bazdarandegi atomi

توان اتمی ایران برای مهار هیتلرها

 
 
نویسنده: سیدمهدی طالبی
برگرفته از: فرهیختگان
 

 

تغییر سطح بازدارندگی تهران چه معنایی دارد؟
 
 

طی دو ماه گذشته ایران سیاست‌های هسته‌ای خود را متفاوت از دو دهه گذشته تعریف کرده است. تا پیش از این تهران تاکید می‌کرد به‌سمت ساخت سلاح هسته‌ای گام بر نمی‌دارد، اما به‌نظر می‌رسد عواملی مانند تهدیدات رژیم‌صهیونیستی باعث تغییر جدی وضعیت شده‌اند. در وهله نخست یک نظامی مسئول در امور هسته‌ای -‌سردار سرتیپ پاسدار احمد حق‌طلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هسته‌ای- در ۳۰ فروردین تهدید کرد اگر رژیم‌صهیونیستی بخواهد از گزینه حمله به مراکز هسته‌ای ایران برای تحت فشار قرار دادن تهران استفاده ابزاری کند، «تجدید نظر» در دکترین و سیاست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و «عدول از ملاحظات اعلامی گذشته» محتمل و «قابل تصور» است. این موضع به حرکت ایران به‌سمت سلاخت سلاح هسته‌ای تعبیر شد.

تهدید فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هسته‌ای در شرایطی اعلام شد که پس از حمله رژیم‌صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه و پاسخ متقابل تهران، بیم شرارت رژیم‌صهیونیستی و حمله علیه تاسیسات هسته‌ای ایران می‌رفت. با این حال پس از فروکش کردن ماجرا با حمله ناکام یک کوادکوپتر کوچک علیه پایگاهی نظامی در اصفهان، مواضع جدید ایران ادامه یافتند. سه هفته پس از تهدید مقام نظامی مسئول در امور هسته‌ای، سید‌کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در در گفت‌وگو با شبکه الجزیره هشدارهای ایران را شفاف‌تر ساخت. خرازی که منصوب رهبری به حساب می‌آید، هشدار داد اگر رژیم‌صهیونیستی «جسارت» کرده و به تاسیسات هسته‌ای ایران لطمه بزند، «سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد.» او همچنین تاکید کرد درصورت «تهدید موجودیت» ایران، «ناچاریم دکترین هسته‌ای خود را تغییر دهیم.» سخنان دبیر شورای عالی روابط خارجی نشان می‌دهد تهران علاوه‌بر آنکه در برابر اقدامات آلوده‌کننده مانند حمله به تاسیسات هسته‌ای، دکترین هسته‌ای خود را تغییر می‌دهد، نسبت به بروز خطرات موجودیتی برای خود نیز احساس نگرانی می‌کند.

این احساس خطر بی‌اساس نیست و ارتباط عمیقی با تحولات اخیر منطقه دارد. رژیم‌صهیونیستی با حمایت آمریکا طی ۸ ماه، ۳۴ هزار نفر شامل ۱۴ هزار کودک در نوار غزه را سلاخی کرده است. همزمان دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر که بیش از ۱۰۰ هزار آنها مجروح‌ هستند تحت محاصره شدید و زیر بمباران قرار دارند. رژیم‌صهیونیستی در همین مدت از نوار غزه تا کشورهایی در منطقه را به حمله با سلاح هسته‌ای یا تهاجم علیه تاسیسات هسته‌ای تهدید کرده است. این وضعیت اعمال قدرت عریان که هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد را نشان می‌دهد؛ پدیده‌ای که می‌تواند به‌سرعت در دیگر نواحی غرب آسیا نیز تکرار شود. عامل مستقیم این جنایت‌ها تل‌آویو است اما مباشر قدرتمندی پشت‌سر خود دارد که تصمیم گرفته بود با عاملیت صهیونیست‌ها کار منطقه را یکسره کند. در این طرح، صهیونیست‌ها گروه‌های مقاومت را با پشتیبانی آمریکا مرحله به مرحله از غزه تا سوریه و لبنان سرکوب می‌کردند. با حمله پیش‌دستانه ۷ اکتبر این طرح به شکل سزارین به‌دنیا آمده و از ریخت افتاد تا امروز این ارتش رژیم باشد که مرحله به مرحله و از سرزمین‌های اشغالی تا عراق و یمن در حال از دست دادن توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود باشد.

علی‌رغم از نفس افتادن رژیم‌صهیونیستی و آمریکا، به‌نظر می‌رسد این دو قصد دارند با تهدید یا اجرای اقدامات سهمگین، نقشه پیشین خود را به اجرا درآورند. نقشه‌ای که در آن ملت‌ها و دولت‌های منطقه قربانی می‌شوند. طبق نگاه آمریکا اگر این کشور بتواند با کمک رژیم‌صهیونیستی بر منطقه مسلط شود، کار روسیه و چین نیز تمام است و نیازی به تحرکات اضافه‌تر در شرق اروپا و آسیا نیست. به‌زعم واشنگتن این امتیاز ارزش اقدامات بزرگ و کشتارهای وسیع را دارد زیرا زمان به ضرر آمریکا درحال پیش‌روی است.

تغییر استاندارد بازدارندگی

موضوع هسته‌ای نمادی از تغییر سطح بازدارندگی ایران است؛ اوج آن نیست. دولت‌هایی که ایران را تهدید به حملاتی با زیان بزرگ می‌کنند، بدانند هزینه‌ای که پس از آن متحمل خواهند شد، بیشتر است. حمله به اماکن دیپلماتیک ایران در سوریه- که تهران آن را به‌منزله حمله به خاک خود تلقی کرد– و پاسخی که طی عملیات «وعده صادق» به صهیونیست‌ها داد- آشکار ساخت که ایران دربرابر هر اقدام دشمن خسارات متقابل بیشتری به آن وارد می‌سازد. بر همین اساس اگر طرف‌های متخاصم بخواهند با خوی جنایتکارانه خود به تاسیسات هسته‌ای ایران- که می‌تواند باعث آلودگی در اطراف این تاسیسات شود- حمله کنند، خود با آلودگی‌هایی مشابه اما در سطحی بسیار وسیع‌تر مواجه می‌شوند. هشدار ایران به طرف‌های متخاصم از زبان خرازی با نوک پیکان هسته‌ای اعلام شده که نباید آن را تنها در ابعاد فیزیکی ساخت سلاح یا نوع هسته‌ای خلاصه کرد. معنای موضع این است که اگر طرفی دست به اقداماتی نامتعارف علیه مردم و «موجودیت» کشور بزند به‌شکل متقابل و فارغ از توازن قوای قابل‌مشاهده، موجودیت دشمن را فارغ از اینکه کدام دولت بزرگ یا کوچک باشد، به خطر خواهد انداخت.

 

*

 

رژیم‌ صهیونیستی؛ ریشه اشاعه هسته‌ای
ایران تحت هیچ عنوان به‌دنبال طراحی، آزمایش، تولید و ذخیره‌سازی سلاح‌های هسته‌ای نیست اما «بشرطها و شروطها.» براساس قاعده «اجبار ضرور» ایران به‌دلیل تهدید شدن به حمله نامتعارف توسط دارندگان سلاح‌های هسته‌ای از مشروعیت برای ساخت سلاح هسته‌ای برخوردار است اما با وجود این نسبت به ساخت و استقرار آنها خودداری کرده است. به شکل کلان و از نظر سنتی ساخت سلاح هسته‌ای برای ایران بازدارنده و ضروری نیست اما تهدیدات صهیونیست‌ها فضا را تغییر داده و به فراتر از بازدارندگی صرفا هسته‌ای سوق داده است. این موضوع باید برای حامیان تل‌آویو موضوع حائز اهمیتی تلقی شود، زیرا نمی‌توان رژیمی نیابتی را ایجاد و مسلح کرد و سپس نسبت به تبعات اقدامات آن برکنار ماند. البته دیگران نیز می‌توانند اقدامی مشابه انجام دهند. کشورهای متحد تل‌آویو باید بدانند رژیم‌صهیونیستی پیشران اشاعه هسته‌ای در منطقه است و تنها راه جلوگیری از تبدیل غرب آسیا و شمال آفریقا به انبار تسلیحات نامتعارف کنار گوش قاره سبز، اعمال فشار بر تل‌آویو برای امحای تسلیحات هسته‌ای و سپس از بین بردن قابلیت‌های هجومی صهیونیست‌ها علیه مراکز هسته‌ای منطقه است. این ‌گونه امنیت اروپا تامین می‌شود.

تسلیحات بازدارندگی
توان هسته‌ای ایران از ابهام فنی خارج و وارد ابهام شناختی شده است. دیگر همه باید بدانند ایران از توانمندی کامل برای ساخت سلاح هسته‌ای با سرعت و تعداد قابل‌اعتنا برخوردار است. این توانمندی قطعا به وسیله توانمندی‌هایی برای حمل معتبر این سلاح تا هدف پشتیبانی می‌شود. این موضوع رسما اعلام شده است. بااین‌حال نقطه ثقل ابهام در مقطع کنونی پیرامون «اراده» ایران است و اینکه تهران تحت چه شرایطی مبادرت به ساخت و استقرار سلاح‌های هسته‌ای می‌کند؟ تهران در وضعیت فعلی تهدیدات هسته‌ای رژیم‌صهیونیستی را عامل معرفی کرده است. با وجود این حلقه‌های مشابه و مفقوده‌ای نیز وجود دارند.

پس از خرابکاری ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ (۱۰ آوریل ۲۰۲۱) در تاسیسات غنی‌سازی نطنز که می‌توانست به فاجعه ختم شود، تهران سطح غنی‌سازی خود را به درجه تسلیحاتی نزدیک‌تر کرد. این رویه‌ای است که در اظهارات اخیر خرازی نیز تکرار شده است. با وجود این نسبت به گذشته تغییراتی ایجاد شده است. ایران در وضعیت فعلی اعلام کرده در صورت تهدید تاسیسات هسته‌ای یا تهدید به وسیله تسلیحات هسته‌ای به‌سمت تولید این سلاح گام برمی‌دارد. عامل این تغییر در شکل تهدید چیست و پای چه توانی در میان است؟