Nazi

نازیسم، غرب، اوکراین

 
 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: ولادیمیر اودینتسف
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۱۹ مه ۲۰۲۲
 
 
 

با وجود درس‌های جنگ دوم جهانی، متأسفانه نگارنده باید بگوید که حوادث هشت سال گذشته در اوکراین و پیرامون آن، نه تنها حکایت از زندگی پُر جنب‌وجوش نازیسم دارد، بلکه شماری از رهبران کشورهای غربی نیز آرزومند احیای سراسری و همه‌جانبۀ آن هستند.

از سال‌های ۱۹۳۰ میلادی، محافل حاکم بر غرب مقادیر هنگفتی صرف حمایت مالی از رژیم هیتلر کردند. این حقیقت شناخته شدهای است که رییس بانک انگلستان، مونتاگ نورمن و برادران داگلاس با هیتلر یک جلسه مخفی برگزار کردند، که منجر به تصمیم حمایت مالی از «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» (NSDAP) و پرداخت وام به بانک رایش آلمان شد. حتی پس از وقوع جنگ دوم جهانی تجارت و کسب‌وکار آمریکایی‌ها با آلمان رایش سوم ادامه پیدا کرد، و این تنها به تأمین سوخت و گریس از مسیر اسپانیا محدود نمی‌شد.

انگلستان و فرانسه با پشتیبانی معنوی ایالات متحده، تحت توافقنامه مونیخ در سال ۱۹۳۸، به آلمان، لهستان و مجارستان اجازه دادند چکسلواکی را تقسیم کنند. در ضمن، رهبران غربی آرزوی خود برای تقسیم سرزمینی قربانی بعدی، اتحاد شوروی، را هم پنهان نکردند. اما پیش‌بینی و محاسبات آن‌ها غلط از آب درآمد. این مردم اتحاد شوروی بودند که نازیسم را شکست دادند، چنان ضربه سرنوشت‌سازی به ارتش‌های هیتلری وارد آوردند که نه فقط سرزمین شوروی، بلکه اروپا را نیز آزاد کردند.

بنا به گزارش روزنامه (محافظه‌کار، م) برخط آمریکن ثینکر، کم نیستند شرکت‌های خاندانی آلمانی که به صورت فضاهت‌باری موقعیت خود را مدیون هم‌سویی و حتی علاقه به مشارکت ارادی در اعمال شیطانی نازی‌ها هستند. این روزنامه پنج صنعت عمده‌ای را که از آدولف هیتلر برای به قدرت رسیدن حمایت مالی کردند و میلیاردها بابت مشارکت خونبار و فاجعه‌بارشان به جیب زدند، مورد بررسی قرار داد. از سال ۱۹۴۷، پس از وقوع جنگ سرد، هری ترومن رییس‌جمهور آمریکا اولویت سیاست خود را از تنبیه آلمان به بازسازی اقتصادی آلمان تغییر داد. در حالی‌که صنعتگران نازی در حال پاکسازی آرشیوهایشان بودند، آمریکا در سال های ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ یک رشته فرمان عفو را سازماندهی کرد. جنگ کره در جریان بود، در نتیجه آمریکا به آلمان و صنعت آن نیاز داشت.

تارنگاشت پر مخاطب reddit به تازگی «عملیات گیره کاغذی» را به بحث گذاشت، عملیاتی که در آن سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا دانشمندان آلمان نازی را بعد از جنگ دوم جهانی برای کار به آمریکا منتقل کردند تا مطمئن شوند که فنآوری و طرح‌های پیشرفته نظامی به دست اتحاد شوروی نیافتد. این بحث هم‌چنین نگرانی ساکنین ایالات متحده و دیگر کشورها را در مورد تجدید حیات نازیسم و حمایت از تلاش‌های مسکو برای نازی‌زدایی در اوکراین، برانگیخت.

ایالات متحده، همراه با انگلستان و شماری از «متحدان» غربی‌شان، با تلاش فراوان شروع به بازنویسی تاریخ کردند، از همه ابزارها برای پاک کردن نقش روسیه در شکست فاشیسم از خاطره نسل جوان‌تر در کشورهای غربی استفاده کردند. آنان تأکید ویژه‌ای بر به فراموشی سپردن قهرمانی‌های سربازان شوروی و فرماندهانشان در جنگ جهانی دوم و تخریب هرچه برای بزرگ‌داشت آنان در کشورهای مختلف اروپایی بناشده بود، ورزیدند.

در نتیجه، واشینگتن از راه برقراری نظام اعمال دخالت در امور داخلی کشورهای غربی، گماشتگان خود را در بسیاری از دولت‌های اروپایی آموزش داده، به قدرت رسانده و در عرصه بین‌المللی آن‌ها را با بینشی آمریکاپسند و موضع شدیداً روس‌هراسانه پرورش داده است. به این خاطر، «سیاست‌مدارانی» از این دست به پیشران روس‌هراسی در اروپا، به ویژه در کشورهای حوزه بالتیک، مانند لهستان و شماری از دولت‌های اروپای شرقی، آلمان و ساختارهای حاکم اتحادیۀ اروپایی، تبدیل شده اند.

در قرن گذشته، لهستان را «کفتار اروپا» می‌نامیدند. و این حرف را هر کسی به زبان نمی‌آورد، مگر خود وینستون چرچیل،  کسی که مشکل بتوان او را به طرفداری از روسیه متهم کرد. لذا، یک رشته حوادث در این کشور نظیر تخریب یادبودهای سربازان شوروی و نیز حوادث اخیر در ۹ ماه مه هنگام مراسم اهدای تاج گل بر مزار نظامیان شوروی در ورشو که در آن  سفیر روسیه، سرگی آندریف با اسپری قرمز رنگ مورد حمله قرار گرفت، ثابت کرد که صفتی که چرچیل برای لهستان به کار برد، چندان هم بی‌مسمی نبوده است.

گزارش منتشره در زود دویچه تسایتونگ نیز تأیید می‌کند که شمار روزافزونی از پیروان نازی‌ها در غرب، از تشویق آشکار چنین گرایشی در محافل کنونی حاکم در اروپا بی‌بهره نبوده اند. طبق گزارش این روزنامه، در سه سال گذشته تعداد ۳۲۷ افسر مرتبط با ایدئولوژی به اصطلاح «شهروندان رایش»، تنها در میان مقامات رسمی امنیتی آلمان شناسایی شده اند. یک‌چنین شبکه بین- منطقه‌ای از افراطیون به سادگی نمی‌تواند ایجاد شود، مگر این‌که دفتر فدرال حمایت از قانون اساسی به این واقعیت پی برده باشد که افسران افراطی شناخته شده ارتباطات عدیده‌ای با افراطیون مختلف دارند، و با احزاب مربوطه و سازمان‌هایی با خرده فرهنگ اوباش و ورزش‌های رزمی، مرتبط اند. این روزنامه آلمانی در ادامه می‌افزاید، طی سه سال ۸۶۰ مورد را رسیدگی کرده اند. در ۳۸ درصد این موارد (حضور) نیروهای امنیتی الزامی بود.

به علاوه، دولت آلمان اطلاعاتی دارد که حزب نئونازی راه سوم به «ناسیونالیست‌های جنگ‌افروز اوکراین» در ماه مارس کمک‌های مادی ارسال کرده است. این اطلاعات بر مبنای پاسخ به تقاضای فراکسیون چپ در بوندستاگ به دست آمده است.

دیر زمانی‌ست که «غرب متمدن» تراژدی مردم دنباس، درد و رنج ناشی از حملات معمول هشت ساله و جنایاتی را که به دست گردان نئونازی‌های ناسیونالیست ارتش اوکراین انجام شده است، نادیده می‌گرفت. اروپا و ایالات متحده به وضوح چشم‌هایشان را به روی مصیبت‌های مردم عادی بستند، از جانیانی که هدفشان نابودی روس‌ها بود حمایت کردند. وقتی که روسیه از طریق نمایندگانش کوشید توجه جهانیان را به احیای جنایات نازیسم جلب کند، غرب انتشار چنین اطلاعاتی را تا آنجا که ممکن بود، محدود کرد. و واقعه ۱۰ ماه مه در کانال اسکای نیوز انگلستان که در آن مجری ناگهان گفت‌وگوی زنده با دیمیتری پولیانسکی، نماینده دایم روسیه در سازمان ملل را قطع کرد، زیرا وی از پُست اینستاگرامی ولادیمیر زلینسکی، رییس‌جمهور اوکراین، و عکس لشکر سرباز اوکراینی با نشان اس اس پرده برداشت، خود بسیار گویا بود. پولیانسکی در پاسخ به این رفتار گفت، انگلستان «همه چیزهایی را که ما برایش مبارزه کردیم، فراموش می‌کند» و آن‌را یک «فاجعه کامل و یک ننگ» توصیف کرد.

اما اکنون یک بار دیگر روسیه به جهانیان نشان می‌دهد که نازیسم ایدئولوژی مخرب و خطرناکی‌ست که تنها سادیسمی‌ها و اوباش از آن پیروی می‌کنند. نتایج عملیات ویژه نازی‌زدایی در اوکراین را خبرنگاران محلی و شماری از روزنامه‌نگاران خارجی مستند کرده اند. آن‌ها به روشنی نشان می‌دهند که عملیات ویژۀ نامبرده نه تنها برای ساکنین دونباس و لوهانسک یا برای اوکراینی‌ها و روس‌ها مهم است، بلکه اهمیت جهانی دارد. امروز به رغم تحریم‌های آمریکا و محدودیت‌های اطلاعاتی تحمیل شده علیه روسیه و متحدانش، کشورها و جنبش‌های اجتماعی بیش‌تر و بیش‌تری به این درک می‌رسند، و از سیاست‌های جنایتکارانه واشینگتن و متحدان غربی‌اش دوری می‌جویند و به حمایت از مسکو بر می‌خیزند.

 

——————————————–
ولادیمیر اودینتسف، ناظر سیاسی، اختصاصی برای مجله برخط نیو ایسترن آوتلوک.