پایان دلار نفتی

 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: اریک تسوسه
برگرفته از: روزنامه چپ
۱۴ ژوئن ۲۰۲۴

 

 

قرارداد ۵۰ ساله دلار نفتی آمریکا و عربستان سعودی به تازگی به پایان رسید. واژه «دلار نفتی» به نقش دلار آمریکا به عنوان ارز مرجع معاملات نفت خام در بازار جهانی اشاره دارد. ریشه این توافق به دهه ۱۹۷۰ بازمیگردد، که مدت کوتاهی پس از فاصله گرفتن ایالات متحده از استاندارد طلا،به دنبال توافقی بین ایالات متحده و عربستان سعودی به امضا رسید که پیامدهای گسترده ای برای اقتصاد جهانی به همراه داشت. در تاریخ مالی جهان، تنها تعداد کمی از قراردادها به اندازه پیمان دلار نفتی برای اقتصاد ایالات متحده منفعت داشته است.

نعمتی برای اوراق بهادار آمریکا
قرارداد پترودلار که پس از بحران نفتی ۱۹۷۳ منعقد شد، عربستان را ملزم می‌کرد که صادرات نفت خود را منحصراً به دلار آمریکا بفروشد و مازاد درآمد نفتی خود را در اوراق قرضه دولتی ایالات متحده سرمایه‌گذاری کند. در مقابل، ایالات متحده متعهد شد از کشور پادشاهی حمایت و حفاظت نظامی کند. این توافق برای هردو کشور منفعت داشت: ایالات متحده به یک منبع پایدار نفتی و به بازاری برای بدهی خود دست یافت، در حالی که عربستان سعودی امنیت اقتصادی و عمومی خود را تضمین میکرد.

دلار به عنوان ارز ذخیره
این واقعیت که نفت تنها به دلار آمریکا فروخته شود، دارای اهمیتی فراتر از مقوله‌های نفت و امور مالی بود. با این الزام که نفت باید به دلار آمریکا (DXY) فروخته شود، این توافق جایگاه دلار را به عنوان ارز ذخیره جهانی تقویت کرد، که به نوبه خود تأثیر عمیقی بر اقتصاد ایالات متحده گذاشت. تقاضای جهانی دلار برای خرید نفت به قوی ماندن ارز کمک کرده و واردات را برای مصرف کنندگان آمریکایی نسبتاً ارزان نمود. علاوه بر این، هجوم سرمایه خارجی به اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده منجر به نرخ بهره پایین و بازار خرید اوراق قرضه به شدت رواج یافت.

دیوید رایت، نویسنده پرفروش و مدیر سرمایه گذاری، در کتاب خود «آتش بازی وضعیت روحی» (دسامبر ۲۰۲۳) که به تازگی منتشر شده استدلال می کند که قدرت دلار یک عامل کلیدی در استانداردهای بالای زندگی در ایالات متحده است. رایت توضیح می‌دهد که دلیل اینکه مردم در ایالات متحده از استاندارد زندگی بالایی که از آن برخوردارند، لذت می‌برند، قوی بودن  دلار است. رایت سپس توضیح می دهد که این قدرت تا حدی ناشی از اعتماد به اقتصاد ما « و این واقعیت است که بدون دلار آمریکا نمی توان انرژی خریداری کرد.»

اختلال بالقوه نظم مالی جهانی
با این حال، سلطه دلارهای نفتی میتواند با بزرگترین چالش خود مواجه شود. قرارداد آمریکا و عربستان سعودی در ۹ ژوئن ۲۰۲۴ به پایان رسید. این خروج تدریجی عواقب گسترده ای در بر خواهد داشت، زیرا می تواند نظم مالی جهانی را مختل کند.

تغییر دینامیک قدرت در بازار نفت یک عامل حیاتی در این روند است. ظهور منابع انرژی جایگزین مانند انرژی های تجدیدپذیر و گاز طبیعی، وابستگی جهان به نفت را کاهش داده است. علاوه بر این، ظهور کشورهای جدید تولیدکننده نفت مانند برزیل و کانادا، سلطه سنتی خاورمیانه را به چالش کشیده است.

آینده دلار آمریکا
انقضای دلار نفتی می تواند دلار آمریکا و در نتیجه بازارهای مالی آمریکا را تضعیف کند. اگر قیمت نفت به ارزی غیر از دلار اعلام شود، این امر می تواند منجر به کاهش تقاضای جهانی برای دلار گردد، که به نوبه خود می تواند تورم بالاتر، نرخ بهره بالاتر و بازار اوراق قرضه ضعیف تر در ایالات متحده را به دنبال داشته باشد.

نکته کلیدی – تغییر قابل توجهی در دینامیک قدرت جهانی
انقضای قرارداد دلار نفتی نشان دهنده تغییر قابل توجهی در پویایی قدرت جهانی است. این امر  نفوذ فزاینده  کشورهای نوظهورو چشمانداز  درحال تغییر بازار انرژی را آشکار میسازد.  هرچند که تأثیر کامل این تغییر هنوز مشهود نیست، ولی سرمایه گذاران حداقل باید آگاه باشند که نظم مالی جهانی در سطح کلان در حال ورود به عصر جدیدی است و سلطه دلار آمریکا دیگر تضمینی ندارد.

به نظر نویسنده این امر احتمالاً مهمترین خبر در دهه های اخیر است که نه تنها می تواند دلار را به خطر بیافکند، بلکه می تواند به معنای پایان امپراتوری ایالات متحده باشد. از این پس، اوراسیا، بزرگترین قاره جهان و مرکز جدید اقتصادی جهانی خواهد بود (که اروپا، به استثنای روسیه، هنگامی‌که اوباما، رئیس جمهور نومحافظه کار ایالات متحده، اوکراین را در یک کودتای خونین در سال ۲۰۱۴ به چنگ خود درآورد احمقانه آن را رها کرد و به ایالات متحده چسبید. آغاز جنگ اوکراین با هدف کشاندن روسیه به دامی بود تا سلاح های هسته ای آمریکا را در فاصله ۳۰۰ مایلی کرملین مستقر سازد، که روسیه نهایتاً در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ از آن جلوگیری کرد) اورآسیا جهان را در اتحاد جدید ضد امپریالیستی بین چین و روسیه، در راس ائتلاف ضد امپریالیستی حتی بزرگتری یعنی BRIC رهبری خواهد کرد. اکنون باید سازمان ملل به گونه ای تغییر شکل پیداکند که همه امپراتوری ها را مطابق با خواست تقریباً همه خلقهای جهان طرد نماید.