چندقطبی

پیش‌بینی سال ۲۰۲۳، سالی هولناک با برخی جنبه‌های مثبت و شگفت‌انگیز

 
 
تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: شارمین نروانی
برگرفته از: لینکه تسایتونگ
۱۰ ژانویه ۲۰۲۳
 
 

پیش بینی معمولاً یک اقدام دردناک است و در دنیای ژئوپلیتیک، به ویژه در زمان تحولات جهانی، تقریبا غیرممکن بتوان به آن دست یافت.

در غرب آسیا، این منطقه غمزده و از یاد رفته که به عنوان کیسه شنی برای رقابت قدرت های بزرگ در مناطق دیگر عمل می کند، بسیار مهم است که چگونه  مبارزات قدرت های اصلی در حوزه های اقتصادی، سیاسی و جنگ (نیابتی) انجام می گیرد.

به جای پیش بینی، شاید منطقی تر باشد که روندهایی را که احتمالاً در سال ۲۰۲۳ ادامه خواهد یافت، توصیف کنیم. من از برخی از نویسندگان همکارم در The Cradle خواستم نظرات خود را بیان کنند. اما ابتدا اجازه دهید با برخی از مشاهدات خودم برای سال پیش رو آغاز کنیم:

جنگ در اوکراین رویداد تعیین کننده سال ۲۰۲۲ بود و اگر درگیری در آنجا اتفاق نمی افتاد، حتماً در جای دیگری صورت می گرفت.  این جنگ اساساً جنگی است برای جلوگیری از پدید آمدن کامل آینده‌ی چندقطبی به جای یک گذشته‌ تک قطبی. این جنگ می‌توانست در تایوان، ایران، کره یا حتی ونزوئلا رخ دهد.
 در سال ۲۰۲۳ ما شاهد نشانه های واضحی از فروپاشی اتحاد آتلانتیک شمالی خواهیم بود. این طور که معلوم است، اروپا دیگر توان پیروی از  دستورات واشنگتن را که به وضوح مخالف سرنوشت و اقبال آنها است ندارد. اوکراین این موضوع را به وضوح بیان کرده است، اما اروپا دارای انتخابی است که هواداران آتلانتیکی آن سال‌ها است آن را با زحمت دفن کرده‌اند.

واقعیت این است که ثروت و امتیازات فوق العاده اروپا از لحاظ تاریخی از منابع آسیایی به دست آمده است و این امر در سال ۲۰۲۳ به وضوح مشخص خواهد شد. اشتباه نبود که آلمان خطوط لوله نورد استریم خود را با روسیه ایجاد کرد. با این کار برلین فقط آینده خود را تضمین می کرد، تا این که آمریکایی ها آن را خراب کردند.

سال ۲۰۲۳ به اروپا یادآوری خواهد کرد که میل آن به رفاه و ادامه رشد اقتصادی، ارتباط نزدیکی با شرق و وعده های اوراسیا دارد. به هر حال، آسیا و اروپا از طریق زمینی به هم مرتبط هستند، برخلاف اقیانوس اطلس عظیم که متحدان فعلی را از هم جدا می کند.

بنابراین انتظار داشته باشید که امسال شاهد آشکار شدن شکاف بین بازیگران مختلف اروپایی و نبرد بین اوراسیاگرایی و آتلانتیک‌گرایی در کریدورهای قدرت این قاره باشیم. در واقع، متوجه خواهید شد که دنیای تجارت برای اولین بار در دهه های اخیر با دولت ها در تضاد و مناقشه قرار خواهد گرفت.

و در غرب آسیا و پیرامون آن، من دو تحول را می بینم که می تواند پیامدهای عمده ای را برای امور منطقه ای و بین المللی داشته باشد.

اولین مورد، رابطه بین هند و روسیه است که به سرعت در حال تحول است که در سال گذشته ظاهر شد. BRICS به تنهایی این پویایی جدید را بوجود آورد و خود را در صفحه شطرنج جهانی تثبیت کرد.  دهلی نو اکنون در مسکو، یک شریک قابل اعتماد و مفید برای حل و فصل اختلافات با پکن یافته است که کار را برای پروژه های یکپارچگی آسیایی بی نهایت آسان می کند.

همچنین، آنچه که ایالات متحده، در عرصه های مختلف، از جمله با عربستان سعودی، این کشور سنگین وزن منطقه، در سال ۲۰۲۲ شاهد آن بود،  واشنگتن راتنها گذاشت.  اما هند یک طعمه بزرگ است، و این درهم آمیختن منافع هند و روسیه در سطوح متعدد جایی برای خوشحالی هواداران آتلانتیکی نمی‌گذارد.
 دوم، ترکیه دوباره به عنوان یک بازیگر اصلی در آسیای غربی و مرکزی ظاهر شده است. پس از تقریبا یک دهه انزوای نسبی به دلیل اختلافات متعدد با اروپا و کشورهای عربی – همراه با یک اقتصاد در حال فروپاشی – ترکیه اکنون در حال صعود است. روسیه اخیراً هدف دیرینه خود را برای تبدیل شدن به یک قطب بزرگ نفت و گاز برای اروپا به آنکارا پیشنهاد کرده و چین نیز می‌خواهد بخش مهمی از جاده ابریشم جدید خود را از طریق ترکیه ایجاد کند.

 رجب طیب اردوغان، پیش از سخت‌ترین انتخابات خود در ژوئن ۲۰۲۳، یک بازنده مطمئن به نظر می‌رسید تا زمانی که جنگ اوکراین سرنوشت او را تغییر داد. یک شبه، این عضو ناتو به میانجی مورد علاقه هر دو طرف تبدیل شد و اردوغان سنگ تمام گذاشت.

او اکنون نقش سرنوشت‌ساز خود را ایفأ می‌کند به  این صورت که ترکیه را به عنوان یک قطب مهم انرژی اوراسیا برای اروپا تبدیل کند و درتلاش است از این موضوع در سوریه، عراق، آذربایجان و دیگر کشورهای ترک قفقاز جنوبی سرمایه گذاری کند. اردوغان از یک سو راه حل هایی را برای درگیری ها ارائه می دهد، اما از سوی دیگر به طور خطرناکی به درگیری دامن می زند.

 این امر در هیچ کجا به اندازه مرزهای بین ارمنستان، آذربایجان و ایران مشهود نیست، جایی که رئیس جمهور ترکیه مشتاق است تا به عنوان مثال، جاه طلبی های آنکارا را برای هدایت مسیرهای حمل و نقل جدید آسیای مرکزی و بازتعریف مرزهای آن، با خشونت به پیش می برد.

ترکیه و سوریه
ترکیه نقش برجسته ای در پیش بینی های نویسندگان The Cradle در سال ۲۰۲۳  داشت.  یقیا تاشجیان حتی تا آنجا پیش می رود که یک جنگ بزرگ جدید در قفقاز جنوبی را در سال جاری پیش بینی می کند:
«محاصره زمینی ارامنه در قره باغ کوهستانی توسط آذربایجان ۳۰ روز است که ادامه دارد.  نیروهای حافظ صلح روسیه قادر به رفع محاصره نیستند، زیرا از واکنش ترکیه می ترسند. در همین حال، باکو ارمنستان را مجبور می کند تا کریدوری ایجاد کند که آذربایجان را به ترکیه متصل می کند و مرز ارمنستان و ایران را قطع می کند.»

در حالی که ترکیه به درگیری در یک منطقه دامن می زند، به نظر می رسد که در حال پایان دادن به درگیری ها در مناطق دیگر است. چندین نویسنده با درجات مختلفِ اطمینان راه حلی برای درگیری سوریه و ترکیه در سال ۲۰۲۳ پیش بینی می کنند.

جیدا کاران براین عقیده است که برنامه‌های اردوغان برای سوریه فرصت‌طلبانه است: «همه چیز به انتخابات ترکیه بستگی دارد»، او نظر چندین نویسنده cradle را بازتاب می دهد که به همین صورت معتقدند ممکن است اوضاع در آستانه انتخابات به آرامی پیش نرود.

محمد سلامی می‌گوید اردوغان همه اهرم ها را برای پیروزی در انتخابات به کار خواهد گرفت.

«او در صحنه بین المللی بین اوکراین و روسیه میانجیگری کرد، بدون اینکه نتیجه ای حاصل شود. در بخش انرژی، او می خواهد ترکیه را به یک مرکز انرژی تبدیل کند، اما این کار آسانی نخواهد بود. اردوغان سپس تلاش کرد روابط خود را با امارات، مصر، عربستان سعودی و اسرائیل احیا کند و اکنون در آخرین تلاش خود پس از انتخابات آینده استعفای خود را اعلام کرده است.»

زیاد حافظ ساکن واشنگتن معتقد است که نزدیکی سوریه و ترکیه بسیار سریعتر از آنچه انتظار می‌رود رخ خواهد داد.

حافظ خوشبینانه می نویسد: «اردوغان باید قبل از انتخابات یک موفقیت بزرگ سیاسی ارایه کند. اینکه آیا سوری ها به او کمک خواهند کرد یا خیرمعلوم نیست. ولی در هر حال برای دو طرف سودمند خواهد بود و موضع آمریکا در سوریه را کاملاً منزوی خواهد کرد. فکر نمی کنم ناتو یا کشورهای منطقه بتوانند مذاکرات را از مسیر خود خارج کنند. آنچه که روس ها و ایرانی ها به ترکیه وعده داده اند را نه آمریکا و نه اروپا می‌توانندعرضه کنند.»

 با این حال، حسن ایلایک، روزنامه نگار لبنانی، به خطراتی که گفتگوها برای نزدیکی دربر دارد اشاره می کند، زیرا در آن بسیاری از بازیگران منطقه ای و بین المللی دارای منافع شخصی هستند.

 او پیش‌بینی می‌کند که «آمریکا برای جلوگیری از بهبود روابط ترکیه و سوریه، حتی تا حد ایجاد روابط بین ترکیه و کردهای مورد حمایت آمریکا، دست به هر کاری خواهد زد.»

«وضعیت اقتصادی سوریه در سال ۲۰۲۳ بدتر خواهد شد، زیرا نه روسیه و نه چین کمکی خواهند کرد، ایران در حال حاضر حداکثر توان خود را انجام داده است و ایالات متحده همچنان مناطق غنی از منابع شمال شرق سوریه را اشغال کرده و تحریم های بیشتری را علیه این کشور اعمال می کند.»

ایلایک با توجه به دیدار بین اردوغان و بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، که با بی‌صبری انتظار می‌رود، هشدار می دهد که حتی این دیدار با مشکلات جدی مواجه خواهد شد: «ترکیه باید برای این دیدار هزینه بپردازد، زیرا آسیب های زیادی به سوریه وارد کرده و سرزمین‌های این کشور را اشغال نموده است، اما روسیه برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود با آنکارا، برای یک نشست «مجانی» فشار می‌آورد.

فلسطین، شام و خلیج فارس
ایلایک پیش بینی می کند که تا سال ۲۰۲۳ در کل منطقه، تغییرات زیادی پدید نخواهد آمد، زیرا “کل شام با ادامه خصومت ایالات متحده – تحریم ها، اشغال نظامی سوریه، تهدیدها، باج گیری و فشار در لبنان و عراق” مواجه خواهد ماند.

 سایر کشورهای عربی در درجه اول برای حفظ منافع خود مداخله خواهند کرد. به عنوان مثال، امارات متحده عربی پیشنهاد کرده است در مذاکرات ترکیه و سوریه شرکت کند «تا پس از جنگ تاحدی در سوریه نفوذ پیدا کند و نفوذ ایران را در آنجا خنثی کند.»

جیدا کاران تأثیر جنگ جهانی قدرت بر رفتار در منطقه را این طور ترسیم می کند: «کشورهای خلیج فارس، حتی سعودی ها، ضعف آمریکا را احساس می کنند و اکنون در حال برقراری روابط مستقیم با چین و روسیه هستند. من فکر نمی‌کنم که آنها همچنان شرکای سرسخت ایالات متحده در منطقه بمانند و ما در سال ۲۰۲۳ شاهد نشانه‌های بیشتری از آن خواهیم بود.»

تقریباً به طور متفق القول این نظر وجود دارد که تنش ها در فلسطین در سال جاری تشدید خواهد شد.

زیاد حافظ می گوید: «دولت دست راستی نتانیاهو اسرائیل را در موقعیتی بدی قرار داده است. این کشور نه می تواند دست به یک حمله نظامی بزرگ به فلسطین یا به لبنان، سوریه و ایران انجام دهد و نه قادر به یافتن راه حل سیاسی چه در داخل و چه در منطقه می باشد. تنش‌ها در کرانه باختری به سرعت در حال افزایش است، یهودیان آمریکایی دیگر حمایت بی‌قید و شرطی ارائه نمی‌کنند، و توازن قدرت در صحنه به نفع اسرائیل نیست.»

حافظ هشدار می دهد که «نژادپرستی راست افراطی اعضای کابینه مانند (وزیر امنیت ملی) ایتامار بن گویر، امکان استناد به دفاع از خود را برای اسرائیل غیرممکن خواهد کرد. برخی از این عناصر تلاش خواهند کرد تا یک رویارویی یا درگیری بزرگ را تحمیل کنند، اما این کار به معنی زوال اسرائیل خواهد بود.
معضل اسرائیل را می توان به طور خلاصه این طور بیان کرد: آنها « اگر بکنند منفورند و اگر نکنند هم منفورند.»

 ایلایک می گوید که اسرائیلی ها نمی توانند مانند گذشته به فراتر از مرزهای خود نگاه کنند:
«در داخل فلسطین، جو در حال آماده شدن برای انتفاضه سوم است، در کرانه باختری و اورشلیم – و شاید حتی در سرزمین های ۱۹۴۸، همانطور که در ماه مه سال  ۲۰۲۱ دیدیم. زیرا اسرائیلی‌ها تشکیلات خودگردان فلسطین را تضعیف کرده و به تضعیف آن ادامه می‌دهند، اقدامات و مجازات‌های خودسرانه فزاینده‌ای بر مردم فلسطین اعمال می‌کنند و تلاش می‌کنند تا وضعیت موجودStatus quo الاقصی در اورشلیم را تغییر دهند.

او همچنین معتقد است که اسرائیل حملات خود را به ایران افزایش خواهد داد، اما حزب‌الله همچنان تهدید امنیتی اصلی خود باقی خواهد ماند. برای سال ۲۰۲۳، ایلایک اقدامات بازدارنده قوی‌تری توسط محور مقاومت را پیش‌بینی می‌کند: «ایران می‌تواند در برابر خرابکاری و ترور اسرائیل – در داخل اسرائیل – تلافی کند، در حالی که حزب‌الله به پروژه خود برای تهیه موشک‌های هدایت‌شونده دقیق، پهپادها و شاید حتی موشک‌های کروز ادامه خواهد داد.»

ظفر مهدی، روزنامه نگار پیش بینی می کند که بن بست کنونی در مذاکرات هسته ای ایران با قدرت های جهانی در سال ۲۰۲۳ به دنبال اعمال تحریم های جدید کشورهای غربی مرتبط با ناآرامی ها در این کشور و اتهامات مربوط به ارسال پهپاد به روسیه، فقط برای به دست آوردن اهرم فشار در مذاکرات وین ادامه خواهد داشت.

مهدی می نویسد: «علیرغم تمایل ایران برای احیای توافق، طرف‌های مقابل ظاهراً علاقه‌ای ندارند، که در نتیجه تهران را وادار می‌کند تا غنی‌سازی اورانیوم خود را در سال جاری افزایش دهد. در ماه های آینده باید خود را برای ادعاهای بی اساس بیشتری علیه ایران آماده کرد و انتظار داشت که آژانس بین المللی انرژی اتمی به دستور آمریکایی ها، اروپایی ها و اسرائیلی ها کارزار فشار خود را علیه تهران افزایش دهد.

او همچنین انتظار دارد که عربستان سعودی امسال «لاس زدن های خود با اسرائیل” را آشکار کند، “به خصوص اگر (نتانیاهو) دوست ولیعهد محمد بن سلمان در تل آویو به قدرت برسد». با این حال، مهدی هشدار می دهد که این  گام « در یمن کمکی به ریاض نمی کند، زیرا انصارالله همچنان به حملات خود علیه نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی ادامه خواهد داد و ایالات متحده اکنون برای آتش بس میان جناح های متخاصم فشار خواهد آورد.»

مذاکرات اغلب متوقف شده ایران و عربستان «اکنون بنا به گزارش ها قرار است به حوزه های سیاسی و دیپلماتیک منتقل شود، که می تواند پیشرفت مورد نیاز برای پایان دادن به جنگ یمن در سال ۲۰۲۳ را به ارمغان بیاورد»، به ویژه با درنظر گرفتن نزدیکی روابط ریاض با مسکو و پکن، که هر دو علاقه مند به احیا و حفظ امنیت در خلیج فارس هستند، البته در چارچوب یک امنیت جدید منطقه ای.

جنگ اوکراین و چند قطبی شدن جهان
اگر دیدگاه‌های نویسندگان کرادل مربوط به جنگ اوکراین را در نظر بگیریم، ظاهراً آنها درمقابل روایت‌های غربی مصونیت یافته اند. برای آنها پیروزی روسیه به دلایل مختلف اجتناب ناپذیر است، اما به چه قیمت؟

زیاد حافظ پیش‌بینی می‌کند که این درگیری ویرانگر تا آخر بهار پایان خواهد یافت، عمدتاً به این دلیل چون نیروهای مسلح اوکراین به شدت تحلیل رفته‌ و متحدان غربی فاقد ابزار لازم برای ارائه حمایت کمی و کیفی نظامی بی‌وقفه هستند. او به صراحت می گوید: «پایگاه صنعتی ایالات متحده اصلاً مجهز نیست و آماده پاسخگویی به این تقاضا نمی باشد. این امر و همین طور «فشار روسیه بر پوتین برای پایان دادن به این موضوع تا به یک جنگ فرسایشی تبدیل نشود،در اینجا موثر خواهد بود.

البته، یک آلترناتیو برای ناتو، که توسط چندین نویسنده به آن اشاره شده است، تشدید درگیری، زمانی که اوکراین آشکارا با شکست روبه‌رو شود، می باشد: «لهستان‌ها و ارتش‌های سابق پیمان ورشو را وارد کنید.»

کارین کنایسل، وزیر امور خارجه اتریش تا سال ۲۰۱۹، اثرات این جنگ در زمینه انرژی و عواقب آن را برای نهادهای اروپایی زیر نظر دارد: «انتظار می‌رود که در اتحادیه اروپا رویارویی‌های بیشتر گردد که فراتر از مسدود کردن بودجه برای (نخست وزیر مجارستان) ویکتور اوربان خواهد بود. فساد در اتحادیه اروپا و نهادهای آن بسیار گسترده است.

«تضعیف گسترده واحد پول رایج، یورو، قابل انتظار است. این امر واردات انرژی ، که هم اکنون کاهش یافته را حتی گرانتر خواهد کرد، به خصوص که صورتحساب آنها کماکان  به دلار آمریکا انجام خواهد گرفت. کنایسل هشدار می دهد که فشار بر جوامع نه تنها منجر به از دست دادن قدرت خرید و رکود می شود، بلکه به ناآرامی های اجتماعی نیز می انجامد که فراتر از اعتصابات برای افزایش دستمزدها و اعتراضات آب و هوایی در سراسر اروپا خواهد بود.
 از آنجایی که رکود جهانی بر بازارهای مواد خام سنگینی می کند و قیمت ها را پایین می آورد، او معتقد است که «تولیدکنندگان، مانند ۲۳ کشور تولیدکننده اوپک پلاس، به کاهش تولید ادامه خواهند داد.» اما به دلیل «عدم سرمایه گذاری در سوخت های فسیلی، که اکنون به خاطر ترس از رکود رشد می یابد، قیمت ها نیز می تواند هر لحظه افزایش یابد.» اساساً، این به معنای افزایش نوسانات در بازارهای انرژی در سال ۲۰۲۳ خواهد بود.

 با این حال، کنایسل معتقد است که در نهایت، “بانک های جدید، وام های جدید، سبدهای ارزی جدید و بدون شک شرکت های بیمه جدید” به جای بانک های موجود ظهور خواهند کرد.

نکته: این وضعیتی است که ما اساساً در پایان جنگ های جهانی با آن روبه رو هستیم: تغییر شکل نظم قدیمی و ایجاد نهادها و شبکه های جهانی جدید – با قوانین و سکانداران جدید.

په‌په اسکوبار، ستون‌نویس Cradle که از مدت‌ها پیش تغییر جهان به سمت جهانی چندقطبی را پیش‌بینی کرده بود، ممکن است در سال ۲۰۲۳ فهرست همه پیش‌بینی خود را تایید شده بداند.

او مختصر و مفید می‌گوید: «توسعه بریکس به بریکس پلاس، با الجزایر، ایران و آرژانتین در موج اول و ده ها مورد بعدی. آنها تجارت خود را با ارزهای خود صورت خواهند داد که منجر به یک ارز جایگزین مشترک بین بریکس پلاس، سازمان همکاری شانگهای (SCO) و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) خواهد شد.»

اسکوبار همچنین فروپاشی نهادهای کلیدی اروپایی، از جمله اتحاد نظامی فراآتلانتیک را پیش‌بینی می‌کند: «با توجه به قطب‌بندی داخلی که امروز در غرب رخ می دهد، اتحادیه اروپا و ناتو هر چه بیشتر به تجزیه کامل نزدیک‌تر خواهند شد». جنگ اوکراین محرک اصلی این فروپاشی است زیرا «ناتو را کاملاً تحقیر می‌کند» و او بر این باور است که «اگر جنگ ادامه پیدا کند – که احتمالاً به شکل جنگ ترکیبی انجام خواهد شد»، احتمالاً شاهد «حملات تروریستی» علیه فدراسیون روسیه خواهیم بود.

مشکل با سال  ۲۰۲۳
سال جاری، در هیچ کشوری، سال آسانی نخواهد بود. مجموعه حوادث در گذشته نزدیک – جنگ در سوریه، یمن، لیبی، حملات به ایران، چین و روسیه؛ همه گیری جهانی و اقدامات امنیتی مرتبط؛ ظهور مجدد تروریسم سلفی؛ رکود اقتصادی گسترده؛ شکست جهانی شدن؛ جایگزینی قوانین بین‌الملل با «نظم مبتنی بر قواعد» خودخواهانه – همگی به فروپاشی سیستم‌های موجود کمک کرد.

اما اگر در زمان هرج و مرج بازیگران کارآمد و خوش فکری وجود داشته باشند، لزوماً فروپاشی ترسناک نیست. واضح است که روش های قدیمی کار نمی کند.  در اینجا فرصتی برای طراحی مجدد چیزها از پایه وجود دارد. اما راه رسیدن به آنجا دردناک خواهد بود.

 BRICS ،SCO ،BRI  و EAEU  در حال پیشبرد برنامه های خود هستند. روابط نزدیک تر می شود (روسیه-چین، هند-روسیه، ایران-چین، عربستان سعودی-چین، روسیه-ایران و غیره). آتلانتیسیسم نه تنها به این دلیل که آتلانتیک گرا ها شکست خورده اند، جایگزین می شود، بلکه به این دلیل چون آنها برای دهه ها درجا زدند در حالی که دیگران جهشی کوانتومی به جلو کردند.

 در سال ۲۰۲۳ توپ های بازی در غرب آسیا، در هوا است و  هنوز به زمین نیافتاده. ترکیه، ایران، روسیه، چین، عربستان سعودی، الجزایر، هند، اسرائیل، افغانستان، پاکستان، برزیل، ونزوئلا و بسیاری از دولت‌ها، نهادها و تصمیم‌گیرندگان دیگر در سال جاری گام‌های مهمی را برخواهند داشت، برخی با موفقیت، برخی بدون موفقیت. پیش بینی اینکه تا سال ۲۰۲۴ هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود سخت است.

Multipolar

 https://thecradle.co