نامه مردم 506

هر که ناموخت از گذشت روزگار …

 

تارنگاشت عدالت

 

 

آیا باید از شکست جورج گالووی، رهبر حزب «کارگران»، خشنود بود؟

 

گزارشگر «نامه مردم» که سال ۱۳۷۶ از پیروزی حزب کارگر انگلیس به عنوان «پیروزی  طبقه کارگر و دستاوردی مهم برای ترقی‌خواهان و جنبش کارگری انگلیس» یاد کرده و به وجد آمده بود، اکنون پس از گذشت ۲۷ سال، مجدداً از «پیروزی چشمگیر حزب کارگر در انتخابات پارلمانی بریتانیا» مشعوف شده است.

گزارشگر «نامه مردم» فراموش می‌کند که چگونه همین حزب کارگر به رهبری آقای تونی بلر از جنگ‌های تجاوزکارانۀ امپریالیسم انگلیس در یوگسلاوی و عراق فعالانه حمایت کرد و وعده‌هایی را که در مورد حقوق بشر داده بود، هیچ نقشی در تصمیمات این حزب نداشت. امروز نیز که آقای کی‌یر استامر (سوسیال دمکرات راست) با کودتا بر ضد جرمی کوربین رهبری حزب را به دست گرفته است همان وعده‌های بلر را، با آن‌که می‌خواهد سیاست خارجی دولت گذشته را ادامه دهد، تحویل مردم می‌دهد.

بسیار خوب. امیدواریم که آرزوی گزارشگر «نامه مردم» برآورده شود. ولی چرا بیچاره جورج گالووی را مورد ستیز قرار می‌دهید؟ آیا به این خاطر که او «از مداحان رژیم ولایی [ایران] و از حقوق‌بگیران تلویزیون “پرس تی‌وی” وابسته به ارگان‌های اطلاعاتی رژیم اسلام‌گرایان در ایران» است و یا قاطعانه علیه صهیونیسم، استعمارگران و هواداران آپارتاید و به یک کلام، علیه سیاست‌های جهان شمالی مبارزه می‌کند؟ (واقعاً که چه «ادبیاتی!»، انسان بی‌اختیار به یاد یکی سازمان‌های برانداز با بینش «مارکسیستی-اسلامی» می‌افتد)

به نظر گزارشگر «نامه مردم» انتخابات در انگلیس، این کشور «مهد آزادی و دمکراسی» با سابقه چندین قرن برده‌داری و استعمار، تئاتر انتخاب بین بد و بدتر نیست و لذا شرکت در انتخابات نه تنها لازم، بلکه حتی واجب است ولی وقتی نوبت به جامعه تحریم‌زده و زیر فشار ایران می‌رسد، انتخابات در ایران فقط «بازی رهبری حاکمیت» و «نمایش انتخاباتی» است و «مردم مدت‌هاست از تئاتر انتخاب بین بد و بدتر عبور کرده اند.» در نتیجه، امکان هر گونه تحول از پیش منتفی بوده و هیچ «روزنه‌ای برای بهبود وضعیت کشور»، جز سرنگونی وجود ندارد:

«نظر حزب تودۀ ایران دربارۀ نمایش انتخاباتی پیشِ روی روشن است. در ایران موضوع “انتخابات” با نظارت شواری نگهبان ولی فقیه نه تنها امکان انتخابی را به مردم در حق تعیین سرنوشت آنها نمی دهد بلکه شرکت در بازی رهبری حاکمیت برای مهره چینی کارگزاران رژیم است. ما همچنان معتقدیم که رژیم ولایت فقیه اصلاح ناپذیر است و بنابراین هدفش از برگزاری چنین نمایش هایی برخلاف برخی توهماتی که به آن دامن زده می شود گشودن “روزنه ای” برای بهبود وضعیت کشور نیست که بر این پایه باید مردم را به شرکت در “انتخابات” دعوت کرد. حزب تودۀ ایران معتقد است که‌ باید با بسیج گستردۀ نیروهای مردمی این نمایش مبتذل رژیم را تحریم و افشا کرد و نشان داد که مردم ما مدت‌هاست از بازی‌های رژیم در تئاتر انتخاب میان “بد و بدتر” عبور کرده‌اند و اعتقاد ندارند که در چارچوب رژیم ولایت فقیه ارتجاعی و ضد مردمی حاکم بر میهن ما تغییری اساسی در راستای سیاست‌های کلان حاکم و در راستای تحقق حقوق مردم ستم‌دیدۀ میهن ما می‌توان گامی برداشت.» به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ  ۱۲۱۰، ۲۸ خرداد ۱۴۰۳

 گزارشگر که ظاهراً مدت‌هاست که از جامعه ایران دور است و در جهان شمالی زندگی می‌کند، به زور می‌خواهد ایران را با کشورهای شمال جهانی یکسان قلمداد کند و در نتیجه نسخه‌هایی را که می‌پیچد، با وضعیت واقعی جوامع جنوب جهانی از جمله کشور ما ایران، هم‌خوانی ندارد. کاروان تحول جهان به سرعت در حرکت است و باید مواظب بود که از غافله عقب نماند و روی مهرۀ سوخته شرط‌بندی نکرد.

 

 

پیروزی طبقۀ کارگر

«نامه مردم»،

شمارۀ ۵٠۶، سه‌شنبه ۳٠ اردیبهشت ١۳۷۶، صفحه ۷

شکست مفتضحانه حزب محافظه‌کار انگلیس در انتخابات پارلمانی این کشور را که در روز ١١ اردیبهشت انجام گرفت باید دستاوردی مهم برای ترقی‌خواهان و جنبش کارگری انگلیس دانست.

پیروزی حزب کارگر با اکثریت ١۷۹ کرسی پس از ١۸ سال حکومت محافظه‌کاران که کمر به محو جنبش کارگری و سیستم رفاه اجتماعی انگلیس بسته و با تصویب و عملی کردن قوانین ارتجاعی و ضدمردمی چهره اقتصادی- اجتماعی- سیاسی انگلیس را دگرگونه کرده اند، بالقوه در بردارنده امکانات متعددی برای طبقه کارگر می‌باشد. ابعاد شکست محافظه‌کاران تاریخی و بی‌سابقه بوده و به همین لحاظ اعتماد به نفس عمیقی را به طبقه کارگر داده است. تعداد آرای محافظه‌کاران در پایین‌ترین حد خود از زمان انتحابات سال ١۹٠۶ می‌باشد. در مقایسه با انتخابات پارلمانی سال ١۹۹٢ که در طی آن محافظه‌کاران ٢٫۵ میلیون رأی بیشتر از حزب کارگر بدست آوردند، در این انتخابات آراء حزب کارگر ۴ میلیون بیشتر از آراء محافظه‌کاران بود. در دو منطقه وسیع اسکاتلند و ولز اصولا هیچ نماینده محافظه‌کار انتخاب نشد.

تحلیل آراء طبقه کارگر نشان می‌دهد که ۴۹ درصد کارگران یقه‌سفید، ۵۶ درصد کارگران ماهر و ۶٢ درصد کارگران جزء و غیرماهر و یا بیکار و کم‌درآمد به کاندیداهای حزب کارگر رای دادند. درصد آراء حزب لیبرال دموکرات که بعد از محافظه‌کاران در جای سوم قرار دارد از اقشار بالا به ترتیب ٢٠ درصد، ١۴ درصد و ١۴ درصد می‌باشد. ۵۹ درصد اعضاء اتحادیه‌های کارگری به حزب کارگر و ٢٠ درصد آنها به حزب لیبرال دموکرات رای دادند. تقریبا ٢۵ درصد نمایندگان حزب کارگر در پارلمان زن هستند و این خود در تاریخ انگلیس بی‌سابقه است. دولت جدید برنامه خود را برای تصویب قانون حداقل حقوق، اعطای خودگردانی به اسکاتلند، ایجاد ٢۵٠هزار محل اشتغال برای جوانان بیکار و بهبود ساختاری سیستم آموزشی اعلام کرده است.

به موازات پتانسیل ممکن برای اصلاحات اجتماعی در داخل انگلیس، نباید فراموش کرد که حزب کارگر همیشه در قدرت دنبال کنندۀ سیاست‌های امپریالیستی بین‌المللی بوده است و مطمئنا از دولت جدید نمی‌توان انتظار سیاست‌های بین‌المللی ترقی‌حواهانه رادیکالی داشت. لیکن این نیز طبیعی است که سیاست خارجی این کشور به عوض همکاری و حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری و پیروی کورکورانه از امپریالیسم آمریکا بر سیاستی معتدل قرار گیرد. رابین کوک، وزیر خارجه جدید و از قدرتمندترین اعضای کابینه قول داده است که حقوق بشر محور سیاست خارجی انگلیس خواهد بود.

 

 

شکست سنگین انتخاباتی محافظه کاران در بریتانیا

 «نامۀ مردم»

شمارۀ  ۱۲۱۲، ۲۵ تیر ۱۴۰۳

 

حزب کارگر در انتخابات پارلمانی بریتانیا به پیروزی چشمگیری دست یافت، ولی نیروهای چپ بریتانیا‌ با انتقاد از منطق پذیرش سیاست‌های نولیبرالی اقتصادی از سوی این حزب و ادامه عضویت بریتانیا در “ناتو” و نظامی‌گری در دولت این حزب، دولت جدید حزب کارگر را به چالش طلبیده‌اند. جالب است که امپراتوری‌های مطبوعاتی راست و پوپولیست بریتانیا در ماه‌های اخیر در اقدامی حساب شده و معنادار حمایت سنتی‌شان از حزب “محافظه‌کار”  را قطع کردند و حمایت از حزب کارگر را کلید زدند.  در ۱۹۹۷/ ۱۳۷۶ نیز همین پدیده در رابطه با انتخاب “تونی بلیر” و حامیان حزب کارگر جدید به قدرت اتفاق افتاده بود.

با پیروزی چشمگیر حزب کارگر در انتخابات پارلمانی بریتانیا، چهارده سال حکومت فاجعه‌بار حزب محافظه‌کار در صبح جمعه گذشته (۱۶ تیر ماه) به پایان رسید. نخست‌وزیر جدید، “کی یر استارمر”، در همان ساعات نخست پیروزی حزبش گفت: “روند تغییر اکنون آغاز می‌شود و باید صادقانه بگویم که احساس خوبی دارم. چهار سال‌ونیم کار برای تغییر دادن حزب برای رسیدن به این هدف: یک حزب کارگر تغییر یافته و آماده کردن آن برای خدمت به کشورمان و بازگرداندن بریتانیا برای خدمت به مردم زحمتکش”.

“استارمر” روز جمعه ۱۶ تیرماه در مقام هفتمین نخست‌وزیر حزب کارگر به ساختمان نخست‌وزیری در خیابان داونینگ وارد شد و در رأس اکثریتی مشابه اکثریت سال ۱۹۹۷ / ۱۳۷۶ در مجلس عوام قرار گرفت، حزب کارگر در این انتخابات ۴۱۲ کرسی به‌دست آورد. با این حال، پیروزی چشمگیر او احتمالاً یکی از تلخ ترین پیروزی‌های انتخاباتی در تاریخ است، زیرا در واقعیت امر حزب کارگر در این انتخابات کم‌تر از ۳۶ درصد از آرای ممکن را کسب کرد که بسیار کم‌تر از نتایج نظرسنجی‌ها و بسیار کم‌تر از میزان آرایی است که در سال ۲۰۱۷ / ۱۳۹۶ در دورهٔ رهبری “جرمی کوربین” همراه با ارائهٔ برنامه‌ای چپ، طرفدار زحمتکشان، و ترقی‌خواهانه، به‌دست آورده بود.

پیروزی “کوربین” با کسب تعداد ۲۴,۱۲۰ رأی در انتخابات حوزه ایزلینگتون شمالی در مقام داوطلبی مستقل در مقابل “پرافول نرگوند”- نامزد تحمیلی حزب کارگر-  با کسب تعداد ۱۶,۸۷۳ رأی هشداری به استارمر در کنار پیروزی وی بود. کوربین صبح جمعه استارمر را به چالش کشید و گفت: “می‌توان مؤدبانه گفت برنامه ارائه شده به‌وسیلهٔ استارمر بسیار ضعیف است و جایگزین اقتصادی‌ای جدی برای آنچه دولت محافظه‌کار انجام می‌دهد نمی‌تواند باشد.” کوربین گفت: “بنابراین، مطالبات مردم از او بسیار زیاد خواهد بود. اگر این آزادی عمل را به دولت خود ندهید که بودجه نیازهای مبرم اجتماعی را افزایش دهید، فکر می‌کنم مشکلات سیاسی به‌وجود خواهند آمد. برای نمونه، اگر دولت سقف کمک هزینه برای دو فرزند را لغو کند، من خوشحال خواهم شد. ولی اگر این کار را نکند، من آنجا خواهم بود و می‌گویم: چرا این کار را نکردید؟ اگر کنترل اجاره در بخش خصوصی را اجرا کنند، آفرین خواهیم گفت. ولی اگر این کار را نکنند، من آنجا خواهم بود. زیرا این رأی نشان می‌دهد که مردم واقعاً می‌خواهند یک صدای واقعی و مستقل در پارلمان داشته باشند که از عدالت اجتماعی حمایت کند.”

نخست‌وزیر برکنار شده، “ریشی سوناک”، با پذیرش شکست گفت: “مردم بریتانیا در این انتخابات حکم هوشمندانه‌ای دادند. نکات آموزنده زیادی برای یادگیری و تأمل وجود دارد و من مسئولیت این شکست را می‌پذیرم.” حزب محافظه‌کار در پارلمان جدید ۱۲۱ کرسی دارد که حدود ۶۰ درصد کاهش یافته است و با در نظر گرفتن حدود ۲۳ درصد سهم رأی، پایین‌ترین تعداد کرسی در تاریخ این حزب است.

خانم “لیز تراس”، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، و چند نفر از اعضای کابینه از جمله وزیران دفاع، آموزش، دادگستری، و علوم، ده‌ها وزیر دیگر و نیز “پنی موردانت”، معاون پارلمانی دولت محافظه‌کار، جزو شخصیت‌های بلندپایه‌ای هستند که کرسی‌های‌شان را در مجلس از دست دادند.

این نتیجه برای حزب محافظه‌کار فاجعه‌بار است، هرچند بهتر از برخی نظرسنجی‌های هفته آخر کارزار انتخاباتی است که پیش‌بینی می‌کردند تعداد کرسی‌های آن‌ها به عددی دو رقمی کاهش یابد. حزب “رفورم” (اصلاحات) پنج کرسی و حزب سبزها چهار کرسی کسب کردند، به‌طوری که هر دو رهبر حزب سبز، کارلا دنییر و آدریان رمزی انتخاب شده‌اند و اولی توانست نامزد حزب کارگر، تاگنام دبانر، که عضو دولت سایه حزب کارگر بود را در حوزه مرکزی شهر بریستول شکست دهد.

حزب “اصلاحات” فقط ۵ کرسی به‌دست آورد گرچه در نظر سنجی‌های متعدد پیش بینی شده بود که ۱۳ کرسی را به خود اختصاص داد.  رهبر این حزب افراطی راست، نایجل فاراژ، بانکداری میلیونر است که از حوزه انتخاباتی کلکتون از استان اسکس در جنوب شرق انگلستان انتخاب شد. سهم آرای این حزب حدود ۱۴ درصد آرای ریخته شده به صندوق‌های رأی بود، درصدی که نگران‌کننده است، ولی کم‌تر از برخی پیش‌بینی‌های اولیه بود. حزب ملی اسکاتلند (SNP) بیشتر تعداد کرسی‌هایش در مجلس عوام را از دست داد و تنها ۹ کرسی را حفظ کرد، زیرا حزب کارگر دوباره به بزرگ‌ترین حزب در اسکاتلند تبدیل شد، یعنی جایگاهی که برای نسل‌ها داشت و از سال ۲۰۱۵ / ۱۳۹۴ از دست داده بود. حزب لیبرال دموکرات به ۷۲ کرسی دست یافت که جهشی بزرگ از یازده کرسی در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ است و توانست حوزه‌های انتخاباتی‌ای که پیش‌تر به حزب محافظه‌کار متعلق بود در جنوب و غرب انگلستان از جمله حوزه‌هایی که سابقاً در اختیار نخست‌وزیران محافظه‌کار سابق دیوید کامرون و ترزا می بود را به‌دست آورد، ولی سهم آرای آن‌ها تنها به بیش از ۱۱ درصد رسید.

حزب محافظه‌کار همه ۱۴ کرسی خود در ولز را از دست داد و “دیوار سرخ” جوامع صنعتی استان‌های شمالی و میدلندز به حزب کارگر بازگشت و ائتلاف انتخاباتی‌ای که بوریس جانسون در سال ۲۰۱۹/ ۱۳۹۸، هنگام خروج بریتانیا از [اتحادیهٔ] اروپا بنا کرده بود، فرو پاشید. بااین‌همه، این ائتلاف با ائتلافی جدید از حزب کارگر جایگزین نشده است، زیرا حزب محافظه‌کار در بسیاری از مناطق کشور آرای خودش را هم به حزب اصلاحات و هم به حزب سبز (که ۷ درصد آرا را کسب کرد) و همچنین به سوسیالیست‌های مستقل واگذار کرد. این نخستین بار نیست که روش رأی‌گیری “نخست گزینی” (first-past-the-post) موجب مخدوش شدن نتیجه انتخابات شده است، تا آنجا که حزب کارگر، برنده حدود دو برابر تعداد کرسی‌هایی شد که سهم آن از آرا تضمین می‌کرد. این حزب از شکاف آرای جناح راست بین محافظه‌کاران و حزب “اصلاح‌طلبان” بهره برد، ولی به‌نظر می‌رسد که خود این حزب نیز از چند جهت در برابر چالش‌هایی متعدد آسیب‌پذیر می‌تواند باشد.

درگیری‌های درونی حزب محافظه‌کار به‌زودی آغاز خواهند شد و کسانی که به‌دنبال همکاری با حزب اصلاحات نایجل فاراژ و در موضعی ملی‌گرایانه‌پوپولیستی هستند- موضعی که ترکیبی از جنگ‌ افروزی‌های فرهنگی، تحریک علیه مهاجران، و اقتصاد نولیبرال است- در مقابل محافظه‌کاران سنتی طرفدار “ملتی یک‌پارچه” قرار خواهند گرفت. مسیر این مبارزه به این بستگی دارد که کدام‌یک از محافظه‌کاران ارشد پس از پاک‌سازی عظیمی که در این انتخابات به‌وقوع پیوست، جان به‌در برده و در مجلس عوام بعدی حضور داشته و از موضع خود دفاع کنند. این افراد شامل نخست‌وزیر فاجعه‌بار سابق، لیز تراس، نخواهد بود، فردی که در انتخابات کرسی‌اش در حوزهٔ نورفولک که با اکثریتی عظیمی در اختیار داشت را به حزب کارگر باخت.

محافظه‌کاران برجسته‌ دیگری که از کرسی خود برکنار شدند عبارتند از: جیکوب ریس-موگ، از آریستوکرات های بی‌مصرف، لیام فاکس، وزیر دفاع سابق، و اعضای کابینه پیشین: پنی موردانت، گرنت شاپس، جیلیان کیگان، الکس چالک، لوسی فریزر، و میشل دونلان. جرمی هانت، وزیر دارایی، به‌سختی توانست کرسی‌اش در حوزه انتخابیه ساری را حفظ کند. استارمر نیز شاهد کاهش شدید حمایت از خود بود، به‌گونه‌ای که تنها نیمی از آرای حوزهٔ هالبورن و سنت پانکراس را که در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ کسب کرده بود به‌دست آورد که کاهشی بسیار دارد. در این حوزه، چالش‌گر مستقل طرفدار غزه، اندرو فینشتاین، با بیش از ۷,۳۰۰ رأی در جایگاه دوم قرار گرفت.

شوکت آدام، یکی دیگر از نامزدهای مستقل‌ طرفدار غزه، در لستر جنوبی به‌طرزی شگفت‌انگیز وزیر سایه کار و امور بازنشستگی حزب کارگر، جان اشوورث، را شکست داد، درحالی که لیان محمد، زن جوان بریتانیایی-فلسطینی، تنها ۵۰۰ رأی از آرای وزیر سایه بهداشت حزب کارگر، وس استریتینگ، در حوزهٔ ایلفورد شمالی، کم‌تر به‌دست آورد. یک نامزد مستقل دیگر طرفدار فلسطین نیز توانست حوزهٔ بلکبرن را از حزب کارگر بگیرد.

رهبر حزب “کارگران”، جورج گالووی، از مداحان رژیم ولایی [ایران] و حقوق‌بگیران تلویزیون “پرس تی‌وی” وابسته به ارگان‌های اطلاعاتی رژیم اسلام‌گرایان در ایران، کرسی حوزهٔ راچ دایل که در انتخابات میان‌دوره‌ای در بهمن‌ماه ۱۴۰۲ برنده شده بود، با اختلاف کمی از دست داد و نمایندگی این شهر در پارلمان به حزب کارگر بازگشت. نامزدهای حزب کارگران، جودی مک‌اینتایر و جیمز جایلز نیز در حوزه‌های انتخاباتی بیرمنگام، رقابت‌های تنگاتنگی با حزب کارگر داشتند.

در حوزه‌های انتخاباتی چینگفورد و وودفورد گرین، جایی که حزب کارگر در ابتدای کارزار انتخاباتی کاندیدای پیشرو، یعنی فائزه شاهین را حذف کرد و او را مجبور کرد تا همچون فردی مستقل نامزد شود، او و نماینده رسمی تحمیلی حزب کارگر، شامه تاتلر، آرا را به دو نیم تقسیم کردند. هر دو بیش از ۱۲,۰۰۰ رأی کسب کردند و این امر به رهبر سابق حزب محافظه‌کار، ایان دانکن اسمیت، این فرصت را داد تا بار دیگر انتخاب شود، انتخابی که شش هفته پیش، قبل از حذف بی‌رحمانه و احمقانه فائزه شاهین از سوی رهبری حزب کارگر، از رسیدن به آن ناامید شده بود.