terror_usa_middle

غرب آسیا و فعالیت‌های تروریستی آمریکا

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: ویکتور میخین
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۸ ژوئن ۲۰۲۳

دانشگاه براون در ایالت رود آیلند آمریکا تحقیقی تحت عنوان «هزینه‌های پروژه جنگ» منتشر کرد که در آن میزان تلفات باورنکردنی غیرنظامیان در ماجراجویی‌های نظامی آمریکا در کشورهای افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه، یمن، لیبی و سومالی را نشان می‌دهد. این گزارش داده‌های مستقیمی درباره قربانیان جنگ‌هایی که در آن‌ها قریب به یک میلیون نفر به واسطه دخالت‌های آمریک کشته شده اند، به دست می‌دهد.

بنا بر تحقیق یاد شده، جنبه مهم دیگری که به کشته شدن غیرمستقیم چندین میلیون انسان دیگر منجر شد، تخریب نظامی اقتصاد، خدمات عمومی، زیرساخت‌ها و محیط زیست بوده است، که به افزایش کشتار، سال‌ها پس از فرود آمدن بمب‌ها می‌انجامد. بر اساس برآورد این گزارش عوامل یادشده باعث مرگ بیش از ۳.۵ میلیون انسان شده است. این جنبه موضوع به تحقیق بیش‌تر نیاز دارد، و این پروژه مشخصاً تأکید دارد که «عواقب درازمدت و دست‌کم گرفته شدۀ جنگ» نیازمند بررسی دقیق‌تر است.

مطالعه دیگری، محدود کردن شمار کشته شدگان مستقیم جنگ‌ها نزدیک به یک میلیون را، کتمان حقیقت می‌داند، و می‌افزاید به همین خاطر در گزارش مذکور «تعداد کشته شدگان جنگ، ناشناخته» باقی مانده است. در بخش دیگر گزارش درباره کشته شدگان عراقی آمده است که «برآورد کشته شدگان جنگ عراق به ویژه متناقض است. برآورد نشریه لَنسِت در سال ۲۰۰۶ کشته شدگان عراقی بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ ناشی از تهاجم خشونت بار نظامی آمریکا را ۶۰۰.۰۰۰ نفر تخمین می‌زند.» گزارش ادامه می‌دهد که بحث بر سر گزارش‌های متناقض از آنجا ناشی می‌شود که برخی گزارش‌های خبری تعداد کشته شدگان را اغراق‌آمیز و برخی دیگر، که از تجاوز غیرقانونی حمایت می‌کردند، تعداد کشته شدگان را کم‌رنگ جلوه می‌دادند.

پروژه با استناد به گزارش منتشر شده در لَنست می‌گوید شمار کشته شدگان عراقی از سال ۲۰۰۳ و تنها در سه سال به ۶۰۰.۰۰۰ نفر رسید. نتیجه مطالعات بی‌طرف منابع مختلف شمار کشته شدگان تجاوز و اشغال عراق از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ میلادی را بیش از یک میلیون نفر اعلام کرده اند.

وقتی گزارشات تقریباً روزانۀ تلفات انسانی ناشی از بمب گذاری‌های تروریستی را که در آن‌ها صد‌ها نفر به قتل می‌رسیدند، در نظر بگیریم، حتی شمار یک میلیون کشته عراقی را می‌توان دست‌کم گرفتن شمار قربانیان دانست. به علاوه، به آن دوران سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ را که در آن آمریکا و داعش صدها هزار نفر را به قتل رساندند، بیفزایید، تصور این‌که بیش از یک میلیون عراقی به بهانه آمریکا-ساختۀ «جنگ علیه ترور،» نابود شدند، دور از ذهن نیست.

تردیدی نیست که حضور نظامی آمریکا چیزی جز ناامنی و بی‌ثباتی در غرب آسیا به بار نیاورد. رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله سید علی خامنه‌ای گفت: «آن‌چه اهمیت دارد اینست که حضور مخرب آمریکا در این منطقه باید پایان یابد …آن‌ها (آمریکایی‌ها) با خود جنگ، اختلاف، فتنه و تخریب زیرساخت‌ها را آورده اند. البته آن‌ها این کار را در تمام دنیا انجام می‌دهند … این باید متوقف شود.»

آخرین مطالعه «هزینه پروژۀ جنگ» هشدار می‌دهد که «این جنگ‌ها پیوسته بر میلیون‌ها انسان، و عواقب آن در مرگ و زندگی مردم در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد.» گزارش بر پی‌آمد‌های جنگ آمریکا بر زندگی زنان و کودکان که «متحمل بیش‌ترین ضربات مداوم می‌شوند»، تأکید می‌کند.

گزارش یادآور می‌شود در حالی‌که بخشی از مردم در میدان نبرد جان خود را از دست دادند، بسیاری دیگر، به ویژه کودکان، در نتیجه تأثیرات منفی جنگ‌ها، مانند گسترش بیماری و تخریب خدمات عمومی جان باختند. گزارش ادامه می‌دهد: «لازم است تحقیقات بیش‌تری روی تأثیر تخریب خدمات عمومی، به خصوص بیرون از نظام سلامت، بر بهداشت همگانی صورت گیرد. خسارت‌های وارده بر نظام خدمات آب و فاضلاب، راه‌ها و زیرساخت‌های تجاری مانند بنادر، تأثیرات منفی بسیار مهمی بر جای می‌گذارد.»

گزارش بیان می‌کند که جنگ‌هایی که ایالات متحده به وجود آورده یا به بهانه مبارزه علیه تروریسم پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آن‌ها دخالت داشته است، آشکارا نشان می‌دهد که عواقب خشونت مستمر جنگ گسترده و پیچیده است و این‌که آن‌ها را نمی‌توان اندازه‌گیری کرد. لازم به یادآوری است که پس از حملات یازده سپتامبر، آمریکا جنگ‌هایی را به خصوص در غرب آسیا، به بهانه مبارزه با تروریسم برانگیخت. با این حال، در نتیجه ماجراجویی نظامی ایالات متحده، افزایش بسیار چشم‌گیری در گروه‌های تروریستی وجود دارد که قبل از مداخله نظامی واشنگتن در منطقه، در غرب آسیا یا کشورهایی مانند سومالی حضور نداشتند.

به عبارت دیگر، به اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» نتیجه‌ای مغایر هدف اعلام شدۀ کارزار پنتاگون در غرب آسیا داشت، که منجر به شکوفایی تروریسم شد. به بیان دیگر، و چنان‌که بسیاری از کارشناسان موافقند، حضور سربازان آمریکایی و سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا و دیگر نقاط جهان رابطه مستقیم با رشد تروریسم و سازمان‌های تروریستی و بی‌ثباتی صلح و آرامش در آن بخش از جهان دارد.

گزارش هم‌چنین بیان می‌کند که خسارت‌ها و مرگ‌ومیر مداوم ناشی از جنگ‌ها بدین معناست که مسببین آن‌ها می‌بایست مسؤولیت، از جمله مسؤولیت مالی ترمیم خسارات را به عهده بگیرند. کافی است به یاد آوریم که چگونه وزیر خارجه دلقک آمریکا، کالین پاول با تکان دادن لوله آزمایشگاهی حاوی پودر سفید نامفهوم در پشت پودیوم سازمان ملل، جهان را از خطر تصورناپذیر صدام حسین ترساند. با این بهانه حمله وحشیانه و ناموجه به کشور مستقل عراق در سال ۲۰۰۳ انجام شد، حمله ددمنشانه‌ای که به موجب آن مردم عراق هنوز قادر به بازیابی و بازسازی کشور خود نیستند.

مردم عراق و در واقع میلیون‌ها نفر دیگر هنوز از رنج، درد و ضربه‌های این جنگ و جنگ‌های مناطق قبلی در عذاب اند، این گزارش از ایالات متحده و از متحدان آن می‌خواهد با «پرداخت غرامت، اگر چه راحت و کم‌هزینه نیست»، از درد و رنج و ادامه مرگ میلیون‌ها انسان بکاهند. و می‌افزاید این امری «ضروری»ست.

گزارش به درستی و بسیار موجه از نقش ماجراجویی‌های نظامی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر، به ویژه تلفات ناشی از دو سال جنگ و بیست سال اشغال افغانستان پرده برمی‌دارد. گزارش برای نمونه افغانستان، به خصوص ضربه پذیرترین بخش جامعه، زنان و کودکان را علی‌رغم خروج یکسرۀ (یا پرواز شرم‌آور) سربازان آمریکا، که به خاطر تخریب زیرساخت‌های حیاتی خدماتی مانند بخش سلامت و بهداشت طی بیست سال هر روزه جان خود را از دست می‌دهند، مورد توجه قرار داد و به طور نگران کننده‌ای نوشت: «اگر چه ایالات متحده نیروهای خود را در سال ۲۰۲۱ از افغانستان خارج کرد و رسماً به جنگ تجاوزکارانه‌اش، پس از بیست سال، پایان داد، افغان‌ها امروز بیش از هر زمان دیگری به دلایل مرتبط با جنگ جان خود را از دست می‌دهند و رنج می‌برند.»

«پروژه هزینه‌های جنگ» بیان می‌کند که برای «هدایت اقدامات نجات‌بخش» نیازمند تحقیقات و داده‌های بیش‌تری هستیم. گزارش یادآور می‌شود که «تحقیقات بیش‌تری در مورد تأثیرات جنگ بر تخریب خدمات عمومی، به ویژه خارج از نظام سلامت بر بهداشت عمومی لازم است.»

مثلاً در مورد سومالی، دخالت آمریکا و در پی آن جلوگیری از کمک‌های انسانی، طبق این مطالعه، موجب وخامت قحطی شد. اگر ایالات متحده به جای رادیکالیزه کردن جمعیت محلی و بمباران شهروندان با پهباد، (و افزایش تروریسم و خونریزی)، پول قابل توجهی صرف کمک‌های بشردوستانه می‌کرد، این فاجعه طبیعی می‌توانست کاهش یابد. در قسمتی از گزارش آمده است: «در حالی‌که همه نیروهای متخاصم باید پاسخگو باشند، در بخش‌های مربوط به علیت این گزارش، آمریکا نیروی اصلی و پاسخگو به همه این جنایات است.»

منتقدان استدلال می‌کنند که اگر ایالات متحده در کشورهای غرب آسیا دست به جنگ نمی‌زد، یا مناقشات در منطقه را تحریک نمی‌کرد، طرف‌های دیگر وارد جنگ نمی‌شدند. در این مورد آمریکا باید به تنهایی مسؤولیت مستقیم و غیرمستقیم آمار تلفات آزاردهندۀ ناشی از اقدامات غیرقانونی نظامی و تحریک‌آمیز خود باشد. سیاست‌های ارعاب، ماجراجویی نظامی و تروریستی واشینگتن علیه کشورهای صلح‌دوست جهان باید پایان یابد. این خواست و آمال مردمی است که می‌خواهند در صلح و رفاه، بدون جنگ و پرخاشگری زندگی کنند و در راه ساختمان جهانی چند جانبه‌گرا، که ولادیمیر پوتین فعالانه آن‌را ترویج می‌کند، گام بردارند.