minsk

پایان توافق مینسک

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: فابیان ویسوتزکی
مترجم: هادی مفتون
فوریۀ ۲۰۲۲

 

روسیه لوهانسک و دونتسک را به‌عنوان جمهوری‌های خودمختار به‌رسمیت شناخت. آیا درگیری‌ها گسترش می‌یابد؟

پس از انتخاب ولودیمیر زلنسکی به ریاست جمهوریِ اوکراین در سال ۲۰۱۹، گفتگوهای مجدد بین اوکراین و روسیه به‌منظور پایان صلح‌آمیز جنگ در شرق اوکراین انجام شد. این روند که کمتر مورد توجه افکار عمومیِ چپ قرار گرفت، در آغاز با موفقیت‌هایی روبه رو شد و به مبادلۀ زندانیان در دسامبر ۲۰۱۹ و آوریل ۲۰۲۰ و به آتش‌بس سال ۲۰۲۰ انجامید، که برای مدت نسبتا طولانی برقرار بود.

درحالی‌که در هفته‌های اخیرما شاهد سفرهای دیپلماتیک بسیاری از سران کشورها و وزیران خارجه بودیم، که به‌ دلیل همه‌گیری مدت طولانی چنین نبود، احتمالاً این سفرها از عصر دوشنبه فعلا پایان یافته است. رئیس جمهور روسیه در یک سخنرانیِ تقریبا یک‌ساعته خطاب به ملت به‌رسمیت شناختن هر دو جمهوریِ جدایی‌طلب در شرق اوکراین را اعلام کرد. تصمیمات گرفته شده و ماموریتی که رسماً ماموریت برای صلح نامیده می‌شود، ابلاغ گردیده، بدین معنی که یگان‌های ارتش روسیه، قرار است به مناطقی که از نظر حقوق بین‌المللی به وضوح به اوکراین تعلق دارد، فرستاده شود که در واقع نقض جدید قوانین بین‌الملل توسط روسیه است.

بنابراین به‌نظر می‌رسد که این پنجرۀ فرصت برای رسیدن به راه‌حلی در مذاکرات جدید در بارۀ هر دو درگیری ‒ نخست میان روسیه و ناتو برسر یک ساختار امنیتیِ اروپا و دوم در بارۀ اوکراین ‒ بسته می‌شود. روزهای آینده نشان خواهد داد که آیا وضعت موجود حفظ خواهد شد و یا تشدید نظامی بیشتری صورت خواهد گرفت. اعلام ولادیمیر پوتین در عصر سه‌شنبه مبنی بر به‌رسمیت شناختنِ جمهوری‌های جدایی‌طلب درعمل ‌تنها منطقۀ تحت کنترل جدایی‌طلبان را در برنمی‌گیرد، بلکه به کل قلمرو مناطق دونتسک و لوهانسک مربوط می‌شود و پتانسیل خطرناکی برای تشدید تنش را دربردارد. درگیری‌ها در چند روز گذشته دوباره افزایش یافته است و نمی‌توان گسترش آن فراتر از خط درگیری را منتفی دانست.

امید‌های سال ۲۰۱۹ برای صلح از دست رفته است
پس از انتخاب ولودیمیر زلنسکی به ریاست جمهوریِ اوکراین در سال ۲۰۱۹، گفتگوهای مجدد بین اوکراین و روسیه به‌منظور پایان صلح‌آمیز جنگ در شرق اوکراین انجام شد. این روند که کمتر مورد توجه افکار عمومیِ چپ قرار گرفت، در آغاز با موفقیت‌هایی روبه رو شد و به مبادلۀ زندانیان در دسامبر ۲۰۱۹ و آوریل ۲۰۲۰ و به آتش‌بس سال ۲۰۲۰ انجامید، که برای مدت نسبتا طولانی برقرار بود. ولی این روند حداکثر از پاییز ۲۰۲۰ متوقف شد. درعوض، سال ۲۰۲۱ سال افزایش تنش‌ها بود. دلایل تشدید وخامت از یک‌سو تحولات مشکل‌آفرینی بود که در اوکراین رخ داد، مانند تحریم‌ فرستنده‌های تلویزیونی که طرفدار روسیه ‌به‌شمار می‌آمدند و تحریم الیگارش و سیاستمدار مخالف مِدوچوک از یک طرف و ادامۀ صدور گذرنامه‌های روسی به مردم در دونباس و استقرار نخستین نیروهای روسی در مرز اوکراین از سوی دیگر. بعد از آن ارتش اوکراین برای اولین بار در اکتبر ۲۰۲۱ از پهپاد–بیرق‌دار در خط درگیری استفاده کرد و بدین سان آخرین امیدها برای تنش‌زدایی در روابط بین روسیه و اوکراین و همچنین برای کنترل درگیری‌های درون–اوکراینی از دست رفت.

روسیه با استقرار مجدد نیروهای خود در امتداد مرز اوکراین، مذاکراتی را به ایالات متحدۀ امریکا و ناتو تحمیل کرد که به گفتۀ پوتین، دراین مذاکرات روی تامین منافع امنیتیِ روسیه تاکید شد. در دو پیش‌نویس منتشر شده قرارداد، عقب‌نشینی ساختارهای–ناتو در اروپای شرقی به سطح سال ۱۹۷۷ (یعنی سطح قبل از گسترش ناتو به شرق) و همچنین برون‌بست جمهوری‌های شورویِ سابق، به‌طور صریح اوکراین و گرجستان، از پیوستن به ناتو در نظر گرفته شده بود. اینکه ناتو این درخواست‌های حداکثری را مطمئناً تحقق نخواهد بخشید، باید برای کرِملین نیز روشن بوده باشد. اما درهرحال مذاکرات انجام شد. گفتگوها در قالب‌های مختلف از آغاز ژانویه تا کنون سرخط خبرها را مشخص می‌کرد.

درهمین‌حال همۀ این گفتگوها تحت تاثیر استقرار نیروهای نظامیِ روسیه در امتداد مرز اوکراین، رزمایش‌ها در دریای سیاه و بلاروس، و همچنین جابه‌جایی یکان‌های امریکایی و واحدهای دیگرناتو به کشورهای اروپای شرقیِ عضو ناتو و ارسال تسلیحات به اوکراین قرار گرفت. اما همچنان این امید وجود داشت که شاید بتوان روند تازه‌ای مانند گفتگوهای کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا را آغاز کرد، تا گزینۀ ایجاد آرشیتکت امنیتیِ جدید در اروپا از طریق تنش‌زدایی و خلع سلاح حفظ شود که منافع امنیتیِ همۀ طرف‌ها را در نظر بگیرد.

به‌رسمیت شناختن «جمهوری‌های لوهانسک و دونتسک»
از عصر دوشنبه به بعد دیگر کمتر کسی انتظار چنین چیزی را نداشت. دمیتری پِسکوف، سخنگوی مطبوعاتی پوتین، پس از رای‌گیری در دومای دولتی که از پوتین خواسته شده بود دو جمهوریِ جدایی‌طلب را به‌رسمیت بشناسد، هفتۀ گذشته گفت به‌رسمیت شناختن دو جمهوری با توافق مینسک در تضاد است. طرف روسی همچنین تاکید کرد که اجرای توافق مینسک همچنان هدف سیاست روسیه است. این امید که رای‌گیری در دوما می‌تواند ابزار دیگری برای اعمال فشار بر آلمان و فرانسه باشد، که دولت‌های آنها کییف را به اجرای توافق مینسک در قالب–نرماندی به‌نفع مسکو وادار کنند، از بین رفته است. مسکو با به‌رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب از توافق مینسک خارج شده است. بنابراین، درگیری در شرق اوکراین با ابزار دیپلماتیک حل نشد. از آنجا که این دو درگیری‌ تنگاتنگ درهم تافته‌اند و حل و فصل مسالمت‌آمیزِ کشمکش در دونباس با شکست مواجه شده است، بعید است که مذاکرات بیشتری در بارۀ ساختار امنیتیِ جدید اروپا انجام شود. که البته این کار بدون این مناقشه نیز غیرممکن به‌نظر می‌رسید.

حتی چپ‌ها در اروپا در مورد نظم امنیتی اروپا هم‌نظر نیستند. برای مثال، اعضای رازِم Razem از لهستان موافق حمایت بیشتر از اوکراین هستند. از آنجا که حتی چپ‌ها در مورد بسیاری از مسائل مواضع متفاوتی اتخاذ می‌کنند (چه در مورد سیاست امنیتی در اروپا و چه در مورد روابط با روسیه)، تعجب‌آور نیست که این موضوع در مورد جوامع به‌طور کلی نیز صادق باشد. خروج روسیه از توافق مینسک و نقض قوانین بین‌الملل با گسیلِ اعلام شدۀ نیروهای روسیه به اوکراین، می‌تواند نیروهایی را تقویت کند که از افزایش تسلیحاتیِ بیشتر پشتیبانی می‌کنند. پشتیبانی از تنش‌زدایی و کاهش تسلیحاتی احتمالاً آسان‌تر نخواهد شد، ولی از همه طرف ضروری‌تر می‌شود.

هیچ توهمی در بارۀ اهداف سیاست روسیه [وجود ندارد]
ولادیمیر پوتین وضعیت انسانیِ مردم محلی را درصدر سخنرانیِ تقریبا یک‌ساعتۀ خود خطاب به ملت قرار نداد، بلکه سخنرانی خود را با تاریخ اوکراین آغاز کرد. او در مقالۀ «در بارۀ وحدت تاریخیِ روس‌ها و اوکراینی‌ها» که در ژوئیۀ ۲۰۲۱ منتشر شد، از قبل جایگاه برادر کوچکتر روسیه را به اوکراین داده بود که به‌دلیل فشار‌های خارجی نباید به «ضد–روسیه» تبدیل شود. در سخنرانی خود خطاب به ملت، لحن پوتین باردیگر شدت یافت: اوکراین به‌طور کامل به‌دست روسیه ، دقیق‌تر بگوییم به دست روسیۀ بلشویکی ایجاد شده است. داشتن دولت مستقل فقط یک هدیۀ روسیه ‒ به زیان روسیه ‒ بوده است. و حتی پس از استقلال، اوکراین از تامین گاز روسیه بهره‌مند شده که ارزش آن بیشتر از تمام پرداخت‌های غرب بوده است. اما باوجود همۀ این «بی‌عدالتی‌ها، این فریب‌ها و چپاول آشکار روسیه» اوکراین به کشوری ضد–روسیه تبدیل شده است. ناتو به اوکراین فشار می‌آورد ‒ این تهدیدی برای امنیت ملی روسیه است. به همین دلیل روسیه ناگزیر شد وارد عمل شود.

سیاست تاریخی روسیه تنها از سال گذشته رویکرد امپراتوری نداشته است. این واقعیت که این سیاست همچنین به دستاوردهای اتحاد شوروی در مبارزه با فاشیسم اشاره می‌کند، نباید مانع چپ‌ها از نگریستن به پشت صحنه شود. بنابراین علاوه بر نقد اروپایی یا اوکراینیِ سیاست تاریخی، تحلیل انتقادی سیاست تاریخِ روسی نیز لازم است، به‌ویژه از طرف چپ‌، که نمی‌توان آن را با فرهنگ یادآوریِ جامعۀ روسیه یکی دانست. زیرا رژیم کنونی از سیاست تاریخ برای توجیه قانونیِ اقدامات تهاجمیِ دولت و تشدید درگیری‌ها استفاده می کند.

پایان مذاکرات – آغاز عملیات جنگی؟
در بررسیِ همۀ این مذاکرات و سخن‌پردازی، یک چیز را نباید فراموش کرد: مردمی در منطقۀ درگیری زندگی می‌کنند که از هشت سال پیش تاکنون از عملیات جنگی رنج می‌برند. ماموریت دیده‌بانی سازمان امنیت و همکاری اروپا افزایش شدید نقض آتش‌بس را در روزهای اخیر ثبت کرده است ‒ ساده‌تر بگوییم: تبادل آتش در مرز و همچنین گلوله‌باران تاسیسات غیرنظامی شدت پیدا کرده است. نگاهی به نقشه نشان می‌دهد که خط درگیری نه از میان ناکجا‌آباد ، بلکه از میان مناطق پرجمعیت در امتداد شهرهای بزرگ می‌گذرد. این بدان معناست که هرگونه تشدید تنش، هرنوع گلوله‌باران نیز می‌تواند به تلفات غیرنظامی بینجامد و این حوادث در روزهای اخیر نیز رخ داده است. بنابراین تنش‌زدایی در جهت منافع مردم در محل که به مهرۀ بازیِ سیاست‌های بزرگ تبدیل شده اند، بسیار ضروری است.

آیا درگیری‌ها بازهم گسترش می‌یابد، هنوز روشن نیست. پس از سخنرانی پوتین برخی تحلیلگران و همچنین چپ‌ها از روسیه و اوکراین،  هنوز در این فکر بودند که آیا به‌رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب شامل بخش‌هایی از مناطق دونتسک و لوهانسک نیز می‌شود که زیر کنترل دولت اوکراین هستند یا نه. در شامگاهان سه‌شنبه، پوتین تصریح کرد که به‌رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب نه تنها مناطقی را دربرمی‌گیرد که عملاً زیر کنترل جدایی‌طلبان است، بلکه علاوه برآن کل مناطق دونتسک و لوهانسک را نیز شامل می‌شود. بنابراین تلاش جدایی‌طلبان که با استفاده از ابزار نظامی مسیر کنونی مرزها را تغییر دهند، منتفی نیست.

اوکراین تاکنون هنوز به ‌رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب از طرف روسیه و اعلام استقرار نیرو واکنش نظامی نشان نداده است. اگرچه نیروهای ذخیره در اوکراین فراخوانده شدند، ولی هیچ حمله‌ای علیه جمهوری‌های جدایی‌طلب صورت نگرفته است. زلنسکی در اولین سخنرانیِ خود خطاب به ملت پس از اعلام پوتین، این موضع را اتخاذ کرد که درگیری از طرف اوکراین تنها با ابزار صلح‌آمیز می‌تواند حل شود. باید دید آیا او می‌تواند این موضع تنش‌زدایی را زیر فشار اپوزیسیون ملی‌گرا حفظ کند یا نه. شرکای غربیِ اوکراین می‌بایست از زلنسکی برای این رویکرد پشتیبانی کنند، برای مثال با ارائۀ یک برنامۀ بازسازی برای مناطق زیر کنترل دولت اوکراین یا با پیشنهاد کمک‌های اقتصادیِ بیشتر. اینها را باید با شرط واکنش بدون خشونت به رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب مرتبط کرد.

و چپ‌ها؟
چپ در اوکراین دیرندی است که در موضع دفاعی قرار دارد. روایت اصلی ملی در اوکراین از سال ۲۰۱۴ به روشنی ناسیونالیستی و ضدکمونیستی بوده است. قانون ممنوعیت کاربرد نمادهای کمونیستی که در سال ۲۰۱۵ تصویب شد، استناد عمومی به بسیاری از الگوها و نمادهای تاریخی چپ را ممنوع می‌کند و نام برخی از خیابان‌ها تغییریافته است. چپ نیزبه‌عنوان طرفدار روسیه بدنام می‌شود. در ضمن چپ‌ها و نیروهای پیشرو در اوکراین تلاش می‌کنند برای درک انتقادی و متفاوتِ تاریخ اوکراینی بحث و استدلال کنند. سازمان چپ Socialnyj Ruch  خواستار تنش‌زدایی در درگیریِ کنونی شد. به‌عنوان مثال، تاراس بیلوس Taras Bilous ، یکی از اعضای آن سازمان، پیشنهاد گسیل نیروهای حافظ صلح سازمان ملل را به منطقۀ درگیری داد. بیم آن می‌رود که با تشدید درگیری‌ها، نیروهای ملی‌گرا و راست افراطی از حمایت بیشتری برخوردار شوند. مواضع آنها نظر اکثریت در اوکراین نیست، اما آنها بخشی پرسروصدا از جامعۀ مدنی هستند که همواره دولت را با اعتراضات در خیابان‌ها تحت فشار می‌گذارند.

تقویت بیشتر راست‌ها به‌وسیلۀ تشدید درگیری‌های کنونی همچنین فضا را برای چپ‌ها برای پرداختن به مشکلات اجتماعی محدود می‌کند. درحالی‌که اکنون این کار بیش از پیش ضروری است. زیرا هم در اوکراین و هم در روسیه وضعیت مادی مردم وخیم‌تر می‌شود. این امر در هفته‌های اخیر در اوکراین آشکار شده است. ترس از جنگ بر کل جامعه سنگینی می‌کند. سرمایه‌گذاری‌های خارجی انجام نمی‌شود و ارزش گْریونا (هْریونا) (یکای پول کشور اوکراین) کاهش مییابد که پیامد آن کاهش قدرت خرید مردم اوکراین است. همین وضعیت در روسیه نیز دیده می‌شود، ‌که نرخ روبل در پی‌آمد به‌رسمیت شناختن جمهوری‌های جدایی‌طلب سقوط کرده است، و به تورم به‌هر‌حال بالا در روسیه بیشتر دامن می‌زند.

تنش‌زدایی اکنون
روزهای آینده نشان خواهد داد که آیا می‌توان دستِ‌کم از تشدید بیشتر تنش‌ها جلوگیری کرد. با به‌رسمیت شناختن کل مناطق اُبلاستیِ [استان‌ها] دونتسک و لوهانسک از طرف روسیه به‌عنوان مناطقی از جمهوری‌های جدایی‌طلب، به‌نظر نمی‌رسد که درگیری‌ها متوقف شود. افزون براین، گفتگوها میان ایالات متحدۀ امریکا و روسیه، برای مثال نشست ژنو که قرار بود روز پنجشنبه بین وزیر خارجۀ امریکا بلینکِن و لاوروف همتای روسی‌اش برگزار شود، لغو شد. حل‌وفصل مسالمت‌آمیز درگیری در شرق اوکراین و معماری امنیتی در اروپا که از سوی همۀ طرف‌ها پذیرفته شده است، در حال حاضر بسیار دور به نظر می رسد. برای مردم محل می‌توان امیدوار بود که دست‌کم تشدید نظامی بیشتری در این جنگ که هشت سال است ادامه دارد و تاکنون هزاران  کشته برجای گذاشته است، صورت نگیرد.

 

…………………………………………………………………………………………………

*فابیان ویسوتسکی Fabian Wisotzky
مشاور اروپای مرکزی و شرقی در مرکز گفتگوی بین‌المللی بنیاد روزا لوکزامبورگ است.