بازدارندگی هسته‌ای رسیده بود، اعلام آن در برهه کنونی یک پیام جدی درباره وارد شدن تهران به فاز بزرگ‌تری از مقابله با واشنگتن است که می‌توان الزاما به حوزه هسته‌ای نیز منحصر نباشد بلکه با آغاز تنش‌ها از دایره هسته‌ای، به سرعت دیگر دایره دیگر موضوعات را نیز مشتعل سازد. به‌عنوان نمونه تلاش برای تشدید فعالیت‌های هسته‌ای مستلزم ایجاد امنیت سطح بالاتری برای تاسیسات و برنامه است که لاجرم از مسیر سرکوب دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دشمن می‌گذرد.

تهران از این رو تغییرات گسترده‌ای در دستگاه‌های امنیتی خود انجام داده و بر تقویت مبارزه با تیم‌های نفوذی متمرکز شده است. این اقدامات باعث شد در روزهای اخیر یک تیم نفوذی حرفه‌ای رژیم‌صهیونیستی که از اقلیم کردستان عراق وارد ایران شده بود پیش از عملیات در نقطه‌ای مهم متلاشی شود.

۵٫ پیشروی‌های هسته‌ای آتی مناقشه‌برانگیز خواهند بود
ایران پس از هر نوبت فشار سنگین از سوی آمریکا گام بلندتری در حوزه هسته‌ای برداشته تا حقوق خود را تثبیت کند. منزوی ساختن ایران از بازار تامین سوخت به‌ویژه تجربه تلخ سرمایه‌گذاری در تاسیسات غنی‌سازی فرانسه، تهران را به سمت پایه‌گذاری غنی‌سازی سوق داد. فشار آمریکا برای برچیدن چرخه غنی‌سازی هسته‌ای نیز باعث شد ایران وارد غنی‌سازی ۲۰ درصدی بشود. همچنین خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای نطنز نیز منجر به آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصدی شد. سخنان خرازی به این معناست که احتمالا فشار بعدی به ایران باعث ورود تهران به مراحل به‌شدت سطح بالاتری خواهد شد. این به آن معناست که غرب در ازای هر ماه و هر روز تاخیر در توافق هسته‌ای باید هزینه‌های جدی‌تری را در تنش‌ها متحمل شود.

۶٫ قابل اتکاتر شدن سخنان خرازی با اقدامات فنی جدید
ایران پیش از اعلام علنی مواضع خرازی تلاش کرده بود با انجام اقدامات عملی، بر میزان صحت مواضع وی بیفزاید. از این رو تنها یک ماه قبل از سخنان خرازی خبر نصب دو آبشار جدید از سانتریفیوژ‌های ‌ای‌آر-۶ که هرکدام از ماشین‌های آن توانایی برابر با ۱۰ سو دارد، منتشر شد. هرچند این خبر توسط رویترز منتشر شد اما ریشه در تصمیم ایران داشت. تولید انبوه این سانتریفیوژها می‌تواند قابلیت ایجاد کارخانه‌های غنی‌سازی در محیط کوچک‌تر را فراهم سازد. همچنین آزمایش‌های موشکی آتی نیز دیگر تاییدگرهای مواضع خرازی هستند.

۷٫ ایجاد سقف تنش به‌عنوان پوشش اقدامات کوچک‌تر
این مورد هرچند دارای سطحی از همپوشانی با مورد ۴ «تهران آماده مقابله تهاجمی سطح بالا با فشارهای آمریکا» است اما بر نحوه ورود بر تنش‌ها تاکید دارد. ایران احتمالا قصد دارد برای ایجاد زمینه مقابله با آمریکا سطح تنش‌ها را در سطحی بسیار بالا تعریف کند اما درنهایت در حوزه‌های دیگر مانند منطقه‌ای دست به مقابله عملی و سنگین با واشنگتن بزند. ورود ساده به تنش‌های منطقه‌ای می‌تواند آنها را دشوار کند، اما آغاز آنها با پیش‌زمینه تشدید تهدیدهای هسته‌ای می‌تواند به کارآمدتر شدن آنها منجر شود. در اینجا ناظران سیاسی و افکار عمومی از کاهش تنش‌ها از سطح هسته‌ای به زد و خوردهای منطقه‌ای آسوده خواهند شد. همچنین درمقابل هر واکنشی از سوی آمریکا به‌عنوان قدرت فرامنطقه‌ای، یک پاس‌گل به تهران برای پیشروی در حوزه هسته‌ای و تقویت بیش از پیش بازدارندگی مبتنی‌بر تسلیحات هسته‌ای خواهد بود.