زیرساخت برای کسب‌وکار یا برای دگرگونی

زیرساخت برای کسب‌وکار یا برای دگرگونی ساختاری؟

تارنگاشت عدالت

یکشنبه، ۰۸ فروردین ۱۴۰۰

 

به دلائل گوناگون، طرح‌های زیرساختی در کشورهای در حال توسعه مورد تأیید گسترده قرار می‌گیرند. مؤسسات مالی چندجانبه- مانند «بانک توسعه زیرساختی آسیایی» سرمایه‎گذاری را افزایش می‌دهند، و چند ابتکار بین‌المللی، مانند «ابتکار کمربند و جاده» چین زیرساخت را در اولویت قرار می‌دهند.

طبق «گزارش تجارت و توسعه» امسالِ «کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل» (UNCTAD) به نام «قدرت، پلاتفرم‌ها و توهم تجارت آزاد» (TDR 2018) که در سپتامبر منتشر شد  سرمایه‌گذاری در زیرساخت لازم است، اما برای این‌که کشورهای در حال توسعه بتوانند اقتصاد خود را برای دستیابی به شکوفایی پایدار متحول نمایند کافی نیست.

به دلائل گوناگون، طرح‌های زیرساختی در کشورهای در حال توسعه مورد تأیید گسترده قرار می‌گیرند. مؤسسات مالی چندجانبه- مانند «بانک توسعه زیرساختی آسیایی» سرمایه‎گذاری را افزایش می‌دهند، و چند ابتکار بین‌المللی، مانند «ابتکار کمربند و جاده» چین زیرساخت را در اولویت قرار می‌دهند. اما، این تلاش‌ها هنوز ممکن است صنعتی‌شدن را تسریع نکنند.

با این وصف، اکثر بحث‌های اخیر هنوز به نادیده گرفتن این گرایش دارند که چگونه زیرساخت برای موفقیت صنعتی‌شدن- از بریتانیای قرن هجدهم تا چین قرن بیستم- محوریت داشت. در گفتمانی که بر پول‌سازی (bankability) طرح‌ها تمرکز دارد، و به زیرساخت به مثابۀ یک دارایی مالی برای سرمایه‌گذاران نهادی بین‌المللی نگاه می‌کند پیوند اساسی بین زیرساخت و صنعتی‌شدن عمدتاً ناپدید شده است.

زیرساخت به مثابۀ فرصت کسب‌و‌کار
تحلیل اونکتاد از برنامه‌های توسعه ملی در بیش از ۴۰ کشور در حال توسعه، تأکید بیش از حد بر طرح‌های زیرساختی را نشان می‌دهد- که در ۹۰ درصد آن‌ها به مثابۀ فرصت‌ کسب‌و‌کار (business opportunity) ظاهر می‌شوند. اما، تأکید بسیار کمی بر تسریع دگرگونی ساختاری وجود دارد.

با وجود این‌که هزینه زیرساختی به کالاهای عمومی سنتی مانند خطوط  راه‌آهن، بنادر و مدارس تشبیه می‌شود، بحث‌ سیاست‌گذاری اخیر معمولاً بخش عمومی را بدنام می‌کند. رویکرد پول‌سازی غالب گرایش دارد از پرداختن به این ‌که زیرساخت چگونه می‌تواند تولید، دگرگونی ساختاری و هم‌چنین تغییر اقتصادی و اجتماعی را در بخش بزرگی از جهان در حال توسعه تقویت نماید، طفره برود.
 
اما پول‌سازی شکاف مالی برای سرمایه‌گذاری زیرساختی را از بین نخواهد کرد. مجموع نیازهای مالی سالانه برای زیرساخت‌های ضروری اخیراً بین ۴٬۶ تریلیون و ۷٬۹ تریلیون دلار تخمین‌زده شد، که مستلزم سرمایه‌گذاری دولتی بسیار بیش‌تر از آن‌چه که اکنون هست می‌باشد.

برای دگرگون‌سازی قابل‌توجه، اکثر کشورهای در حال توسعه باید سطوح کنونی سرمایه‌گذاری زیرساختی خود را که کم‌تر از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی است دو برابر کرده به ۶ درصد افزایش دهند.

نیازهای سرمایه‌گذاری زیرساختی در آمریکای لاتین و کارائیب ۶٬۲ درصد تولید ناخالص ملی تخمین‌زده می‌شود، این در حالی است که هزینه واقعی در سال ۲۰۱۵ حدود ۳٬۲ درصد تولید ناخالص داخلی بود. نیازهای پیش‌بینی شده در آفریقا برای ۲۰۴۰-۲۰۱۶ حدود ۵٬۹ درصد تولید ناخالص داخلی منطقه‌ای است که از ۴٬۳ درصد کنونی بیش‌تر است. نیازهای سرمایه‌گذاری کنونی و پیش‌بینی شده در آسیا برای ۲۰۳۰-۲۰۱۶ حدود ۵ درصد تولید ناخالص داخلی تخمین‌زده می‌شود.
 
زیرساخت برای دگرگونی ساختاری
«گزارش تجارت و توسعه ۲۰۱۸»  جانبدار قراردادن سرمایه‌گذاری زیرساختی در مرکز استراتژی‌های توسعه ملی با اراده سیاسی، آزمون و انضباط بیش‌تر در برنامه‌ریزی است. اما، طرح‌هایی که فقط با هدف به حداکثر رساندن سود سرمایه‌گذاری انجام می‌شوند به ندرت نیازهای توسعه ملی را تأمین می‌کنند.

بحث آلبرت هیرشمن در مورد «رشد نامتعادل» نشان داد که تعیین توالی و آزمون بهتر می‌تواند زیرساخت عمومی و سرمایه‌گذاری خصوصی را به تعادل برساند، و نتیجتاً دورهای باطلی را که مانع توسعه هستند از بین ببرد.

گرچه برنامه‌ها با استراتژی‌های ملی وسیع‌تر هم‌سو بودند، اما با اهداف استراتژیک بلندمدت خوب تنظیم و همراه نشدند، و چالش‌ها و موانع محتمل را خوب درنظر نگرفتند.

برنامه‌ها به ندرت این‌را مشخص می‌کنند که توسعه چگونه صنعتی‌شدن را توانمند خواهد نمود، و به ندرت ابزاری را نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی با آن بتوانند دگرگونی ساختاری، تنوع و رشد اقتصاد را تضمین کنند.

این «گسست» عمدتاً به علت صعود منافع مالی و توصیه سیاست‌گذاری مرتبط با آن است که بر درگیرکردن بخش خصوصی در توسعه زیرساختی و برنامه‌ریزی و مبدل کردن «دستورکار۲۰۳۰» برای رسیدن به «اهداف توسعه پایدار» به فرصت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی پرمنفعت، پافشاری می‌کند.
 
در مقابل، اونکتاد سیاست‌گذاران را به برنامه‌ریزی بهتر برای تسریع دگرگونی ساختاری ترغیب می‌کند. زیرساخت و توسعه زمانی بهتر بهم وصل می‌شوند که در یک استراتژی توسعه وسیع‌تر برای ارتقای بازخورد مثبت در میان زیرساخت، تولید و رشد طراحی و ادغام شوند.

https://www.networkideas.org/news-analysis/2018/10/improving-infrastructure-planning-in-developing-countries/
————————————–
توضیح منرجم:

* جومو کوامه ساندارام پیش از این استاد اقتصاد و معاون دبیرکل سازمان ملل متحد برای «توسعه اقتصادی« بود.

** وب‌سایت بانک جهانی به نام «تدارک طرح‌های زیرساختی پول‌ساز» می‌گوید:
«تحت ریاست آلمان، «بیزنس ۲۰»- بستری که جامعۀ بین‌المللی تجارت را به مشارکت در مباحث سیاست‌گذاری بین‌المللی قادر می‌سازد- ۲۰ توصیه زیر عنوان “ایجاد انعطاف‌پذیری، بهبود پایداری، پذبرش مسئولیت» به رهبران «گروه ۲۰» ارائه کرده است.» توصیه شمارۀ ۱۴ پیرامون تقویت مالیۀ زیرساخت می‌گوید:
اعضای (G20) باید از طریق رشد و ارتقای خطوط طرح زیرساختی پول‌ساز و آماده برای سرمایه‌گذاری و تقویت نقش “بانک‌های چندجانبه توسعه” به مثابۀ تسهیل‌کننده سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، مالیۀ زیرساخت را ارتقاء دهند.»
https://blogs.worldbank.org/ppps/preparing-bankable-infrastructure-projects

*** برای گزارش «اونکتاد» به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، چینی و عربی به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://unctad.org/webflyer/trade-and-development-report-2018