sandika_iran

تاریخچۀ کوتاه سندیکاهای کارگری ایران (بخش دوم)

 
 
نویسنده: خسرو باقری
برگرفته از: مجله دانش و امید، شمارۀ ۸
آبان ۱۴۰۰

 

بخش دوم (۱۳۲۵-۱۳۳۰)

 

تقدیم به نعمت محمدی،
که تمام عمر را با آرزوی بهروزی کارگران جهان زیست.

 

شکوفایی جنبش کارگری ایران
جنبش کارگری ایران تا سال ۱۳۲۵/۱۹۴۶ به رشد و گسترش فزاینده خود ادامه داد. «شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان ایران» در همه هشتاد شهر کشور با جمعیت بالای ده هزار نفر، شعبه داشت. این شورا ۱۸۶ اتحادیه گوناگون را با یکدیگر هماهنگ می‌کرد و ۴۰۰هزار عضو رسمی داشت. ۷۵ درصد اعضای شورا، نیروی کار صنعتی بودند. در سال ۱۳۲۵، شورای متحده مرکزی، اول ماه مه، روز جهانی کارگر را در بیست شهر به صورت گسترده برگزار کرد. در این تظاهرات ۵۰ هزار نفر در تهران، ۴۰ هزار نفر در اصفهان و ۸۱ هزار نفر در آبادان شرکت کردند. (آبراهامیان. ۱۳۹۴. ۱۷۸)

شورای متحده مرکزی، که اعتصاب‌های بزرگی را در اصفهان و خوزستان، رهبری کرده و به پیروزی رسانده بود، در تابستان ۱۳۲۵ در اوج قدرت بود. در همین سال ۱۳۲۵ بود که شورای متحده مرکزی به عضویت فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری درآمد. در داخل کشور نیز احزاب سیاسی معتبر، حزب تودۀ ایران، حزب ایران، حزب سوسیالیست ایران، حزب جنگل و فرقه دمکرات آذربایجان ایران، شورای متحده مرکزی را به عنوان یگانه سازمان کارگری کشور به رسمیت شناختند. دولت وقت و وزارت کار– که به تازگی در نتیجه مبارزات گسترده کارگری به وجود آمده بود – به ناچار شورای متحده مرکزی را به رسمیت شناختند و حق نمایندگی در شورای عالی کار را به آن واگذار کردند. به این ترتیب شورای متحده مرکزی در فاصله کوتاه فعالیت خود، هم به عنوان نماینده کارگران ایران به عضویت فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری درآمد و هم به دژ استوار دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان ایران بدل شد. در طی این سال‌ها، کارگران ایران در سایه آگاهی و تشکل خود توانستند لایحه‌ای را در سال ۱۳۲۳ به دولت تحمیل کنند که بر اساس آن ۸ ساعت کار روزانه، دو هفته مرخصی سالیانه با حقوق، شش هفته مرخصی برای زنان کارگر باردار، منع کار کودکان کم‌تر از ۱۲ سال و بیمه‌های اجتماعی، تأمین شده بود. آگاهی و تشکل کارگران در عین حال دولت را واداشت تا قانون کار را در ۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۲۵ (شش روز پس از تصویب قانون کار در حکومت خودمختار فرقه دمکرات آذربایجان) تصویب کند که علاوه بر مزایای نامبرده، دولت را واداشت روز اول ماه مه را به عنوان روز کارگر به رسمیت بشناسد، آن را تعطیل اعلام کند و دستمزد کارگران را هم بپردازد. (کیهان.۱۳۵۹.ص.۱۱-۱۳.دنیا)