zan

رمزگشایی از جنگ اینترنتی پنتاگون علیه ایران

 
 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: کیت کلارنبرگ
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: گرینویل پست
۱۵ اکتبر ۲۰۲۲
 
 

از فشار بر یک دکمه در آمریکا تا خشونت در خیابان‌های تهران. اعتراض‌های اخیر در ایران ساخته و پرداخته در خارج اند.

 

 

ناآرامی‌های مدنی در ایران در واکنش به مرگ مهسا امینی ۲۲ ساله در سالن انتظار یک ایستگاه پلیس، اگر ریشه در شکایت مشروع و بر حقّی دارد، اما در عین‌حال نشانه‌ای از جنگ پنهانی غرب است که وجوه چند گانه‌ای را دربر می‌گیرد.

تنها چند روز پس از شروع اعتراضات در ۱۶ سپتامبر، واشنگتن پست فاش کرد که پس از افشای شماری از حساب‌های رباتی و یا واقعی ترول، پنتاگون طیف وسیعی از همه امکاناتش در فضای مجازی را برای عملیات روانی به کار گرفته بود که از سوی بخش فرماندهی مرکزی پنتاگون (سِنتکام) – که تمام اقدامات نظامی ایالات متحده را در آسیای غربی، آفریقای شمالی و جنوب و مرکز آسیا پوشش می‌دهد – اداره می‌شوند که متعاقباً از سوی شبکه‌های اجتماعی بزرگ و فضاهای مجازی ممنوع شد.

این حساب‌ها بر اثر تحقیق و بررسی مشترکی که از سوی شرکت تحقیقات رسانه‌ای گرافیکا، و مرکز رصد اینترنت استانفورد انجام گرفت، توقیف شدند و برآورد کردند که «عملیات نفوذ مخفی طرفدار غرب پنج سال است که ادامه دارد.»

این خبر در اواخر ماه اوت منتشر شد، ولی آن زمان در مطبوعات انگلیسی زبان توجه خیلی کمی جلب کرد، اما در سطوح بالای دولت آمریکا مورد توجه واقع شد، و به بازبینی آن دامن زد.

در حالی‌که واشینگتن پست به طور مضحکی القاء می‌کند که نگرانی دولت از فعالیت‌های مفتضح و فریبکارانه سنتکام نشأت می‌گیرد، که می‌تواند «ارزش‌های» آمریکا و «اصول اخلاقی»اش را به خطر اندازد، کاملاً روشن است که مشکل واقعی افشاء شدن سنتکام است.

# آپ ایران
ایران در حیطه جغرافیایی سنتکام قرار دارد، و با توجه به موقعیت جمهوری اسلامی (ایران) به مثابۀ یک دشمن عمده دیرینۀ آمریکا، احتمالاً جای تعجب نیست که بخش قابل توجهی از تلاش‌های واحدهای آنلاین دروغ‌پراکنی و جنگ روانی متوجه آن باشد.

راهبرد اصلی کارشناسان عملیات روانی ارتش آمریکا ایجاد چندین شبکه رسانه‌ای قلابی و ریاکار و تولید محتوا به زبان فارسی است. آن‌ها تعداد فراوانی از کانال‌های آنلاین برای این پلاتفرم‌ها برقرار کرده اند که توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام را شامل می‌شود.

در برخی موارد نیز روزنامه‌نگاران و کارشناسان قلابی با «دنبال کنندگان» فراوان‌شان در این پلاتفرم‌ها همراه با عکس و نمایه ایجاد شده از طریق هوش مصنوعی سر برآوردند.

برای مثال فهیم نیوز ادعا کرد که «اخبار و اطلاعات دقیق» در مورد حوادث ایران ارایه می‌کند، و آشکارا با انتشار پست‌هایی اظهار داشت که «رژیم تمام توانش را به کار می‌برد و اینترنت را سانسور و فیلتر می‌کند» و در نتیجه خوانندگان را به استفاده از منابع آنلاین ترغیب می‌کند.

در همین حال، دریچه نیوز مدعی‌ست که  «وب‌سایتی مستقل است و به هیچ گروه یا سازمانی وابستگی ندارد» و به «اخبار سانسور نشده و بی‌طرف» برای ایرانیان داخل و خارج، به ویژه به اطلاعات در باره «نقش مخرب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تمام مسایل ایران و منطقه»، متعهد است.

کانال مرتبط به یوتیوب آن‌ها با تعداد فراوانی ویدیوی کوتاه پُر شده است، احتمالاً به این امید که با محتوای اصلی اشتباه گرفته شوند، و به سرعت مثل ویروس در شبکه‌های اجتماعی مجازی همه‌گیر شوند. محققین یک مورد شناسایی کردند که شبکه‌های دیگر محتوای دریچه نیوز را مبنای مقالاتشان قرار داده اند.

ارتش انتشار اخبار قلابی و تحریک‌آمیز برای انحراف مخاطب
برخی از سازمان‌های خبری جعلی مطالب اصل را منتشر کردند، اما عمده مطالب آن‌ها بازیافت محتوای تبلیغات منابع مورد حمایت مالی آمریکا مانند رادیو فردا و صدای آمریکای فارسی بود.

آن‌ها با اقتباس از همان مقالات بار دیگر از کانال ایران اینترنشنال، مستقر در انگلستان، سر در می‌آورند، کانالی که ظاهراً در معامله با عربستان سعودی تأمین مالی می‌شود و چندین شخصیت خیالی قلابی به این شبکه‌ها وصل اند.

این شخصیت‌های خیالی مرتب مطالب غیر سیاسی، از جمله شعر و عکس‌های غذاهای ایرانی را در کانال نصب می‌کنند تا به اعتبارشان بیفزایند. آن‌ها هم‌چنین در توئیتر با ایرانیان واقعی ارتباط برقرار می‌کنند و اغلب در باره شایعات رایج در اینترنت جوک رد و بدل می‌کنند.

پنتاگون برای انتشار اخبار قلابی و تحریک‌آمیز از تکنیک بیان و رویکرد متفاوتی استفاده کرد تا با ایجاد ارتباط، همکاری و حس تعلق خاطر در مخاطب نفوذ کند. عده قلیلی نظرات «تندروانه» را تبلیغ می‌کردند، و از دولت ایران برای کوتاه آمدن در سیاست خارجی و در عین‌حال از سیاست شدیداً اصلاح‌طلب و لیبرالی آن انتقاد می‌کردند.

یک کاربر قلابی، مدعی «کارشناسی علوم سیاسی» با هزاران دنباله‌رو در توئیتر و تلگرام با گذاشتن مطلبی در تحسین از قدرت اسلام شیعه در غرب آسیا می‌پردازد، در حالی‌که کاربرهای «تندرو» با تمجید از قاسم سلیمانی متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که در ژانویه ۲۰۲۰ هدف حمله غیر قانونی پهباد آمریکایی قرار گرفت، به عنوان شهید یاد می‌کنند و به ترغیب حجاب می‌پردازند.

محققین اظهار می‌دارند که هدف این تلاش‌ها مشخص نیست، اگرچه توضیح واضحات این است که پنتاگون به دنبال ایجاد نارضایتی علیه دولت میان ایرانیان محافظه‌کار است، در عین‌حال برای گردآوری لیستی از «تندرو‌ها» و رصد آن‌ها در اینترنت دست به این کار زده است.

هماهنگی اپوزیسیون
اکثر قریب به اتفاق حساب‌های مرتبط با پنتاگون بی‌رحمانه به دولت ایران و سپاه می‌تاختند. شمار فراوانی از انتشار دهندگان اخبار قلابی و تحریک کنندگان رباتی پنتاگون با پخش ویدیوهای غارت سوپرمارکت‌های مربوط به داعش در (افغانستان) با زیرنویس پشتو، انگلیسی و اردو، دولت ایران را برای کمبود دارو و غذا سرزنش می‌کنند.

پُست‌های هشیارانه‌تر تهران را برای توزیع مواد غذایی مورد نیاز (خود) میان جنبش حزب‌الله لبنان به باد انتقاد می‌گرفت، و هم‌زمان دیگران حوادث خجالت‌آور را، مثل قطع برق که موجب باخت تیم شطرنج در مسابقه بین‌المللی آنلاین شد، برجسته می‌کردند.

علاوه بر این، چندین کاربر جعلی با اشاره به هواپیمای خطوط هوایی بین‌المللی اوکراین که در ژانویه ۲۰۲۰ تصادفی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد، مدعی شدند که به دنبال عدالت برای قربانیان #پرواز ۷۵۲ هستند.

آن‌ها صدها بار با استفاده از هشتک‌هایی مثل #PS752  و #PS752justice، شخص علی خامنه‌ای، رهبر عالی‌قدر ایران را مقصر این حادثه دانستند.

طبق تحقیق دیگری، به دنبال وقوع جنگ اوکراین در ماه فوریه، از حساب‌های زیر به زبان فارسی به وسعت از هشتک‌های No‪_‬To‪_‬Putin#  و   No‪_‬To‪_‬War#  استفاده کردند و خودشان از طریق حساب‌های قلابی طرفدار اوکراین در توئیتر به وفور انتشار دادند.‬‬‬‬‬‬‬‬

کاربران رهبر ایران را برای حمایت لفظی از پوتین و ایران را با ادعای در اختیار قرار دادن پهباد به مسکو برای کشتن شهروندان، محکوم کردند.

آن‌ها کوشیدند این روایت را جا بیاندازند که ساخت و پاخت با روسیه پی‌آمدهای نامطلوبی برای منافع اقتصادی و سیاسی تهران خواهد داشت و مقایسه توهین‌آمیزی بین رهبر ایران، آقای خامنه‌ای، و ولادیمیر زلنسکی انجام دادند. در یک توئیت نوشته شد: «یکی ایران را به روسیه فروخت و فرمان کشتن مردم را داد و دیگری با تمام توانش در کنار مردمش لباس نظامی پوشید و از مستعمره شدن اوکراین به روسیه جلوگیری کرد.»

خشم کور
به علاوه عملیات مرموز دیگری نیز به منظور آسیب رساندن به مواضع همسایگان ایران و تضعیف نفوذ ایران در منطقه صورت گرفته است. به نظر می‌رسد بیش‌تر این تلاش‌ها مربوط به گسترش بیم و هراس و ایجاد فضای خصومت برای ایرانیان در خارج بوده است.

برای نمونه حساب‌هایی که مخاطبان را در افغانستان هدف قرار می‌دادند مدعی بودند که نیروهای قدس در کابل در لباس خبرنگار نفوذ کرده تا مخالفان طالبان را شکست دهند. آن‌ها هم‌چنین، بدون هیچ سندی، مقالاتی مرتبط با وب‌سایت ارتش آمریکا منتشر کردند که مدعی بود اجساد مهاجرینی که به ایران فرار می‌کردند، بدون ارگان‌های داخلی بدن به خانواده‌هایشان تحویل داده شد. یکی دیگر از روایت‌های دروغین این گروه‌ها از اواخر سال ۲۰۲۱ تا اوایل ۲۰۲۲ این بود که سپاه پاسداران مهاجرین افغان را مجبور به شرکت در نیروهای نظامی در سوریه و یمن کرده است، و کسانی را که از این کار سر باز زدند، اخراج کردند.

عراق کشوری بود که در جنگ سایبری پنتاگون اهمیت فراوان داشت. این فضا در بغداد و دیگر شهر‌ها با جوک‌ها و کلیشه‌های نفوذ سپاه در عراق اشباع شده بود و آن‌را به عنوان ویروس مخرب نشان می‌داد و این‌که نیروهای عراقی و عناصر دولتی ابزارهای وابسته به ایران هستند و برای اهداف امپراتوری ایران در منطقه غرب آسیای بزرگ مبارزه می‌کنند.

این نیروها به کشتن عراقی‌ها با حملات موشکی، ایجاد خشکسالی با آسیب رساندن به مخازن آبی و زیرساخت‌ها، قاچاق اسلحه و سوخت از عراق به سوریه، و پخش مواد مخدر در کشور متهم می‌شدند.

گروه دیگری از کاربرانِ پنتاگون بر مداخلات ایران در یمن متمرکز بودند، و مطالبی در شبکه‌های عمده درج می‌کردند که از دولت بالفعل انصارالله در صنعا انتقاد می‌کرد و آن‌را مسؤول ایجاد مانع در رسیدن کمک‌های انسانی معرفی می‌کرد، آن‌را نماینده بی چون‌وچرای تهران و حزب‌الله می‌دانست که به بستن کتابخانه‌ها، ایستگاه‌های رادیویی و دیگر نهادهای فرهنگی دست می‌زند.

آن‌ها در چندین مطلب ایران را به کشتن شهروندان به وسیله مین‌گذاری متهم کردند، بر این اساس که احتمالاً تهران آن‌ها را تهیه کرده است.

زمینه‌سازی 
روایت‌های جنگ روانی سنتکام ارتباط مستقیم با تظاهراتی دارد که ایران را فرا گرفته است.

تمرکز ویژه یک گروه از شایعه‌پراکنان بر حقوق زنان بود. ده‌ها مطلب فرصت‌های زنان ایران در خارج را با زنان در ایران مقایسه می‌کردند – یک شایعه در این مورد مقایسه یک فضانورد با یک قربانی خشونت خانوادگی بود – در حالی‌که دیگران به تبلیغ تظاهرات علیه حجاب می‌پرداختند.

موضوع به اصطلاح فساد دولت و افزایش هزینه زندگی – به ویژه در مورد مواد غذایی و دارو – نیز که به طور مکرر بر آن تأکید می‌شد – و تولید آن در ایران تحت کنترل سپاه پاسداران است، حقیقتی که گردانندگان سنتکام آنلاین بارها بر آن تأکید کردند.

حقوق زنان، فساد، و هزینه زندگی – که این آخری نتیجه مستقیم تحریم‌های فلج کننده آمریکاست – همگی از عوامل محرک تظاهرکنندگان هستند.

اغتشاشگران با وجود اقدامات گسترده خشونت‌آمیز و تخریب اموال شهروندان و مراجع دولتی، مانند تخریب آمبولانس‌هایی که پلیس را از صحنه اغتشاش دور می‌کردند، ادعا میکنند که انگیزه‌های آنها نگرانیهای حقوق بشری است.

نهادهای (غربی)، روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران دست دوم هر نظری را که سرشت تظاهرات ایران و خارج از ایران را غیر بومی و غیر مردمی بداند با عنوان تئوری توطئه مردود می‌دانستند.

با این حال شواهد روشن دخالت‌ها، رهنمودها و حمایت‌های خارجی به وفور یافت می‌شود، به ویژه در چهره رسانه‌ای جنبش ضد حجاب مسیح علینژاد، که سال‌ها زنان ایران را از پناهگاه اف بی آی در شهر نیویورک، به آتش زدن روسری خود تشویق می‌کرد و شبکه‌های رسانه‌ای جریان‌های اصلی در غرب تصاویر آن‌ها را منتشر می‌کردند.

 تغییر رژیم، جنگ از راه‌های دیگر
به فعالیت‌های علینژاد از سوی رسانه‌های چاپلوس و خوش‌باور پوشش وسیعی داده شد، بدون این‌که حتی یک خبرنگار یا یک شبکه خبری بپرسد آیا نقش برجسته او در جنبش اعتراضی ظاهراً مردمی و محلی با دخالت خصمانه خارجی مرتبط است یا خیر.

و این در حالی رخ داده است که علینژاد در مقابل دوربین‌ها با رییس سابق سیا، مایک پومپئو عکس گرفته است و از سال ۲۰۱۵  مبلغ سرسام‌آور ۶۲۸ هزار دلار بابت قراردادهایش از دولت فدرال آمریکا حقوق دریافت کرده است.

بخش عمده این مبالغ از هیأت مدیره شبکه رسانه‌ای، آژانس پلاتفرم‌های تبلیغات خارجی ایالات متحده مثل رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا سرازیر شد که در بخش فارسی این دومی در هفت سال گذشته برنامه ویژه‌ای به علینژاد اختصاص داده اند.

این مجموعه مطالب در رسانه‌های اجتماعی در دوران طعمه‌های کلیکی و انتشار اخبار دروغین که ممکن است ظاهراً بی‌خطر یا اصیل به نظر برسند، وقتی متراکم و به هم پیوسته شده و تحلیل شوند، به سلاحی نیرومند و بالقوه خطرناک تبدیل می‌شوند که به نظر میرسد یکی از ابزارهای فراوان در زرادخانه پنتاگون برای تغییر رژیم را تشکیل می‌دهد.

ـــــــــــــــــــــــــــ
کیت کلارنبرگ، خبرنگار تحقیقی است که به پژوهش درباره نقش سرویس‌های اطلاعاتی در شکل دادن به سیاست‌ها و بینش‌ها می‌پردازد.