xi

راهی خارائین به سوی پیروزی دیالکتیک

 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: کلاوس واگِنِر
برگرفته از: عصر ما، ارگان حزب کمونیست آلمان
۹ ژوئیه ۲۰۲۱

 

حزب کمونیست چین صدمین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد

 

استراتژیست‌ها در پایتخت‌های «غربی» به سختی می‌توانستند تصور کنند. تقریباً ۳۰سال پیش، اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید. رسانه‌های دولتی در آن زمان برای مردم تبلیغ می‌کردند که کمونیسم «به قعر تاریخ پیوست» و «کارل مارکس» هم با آن دفن شد. و اکنون حزب کمونیست چین صدمین سالگرد تأسیس خود را با جشنواره‌های بزرگ در سراسر کشور برگزار می‌کند.

امپراتوری ایالات متحده، اتحادیه اروپایی، و به طور کلی سیستم دولتی امپریالیستی در یکی از عمیق‌ترین بحران‌ها قرار دارند. در همین زمان، کمونیست‌های چین، و به طور کلی جمهوری خلق چین، موفقیت‌های تاریخ‌ساز را جشن می‌گیرند. رییس‌جمهور شی جین‌پینگ، در سخنرانی خود در صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین، در لباس سادۀ انقلابیون چینی، فعالیت حزب را از همان ابتدا با حل مسأله ملی پیوند داد. شی توانست به درستی و با سربلندی تمام اعلام کند: «بدون حزب کمونیست چین، هیچ چین نوین و نوسازی ملی وجود نخواهد داشت.» حزب برای این منظور «از سوی مردم و تاریخ انتخاب شده است.» نقش رهبری حزب کمونیست، «ویژگی تعیین کنندۀ سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» است. این تضمین کنندۀ «قدرت عظیم نظام چین» است.

نخستین هدف قرن حزب کمونیست چین محقق شد: «ساختن یک جامعه نسبتاً مرفه از هر نظر.» مهم‌تر از همه، از بین بردن فقر مطلق، که صدها میلیون چینی را با چنگالی آهنین مهار کرده بود – یک دست‌آورد عظیم که فقط در ساختمان اتحاد جماهیر شوروی به دست بلشویک‌ها می‌توان نظیر آن را یافت. این حزب اکنون با اطمینان به سمت هدف بعدی، قرن دوم، استقرار چین «به عنوان یک کشور بزرگ، مدرن و سوسیالیستی از هر نظر»، پیش می‌رود.

شی یک مقطع تاریخی گسترده‌تری را که تا تاریخ ۵۰۰۰ ساله امپراتوری چین بازمی‌گشت، مورد توجه قرار داد. پس از جنگ‌های تریاک در قرن نوزدهم، چین به «یک جامعه نیمه استعماری، نیمه فئودالی سقوط کرد که ویرانگری بیش‌تری نسبت به گذشته داشت.» به عنوان مثال، نظامی‌گری ژاپنی قبل و در طول جنگ جهانی دوم بی‌رحمانه‌تر از فاشیسم آلمان نبود و به همان اندازه تعداد زیادی قربانی گرفت. پایان دادن به این «قرن تحقیر» تلخ با انقلاب ۱۹۴۹، بزرگ‌ترین موفقیت حزب به حساب می‌آید. و این هم‌چنین شامل تعهد حزب کمونیست چین در جلوگیری از تکرار موارد مشابه آن نیز می‌شود. به قول شی: «ما هیچ‌گاه مردم کشور دیگری را مورد آزار و اذیت و ستم قرار ندادیم. و به همین دلیل هم هرگز اجازه نخواهیم داد که هیچ قدرت خارجی ما را مورد آزار و ستم قرار دهد، یا زیر سلطه خود درآورد. هر کسی که این تلاش را بکند، خود را در مسیر برخورد با یک دیوار بزرگ پولادین، بنا شده به دست بیش ۱٫۴ میلیارد نفر مردم چین، قرار می‌دهد.»

البته، دعوی عدم پذیرش سرکوب، از سوی مطبوعات معارض «غربی» به عنوان ستیزه‌جویی تلقی شد. حتا مطبوعاتی نیز که خود را معتبر معرفی می‌کنند از جشنواره‌ها در چین استفاده کردند تا به حملات ضدچینی رونق جدیدی بدهند: «رفتار پارانوئید»: «حزب کمونیست چین همه جا دشمن می‌بیند» ( NZZ«نویه زوریخر تسایتونگ»)؛ «نمایش تبلیغاتی»: «تبلیغات توده‌ای یه سان کره شمالی همسایه» (FAZ) «فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ»؛ «هرج‌ومرج تاریخی می‌تواند بسیار پرطنین باشد»: «انتقاد بی‌رحمانه خفه می‌شود.» (Zeit) «تسایت»،؛ «ارایه تاریخ و تئوری فاقد هرگونه منطق و توجیه است.» DW)) «صدای آلمان»؛ این استراتژی منفی ممکن است در زمان اتحاد جماهیر شوروی از نظر فنی فرودین، کارساز می‌بود – اما در تقابل با جمهوری خلق چین، که از لحاظ اقتصادی در بسیاری عرصه‌ها هم‌اکنون نیز فرازین است، آسیب رساندن به خود است. این از پذیرش سازنده و نوسازی فرد جلوگیری می‌کند.

این دقیقاً همان چیزی است که رییس‌جمهور شی از مردم چین خواست: «ما مشتاقانه می‌خواهیم آنچه‌ را که می‌توانیم از دیگر دست‌آوردها و سایر فرهنگ‌ها یاد بگیریم، و از پیشنهادات مفید و انتقادات سازنده استقبال می‌کنیم.» اما او هم‌چنین تعهد خود را به «سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» اعلام کرد. سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی «دست‌آورد اساسی حزب و مردم است که با محرومیت‌های بی‌شمار و فداکاری‌های بزرگ ساخته شده است»، این «راه درست ما برای رسیدن به یک جوان‌سازی ملی است.»

کمونیست‌های چینی باید «به انطباق مارکسیسم با شرایط چین ادامه دهند.» این آن «ایدئولوژی راهنمایی است که حزب و کشور تحت آن بنیان نهاده شده اند.» مارکسیسم «عمیق‌ترین روح حزب و پرچمی» است که تحت آن حزب حرکت می‌کند. مارکسیسم با ویژگی‌های چینی «نیاز زمان» و راهنمای چینی‌ها برای توسعه بیش‌تر «انقلاب بزرگ اجتماعی» آن‌ها است.

صدمین سالگرد حزب کمونیست چین مانند اکتبر سرخ در زمان خود، نقطه عطفی در تاریخ جهان است. در آن زمان پرچم انقلاب برافراشته شد، امروز ابتکار عمل استراتژیک از کشورهای اصلی امپریالیستی «غرب» به قدرت‌های اورآسیا رسیده است. «غرب» که متمرکز بر سود حداکثری و جنگ‌های بی‌پایان و ویرانگر است، دیگر هیچ نوید پیشرفت و رفاهی برای مردم جهان ندارد. پیام از پکن: باید چیز جدیدی وجود داشته باشد – و چیز جدیدی نیز وجود خواهد داشت.