انقلاب از تمام تلاشها برای درهم شکستن آن جان سالم به در برد، مانند حمله به پلایا گیرون. عکس: بایگانی گرانما
جمله فیدل در ساعت پیروزی، «شاید همه چیز در آینده حتی دشوارتر شود» همچنان به قوت خود باقی است. اما مردم کوبا از دل مشکلات همیشه رشد کرده اند و با سرمشقی چون فرماندۀ خود فیدل، هرگز، تا زمانی که انقلابیونی برای دفاع از این اثر وجود دارند، تسلیم نمیشوند.
در حالی که انقلاب پیروزمند شصت و چهارمین سالگرد خود را جشن میگیرد، مسیر دشوار و پرمخاطرهای که تحت پوشش قرار گرفته است، سخنان پیامبرگونۀ فرمانده کل قوا، فیدل کاسترو روز را با پرچمها و اسلحههای برافراشته به مردم کوبا و سربازان شورشی آنها بیان کرده است، تأیید کرد:
«من معتقدم که این یک لحظه مهم در تاریخ ما است: استبداد سرنگون شد. شادی بزرگ است. و با این حال هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. خودمان را گول نزنیم که در آینده همه چیز آسان خواهد بود. شاید در آینده همه چیز دشوارتر شود.»
آنچه که او در ۱ ژانویه ۱۹۵۹ در سانتیاگو دو کوبا و هفت روز بعد، پس از ورود کاروان آزادی به هاوانا گفت، این اصل را نیز که میبایست به عنوان نخستین وظیفه، یک انقلابی را در سراسر زندگی همراهی کند، بنیان گذاشت: به مردم باید حقیقت را گفت!
در هر دو سخنرانی، واضح بود که این تعهد منحصر به فرد برای پایان دادن به رنج کوباییها، که در «تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد»، اصلاً خوشایند الیگارشها و بورژوازی، چه رسد به همسایه شمالیاش، نیست.
همانگونه که جنگ یک شبه به پیروزی نرسید، نگرانیهای مردم کوبا ناشی از مشکلات مالکیت زمین، صنعتی شدن، مسکن، بیکاری، آموزش و بهداشت را نمیتوان در یک چشم به هم زدن حل کرد.
از همان روز نخست تردیدی در مورد چالشهای بزرگ پیش روی وجود نداشت، زیرا از همان اول ژانویۀ سال ۵۹ تلاش شد با کودتای نظامی که با مشارکت سفارت آمریکا انجام گرفت، از پیروزی انقلاب جلوگیری شود، که به دست ارتش شورشیان و روحیه رزمندگی مردم شکست خورد.
فیدل با همان عزمی که دستور اشغال فوری کلیه تأسیسات نظامی در کشور را صادر کرد، کالاهای دزدیده شده از کشور را مصادره کرد و در کنار سایر اقدامات شدید، به منافع انحصارات بزرگ یانکی و بورژوازی لطمه زد.
بدون اتلاف وقت، اصلاحات ارضی تصویب شد و شرکتهای یانکی که صاحب کارخانههای قند، شرکتهای تلفن و برق، راهآهن، بنادر، معادن، فروشگاههای زنجیرهای، تجارت خارجی و تمامی شرکتهای بزرگ سرمایهداری جزیره بودند، ملی شدند.
بینش خارقالعاده فیدل منجر به ایجاد سازمانهای شبهنظامیان کارگری و دهقانی، و سازماندهی واحدهای شورشی شد، که نیروهای مسلح انقلابی از دل آن بیرون آمدند، که با شجاعت بینظیر تهاجم مزدوران به گیرون را دفع کرده و سپس بحران اکتبر را پشت سر گذاشتند.
خشم دشمن را به هیچوجه نمیبایست دست کم گرفت. در ۱۴ ماه پس از خلیج خوکها، آتشسوزی فروشگاه ال انکانتو و خرابکاری کشتی بخار فرانسوی La Coubre در سال ۱۹۶۰، بیش از ۵۷۸۰ حمله تروریستی به دنبال داشت که ۲۳۴ کشته و صدها نفر را مجروح کرد. تحت حمایت دولت ایالات متحده حملات بیولوژیکی صورت میگرفت، مانند معرفی تب خوکی در سال ۱۹۷۱، که باعث کشتار بیش از نیم میلیون خوک شد، و ویروس دنگی نوع II در سال ۱۹۸۱، که ابتلای بیش از ۳۵۰.۰۰۰ نفر و مرگ و میر ۱۵۸ نفر، از جمله ۱۰۱ کودک را به دنبال داشت.
اما این جنایات برای آنها کافی نبود و به عنوان بخشی از ترور علیه کوبا، محاصره غیرانسانی اقتصادی، تجاری و مالی سالها است که بر کیفیت زندگی مردم تأثیر گذاشته و به تظاهرات در جهت بیثباتی کشور منجر شده است.
بیشتر از آنچه که وعده داده شده بود
در ۱ ژانویه ۱۹۸۴، بیست و پنج سال پس از اعلام پیروزی انقلاب، فرمانده کل قوا به همان بالکن تالار سابق شهر سانتیاگو دو کوبا بازگشت تا به مردم از کارهایی که انجام شده بود، بدون اینکه در مواجهه با تجاوزات، فشار و باجخواهی امپراتوری حتی یک سانتیمتر هم عقب بنشینند، گزارش دهد.
او یادآور شد که در سخنان فیالبداهه خود در میان احساسات و اتفاقات آن روز، یک فکر کلیدی را بیان کرده بود: «میدانید که ما زنان و مردانی هستیم که به سخنان خود پایبند بوده و به آنچه قول داده ایم، عمل میکنیم. و ما میخواهیم کمتر از آنچه که عمل میکنیم قول بدهیم و بیشتر از آنچه به مردم ارایه میدهیم، انجام دهیم.»
او گفت: «برخلاف آنچه در تاریخ سیاسی کشورمان اتفاق افتاده است، که در آن یک برنامۀ انقلابی، که غالباً به مردم وعده داده شده بود هرگز خواسته یا محقق نشده بود، این بار “برنامه مونکادا”ی ما نه تنها به طور کامل محقق شد، بلکه پیشرفت بسیار بیشتری هم داشت، پیشرفتی بیش از آنچه که کسانی که حمله به مونکادا را سازماندهی کردند، میتوانستند تصور کنند… .»
وی به مسیر نه چندان هموار و پیچیده برای توسعه یک اقتصاد عقبمانده، به ارث رسیده از استعمار و وابسته به دشمن، تا تنظیم برنامههای پنج ساله و سالانه، و تا ایجاد شرکتهای ساختمانی، راه، راهآهن و بنادر اشاره کرد.
این سرآغاز صنعتی شدن کشور، برقرسانی به روستاها، سدسازی، پروژههای انرژی در مقیاس بزرگ و بیوتکنولوژی بود که نیازمند مهارت صدها هزار کارگر، تکنسینهای متوسط و دانشجویان دانشگاه بود که سرچشمۀ اصلی توسعه کشور را تشکیل میدادند.
این دستآورد عظیم در آموزش و سلامت که غیرقابل تصور به نظر میرسید، با نهضت سوادآموزی و حضور ۳۰۰۰ پزشک، که کشور را ترک نکردند، آغاز و به ایجاد مراکز آموزشی در تمامی سطوح و امکانات بهداشتی از مطب پزشک خانواده و بیمارستانها تا مراکز تخصصی منجر شد.
راز انقلاب
«این راز انقلاب ما است، قدرت انقلاب ما، که چشم به نیازمندترین و رنجدیدهترین بخش مردم ما دارد، که چشمانش به مردم عادی است تا به آنها کمک کند.» این را فیدل در ۲۶ ژوئیه ۱۹۵۹ گفت، که هزاران کشاورز را به هاوانا آورد.
در همان سالی که بیش از ۶۰۰ سوءقصد برای ترور او صورت گرفت، او به صراحت بیان داشت که انقلاب با احترام به کرامت انسانی شروع میشود، و اینکه انقلاب دشمنانی دارد و باید به آن کمک کرد، و باید با آن همکاری کنیم، باید بدانیم چگونه با او بذر را آماده کنیم، شخم بزنیم، و بکاریم.
این اثر زیبا کسانی را که قدردان رهبر جاودان خود، رائول و دیاز کانل هستند، متحد کرده است، که به تازگی تأکید کرده است: «انقلاب کوبا از همان روز اول چه بوده است؟ جستوجوی خستگیناپذیر برای عدالت، مبارزه بیامان برای حقوقی (…) که امروز همه کوباییها از آن برخوردارند.»
هر کاری که ما انجام میدهیم در شرایط دشواری اتفاق میافتد، که اکنون با ۲۴۳ اقدام سختگیرانه دولت ترامپ در جهت تشدید محاصره، تأثیر کووید-۱۹، بحران ناشی از درگیری در اروپا، حوادث هتل ساراتوگا و انبار سوخت و عبور از طوفان ایان، ترکیب شده است.
همانطور که دبیر اول حزب و رییسجمهور، میگل دیاز-کانل برمودز، در پایان پنجمین جلسه عمومی کمیته مرکزی گفت: «انقلاب کوبا هرگز دوران آسانی نداشته است. ۶۴ سالی که او در چند روز آینده به پایان میرساند، مملو از دشواریها و چالشها و در عینحال قهرمانیهای بزرگ است.»
جمله تاریخی فیدل در ساعت پیروزی: که «شاید همه چیز در آینده دشوارتر شود»، با وجود پیشرفتها و دستآوردهای غیرقابل انکار انقلاب، همچنان به قوت خود باقی است.