فلسطین

چقدر کشته؟ چقدر کشته دیگر؟

 
تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: لسلی دیاز مونسرات
برگرفته از: گرانما
۹ فوریه ۲۰۲۴
 

رئیس جمهور کوبا در X گفت: «چهار ماه پس از کشتار نفرت آور خلق که بشریت تاکنون تجربه کرده، قلب و همبستگی ما کماکان معطوف فلسطین است.»

وقتی از آسمان ترکش می بارد، چاره ای نداری جز اینکه چشمانت را ببندی، دست هایت را روی سرت بگذاری و اشکی روی گونه ات، که با غبار ساختمان های ویران شده «نقاشی شده» جاری کنی.

ناامیدی نام هر قربانی تجاوز اسرائیل به فلسطین را با خود حمل می کند. در حالی که بمب‌افکنان حملات خونین جدیدی را اعلام می‌کنند، ده‌ها نفر با آرامشی حیرت‌انگیز، به امید رحمت سرپناه جستجو می کنند.

چه بشریت بی رحم و دیوانه کننده ای! میلیون ها کاربر شبکه های اجتماعی می‌خواهند جلب توجه کنند و دغدغه اصلی آنها پیروی بی بند و بار از مد روز است و در حالی که آنها ساکت می مانند و در امور پیش پاافتاده خود غوطه می خورند، خلقی مانند گلی که با چکمه له شده است، آهسته آهسته پژمرده می شود.

آنان که درگیری را دامن می زنند در آن شرکت نمی کنند. کسانی که رنج می برند نمی توانند کاری برای پایان دادن به آن انجام دهند. رسانه ها از آمار صحبت می کنند و آنقدر آنها را به صورت مکانیکی و سرد تکرار کرده اند که خوانندگان در باره بیش از ۲۷۷۰۰ کشته در غزه می خوانند، خم بر ابرو می افکنند و روزنامه را ورق می زنند.

قبلاً به آنها گفته شده که آتش بسی نخواهد بود و دستور حمله به رفح صادر خواهد شد. ملتی در برابر چشمان ما با خاک یکسان می شود و هر سکوتی  به معنی همدستی پنهان است.

همان طور که سازمان ملل تقریباً در آغاز درگیری محکوم کرد، هر ده دقیقه یک کودک فلسطینی در غزه جان خود را از دست می دهد. در حالی که فلان شهروند در یک کافه لوکس قهوه می خورد، جنگ به لبخند یک کودک پایان می بخشد. در حالی که در این لحظه فردی در این سوی جهان  ده ها ویدئوکلیپ تازه را با ولع می بلعد، در غزه یک زندگی نابود می شود. در حالی که ثروتمندان ثروتمندتر می شوند، انسان دیگری نفس حیات خود را می‌بازد. در حالی که ایلان ماسک به کاشت تراشه در مغز انسان افتخار می کند، قلب دیگری توسط ترکش متوقف می گردد.

به نظر می رسد که همه چیز در جهان روال گذشته خود را دنبال می کند، زیرا هیچ کس نمی تواند میزان واقعی رنج دیگران را تا زمانی که درد را روی پوست خود احساس نکرده، اندازه گیری کند. سروصدای بمب ها باید چقدر وحشتناک باشد! دل مادری که فرزندش را از دست داده چقدر می تواند این درد را تحمل کند! چگونه می توان در فرار از بربریت، از این سو به آن سو، در یاس کامل زندگی کرد!

تصور کنید پنجره‌تان را باز می‌کنید و می‌بینید که دود سراسر شهر را فراگرفته، زمین انباشته از اجساد و همه جا را خون گرفته است. تصور کنید از جایی به جای دیگر می دوید، نمی خوابید، تقریباً چیزی نمی‌خورید چون گویی شکمتان گره خورده است. تصور کنید تمام خانواده خود را در یک لحظه از دست می دهید یا برای همیشه معلول می شوید. تصور کنید اطمینان دارید که هر آن ممکن است بمبی روی شما بیفتد.