rusia

روسیه بر سر دوراهی

 

تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: سرگئی اودالزوف
برگرفته از: لینکه تسایتونگ
۲۵ آوریل ۲۰۲۲

 

چرخش به چپ و یا انتقام لیبرالی؟
 
 

مردم متظر پاسخ کرملین در مورد این سئوال کلیدی هستند: روسیه نوین به چه شکل خواهد بود؟

تقریباً دوماه از آغاز عملیات ویژه  برای دفاع دونباس می‌گذرد و رفته رفته به یک رودر رویی گسترده روسیه با کلکتیوغرب تبدیل شده است. علیه کشور ما تحریم‌های بی‌سابقه‌ای اعمال شده که حداکثر انزوا و تضعیف اقتصادی کشور ما را هدف خود قرار داده است. شکی نیست  که جهان در مقابل چشمان ما تغییر پیدا می‌کند و راه بازگشتی به مناسبات پیشین ژئوپولیتیکی وجود ندارد، یعنی  روسیه باید هرچه زودتر مسیر جدیدی از تکامل و توسعه را انتخاب کند و در آن جهت به حرکت درآید تا بتواند بر جنگ سرد نوین فایق آید و کاراتر و موفق‌تر شود.

از آغاز عملیات ویژه ، نمایندگان  نیروهای چپ میهنی  پیشنهاداتی در رابطه با اصلاحات سیاست‌های اقتصادی اجتماعی ارایه کرده که  برای تحقق یک پروژه سوسیالیستی مدرن بسیار مناسب است. ما عمیقاً معتقدیم که چنین پروژه‌ای می‌تواند مانند صدسال پیش  مرکز جذب و تجمع تعداد زیادی از مردم در سطح جهان گردد که از سرکردگی سرمایه‌داری و مصرف‌گرایی بشدت دلزده و رویگردان شده اند.

ولی مخالفین سوسیالیسم نیز مدهوش و در خواب نیستند. مثلاً میلیارد منفور  دریپاسکا که بلندگوی الیگارشی و “قبیله” یلتسین است در این اواخر واقعاً هرروز  ابتکارات مختلفی را مطرح می‌سازد. در واقع مسئله بر سر این است که حداکثر آزادی‌های اقتصادی در اختیار “شرکت‌های باصرفه” قرار داده شود (بازار همه مشکلات را از سر را بر خواهد داشت)، مالکیت‌های دولتی بیشتر خصوصی‌سازی‌ شود، تعداد کارمندان دولتی شدیداً کاهش یابد، پیگرد  افراد تجاری طبق بند ۱۵۹ قانون جذایی روسیه (کلاهبرداری) لغو شود و مطالب دیگری از این قبیل. به دیگر سخن: الیگارش‌ها می‌خواهند کشور را به سمت سال‌های دهه ۹۰ سوق ‌دهند، به این امید که خسارت‌های خود ناشی از تحریم‌ها و بحران را از طریق تاراج ثروت‌های دولتی  و ساخت‌ و پاخت‌های مختلف متقلبانه جبران کنند و بیت‌المال را از آن خود سازند. و بدتر از همه این‌که  تعداد زیادی از مدافعین  این نسخه‌های تکامل و توسعه روسیه، بر مسند قدرت تکیه دارند.

در نتیجه روسیه امروز بر سر دوراهی قرار گرفته است. نیروهای مترقی میهن‌دوست چپ خواستار تحول سوسیالیستی  به نفع اکثریت مردم کشورند در حالی که الیگارش‌های سیری‌ناپذیر و هم‌پیمانان آنان در دستگاه دولتی پیشنهاد می‌کنند، آزمایش‌های لیبرالی گذشته نزدیک دوباره تکرار شود. وقت تنگ است ولی کرملین برای اتخاذ تصمیم‌های راهبردی عجله‌ای به خرج نمی‌دهد، بلکه تنها به وصله‌پینه سوراخ‌ها و اقدامات کاربردی قناعت می‌کند. فقدان یک پاسخ صریح در این مورد که روسیه در آینده نزدیک به کدام سو حرکت خواهد کرد روز به روز بسیج و ایجاد وحدت توده مردم را مشکل‌تر می‌سازد که به نوبه خود روی توانایی‌های کشور ما  برای مقابله موثر درازمدت با حملات غرب تأثیر منفی دارد. به تعویق افکندن تصمیمات در مورد کورس آینده کشور از نظر عینی  به نفع دشمنان ما است.

امروز پژوهش‌های اجتماعی نشان می‌دهد که احساسات چپ و سوسیالیستی، عدالت‌طلبی و غلبه بر نابرابری اجتماعی در بین مردم به طور فزاینده‌ای افزایش می‌یابد. از این رو منطقی است که  مقامات روس، حتی اگر به خاطر حفظ موقعیت خویش هم که باشد، باید به ندای اکثریت مردم کشور گوش فرادهند و “گردش به چپ” در روسیه را کلید زنند. روشن است که اجرای یک چنین تغییری از امروز به فردا ممکن نیست و همین‌طور مقاومت الیگارش‌ها را نیز باید در نظر گرفت. ولی می‌توان اقدامات متعدد عاجلی را به مقامات دولتی روسیه  ارایه کرد  که سیگنال روشنی مبنی براین که گذاری عادلانه آغاز شده را به جامعه خواهد فرستاد.

۱٫ در طول اجرای اقدامات ویژه  برای دفاع از دونباس همه‌جا و به طور عمده باید از پرچم‌های سرخ استفاده شود، که نه تنها  از طرف روس‌ها، بلکه بسیار ی از اوکرائینی‌هایی که در اتحاد شوروی به دنیا آمده‌اند، استقبال می‌شود. در طول رژه روز ۹ مه آرامگاه لنین نباید مستور گردد و در طول سازوکار “هنگ جاویدان” باید پرچم‌های سرخ فعالانه مورد استفاده قرار گیرد. (اگر هنوز عزم تغییر پرچم رسمی کشور روسیه  همانطور که از طرف نیروهای میهن‌پرست چپ پیشنهاد شد، قطعی نشده)، پرچم سرخ مزین به داس و چکش پرچم رسمی اتحادیه دولت‌های روسیه و بلاروس  اعلام شود.
۲٫ روز سالگرد تاسیس اتحادجماهیر شوروی، و جشن صدمین سالگرد تولد اتحاد شوروی که روز ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲ باید صورت گیرد، روز تعطیل رسمی اعلام شود. اعلام رسمی  آماده ساختن مقدمات لغو قرارداد بلوِش * و آغاز روند  احیای اتحاد جماهیر شوروی برپایه انتخاب آزاد.
۳٫ اخراج لیبرال‌های مونه‌تاریست از دولت روسیه و به کارگرفتن کارشناسان  از درون تیم اپوزیسیون چپ. اخراج مدیر دیوان محاسبات آلکساندر کودرین و  جایگزینی او توسط  نماینده‌ای از بزرگترین حزب اپوزیسیون یعنی حزب کمونیست فدراسیون روسیه.
۴٫ اجرای یک رفراندوم ملی در آینده بسیار نزدیک در مورد ملی کردن  منابع طبیعی و بخش‌های اقتصادی استراتژیک، بازگشت به شرایط گذشته بازنشستگی، اجرای یک مالیات تصاعدی تمام عیار  بردرآمدهای فوق‌العاده و بهبود هزینه زندگی و افزایش حداقل دستمزدها برپایه اعداد و ارقام علمی. همین‌که دولت از حمایت رسمی توده مردم برخوردارشد، این اصلاحات ساده‌تر به اجرا در خواهد آمد.
۵٫ ترتیب انتخابات حتی‌المقدور صادقانه در سپتامبر ۲۰۲۲ تا گفتمانی سازنده بین مقامات و اجتماع  ممکن گردد، اعتماد توده‌ها به سیستم انتخاباتی  تقویت شود که انگیزه مهمی  برای نزدیک کردن مردم به یکدیگر خواهد بود.
۶٫ چرخش شرکت کنندگان و مجریان مصاحبه‌های تلویزیونی  در کانال‌های تلویزیونی فدرال و شرکت دادن  روزنامه‌نگاران و بلاگرهای چپ میهن‌پرست.
۷٫ تعطیل مرکز یلتسین در یکاترینبورگ و شعبات آن و دراختیار نهادن ابنیه‌های نامبرده به تاسیسات فرهنگی و مراکز اجتماعی.
۸٫ تصمیم‌گیری برای کاهش درآمد کارمندان بلندپایه در سطح ایالت و ولایت و همین‌طور مدیران شرکت‌های دولتی. “پاک‌سازی” کارمندان دولتی که درآمدشان متناسب  با مخارجشان نیست. آغاز یک مبارزه جدی با ارتشأ.
۹٫ متوقف ساختن تحریک و سرکوب کمونیستها و هواداران  اپوزیسیون چپ، که مغایر با اهداف اعلام شده مبارزه علیه نونازیسم در همه اشکال آن می‌باشد.
اگر عزم سیاسی وجود داشته باشد،این گام‌ها را می‌توان هرچه زودتر برداشت. ما توهم نداریم ولی موظفیم، پیشنهادات خود را ارایه کنیم، زیرا اکنون با لحظه تاریخی مهمی مواجه هستیم. اگر کرملین به ابتکارات دریپاسکا و نظایر او  گوش کند و دور جدیدی از خصوصی‌سازی‌ها و عیاشی‌های لیبرالی را آغاز کند و به ممنوع کردن‌ها و سرکوب‌کردن‌ها روی آورد، در آن صورت پیروز نخواهیم شد و زنده نخواهیم ماند و این‌همه قربانی مدافعین دونباس و این همه درد و رنج خلق بی‌عبث خواهد بود.

فاجعه‌ای پدید خواهد آمد. باز به نفع الیگارش‌ها و بانکداران همه چیز  به تاراج خواهد رفت، کشور فروخته و با آن خیانت خواهد شد. از این رو باید نیروهای چپ‌ میهن‌پرست امروز فعالانه‌ برای درک آینده  کشور  صدای خود را رساتر کنند. این آینده باید یک آینده سوسیالیستی باشد. ما از کرملین و رئیس جمهور می‌خواهیم، هرچه زودتر در این مورد که روسیه را به کدام سو هدایت خواهد کرد،  تصمیم گرفته و تصمیمات خود را بیان کند. هرچه سکوت مقامات طولانی‌تر شود همان‌قدر الیگارش‌ها و خائنین به کشور بی‌حیا تر خواهند شد و مردم سردرگم و پریشان‌تر خواهند گردید، زیرا دیگر نمی‌توانند درک کنند که این همه درد و رنج برای چیست. به عقب انداختن تصمیم‌گیری در واقع به معنی مرگ است.

* قرارداد Belowesch در ۸ دسامبر ۱۹۹۱  بین روسیه (یلتسین)، بلاروس (شوشکویچ) و اوکرائین (کراوچوک) به امضاء رسید، که کشورهای مستقل مشترک المنافع را اعلام کرد که در واقع انحلال اتحاد جماهیر شوروی بود.